یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

جهان بدون سرمایه داری ضرورت است!


• سخنرانی دبیرکل فدراسیون جهانی سندیکاها (WFTU) در همبستگی با معدن کاران آفریقای جنوبی که در یازدهمین کنگره کنفدراسیون اتحادیه های کارگری آفریقای جنوبی (کوساتو COSATO) ایراد شد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۷ مهر ۱٣۹۱ -  ۱٨ اکتبر ۲۰۱۲


رفقای عزیز، یک بار دیگر می خواهم از پشت این تریبون همبستگی خود را با مبارزات معدنکاران آفریقای جنوبی اعلام نمایم. میخواهیم پیام تسلیت خودمان را به طبقهُ کارگر آفریقای جنوبی برسانیم . ما بعنوانWFTU ، سازمان انترناسیونالیست پرولتری، قاطعانه در کنار کارگران درحال مبارزه ایستاده ایم . فدراسیون جهانی سندیکاها برعلیه وحشیگری سرمایه داری و استثمار انسان توسط انسان مبارزه می کند .
سه سال از کنگره‍ی قبلی شما میگذرد . در طی این سه سال روابط بین WFTU و COSATO تحکیم و تقویت یافته است . همزمان با اتحاذیه ملی کارگران آموزش و بهداشت (NEHAWU) ، سه سندیکای دیگر ، اتحادیه سراسری معدنکاران آفریقای جنوبی(NUMSA) ، اتحاذیه کارکنان پلیس و زندانیان آفریقای جنوبی(POPCRU) و اتحادیه کارگران مواد شیمیائی ، انرژی ، کاغذ ، چاپ ، چوب و غذا (CEPPWAWU) به صفوف WFTU پیوسته اند که در حال حاضر برای عضویت MUMSA در فدراسیون تصمیم گرفته شده است .
ما در جریان مبارزات مشترک با همدیگر ملاقات می کنیم .
ما مبارزات مشترکِ همبستگی با مردم سوازیلند ، فلسطین و کوبا را سازماندهی کردیم .
سندیکاهای آفریقای جنوبی برای شرکت در اقدامات WFTU ، به کشورهای زیادی مسافرت کرده و تجربیات خود را در مورد مشکلات ، چشم اندازها و دیدگاههای مبارزه ، با دیگر رفقا در همه جای دنیا مبادله می نمایند .
در شانزدهمین کنگره‍ی فذراسیون ، رفیق «ماکوبیا» ، رهبر اتحادیه NEHAWU به عضویت هیئت رئیسه فدراسیون انتخاب گردید . این کنگرهُ تاریخی به خط مشی جهت تبادل نظر و تصمیم گیری برای نیروهای مبارز طبقه‍ی کارگر و تعیین مسیر پیروزمندانه ای که باید جنبش کارگری بر علیه وحشیگری سرمایه داری و استثمار پیگیری نماید ، دست یافت .
در فوریه 2012 اجلاس هیئت رئیسهُ WETU در شهر ژوهانسبورک در آفریقای جنوبی برگزار گردید . از زمان پایه گذاری فدراسیون جهانی سندیکاها ، این اولین بار است که اجلاس هیئت مدیره آن در یک کشور آفریقایی برگزار می شود .
با اافتتاح دفتر منطقهای WFTU در آفریقای جنوبی ، اقدامات مشترک و نقش بزرگ بین المللی سندیکاهای آفریقای جنوبی تقویت گردیده است . این دفتر اکنون با مشورت و حمایت کلیه‍ی اعضای آفریقای جنوبی WFTU ، نه تنها در آفریقای جنوبی عمل می کند ، بلکه هدف اصلی آن تقویت ارتباطات بین سندیکاهای آفریقا ، اقدامات مشترک آنها و حمایت های متقابل آنها می باشد. این دفتر برای تقویت مبارزه بر علیه غارتِ ثروتهای آفریقا توسط انحصارات خارجی و محلی فعالیت می کند .
