جایگاه اقلیت کرد در سوریه کجاست؟
مجله فرانسوی اکسپرس - برگردان: سیامک حیدری
•
ماه گذشته، صالح مسلم، رهبر PYD در مصاحبه با روزنامهی "لوموند" تشریح کرده بود: «ما در چارچوب یک سوریهی متحد، دمکراتیک و لائیک، خواستار به رسمیت شناختن حقوق کردها در قانون اساسی هستیم. ما موافق مدل خودمختاری در عراق با مرزهای داخل کشور نیستیم. مرزها سرچشمهی مشکلات هستند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۰ آبان ۱٣۹۱ -
۱۰ نوامبر ۲۰۱۲
کردها، اقلیتی که مدت های طولانی قربانی تبعیض و نابرابری بوده اند، اکنون در تنگنای رژیم بشار اسد و آشوب ها، تلاش می کنند در کشوری تکه پاره شده راهی برای خود باز کنند.
چند کلید به درک این تاریخ ناهموار کمک می کند.
از هنگام تشدید مناقشات و درگیری نظامی در سوریه از تابستان ٢٠١٢، رژیم بشار اسد نه تنها مناطق کردنشین را مراعات کرده، بلکه حتی از بسیاری از شهرهای کردنشین هم عقب نشینی نموده است.
برای درک موقعیت کردهای سوریه در بحران سوریه باید به عقب بازگشت.
تبعیض
"سلام کوکبی"، محقق در مرکز ابتکار برای طرح رفرم عربی، یادآوری می کند: «در اوایل سال های ١٩٦٠ناسیونالیسم عرب در اوج رونق و شکوفایی خود و با در دست گرفتن قدرت از طرف حزب بعث، به لحاظ نظری، تمام مردم سوریه را عملا عرب به حساب می آورد.» مقامات سوری با این وجود سیاستی تبعیض آمیز را در پیش گرفتند: ارتش سوریه افسران کرد را تصفیه نمود، زبان و موسیقی کردی ممنوع گشت و نمایندگان سیاسی کرد تبعید شدند. دمشق حتی تصمیم گرفت با ایجا یک "کمربند عربی" به عرض ١٥ کیلومتر و طول ٢٨٠ کیلومتر، رابطه ی کردهای سوریه را با کردهای ترکیه و عراق قطع نماید. نتایج این سیاست به جابجایی یکصدهزار کرد از روستاها، تغییر نام آنها به عربی و اسکان عرب ها به جای آنان بود. "جردی تجل"، پروفسور موسسه ی عالی پژوهش های بین المللی و توسعه در شهر ژنو و متخصص امور کردها در سوریه، در این باره به روزنامه ی "اکپسرس" گفت: «طی یک سرشماری یک صد و بیست هزار کرد یا به عبارتی دیگر، حدود بیست درصد از جمعیت کردهای سوریه در آن زمان از حقوق شهروندی محروم شدند. آماری در حدود ٢٠٠ هزار تا ٣٠٠ هزار نفر با احتساب خلف و فرزندان آنان.»
آنان فاقد گذرنامه هستند، نمی توانند درخواست شغل های عمومی بکنند و از حق داشتن خانه محروم هستند، از برخی از حرفه ها برکنار شده و به سختی می توانند وارد دانشگاه شوند.
بازی گنگ و مبهم حافظ اسد
وقتی حافظ اسد در سال ١٩٧٠ قدرت را در دست گرفت، سیاست های تبعیض آمیز قبلی را بازبینی کرد. او قدرت خویش را بر روی اقلیت - فرقه ی علوی که ده درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند، استوار ساخت. وی می دانست که اقلیت کرد، در مقابل اکثریت سنی که حدود هفتاد درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند، می توانند مفید باشند. جردی تجل در این باره می گوید: «او سیاست کردهای بدون تابعیت را ادامه نمی دهد، اما وی سیاست از بین بردن نخبگان کرد، افراد مدنی و مذهبی ها را در پیش می گیرد و از کردها به عنوان بازوی نظامی استفاده می کند.» او سپس یادآوری می کند که به عنوان مثال حافظ اسد در سال ١٩٨٠ در شهر حلب و در شهر حما در سال ١٩٨٢ از شورشیان کرد برای سرکوب اخوان المسلمین و سرکوب آنان استفاده می کرد. اما او اجازه ی فعالیت و آزادی های سیاسی و فرهنگی را به کردها نمی دهد.
