«دستاورد»های رئیس جمهور پوتین برای روسیه
اردشیر قلندری
•
زمانی که رئیس جمهور یلتسین پوتین را بعنوان جانشین خود به مردم روسیه معرفی کرد، هیچ کس تصور نمی کرد که او چه آتشی به خرمن روسیه زده است. اینک پوتین بیش از ۱۲ سال بطور مستقیم و غیرمستقیم بر روسیه حاکم است. در این مدت پوتین روسیه را در آتش ویرانگر سرمایه داری بمعنی واقعی کلمه سوزانده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲۹ آبان ۱٣۹۱ -
۱۹ نوامبر ۲۰۱۲
نویسنده روس ویکتور ایروفییف در یک مصاحبه در سال ۲۰۰۴ در مورد سیاست پوتین گفت: "ما دوتا شاید هم بیشتر، پوتین داریم. او هنوز مشخص نکرده است که چه کسی میخواهد باشد: روس یا یهودی، دموکرات یا مستبد".
رئیس جمهور پوتین دوست یا دشمن روسیه؟
زمانی که رئیس جمهور یلتسین پوتین را بعنوان جانشین خود به مردم روسیه معرفی کرد، هیچ کس تصور نمی کرد که او چه آتشی به خرمن روسیه زده است. اینک پوتین بیش از ۱۲ سال بطور مستقیم و غیرمستقیم بر روسیه حاکم است. در این مدت پوتین روسیه را در آتش ویرانگر سرمایه داری بمعنی واقعی کلمه سوزانده است.
دردوران حکومت پوتین، دهها تن ثروتی بیش از یک میلیارد دلار اندوختند. در زمان یلتسین در روسیه ۷ تن میلیارد بودند که این رقم در زمان پوتین ۱۰ برابر افزایش یافت. این درحالی است که توده عظیم مردم روسیه در زیر خط فقر بسر میبرند.
درآمدهای افسانه ای دلارهای نفتی روسیه به همت رئیس جمهورمستقیما به جیب جرگه سالاری (الیگارشی) سرازیر میشود. در راستای حراست از ثروت جرگه سالاری روسیه پوتین سرکوب اعتراضات را آغاز و استبداد دادگاههای فرمایشی را در این کشور پایه گذاری کرد.
جنگ پوتین با فرهنگ روسیه به نابودی سیستماتیک فرهنگ مردم روس تمام شده است. پوتین عملا تمام امور فرهنگی را بدست خارجی ها سپرده است. کارعمده رسانه های گروهی، تخریب بناهای اخلاقی و فرهنگی جامعه روس میباشد، بخش فرهنگ بی بندوباری غربی جایگزین فرهنگ نوع دوستی روسی گردیده، تاریخ این کشور مورد تمسخر واقع شده، زبان روسی مورد یورش زبان های دیگر قرار گرفته است، معیارهای فرهنگی روسی جای خود را به فرهنگ مبتذل غربی داده است.
درطی بیش از۱۲ سال اداره کشور توسط پوتین به روایت برخی آمار، جمعیت روسیه حدود ٣ میلیون تن کاهش یافته است. تعداد سقط جنین به میزان دو میلیون نفر درسال ثابت مانده است. درمان دولتی جای خودرا به درمان خصوصی نامرغوب داده است و بخش عمده مردم از خدمات درمانی محروم مانده اند.
مخارج تحصیلات دانشگاهی به حدی است که، تنها بخش مرفه جامعه از آن برخوردار میباشد. به همان اندازه نیز سطح آموزش در مدارس افت نموده تا حدی که یک دانش آموز با مدرک دیپلم از ابتدایی ترین دانش دبیرستانی برخوردار نمی باشد. در زبان روسی واژه ای است بنام "موژیک" که دارای معانی مختلف در جای های گوناگون است یکی از این معانی {موژیک} شامل مردانی بی ادب و ژنده پوش و می خواره میباشد، آموزش و پرورش فعلی روسیه میخواهد از مردان و زنان امروزی خود یک "موژیک" تمام عیار بسازد. در تمام تاریخ روسیه حکومت های خودکامه از این خصلت "موژیک" برای ادامه حکومت خود استفاده کرده اند. پوتین نیز از این شیوه حکومت در روسیه به بهترین شکل ممکن تا به امروز بهره برداری کرده است. شاید به همین خاطر است که مصرف مشروبات الکلی در روسیه از مزر ۱٣ لیتر سالانه برای هر فرد گذشته است. روسیه سالانه نیم میلیون تن از شهروندان خودرا از بابت مصرف مشروبات الکلی نامرغوب و سطح پائین درمان عمومی از دست میدهد. دراین مورد تا به امروز هیچ واکنش صریحی در راستای حل این معضل ویرانگر از سوی مقامات و شخص پوتین انجام نگرفته است.
