اعلامیه ی کمیته ی همبستگی با خواست های دموکراتیک مردم ایران
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۵ آبان ۱٣۹۱ -
۵ نوامبر ۲۰۱۲
جمهوری اسلامی ، تبعیض های آموزشی و تفکیک جنسیتی در دانشگاهای ایران
برنامه ها و سیاستهای آموزشی-علمی جمهوری اسلامی با یورش گسترده " انقلاب فرهنگی " آغاز شد و تا امروز درجهتی بوده است که سیطره پارادایم تلفیق دین و سیاست و اطاعت از قدرت را در محیطهای دانشگاهی ممکن سازد. گرفتاری نظام آموزشی و دانشگاهی در چنبره دستگاه دینی- ایدولوژیک جمهوری اسلامی و اهداف قدرت طلبانه آن, اسفناک و زیانهای علمی- انسانی ناشی از آن در ۳۳ سال گذشته فاجعه بار بوده است.
در حوزه فعالیت های مدنی- سیاسی دانشگاهیان نیز، کارنامه جمهوری اسلامی سیاه و مملو ازکینه نسبت به نسل جوان و آزادی خواه است. لشگر کشی و هجوم ددمنشانه به دانشگاها و خوابگاها ، حبس ، اخراج و ستاره دار کردن دانشجویان ، تصفیه و حذف اساتید "غیر خودی" و دگر اندیش ؛ تنگ شدن فضای فعالیت سیاسی و دانشجویی مستقل و ایجاد جو امنیتی- پلیسی تنها سرفصل هائی از ستم و ویرانگری پایان ناپذیری است که برسر علم ، دانش و نسل پر شور و روشنفکر دانشگاهی ایران رفته است.
شدت تبعیض و نوع مشکلات آموزشی- تحصیلی در ایران همواره متاثر از شرایط سیاسی جامعه و جناح بندی های درون حکومت بوده ، بطوری که بعد ازانتخابات سال ۱۳۸۸و شوک و التهابات ناشی از آن، حکومت با گستاخی بیشتری به امنیتی- پلیسی کردن محیط، و کنترل بیشتر دانشجویان پرداخته وتاکنون نیز به درخواست های مکرر مجامع بین المللی و حقوق بشری برای بهبودی نسبی اوضاع، پاسخ مناسبی نداده است. متاسفانه مسولان آموزشی، بدون توجه به تمام میثاق های جهانی در زمینه خودداری از تبعیض تحصیلی، سیاست های نا عادلانه و خرد ستیز خود را در نقض کامل حقوق دانشجویان بویژه دانشجویان دختر ادامه میدهند.
امسال آقای فرهاد دانشجو وزیر علوم، سیاست آموزشی - تحصیلی خود را تحت عنوان اسلامی کردن دانشگاهها اعلام داشت. اولین ثمره تلخ و شگفت انگیز این سیاست، محروم و محدود کردن دانشجویان, بخصوص دختران در ۶۰۰ رشته تحصیلی در ۶۰ دانشگاه است . این تبعیض ها د رقالب کاهش جمعیت دانشجویان دختر ، تفکیک جنسیتی کلاس ها و گسترش دانشگاه های نک جنسیتی دنبال می شود. طبق آمار, کد رشته های دانشگاهی تفکیک جنسیتی شده بیش از ۱۷ در صد می باشد. از هر ۶ رشته دانشگاهی بیش از ۱ رشته تفکیک جنسیتی شده است. در این راستا به چند نمونه از اعمال سیاست های طالبانی در دانشگاه ها اشاره می گردد:
دانشکده فنی و مهندسی گرمسار فقط دانشجوی پسرمی پذیرد, آموزش عالی کاشمر فقط دانشجوی پسرمی پذیرد. در دانشگاه تبریز نسبت دنشجویان در مهندسی برق ۹ دختر به ۲۱ پسر و در مهندسی عمران ۱۷ دختر به ۴۰ پسر است.......
تبعیض های گوناگون تولید شده در راهبرد "اسلامی کردن" دانشگاهها ، از جمله جدا سازی جنسیتی، بومی گزینی دانشجویان دختر، محرومیت دانشجویان بهائی ازتحصیل، تصویر کلی تری ازرویکرد "طالبانی" را در امرآموزشی به نمایش گذاشته است. این سیاست مستعد ترین دانشجویان به ویژه دختران را از بدیهی ترین حق خود یعنی حق گزینش موضوع و رشته تحصیلی باز میدارد.