با این حال در سطح منطقه ای، در چارچوب رقابت با دو همسایه ی خود، اسد از کردهای عراق (پارت دمکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی و اتحادیه ی میهنی کردستان به رهبری جلال طالبانی) پشتیبانی می کرد. به خصوص از پ.ک.ک و عبدالله اوجلان در ترکیه که جنگی را علیه ارتش ترکیه به راه انداخته بودند حمایت می نمود. جردی تجل تصریح می کند: «به ویژه او به راه اندازی اردوگاهه های آموزشی نیروهای پ.ک.ک در دره ی بقاع لبنان، تحت نظارت سوریه اجازه ی فعالیت می دهد.» او می افزاید: «این اتحاد پارادوکسال، به مدت دو دهه احزاب کرد سوریه را تحت الشعاع خود قرار داد.»
در اواخر سال های ١٩٩٠، تحت فشار آنکارا، اسد در اتحاد خود با پ.ک.ک بازبینی به عمل آورد و آنان مجبور شدند دمشق را ترک کنند. پس از سال ٢٠٠٣ و سقوط صدام حسین، وی هم چنین با احزاب کرد عراقی هم فاصله گرفت.
ناسیونالیسم کرد
با ترغیب استعمار فرانسه طی سال های ١٩٢٠ تا ١٩٤٦، و قیمومیت آن کشور بر سوریه ، حزب دمکرات سوریه در سال ١٩٥٧ متولد شد. پس از رکود سال های ١٩٧٠ و ١٩٨٠، امید کردها در سال ٢٠٠٠ دوباره جانی تازه گرفت. تحکیم خودمختاری اداری کردها در عراق پس از صدام حسین در سال ٢٠٠٣- کردها که از سال ١٩٩٢ در عراق خودمختار بودند، آنان از سال ٢٠٠٥ به بعد، تجربه های خود را با تصویب قانون اساسی جدید استحکام بخشیدند. هم چنان که بهار دوره ی بسیار کوتاه "بهار سوریه" در سال ٢٠٠٠، با به قدرت رسیدن بشار اسد پس از مرگ پدرش به کردهای سوریه قوت قلبی تازه به آنان داد. در گذشته چندین تظاهرات سازماندهی شده و آنان خواستار پایان دادن به ممنوعیت زبان و فرهنگ کرد در سوریه شده اند.
ناسیونالیسم کرد در سوریه، پس از شورش ماه مارس ٢٠٠٤ در شهر قامیشلی تقویت شده است. پس از درگیری در یک بازی فوتبال، هزاران کرد در مراسم تشیع جنازه ی قربانیان شرکت کردند. پلیس به سوی جمعیت تیراندازی کرد. تظاهرات به به چندین شهر و از جمله حلب گسترش پیدا کرد. تظاهرات به مرگ ٤٣ نفر، زخمی شدن صدها نفر دیگر و دوهزار دستگیری منجر شد. سال پس از آن نیز، قتل یک روحانی مذهبی تظاهرات بزرگی را در پی داشت. ناسیونالیسم کرد تنها منتظر ظهوری دوباره بود که آن نیز در سال ٢٠١١ عملی شد.
نمایندگان سیاسی کرد
رکود سیاست سال های ١٩٧٠ منجر به انشعابات درونی حزب دمکرات کردستان سوریه گشته و منجر به تاسیس احزاب متعددی شد؛ "بدون این که بتوان خطوط شکاف ایدئولوژی میان آنان را تشخیص داد." جردی تجل می گوید: «مطالبات فرهنگی آنان مشابه هم است، تفاوت در درجه ی اول در تفاوت های خانوادگی و قبیله ای نهفته است.»