پوتین با استفاده ازابزار سرکوب، فعالیت سازمانهای اجتماعی - سیاسی روسیه را مختل نموده است. اینک در "حکومت دموکراتیک" روسیه پوتین، بیش از حدود ۵۰۰ تن فعال سیاسی در زندان بسر میبرند، پوتین حزب اداری توتالیتری "روسیه واحد" را تاسیس کرده، که خود این حزب دارای ماهیت اولترا - لیبرال و در راستای تامین منافع گروهای الیگارشی بوده و نقش این حزب حذف احزاب مخالف در انتخابات پارلمانی میباشد.
رئیس جمهوری هیچ گونه امکاناتی در خارج از کشور برای شهروندان عادی روس ایجاد نکرده است. مگر کمک جهت خرید املاک و مستغلات در مناطق خوش آب و هوا در کشورهایی چون اسپانیا، جزایر قناری... برای میلیاردرها و میلیونرهای کشور، اگرشهروندی در خارج از کشور دچار مشکلی شود باید خود به تنهایی از هفت خان رستم بگذرد، پوتین و دولت روسیه دلسوز و یاور چنین شخصی نخواهد بود. به جرعت میتوان گفت که در هیچ دورانی از حکومت روسیه، شهروند روس خود را اینقدر فراموش شده احساس نکرده است.
از زمان ریاست جمهوری پوتین فعالیت ارتش در کشور مشخصا مختل شده است. در زمان وی آکادمی نظامی ارتش منحل گردید، همه اختراعات نظامی در رشته فضایی به غارت رفته است، تعداد نیروی پلیس تقریبا دو برابر نیروهای ارتش شده است، تعداد نیروی دریایی کاهش یافته است، تولید ابزارآلات نظامی پیشرفته و فن آوریهای نظامی متوقف گردیده است.
پوتین پایه گذار نوعی جایگاه ویژه "فساد عمودی" برای حکومتیان گردید. بخش فوقانی حکومت بدون استثناء عضو هیئت مدیره شرکت های پردرآمد هستند که وجه نقدی دریافتی ماهانه شان به مراتب بیش از حقوق پست های دولتی میباشد. همچنین نمایندگان حزب "روسیه واحد" درپارلمان (دوما) با آگاهی پوتین نوعی پاداش نقدی قابل توجهی دریافت میکنند.
در زمان پوتین سیستم قضائی کشور بطور کامل فاسد گشته، وخود به سازمان جنایی تبدیل شده است، که در زمینه فروش اسرار نظامی و انحصار فعالیت های تجارت خارجی، دادگاهها، پلیس و ارگان های دادستانی فعالیت دارند.
در دولت پوتین سیستم روابط خانوادگی جای تخصص را گرفته است. مثلا وزیر دفاع کسی است که هیچ رابطه ای با ساختارهای نظامی کشور ندارد، او داماد پوتین است، همچنین در وزارت بهداشت.... همه وزرای پوتین از روی وابستگی شخصی برگزیده شده اند وهیچ رابطه ای با مهارت و تخصص در پست خود ندارند. شاید بتوان این سیستم حاکم در روسیه امروز را به نوعی حکومت قبیله ای که قدرت بین نزدیکان تقسیم گشته است تشبیه کرد. یک حکومت درباری با ماهیت فئودالی.
پوتین از سازمان امنیت روسیه نه در جهت مبارزه با خیانت و جنایت، بلکه در جهت کنترل ساختارهای اقتصادی ومنافع گروهی بخش فوقانی حکومت استفاده میینماید. برخی از تحلیلگران بر این هستند که انفجار یک ساختمان مسکونی در مسکو در سال ۱۹۹۹ که منجربه کشته شدن ٣۰۷ تن و ۱۷۰۰ تن زخمی شد، به دستور شخص پوتین جهت تحریک مردم و تامین پیروزی در انتخابات برای حزب پوتین (حزب روسیه واحد) و خود پوتین در انتخابات ریاست جمهوری صورت گرفت.
