مناظره تلویزیونی اصغرزاده با شریعتمداری
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱۲ آبان ۱٣۹۱ -
۲ نوامبر ۲۰۱۲
انتخاب: عضو شورای اول شهر تهران و از دانشجویان پیرو خط امام با حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان در برنامه تلویزیونی دیروز، امروز، فردا به بررسی مسائل روز پرداختند.
گزیده ای از سخنان چنین آمده است:
ابراهیم اصغرزاده:
*** در ماجرای اشغال سفارت آمریکا به هیچ وجه قصد ما این نبود که برویم و آنجا بمانیم. می خواستیم نهایتاً ۲ یا ٣ روز آنجا را اشغال کنیم که اعتراض خود را نشان بدهیم. اما حمایت امام از این حرکت، آن را از یک اقدام غیرحرفه ای به یک اقدام انقلابی تبدیل کرد.
*** ما به عنوان دانشجویان پیرو خط امام(ره) نقش "بوعزیزی" تونس را در آن مقطع انقلاب ایفا کردیم.
*** اشغال سفارت انگلیس در سال گذشته یک کپی برداری کاریکاتوری از اقدام سال ۵٨ دانشجویان خط امام بود. آن حرکت باعث تحول در حرکت انقلاب و همزادپنداری در آحاد جامعه شد ولی اشغال سفارت انگلیس در سال گذشته، باعث انزجار مردم و عدم همراهی آنها شد و الآن ما باید هزینه و خسارتش را بپردازیم.
*** به این راحتی نباید به نسلی که انقلاب را بر دوششان جلو بردند، تهمت زد. این که بگوییم همه دولتهای قبلی خیانت کرده اند، یک شوخی است. توهم توطئه یک نوع بیماری است. به نظر من هیچ یک از دولت های قبلی به دنبال رابطه با آمریکا نبوده اند.
*** انتخابات پیش رو انتخابات حیاتی است اما باید به جای اقتصاد ، صلح طلبی و مذاکره با جامعه بین المللی مهمترین محور است. اگر قرار باشد مذاکره ای شروع شود باید بعد از مشارکت بالای مردم در انتخابات ۹۲ و مقتدرانه باشد، مذاکره به معنی رابطه نیست.
*** آمریکا هراسی باعث می شود ما قدمی برنداریم. باید به کارشناسان و دیپلماتهایمان اعتماد بدهیم که آنها بررسی کنند چه امتیازهایی می شود از آمریکا گرفت.
*** اگر دارای توانایی و اجماع ملی نباشیم پای میز مذاکره شکست می خوریم و لی ما می خواهیم زندگی مردم را راحتتر کنیم.
*** هر چه قایم مقام فراهانی به فتحعلی شاه گفت باید با روس ها مذاکره کرد، گفت، نه ما میجنگیم. بعد دیدیم نتیجه اش عهدنامه های ترکمن چای و گلستان شد.
*** دولت های خاتمی و هاشمی در دست آوردهای هسته به مراتب از دولت فعلی قوی تر بوده و دولت فعلی که ورق پاره هایی بیش نمی دانست مصوبات شورای امنیت را و می گفت که اینقدر اینها قطعنامه بدن تا قطعنامه دونشون پر بشه ، من از ادبیاتی که دولت بکار می برد خیلی ناراحت شدم .
***یکبار با مرحوم حاج احمد آقا صحبت می کردیم و حاج احمد آقا در مورد اینکه رییس جمهور یک کشور باید مودبانه برخورد بکند ، مثالی زد و گفت مرحوم رجایی که حضرت امام(ره) هم خیلی لیشان را دویت داشت ، در جواب آقای "میتران" که تبریک گفته بود ، یک نامه ای رو دادند و در آن نوشته بود ای آقای میتران ، ای فرانسه ، شما فلان هستید و اینها . امام گفته بودند ، وقتی به شما تبریک گفتند جواب تبریکشون رو بدید. یک دیپلمات باید با ادب باشد ، باید رفتار مودبانه داشته باشد ، اونوقت اینکه ما بگیم "ممه رو لولو برد " ، ، فلان و وقتی سازمان ملل در نیویورک مراسم دارد برای ده ها نفر دنبال ویزا باشیم و بعد برویم آنجا در بهترین هتل اقامت کنیم و حرفهای خودمان را بزنیم ، حرفهایی که همه ی آنها هزینه دارد برای انقلاب . من هم در مورد عملکرد دولت فعلی معتقدم این عملکرد بسیار ضعیف است .