مروجین و مبلغین این مکتب آموزشی به این جا بسنده نکرده اند وخواستار تقلیل نسبت دانشجویان دختر از ۶۰ در صد به ۲۵ در صد شده اند. اخیرا حجت الاسلام محسن قرائتی مسوول ستاد اقامه نماز جمعه, در مورد تفکیک کامل جنسی اظهار داشته است که: "دختران و پسران باید در دانشگاهها از هم جدا شوند، به عنوان نمونه آقایان صبح ها و خانم ها بعد از ظهر ها سرکلاس درس حاضر شوند" . ایشان حتی نوع و رنگ لباس خانم ها, در داخل و خارج دانشگاها را مشخص کرده است !
به نظر می رسد برای مسولین آموزشی مهم نیست که این "اسلامیزه کردن" چقدر با امکانات و منابع انسانی موجود در دانشگاهها همخوانی دارد و یا به چه میزان به نا رضایتی در افکار عمومی دامن میزند. تا کنون نیز هیچ توضیح رسمی از طرف آنها آبرای اتخاذ چنین رویکردی ابراز نشده است، و حتی اظهار نظرهای ضد و نقیض نیز داشته اند. در خلال مواضع پراکنده به "مشکلاتی " از قبیل ترکیب جنسیتی بازار کار، عدم توازن نسبت جنسیتی دانشجویان وبالا رفتن سن ازدواج اشاره کرده اند
واقعیت این است که سیاستهای کلان مدیریتی-آموزشی جمهوری اسلامی ، مانند سایر عرصه های اجتماعی ، بر پایه های اولا : اقتصاد نفتی-رانتی و فساد همزاد آن ودوما: سیستم ارزشی واپسگرا و خرافی قرار دارد که با مشکلات جدی برای اجرا در قرن بیست و یکم روبرو شده است. مبنای فکری-اعتقادی جمهوری اسلامی در ارتباط با زنان نیز بر تبعیض جنسیتی و مرد سالاری استوار است و تلاش و تبلیغ پر هزینه آن ها برای جا انداختن و همگانی کردن الگو و تصور خود از زن به عنوان " زن خانه دار" در مقابل واقعیت های دنیای مدرن نتیجه ای به بار نیاورده است. در این زمینه باید از مبارزات و تلاش های پیگیر زنان ایران در ۳۳ سال گذشته برای پاسداری از دستاوردهای تاریخی-فرهنگی خود یاد کرد و آنرا ارج گذاشت.
نسبت ۶۰ درصدی زنان در دانشگاهها و موفقیت آنها در رشته های "مردانه" و ورودشان به بازار کار, برای حکومت درد سر ساز شده است و به نظر میرسد چاره کار را در روانه کردن دختران از دانشگاه به خانه دیده اند تا هم به الگوی "زن خانه دار" خود نزدیک شوند و هم "راه حلی " برای پایین آوردن نرخ بالای بیکاری در اقتصاد بحران زده خود پیدا کنند. آنها این مهم را نادیده گرفته اند که مشکل عدم توازن در بازار کار و نا هماهنگی بین برونداد نظام دانشگاهی و نیاز های بخش های تولیدی ، خدماتی و پژوهشی جامعه به بی توجهی در برنامه ریزی و سیاستگزاری در امر آموزش بر می گردد و ارتباطی با افزونی جمعیت دانشجویان دختر ندارد.
اما در این میان نقطه روشن و امید برانگیز, مقاومت جنبش داشجویی ایران در برابر این تلاش های ارتجاعی ، ظالمانه و تبعیض آمیز است. از این رو شایسته است تا همه نیروهای دمکراسی خواه و مردم ایران صدای جوانان میهن و دانشگاهیان را از ورای هیاهوهای هسته ای ، اختلاس مالی ، اختلافات درون جناحی و ... بشنوند و آنها را درتلاش و مبارزه برای استیفای حقوق انسانی و تحصیلی اشان یاری رسانند.
دفاع از حق تحصیل غیر مشروط و پایان دادن به حاکمیت نگرش های ایدئولوژیک و تبعیض آمیز در مدیریت دانشگاه ها و نظام پذیرش دانشجو یک ضرورت مهم در شرایط کنونی جامعه است.
کمیته همبستگی با خواست های دمکراتیک مردم ایران در واشنگتن دی سی ضمن محکومیت صریح اعمال سیاست های تبعیض آمیز جنسیتی و عقیدتی در دانشگاه ها وطرح واپسگرایانه دانشگاه های تک جنسیتی حمایت خود را از مبارزات ضد تبعیض تحصیلی جنبش دانشجویی ایران اعلام می دارد.
واشنگتن دی سی
نوامبر ۲۰۱۲
|