در میان تمامی این احزاب تنها سه حزب معرف و نماینده هستند:
- یکیتی (وحدت)، در سال ١٩٩٢ تاسیس شده است و در سال های ٢٠٠٤ و ٢٠٠٥ نقش مهمی (در کردستان سوریه) داشت. این حزب هنوز، خصوصا در میان روشنفکران، نفوذ دارد اما در حال حاضر پایه ی اجتماعی آن تقلیل پیدا کرده است.
- پارت دمکرات کردستان، وارث پارت دمکرات کردستان سوریه، به لحاظ تاریخی ارتباط و روابطی با مسعود بارزانی، رهبر حزب دمکرات کردستان عراق دارند. آنان در پاسخ به درخواست آنکارا با PYD مقابله می کنند. این دو حزب برعکس احزاب کرد عراق و ترکیه، به مواجه هی مسلحانه علیه همدیگر دست نزده اند. امروزه بارزانی در تلاش است تا تعادلی میان PYD و ٢٠٠٠ نفر از کردهای سوریه که در کردستان عراق مشغول آموزش های نظامی هستند، برقرار کند.
- PYD از عمده ترین سه حزب مذکور و شاخه ای از پ.ک.ک است. این حزب خواستگاهش را زمانی که در سوریه از سوی دمشق مورد استقبال قرار گرفت و می توانست آزادانه عضوگیری نماید، پیدا کرد. طبق گفته های "جردی تجل" چیزی حدود ٢٥ درصد از نیروهای موثر و فعال پ.ک.ک در کردستان ترکیه را جوانان کرد سوری تشکیل می دهند که به آن حزب پیوسته و به صفوف گریلاها ملحق شده اند. هنگامی که در سال ٢٠٠٠ رابطه ی میان آنکارا و دمشق بهبود یافت، پ.ک.ک (از طرف دمشق) کنار گذاشته شده بود و این باعث تولد PYD برای کردستان سوریه شد. براساس برخی برآوردها، PYD در حال حاضر ٢٠ هزار مبارز فعال دارد.
غیر از PYD، اکثر احزاب کرد در شورای ملی کردستان متشکل شده اند. آنان در ماه ژوئیه، در شهر اربیل کردستان عراق، تحت سرپرستی مسعود بارزانی با شورای ملی کردستان معاهده ای را امضا کردند. بخش عمده ای از احزاب کرد به PYD با دیده ی بی اعتمادی می نگرند. احزاب کرد، PYD را به خاطر رابطه ای که در گذشته با بشار اسد داشته مورد سرزنش قرار می دهند. آنان مظنون هستند که PYD پنهانی در خدمت منافع اسد عمل می کند.
تقریبا خودمختار
در طول تابستان سال ٢٠١٢، در مواجهه با افزایش تحرکات ارتش آزاد سوریه در مناطق دیگری از این کشور، ارتش سوریه از بخشی از شهرها و روستاهای کردنشین خارج شد. یعنی آزاد کردن بخشی از مناطق کردنشین برای مقابله با شورشیان در مناطقی دیگر که برای رژیم حیاتی هستند. از طرف دیگر سوریه (با تخلیه ی مناطق کردنشین) می خواست ترکیه را، به منظور دست کشیدن از شورشیان مخالف دولت، تحت فشار قرار دهد و بهای پشتیبانی از شورشیان آن کشور را به ترکیه بفهماند.
در برخی موارد، مانند "عفرین" و "کوبانی" ارتش به طور کامل عقب نشینی کرده و اداره ی آن را به PYD واگذار کرده است. گاها سربازها هنوز حضور دارند، اما از پادگان ها خارج نمی شوند. در بعضی مناطق مدیریت مشترک بین PYD و شورای ملی کردستان وجود دارد.