***رابطه با آمریکا بحث کلان نظام است در حد من و آقای شریعتمداری نیست . بحث هایی که ما انجام می دهیم در سطح کارشناسی است ، ما کاری می کنیم که در تصمیم سازی ها تاثیر بگذارد وگرنه قانون اساسی در مورد اینکه چه کسی تصمیم گیرنده است تکلیف را روشن کرده .
***اینکه بگوییم دولت هاشمی و خاتمی در جهت ارتباط با آمریکا حرکت کرد ، ضمن احترامی که برای آقای شریعتمداری قائل هستم این نوع تفکر را نوعی توهم توطئه می دانم . توهم توطئه یک بیماری است ، یعنی اینکه طرف فکر می کند که آمریکا آنقدر قلدر و بزرگ است که از صبح تا شب برای ما نقشه می کشد که تا گاوماهی خانه ما هم او تصمیم می گیرد ، از آن سو یک بیماری هم مقابلش هست که ساده اندیشی است ، که فکر می کند اگر رابطه با آمریکا برقرار کنیم تمام مشکلات حل می شود ؛ ارز ارزان می شود ، ترافیک تهران حل می شود ، آلودگی هوا از بین می رود و ...بین این دو سیاه و سفید دیدن ، باید یک راه منطقی را طی کنیم. اینکه شعار بدهیم آمریکا در امور داخلی ایران مداخله کرده در این چند سال ، اینها همه شوخی است و نوعی فرار از مسئولیت . این شما را به یک آرامش خیالی می کشاند که کلاً همه چیز را ول کنیم و بگوییم اصلاً نمی توانیم با او مذاکره کنیم.
*** مذاکره لولو خورخوره نیست و بستگی به آن دارد که چه کسی مذاکره می کند ، دکتر مصدق در دادگاه لاهه بر سر حقوق ایران مذاکره کرد و ما به حقوقمان رسیدیم . فتحعلیشاه هم قائم مقام فراهانی گفت مذاکره کند و او نپذیرفت و گفت : نه می جنگم. رفت گلستان و ترکمانچای را داد و سرزمین های ایران را از دست داد . مذاکره فی نفسه نه خوب است و نه بد . یک روش است .مهم این است که چه کسی مذاکره کند و کی ؟ ما می گوییم بین مذاکره و رابطه گام های متعددی است . در مورد اینکه دولت آقای هاشمی و دولت آقای خاتمی مقدمات فروش مملکت را فراهم کردند ، این انگی است که "کیهان" همان زمان هم زد و این انگ زدن را همین الان هم ...
***ای کاش روزنامه کیهان که منهم یک زمانی در روزنامه کیهان بودم ، منتهی زمانی که من و آقای خاتمی در روزنامه کیهان بودیم مردم صف می کشیدند کیهان را می خریدند و الان من نمی دانم تیراژش چقدر است . ای کاش دفتر کیهان در میدان توپخانه نبود ، در میدان آزادی ، میدان رفاقت ، میدان دوستی ، یکجایی دفترش بود که بیشتر ادبیاتش یک ادبیات دوست مدارانه ، مدارا طلبانه تری می شد.
***من اعتراض داشتم که چرا با آقای کلینتون دست ندادید. رییس جمهور یک کشور رییس جمهور یک ملت است ، ما اعتراضمان این بود که چرا قاطع نایستادید. اصلاً صحبت ما این نیست که اگر بحثی مطرح شد یعنی می خواهید رابطه برقرار کنید . تکلیف رابطه معلوم است که چه کسی تعیین می کند ولی دولت ها وظیفه شان این است که شرایطی را ایجاد کنند که منافع کشور را تعیین نماید. چه دولت آقای هاشمی ، چه دولت آقای خاتمی و چه دولت احمدی نژاد ، باید ایران را از معرض تهدید بودن خارج کند . باید اجماع جهانی را در هم بشکند. نمیشه اینجا نشست و گفت ما می خواهیم با دنیا بجنگیم و دنیا با هم متحد شوند و بعد مثل کره شمالی بنشینیم و عزا بگیریم که حالا چکار کنیم .