رفقا ، از زمان برگزاری دهمین کنگره‍ی «کوساتو COSATO» تا به امروز ، حضور WFTU در آفریقای جنوبی و نقش سندیکاهای آفریقای جنوبی در صف جنبش مبارزاتی طبقه‍ی کارگر افزایش یافته است .
در این کنگره‍ی یازدهم کوساتو ، اعضای آفریقای جنوبی فدراسیون جهانی سندیکاها ، از آفریننده‍ی خود کوساتو دعوت می نمایند که راهی را که آنها تعیین و تجربه کرده اند ، مشترکاٌ ادامه بدهند .راهی را که آنها سنگفرش کردند تا کوساتو مسیر بازگشت به خانه را پیدا کند ، این تصمیم مهم تاریخی را برای جنبش سندیکایی بین المللی اتخاذ نماید و عضو فدراسیون جهانی سندیکاها بشود .
یک آینده نگری مهم برای طبقه‍ی کارگر جهانی
امروز ، سرمایه داری جهانی شده با منافع بی حد و حصر خود ، با خروارها سود ، بیش از هر زمان دیگر از تهیه و تدارک نیازهای دنیای کار عاجز است . او نمی تواند برای آن نان ، آب ، لباس ، کتاب ، امنیت ، .... فراهم نماید .
سرمایه داری جهانی نشان می دهد که علی رغم قابلیت های خود برای سازماندهی جنگ بر علیه پرولتریای بین المللی ، مجبور به پسروی در قوانین کار که طی دهها سال مبارزه توسط مبارزه‍ی جنبش سندیکایی طبقه‍ی کارگر بدست آمده ، می گردد . او کارگران را با دهها نوع تدابیر بر ضد دنیای کار و با عنوان بحران سرمایه داری سرکوب می کند . او جنگهای جدید را سازماندهی می کند ، او برای کنترل منابع انرژی و نفت بر علیه خلقها آتش افروزی می کند . سرمایه داران و دولتهای آنها برای بار دیگر ، مرزها و نقشه های جغرافیایی را ترسیم می کنند . یک بار دیگر آنها خون کارگران را برای منافع فراملی خود بر زمین می ریزند .
تفاوت مهم دراین است که امروز جنبش بین المللی کار « تحت مراقبت» آنها می باشد . آن «خلع سلاح» است . طبقه‍ی    سرمایه داران از طریق ماموران وعوامل خود درسوسیال دموکراسی و در درون سندیکاها ، تفرقه و دودستگی کارگران را برای تضعیف سندیکاها در همه جای دنیا اداره می کنند . او این کار را بمنظور تحمیل پیشوایان رفورمیست(اصلاح گرا) ، بمنظور تحمیل خط مشی های اپورتونیستی (فرصت طلبانه) و سازش با دشمن طبقاتی و دولتهای آن ، اداره می کند .
میزان تباهی برخی سندیکاهای اروپایی و آمریکایی آن گونه است که کارگران در آنجا بین این سندیکاها و دفاتر وکالت فرقی نمی بینند و این دفاتر می روند که از طریق یک کمک مالی ساده‍ی ماهانه جایگزین این نوع سندیکاها بشوند . حتی هزینه‍ی آنها کمتر از آن چیزی است که سندیکاها مطالبه می کنند . کارگران اروپا و آمریکا این سندیکاها را بعنوان نمادِ وحدت و یکپارچگی کارگران که از تمام راهها بخاطر خقوق آنان ، برای همبستگی و اشتراک بین کارگران مبارزه خواهند کرد ، تلقی نمی کنند . آنها این سندیکاها را بعنوان مدارس مبارزه‍ی انقلابی در نظر نمی گیرند . برعکس آنها این سندیکاها را به مثابه‍ی یک سازوکار برای همکاری تسلیم طلبانه با کارفرمایان مدِ نظر دارند . مانند واسطه هایی بین دولت و کارگران ، و مانند موسسات یا شعب وزارت کار .