پوتین با سهل انگاری جهت کمک به خدمه زیردریایی "کورسک" به منظور پرده پوشی برخورد این زیر دریایی به زیر دریایی انگلیسی، باعث مرگ بیش از ۱۰۰ ملوان وغرق شدن زیر دریایی شد که باعث چندین میلیارد دلار خسارت به روسیه گردید.
فساد در روسیه به سطح فاجعه آمیزی رسیده است. طبق داده های Transparency International این کشور در رشوه خواری در رده ۱۴۶ قرار دارد.
کشور عملا برپایه اقتصاد صادرات مواد اولیه قرار گرفته بطوری که اگر صادرات مواد اولیه در سال ۲۰۰۰ شامل ۴۴% بود در سال ۲۰۱۱ به ۷۵% رسید. از سویی نیز هزاران روستا ویران گشته، هزاران موسسه تولیدی متلاشی شده و هزاران کارخانه که کل نظام شوروی برپایه کار آنها قرار داشت بطور کامل ورشکست شده اند.
در سالهای اخیر تعداد عملیات تروریستی در روسیه تا ۶ بار افزایش داشته است. کنترل جمهوری های قفقاز شمالی عملا در دست روسیه نیست، اما دولت سالانه به مبلغ ۵-۶ میلیارد دلارخرج این جمهوری ها می کند.
در دوره حکومت پوتین قشربندی های اجتماعی ۱۵% رشد داشته است. در بحران سال ۲۰۰۹ تعداد میلیاردرها دو برابر گشت، همزمان قریب ۱٨.۵ میلیون زیر خط فقر قرارگرفتند، نرخ بیکاری به مرز ۹ % رسیده است.
صندوق بازنشستگی، با بیش از یک تریلیون روبل بدهی ورشکست شده است. این در حالی است که در سپتامبر سال جاری نشست همکاری های اقتصادی کشورهای آسیا و اقیانوسیه (APEC) طبق گزارش وزارت دارائی حدود ۲۴٨ میلیارد روبل هزینه داشت که ۲۰۲ میلیارد روبل آن از بودجه فدرال روسیه پرداخت گردید، هزینه یک نشست بیش از بودجه ساخت تمام جاده های روسیه است. چرا یک نشست به بهای ۱۰ میلیارد دلار، پنج برابر مخارج المپیک در ونکوور میباشد؟ پاسخ دردناکتر از پرسش است. بخاطر اینکه رئیس جمهور پوتین تصمیم گرفت این نشست را در جزیره ای برگزار کند که دارای هیچ گونه امکانات زیرساختی نبوده است. چرا چنین مخارجی که برای افزایش حقوق معلمان و صبحانه دانش آموزان، خانه سازی برای خانواده های جوان منطقه ضروری بود، خرج چنین نشستی گردید؟ پاسخ را باید در بوروکراسی فساد پوتین و شرکتهای ساخت وساز نزدیک به رئیس جمهور جستجو کرد.
مخارج بیهوده دیگری نیز پوتین بر اقتصاد روسیه تحمیل کرد، لوله نفت سیبری شرقی- اقیانوس آرام از آن جمله است. چیزی که هرگز توجیه اقتصادی نخواهد داشت. ۱۵ میلیارد دلار به بهانه غیر قابل پیشبینی بودن رئیس جمهور بلاروس لوکاشینکو خرج "لوله نفت جنوبی" گردید. به جای حل منطقی اختلافات ترانزیت و عدم استفاده از فلکه نفت و گاز در به زانو درآوردن دولت بلاروس و اکرائین، این خط لوله احداث میگردید، بدین ترتیب برخورد بعدی روسیه پوتین، گروگانگیری کشورهایی است که خط لوله گاز و نفت از خاک آنها میگذرد، بلعیدن این کشورها و ربودن استقلال آنها، کنترل اقتصاد کشور و اعمال فشار بر سیاستهای داخلی و خارجی، این تنها توجیه لوله نفت سیبری شرقی- اقیانوس آرام است.