جردی تجل می گوید که PYD به واسطه ی قدرت نظامی و مالی اش توافق اربیل را پذیرفته است و این برای آنان حفاظتی سرنوشت ساز به وجود آورده است و به علاوه بهانه ی تصرف آن منطقه را از آنکارا گرفته است. در این اثنا PYD هم چنان به تحکیم قدرت خویش ادامه می دهد. در عرصه ی اقتصادی، PYD با در اختیار داشتن منابع مالی نیرومند و به لطف حمایت دمشق در گذشته، و هم چنین با کنترل راه های مختلف ترافیک، از جمله ترافیک حشیش در منطقه ی کوبانی و کنترل محورهای جاده ای، با گرفتن "مالیات انقلابی"، بنیه ی مالی خود را تقویت می کند.
روابط با شورشیان
جردی تجل یادآوری می کند: «کردها روابط سردی را با بقیه ی اپوزیسیون سوریه، اعم از مدنی و نظامی، دارند. با وجود این، مشاجره و چالش رژیم در مناطق کردنشین خیلی زودتر، حتی قبل از شورش درعا در سال ٢٠١١ آغاز شده است.»
آنان در میان جوانانی که در کنار جوانان عرب مسیحی تظاهرات کرده بودند، عضوگیری کرده و تنها پس از احزاب سنتی سوری به مخالفان ملحق شده بودند. به طور خاص، PYD رسما تنها پس از بهار ٢٠١٢ به نفع انقلاب در سوریه اظهارنظر کرده است.
هیچ یک از گروه های سیاسی کرد واقعا به ارتش آزاد سوریه نزدیک نیستند. PYD قصد دارد کنترل منطقه زیر نفوذ خود را هم چنان حفظ نماید و دیگر احزاب، کرد، هم می خواهند شمال را به دور از جنگ و درگیری نگه دارند. و از دید تاریخی، کردها می ترسند که مطالباتشان، مبتنی بر اتونومی، از سوی مخالفان به اندازه ی کافی جدی گرفته نشود.
در گذشته، زمانی که شورشیان ارتش آزاد سوریه دچار مشکل می شدند به مناطق کردنشین حلب، که از سوی PYD مورد محافطت می شود، عقب نشینی می کردند. ارتش با بمباران آن مناطق آن ها را تنیبه کرد، تاکنون کردها نسبتا از حملات هوایی ارتش معاف شده اند. اما هفته ی گذشته، زمانی که ارتش آزاد سوریه وارد منطقه ی اشرفیه در حلب شد، درگیری و زدوخورد در پایتخت اقتصادی در شمال کشور میان آنان و PYD روی داد که به کشته شدن حدود سی نفر انجامید.
این درگیری ها، نشان از اختلاف و دودستگی در بطن ارتش آزاد سوریه است؛ هم چنان که این اختلافات در میان اقلیت کرد نیز دیده می شود. همان طور که اخیرا ریسک های لبنانیزه شدن به وسیله ی "توماس پیره" مطرح شده است. او می گوید: «ایجاد تیول های تحت تصرف فرماندهان متعدد نظامی، در نهایت به درگیری میان آنان ختم خواهد شد.»
خطر لغزش
کردها رسما خواستار احترام به حقوق فرهنگی خود هستند و به آن بسنده می کنند. ماه گذشته، صالح مسلم، رهبر PYD در مصاحبه با روزنامه ی "لوموند" تشریح کرده بود: «ما در چارچوب یک سوریه ی متحد، دمکراتیک و لائیک، خواستار به رسمیت شناختن حقوق کردها در قانون اساسی هستیم. ما موافق مدل خودمختاری در عراق با مرزهای داخل کشور نیستیم. مرزها سرچشمه ی مشکلات هستند.»
چه خواهد شد اگر جنگ در سوریه تا ابد ادامه داشته باشد؟
* نویسنده: کاترین گویزه
منبع: روزنامه ی اکپسرس فرانسه
www.lexpress.fr
|