و تمام اینها مقارن است با حاکمیتِ شرایط واقعاٌ بسیار بد در سازمانهای بین المللی مانند سازمان بین المللی کار (ILO) و سازمان ملل (UN) ، شرایطی منفی که مبارزه‍ی ویژه‍ی ما را خیلی مشکل و پیچیده می نماید .
چرا ما به سندیکاهای نیرومند نیازمندیم .
اما امروز طبقه‍ی کارگر بیش از هر زمان به ایجاد سندیکاهای قدرتمند محتاج است . سندیکاهایی که تمام کارگران را در صنعت و در هر محل کاری که مکان تولید باشد ، متحد نمایند . امروز به سندیکاهایی نیاز داریم که مبارزه را در تمام اشکال و با قاطعیت و رزمندگی ، جهت فتح و تصرف قوانین کار ، سازماندهی نمایند . ما به یک جبهه‍ی مستحکم و دایمی برعلیه رفرمیسم ، برعلیه اپورتونیسم و بر علیه فساد و انحراف نیازمندیم . ما در سطح بین المللی به یک جبهه‍ی مبارزِ متحد و یکدست از پرولتاریا برعلیه کارفرمایان مشترک خود نیاز داریم .
امروز جنبش سندیکایی باید به مسائل پیچیده ای جواب بدهد .
مبارزهُ ساده‍ی سندیکایی برای افزایش دستمزدها تنها در یک شرکت ، با حربه های سخت بر علیه کارگران روبرو می گردد
• کارفرمایان ، کارگرانی را که در کشت کوکائو حاضر به کار نمی شوند ، تهدید میکنند که شرکتها و سرمایه گذاریهای خود را برداشته و به کشور دیگری می روند . حربه های مشابه ، جهت در اسارت نگهداشتن کارگران در هر کشوری مورد استفاده قرار گرفته است ، حتی در کشوری مانند نپال که دستمزد در حدود 700راند می باشد .

• جنگهای امپریالیستی ، فقر ، گرسنگی ، فاجعه های زیست محیطی ، بیکاری ، همهُ اینها توده‍ی کارگران را وادار به مهاجرت برای کار می کند . حتی در اینجا (آفریقای جنوبی) مهاجرانی از کشورهای آسیایی برای پیدا کردن کار وجود دارند . کارگران مهاجر ، کارگرانی بشدت وحشت زده هستند . آنها بسیار استثمارزده تر از کارگران دیگر می باشند .

امروز ما در وضعیت بحران سرمایه داری قرار داریم ، در یونان ، در اسپانیا ، در پرتقال ، در ایتالیا ، در فرانسه ، در سراسر اروپا ودر تمام دنیای سرمایه داری .
بنابراین ، آیا مبارزهُ سندیکایی ساده می تواند جدا از مبارزه‍ی بین المللی باشد ؟
آیا مبارزهُ کارگری در یک کشور می تواند مجزا از اصل همبستگی بین کارگران جهان و مبارزات آنان باشد ؟
آیا مبارزه بر علیه یک شرکتِ چند ملیتی ، بدون هماهنگی بین کارگران دیگر کشورهایی که برای همان کارفرما کار می کنند ، می تواند به پیروزی برسد ؟
آیا مبارزه‍ی یک سندیکا در صورت نبودن هماهنگی در عملکردهای آن با اهداف مشترک ، می تواند به نتیجه برسد ؟
امروز مبارزه انترناسیونالیستی پرولتری دارای نقشی در حال گسترش است . تعاون و همکاری بین سازمانهای سندیکایی ملی و منطقه ای در همه جای دنیا ، برای هماهنگی و جهت یابی مبارزه‍ی طبقاتی در درون مبارزه ، سرنوشت ساز و حیاتی است .