*** شعار را باید وقتی داد که باور پذیر باشد .وقتی شعار داده شد و مردم کوچه و خیابان آن را باور نکردند این شعار فایده ای ندارد .
سفیر هم نوشت: سخنگوی دانشجویان تسخیر کننده لانه جاسوسی در این برنامه بارها از مدیریت دولت احمدینژاد انتقاد کرد و با اشاره به نابسامانیها موجود در اقتصاد گفت:« آقای احمدینژاد به جای اوین بهتر است به بازار سری بزنند.»
وی خواستار تقویت همدلی در کشور و پرهیز از دید توهم توطئه شد و خواستار آزادی زندانیان سیاسی شد.
اصغرزاده در ابتدای این دیدار گفت:« که باید به جای من باید دوست عزیزم آقای محسن میردامادی که الان در زندان هستند اینجا مینشستند.»
بخشهای دیگری از سخنان اصغرزاده به صورت تیتروار در ادامه میآید:«انتخابات پیش رو انتخابات حیاتی است اما باید به جای اقتصاد، صلح طلبی و مذاکره با جامعه بین المللی مهمترین محور است.بین مذاکره و رابطه گامهای متعددی است.اگر قرار باشد مذاکره ای شروع شود باید بعد از مشارکت بالای مردم در انتخابات ۹۲ و مقتدرانه باشد، مذاکره به معنی رابطه نیست.اگر نتیجه مذاکره تامین امنیت و منافع ملی باشد مطلوب خواهد بود و چنانچه رابطه بر پایه پالس فرستادن باشد قطعا به ضرر کشور خواهد بود.اگر دارای توانایی و اجماع ملی نباشیم پای میز مذاکره شکست میخوریم. باید به کارشناسان و دیپلماتهایمان اعتماد بدهیم که آنها بررسی کنند چه امتیازهایی می شود از آمریکا گرفت.بخش مهمی از مسائل بوجود آمده در مصر و تونس به خاطر تحقیر و توهین به ملتها بود که در زمان شاه نیز همین اتفاق افتاد.»
در ادامه از قول حسین شریعتمداری در انتخاب آمده است:
**** انقلاب اسلامی برای صدورش به ویزا و روادید نیازی ندارد و دلگرمی محرومان جهان است.
**** درگیری ما با آمریکا درگیری ماهوی است و تنها در دو حالت پایان می یابد؛ یا ما از اسلام ناب در حاکمیت دست بکشیم یا آمریکا از خوی استکباری اش دست بردارد و مادامی که ایت اتفاق نیفتد درگیریها ادامه دارد.
***** شواهد نشان می دهد که آمریکایی ها مفاد قرارداد الجزایر را نپذیرفتند که نمونه اش فتنه ۸۸ بود.
*****انتظار میرفت اصلاح طلبان از سخنان نتانیاهو که گفته بود سرمایه اصلی ما در ایران اصلاح طلبان هستند موضع گیری می کردند.
**** آمریکایی ها براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود نام بردند که هرگز تغییر نمی کند.
***** من در پاسخ به این اظهارات برخی که می گویند با صرفنظر از مسائل هسته ای تحریم ها برچیده می شوند می گویم که اتفاقا تحریم ها چند برابر خواهند شد.
****ادبیات گفتاری رئیس جمهور باید مناسب و متین باشد.
****فتنه ۸۸ از روی فرمول سه ضلع امریکا و انگلیس و اسرائیل پیروی می کردند و این قابل انکار نیست.
****شما به آقای خاتمی اعتراض کرده اید که با کلینتون دست نداده ؟ خاتمی سه بار با جورج سوروس صهیونیست معروف دست داده است.
****بنا بر اذعان خود اصلاح طلبان نمی شود ارتباط جورج سوروس را با آنان انکار کرد.
****مذاکره بستگی به شرایط و مختصات مذاکره کننده دارد ، نه شخص. مذاکره یک تعریف کلاسیک دارد . در هر مذاکره ابتدا کف مذاکره را تعیین می کنند و یک سقف . وقتی آن را از قبل مشخص می کنند این قابل قبول نیست.
****تعریف کلاسیک مذاکره عبارتند : از اینکه در هر مذاکره ای ابتدا کف مذاکره تعیین می شود، کف مذاکره مجموعه مقولات مورد اشتراک طرفین و سقف آن نقطه ای است که طرفین می خواهند به آن برسند.
|