احداث شهر نااوکوگراد در منطقه اسکولکوف، که در دست اجراء است نوعی دیگر کمک به الیگارشی میباشد، چرا که این منطقه به ابراموویچ تعلق دارد، (میلیاردر روسی که صاحب تیم چلسی میباشد)، ارزش زمین در این منطقه هر متر مربع بیش از ۱۵ هزار دلار میباشد. حالا باید پرسید ساخت و ساز بر روی چنین زمین گران قیمتی به چه منظور میباشد؟ واقعا آیا یک خانواده متوسط توان خریدن خانه در این مکان را دارد؟
روسیه چندی پیش بدهی خود به باشگاه باریس را قبل از موعد پرداخت نمود! خبری بود که با شادی و مسرت در رسانه های فرمایشی پوتین درج گردید. این همزمان است با فصل زمستان، بغیر از شهرهای بزرگ، تمام شهرهای کوچک و روستا ها در وضعیت اسفناکی از لحاظ تامین گرما، آب گرم... قراردارند، آیا این مبلغ ۱۵ میلیارد دلار نمی توانست برای تامین سیستم گرمایشی، تعمیر خانه های مسکونی که در بدترین شریط قراردارند مورد استفاده قرار گیرد؟
دارایی پوتین
برای ارائه سند در درستی این قسمت از بحث به سراغ سایت حزب کمونیست روسیه ۲۷.۰٨.۲۰۱۲ "گزارش جدید نیمسوف در باره پوتین" میرویم: در این گزارش نیمسوف، که خود نیز دست کمی از پوتین در غارت کشور در زمان یلتسین ندارد تنها قسمت بسیار کوچکی را بر می شمارد که دفتر ریاست جمهوری را به تکذیب واداشت. بعنوان مثال، ۲۰ کاخ، ویلا، ساختمان مسکونی در پارکهای ویژه تابستانی، ۴٣ همواپیما و ۱۵ چرخ بال، ناوگان یک میلیارد دلاری رئیس جمهور است. در این گزارش عکس یازده عدد ساعت پوتین به بهای ۷٣٣ هزار دلار یعنی ۶ سال حقوق رسمی رئیس جمهور به نمایش گذاشته شده است. و همچنین آمده است "اگر پوتین با درآمد خود این ساعتها را میخرید، میبایست ۶ سال از خوردن و پوشیدن خودداری میکرد. اگر اینها هدیه هستند باید اعلام میشدند، در غیر این صورت چیزی نیست جز رشوه به بالاترین مقام دولتی". البته کرملین نیز با عجله اعلام کرد که همه اینها متعلق به دولت میباشد. دارای پوتین بمراتب بیشتر از چیزی است که در این گزارش ذکر شده است.
در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، پوتین جهت پیروزی خود وسکوت آمریکا وکشورهای غربی در تخلف شمارش آراء و جلوگیری از تحریکات این کشورها در امور داخلی روسیه، همان کاری که در کشورهای عربی انجام میدهند، به تبانی با آمریکا و متحدین پرداخت. بهای چنین توافق شومی اقدام به واگذاری ترمینالی در الیانوفسک به ناتو بود. در تاریخ ناتو هیچ وقت و در هیچ جایی دیده نشده است که این سازمان بعد از پایان مهلت قرارداد پایگاه را بسته ویا تحویل کشور میزبان بدهد ، همیشه و همه جا تمام تلاشها در جهت تمدید ولو با اعمال زور بوده است. آیا ناتو بعد از ورود به روسیه در پایان مهلت قرارداد، روسیه را ترک خواهد کرد؟ یا اینکه این سازمان سرنوشت دیگری را برای این مردم در نظر گرفته است. پاسخ این پرسش را زمان خواهد داد.
پوتین با استفاده از امکانات دولتی و نفوذ روسای ایالات روسیه با بهره گیری از تجارب غرب در آخرین لحظات با فریب شهروندان روس وبا تخلف در شمارش آراء رئیس جمهور شد. پستی که برای مردم تبعات زیادی به همراه خواهد داشت. عواقب جانبی تحمیل این شخص، ویرانی روسیه، تلاشی فرهنگ روسیه، از هم پاشیدن کشور در نهایت میباشد. بذل و بخشش خاک کشور از جمله کارهای نابخشودنی است که مردم روسیه پس از جهش از هپنوتیزم سراسری، انتقامش را از پوتین و همپالگی ها خواهند گرفت. پوتین روسیه را تنها برای افزایش ثروت میلیاردرهای روس میخواهد. در پوتین هیچ علاقه ای به روسیه و ملت روس وجود ندارد. به هرروی مردم روسیه نیز از این خواب پریشان بیدار خواهند شد.
|