آیا رهبران سندیکاهای آبکی اروپایی ، مامورین ساده لوح بورژوازی در درون جنبش سندیکایی ، خود فروخنه گان خدمتگزار دولتها ، می توانند یک چنین وظیفه‍ی سنگینی را بر دوش بگیرند ؟ ابداٌ !
سازمانی که دست در دست صندوق بین المللی پول (IMF) ، که برای حمایت از سرمایه داری و مدرنیزه کردن سیستم سرمایه داری پایه ریزی گردیده کار می کند ، آیا می تواند بیانگر منافع کارگران باشد ؟ ابداٌ ! هرگز!
رفقا ، بحثی که در آفریقای جنوبی مطرح گردیده ، بحث تازه ای نیست . استدلال هایی هم که توسط مخالفان WFTU بکار رفته، استدلالات تازه ای نیستند . این استدلالها در حال حاضر آنچنان کهنه می باشند که آنها پاسخ هایشان را از سال 1920 ، زمانیکه جنبش سندیکایی اولین گامهایش را برمیداشت ، دریافت کرده اند . لنین خود جواب همین استدلالات را داده است .
با چند نمونه از این حربه ها ادامه میدهیم :
چند رفیق استدلالی را طرح می کنند که ، " سندیکاهای ارتجاعی می توانند عوض شوند ."
علی رغم همه چیز ، ICTU (کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های آزاد کارگری) ، سازمانی که از سال 1949 تا سال 2005 وجود داشته است ، در عرض این 60 سال تغییر نیافته است . اپورتونیستها همواره این استدلال را در سطح جهان بکار برده اند که یک سازمان ارتجاعی را می توان به یک سازمان «دست چپی» تغییر شکل داد . نهایتاٌ سازمان فوق بجای این استدلال ، تنزل یافت . او نه تنها در سیاست مرکزی خود نسبت به سندیکاهای ارتجاعی ذره ای تغییر بعمل نیآورد ، بلکه درون آنها جای گرفت . تصور اینکه شما سازمانی بین المللی را که از مصالحی دیگر ، از چیز دیگری بوجود آمده است ، تغییر بدهید . همانند تلاش برای کاشتن یک درخت در یک اقیانوس است . یا بعبارت بهتر ، قرار دادن سرِ خود در درون پوزه یک کوسه با این تصور که او را از درون شکمش مغلوب کنید .
رفقایی وجود دارند که از لنین برای استتارِ اهداف واقعی خود استفاده می نمایند . آنها آثار او را تغییرشکل داده و چند جزء از آنرا بکار می برند ، در حالیکه بقیه را پنهان می کنند . استدلالی مبتنی بر مقاله مشهور لنین خطاب به کمونیستهای آلمان در خصوص چپگرایی وجود دارد . استدلال این است که : " کمونیستها موظفند با سندیکاهای ارتجاعی مبارزه نمایند."
اولاٌ، لنین از رفتار بچه گانه برای 1920 در مطابقت با شرایط خاص عصر خود صحبت کرده است . آنهایی که شرایط را برای جنبش بصورت مکانیکی از یک کشور در یک زمان معین ، به دوره ای دیگر در یک کشور دیگر و به زمان دیگری انتقال می دهند ، صرفاٌ دگماتیک (خشک اندیش) می باشند . این یک اشتباه دگماتیک (تعصب گرایانه) است .
ثانیاٌ ، لنین همچنین گفته است : " ما اکنون وظیفه‍ی مبرم داریم که توده های زحمتکش را بسوی موقعیتی هدایت کنیم که به انقلاب بپیوندند . آیا سندیکاهای ارتجاعی بخاطرِ انقلاب مبارزه می کنند ؟ اصلاٌ !
امروز در 2012 ، ما بایستی تاریخ خود را مطالعه و بررسی کرده و از آن بیاموزیم ، تا اینکه گام تعیین کننده و سرنوشت ساز را بسوی آینده ای که باید برای طبقه‍ی کارگرِ امروز بسازیم ، برداریم . تاریح واقعی خود را بیاموزیم و نه انحرافات آنرا .
ما با احترام از تاریخ و مبارزات بزرگی که اتحادیه‍ی کارگران کنگره آفریقای جنوبی(SACTU) وسایراعضاء در WFTU برعلیه آپارتاید ، برای حقوق کارگران سیاهپوست ، برای به رسمیت شناختن اولین سندیکاهای غیر تبعیض نژادی ، برای شناسائی SACTU ، برای آزادی رفقای زندانی ، برای تحریم کشتی ها ، ارتباطات و معاملات این رژیم بیرحم نژادپرست سازماندهی کردند ، می آموزیم .در آن زمان WFTU قاطعانه در این مبارزات طولانی حضور داشت . اعضای سندیکاها و ملیونها کارگر آنها به هر فراخوان همبستگی WFTU ، در همه جای دنیا پاسخ می دادند . «موشه مآبیدا» رهبر ما ، «ویس پرزیدانت» نائب رئیس WFTU ، «مارک شاپ» ، «ژان گیتسیو» ،«موُزه کوُتن» ، «لیزلی مآسینا» ، «مارک گیتسیو» و اسطوره‍ی سرزنده «اریک متشالی» با صف آرایی خود در مورد WFTU ، نقش بسزایی در سازماندهی جنبش سندیکایی آفریقایی ایفا کردند ، در ایجاد اولین سندیکای آفریقا و پایه گذاری اولین فدراسیون سندیکایی سراسر آفریقا ، «AATUF» .
امروز ما به چه نوع سندیکایی نیاز داریم ؟
با این تاریخ بزرگ و این تجربه‍ی عظیم بر دوش خود ، رفقا ! ما باید به یک سوال کلیدی زمان خود پاسخ بدهیم . ما در سطح ملی و بین المللی ، برای مبارزهُ موثر و ثمربخش جهت منافع طبقه‍ی کارگر ، بر علیه شرکتهای فراملی و بر علیه شرکتهای چند ملیتی ، به کدام جنبش سندیکایی نیاز داریم ؟ برای پیروزی در نبرد و بهبود شرایط زندگی کارگران و مردم فقیر ؟ برای تسطیح مسیر تازه ای که در آن ثروت به آنهایی تعلق خواهد داشت که آنرا تولید می کنند ؟
ما برای پاسخ به این سوال ، بعنوان فدراسیون جهانی سندیکاها ، شرایط جدید توسعه سرمایه داری و گسترش بحران سرمایه داری را بررسی می کنیم ، و بعنوان WFTU ، برای تربیت و آموزش اعضا و دوستان خود بمنظورِ تشکیل سندیکاهایی با قابلیت های ویژه ای که قادر به ایفای وظایف سختِ مبارزه‍ی معاصر باشند ، مبارزه می کنیم .
ما به سندیکاهایی نیاز داریم با خصوصیات زیر :
• سازمانهایی از کارگران با خصلت طبقاتی و انقلابی که بر علیه سرمایه داری و امپریالیسم مبارزه نمایند .
• سندیکاهایی با عملکرد دموکراتیک و کنترل شده از طرفِ کارگران .
• سندیکاهایی که دارای رهبریتی که از صف طبقه‍ی کارگر بیرون آمده و به اصل انتقاد و انتقاد از خود احترام بگذارد . رهبریتی با انضباط پرولتری که آنرا به مبارزه بر علیه بورژوازی ، فساد و انحراف اختصاص بدهد .
• سندیکاهایی که با قاطعیت بر علیه تبعیضات در بین کارگران برحسبِ نژاد ، جنس ، مذهب و غیره مبارزه نمایند .
• سندیکاهایی که وحدت و پیوند با دهقانان ، کارگران جوان و زنان کارگر را ارتقاء بدهند .
• سندیکاهایی که ازعهده‍ی وظایف انترناسیونالیستی همبستگی پرولتری با خلقهایی که درهمه جای دنیا مبارزه می کنند ، برآیند .
• سندیکاهایی که نسلهای کارگران را با تاریخ آنها ودرسهای جنبش سندیکایی ملی وبین المللی و مبارزات طبقه‍ی کارگر ، تربیت بکنند .
• سندیکاهایی که در سطح بین المللی ایفای نقش نموده و با توجه به آزادیهای دموکراتیک و سندیکایی ، راه حل ها را اعلام کرده و از تداوم هماهنگی کامل گروهی و سازنده مدافعه نمایند .
• سازمانهایی که در رابطه با کل جهان بی تفاوت نباشند . بعنوان نمونه ما در خاورمیانه در کنار اسرائیل نیستیم . ما در کنار فلسطین و حامی کامل مبارزه‍ی فلسطینیان ، نه تنها در در حرف ، بلکه از طریق اقدامات مداوم عینی و مادی    می باشیم . در سوریه ما در کنارِ شاهان ، امیران ، سلطانها و امپریالیسم نیستیم . آنها نگران دموکراسی در سوریه نیستند . نگرانی آنها ، امکانات و قابلیت های مادی و مالی است ، آنها دنبال نفت هستند . همانطور که WFTU با قاطعیت اعلام کرده است : " مردم سوریه تنها تعیین کننده‍ی حال و آینده‍ی خود و تنها مسئول شکل دموکراسی و آزادی خود هستند ".
با اینچنین سندیکاهایی ما جهت دستیابی به اهداف استراتژیکِ جامعه‍ی سوسیالیستی بیشتر نزدیک خواهیم شد . اینگونه سندیکاها ، همانهایی هستند که فدراسیون جهانی سندیکاها برای تشکیل آنها مبارزه میکند . سندیکاهایی بدون سازش . سندیکاهایی که تنها مشاوران قانونی نیستند . سندیکاهایی که شعب وزارت کار ، که همنشینان کشتی شرکتهای چند ملیتی نمی باشند .
نقش بین المللی « کوساتو COSATO »
ما بعنوان WFTU ، بعنوان سازمان بین المللی طبقه‍ی کارگر با 82 ملیون عضو در 120 کشور، نمی خواهیم که کوساتو در حوزه‍ی بین المللی تنها یک تماشاگر بماند . ما می خواهیم کوساتو در جنبش سندیکایی که در آفریقا جان تازه گرفته ، پیشتاز باشد . ما به یک کوساتو در رهبری جنبش سندیکایی بین المللی ، در کنار نیروهای سرزنده در همه جای دنیا نیاز داریم . ما همه معتقدیم که سرمایه داری نمی تواند مشکلات طبقه‍ی کارگر را حل نماید . سرمایه داری مسبب تولید فقر در مناطق فقیر ، بیکاری ، گرسنگی ، خصوصی سازی ، اقتدارگرایی و خشونت دولتها ، جنگها ، فلاکت و فاجعهُ زیست محیطی است . سرمایه داری منافع عظیم را برای اقلیتی قلیل و تهیدستی را برای جمعیتی عظیم تولید می کند . تنها سوسیالیسم می تواند ما را از سرمایه داری برهاند . از اکنون شروع به احداث آن نمائیم !
طبقه‍ی کارگر با ازمیان برداشتن استثمارگران می تواند به مقام بزرگ و شایسته‍ی خود دست یابد .
این وظیفه‍ی ماست. ما باید مبارزه‍ی طبقه‍ی کارگر بمنظورِ تسخیر ثروتها به نفع کل جامعه را هدایت نمائیم .
مبارزه‍ی ما به پیروزی منتهی خواهد شد!
جهانی بدون کارگران غیرممکن است!
جهان بدون سرمایه داری ضرورت است!

فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری (WFTU)
منبع : سایت WFTU
برگردان : ح - امید 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست