نهمین کنگره جبهه ی مشارکت
اظهارات محمدرضا خاتمی در کنگره و در جمع خبرنگاران
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۰ مرداد ۱٣٨۵ -
۱۱ اوت ۲۰۰۶
نهمین کنگره جبهه مشارکت ایران اسلامی طی دو روز پنجشنبه و جمعه در تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار "ایلنا"، در مراسم افتتاحیه این کنگره محمدرضا خاتمی سخنرانی کرد. در این مراسم جمعی از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی از جمله سیدمحمد خاتمی, سیدمحمد موسوی خوئینیها, آیتالله توسلی، عزتالله سحابی, مصطفی معین, عبدالله نوری, بهزاد نبوی, حبیبالله پیمان، عبدالواحد موسوی لاری, محمدعلی ابطحی, محمد عطریانفر, محمد بستهنگار, غلامعباس توسلی, محمد توسلی, هاشم صباغیان, محمدجواد مظفر, محسن کدیور, علیرضا علویتبار, فیضالله عربسرخی, حسن یوسفی اشکوری, لطفالله میثمی, مهدی امینیزاده, عبدالله مومنی, داوود هرمیداس باوند و برخی از سفرای کشورهای خارجی در تهران حضور داشتند.
در روز اول کنگره جبهه مشارکت، اعضای جدید شورای مرکزی و هیات داوری و دبیرکل جدید جبهه مشارکت انتخاب شدند. بدین ترتیب محسن میردامادی در رقابت با محمد نعیمیپور، به اتفاق آرا اعضای کنگره، به عنوان دبیرکل جبهه مشارکت انتخاب شد. همچنین کریم ارغندهپور, مصطفی تاجزاده, جلال جلالیزاده, صفدر حسینی, رضا خاتمی, ناصر خالقی, هادی خانیکی, علیاصغر خدایاری, فاطمه راکعی, عبدالله رمضانزاده, محمدعلی سعدایی, داود سلیمانی، سعید شریعتی, علی شکوریراد, احمد شیرزاد, سعید شیرکوند, محسن صفایی فراهانی, هادی قابل, حسین کاشفی, عباس کوشا, الهه کولایی, محمد کیانوشراد, فخرالسادات محتشمیپور, اروجعلی محمدی, محسن میردامادی, محمد نعیمیپور و شمسالدین وهابی به عنوان اعضای اصلی و زهره آقاجری, نصرالله جهانگرد, محمد حسین شریفزادگان, جعفر کامبوزیا و فریده ماشینی به عنوان اعضای علیالبدل شورای مرکزی جبهه مشارکت برگزیده شدند.
در روز اول کنگره، بندهایی از اساسنامه جبهه مشارکت اصلاح شد و معاونان دبیرکل افزایش یافتند و وظیفهمند شدند. همچنین رکن دفتر دایمی انتخابات به ارکان جبهه مشارکت اضافه شد و ایجاد سازمان اجرایی حزب زیر نظر هیات اجرایی و انتخاب قائم مقام برای دبیرکل به تصویب رسید.
همچنین مقرر شد کمیته اطلاعرسانی جبهه مشارکت با تشکیل جلساتی، دیدگاهها و نقطه نظرات عباس عبدی را مورد بررسی قرار دهد.
طی روز دوم کنگره نیز تصویب برنامه دو سالانه حزب و قطعنامه پایانی کنگره نهم جبهه مشارکت بررسی شد.
محمدرضا خاتمی:
تلاش نیروهای داخلی باید مصروف رفع خطر از کشور و تضمین امنیت ملی باشد
پروژه اصلی ما در آینده همچنان دموکراسیخواهی در درون و صلحطلبی در بیرون است
محمدرضا خاتمی در آخرین سخنرانی خود به عنوان دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی گفت: در یک سال گذشته با بازنگری تجربه هشت ساله و احصای نقاط قوت و ضعف آن دوره، اینک اراده حاکم بر کل جریان اصلاحات، ایجاد حرکتی هماهنگ، متفکرانه، واقعگرایانه و دراز مدت است که بر اساس اولویتهای پیشرو همه حول حداقلهای بدیهی به توافق دست یابند و انشاءالله ما در آینده نزدیک شاهد آثار این حرکت میمون و فرخنده خواهیم بود.
به گزارش خبرنگار "ایلنا", محمدرضا خاتمی در مراسم افتتاحیه نهمین کنگره جبهه مشارکت ایران اسلامی اظهار داشت: جبهه مشارکت ایران اسلامی به عنوان نهاد سیاسی برآمده از جنبش اصلاحطلبی مردم ایران و حرکت تاریخساز دوم خرداد، وارد نهمین سال حیات خود میشود؛ حیاتی که مشحون از کامیابی و ناکامی و شیرینی و تلخی بوده است اما هر آنچه بوده است، جنبش و پویایی و حرکت به سوی تکامل و پیشرفت به حساب میآید.
وی افزود: جبهه مشارکت ایران اسلامی مفتخر است که توانسته است انسجام فکری و تشکیلاتی خود را در زمینههای مختلف بیشتر کند و از یک تلاش جبههای به سمت حزبی با اصول مشخص که هدفی روشن را دنبال میکند، حرکت کند و این دستاورد به قیمت تلاش شبانهروزی و هزینههای فراوانی است که تک تک اعضای حزب پرداختهاند.
خاتمی تصریح کرد: به یاد داشته باشیم حتی در زمانی که اکثریت نمایندگان مجلس از این حزب بودند و دولت اصلاحات نیز از فعالیتهای مدنی و اقدامهای حزبی حمایت میکرد، باز هم بیشترین فشار از سوی مخالفان اصلاحات متوجه این حزب بود و از سوی اصلاحطلبان درون و برون حکومتی نیز گاه بیمهریهایی را متحمل میشد و در این میان ضعف تشکیلاتی، ایدهآلطلبی، شتابزدگی و کمتوجهی به برخی واقعیتهای موجود جامعه پیچیده ایرانی هم سبب شد تا قدر همه فرصتهای فراهم آمده در هشت سال دوران اصلاحات به خوبی دانسته نشود. ما همه این شرایط را مولود طبیعی روند گریزناپذیر دموکراتیزاسیون جامعه ایرانی و نو شدن ساختارهای کهن میدانیم که طبعاً روح و ذهن و به تبع آن رفتارهای بیرونی را تحت تأثیر قرار داده است.
خاتمی، مبنای حرکت جبهه مشارکت را پذیرش راهبرد اصلاحی و نه روشهای انقلابیگری براندازانه خواند و اظهار داشت: حرکت تدریجی، آهسته ولی مداوم و در عین حال ضرورت تبیین شفاف، دقیق و مرزبندی شده دیدگاهها، خطمشیها و تاکتیکها استوار بوده است تا بتوان با جلب مشارکت هر چه بیشتر مردم کشور را دوباره ساخت.
وی افزود: دو شعار محوری حزب، یکی "معنویت، عدالت و آزادی" و دیگری "ایران برای همه ایرانیان"، هم خاستگاه اعتقادی دینبنیاد حزب را مشخص میکند، هم ضرورت توجه توامان به عدالت و آزادی را در بینش حزب تبیین میسازد و از سوی دیگر فارغ از عقیده، نژاد، زبان و قومیت، همه ایرانیان را شهروندان برابری میداند که از حقوق یکسان برخوردارند. این دو شعار همواره و در همه مراحل سرلوحه حرکت حزب بوده است هرچند، گاه با ارائه کمرنگ بخشی از این اصول و مهمتر از آن تبلیغات سوء مخالفان اصلاحات در اذهان بخشهایی از جامعه، ممکن است نسبت به ماهیت حرکت جبهه مشارکت القای تردید شده باشد.
دبیرکل سابق جبهه مشارکت ایران اسلامی گفت: اینک پس از هشت سال تجربه مستمر و پرفراز و نشیب، بر آن هستیم تا با تکیه بر ایمان، دانایی و تجربه خود و با پایفشاری بر هدفها و راهبردهای از پیش تعیین شده، با اتخاذ تاکتیکهای مناسب، خواست بخشهای وسیعی از مردم ایران را که در یک کلمه به «اصلاحات» خلاصه شده است، در ارکان قدرت و جامعه پیگیری کنیم؛ اصلاحاتی که تنها در بعد سیاست خلاصه نمیشود بلکه اقتصاد و فرهنگ را نیز در بر میگیرد. ضرورتی که در سطح رسمی نیز از سوی دولت اصلاحات به خوبی به آن توجه شد و برنامه عملی این اصلاحات -هرچند ناکامل- در برنامه چهارم توسعه و سیاستهای کلی کشور تدوین شد، هرچند امروز در عمل به آنها هیچ پایبندی وجود ندارد و بیم آن میرود از آنها جز ظاهری بیروح باقی نماند.
وی با بیان اینکه ما اینک برای تحقق اهداف خود با وضعیتی روبرو هستیم که حاکمیت یکپارچه فعلی در قول و عمل با بسیاری از روندها و برنامههای اصلاحات مخالف است، تصریح کرد: اینک حاکمیت یکپارچه نگاهی از سر اعتقاد به آزادی و دموکراسی ندارد و حد مجاز آزادی را تا آنجا میداند که اثری در قدرت نداشته باشد. تنوع فکری و فرهنگی را برنمیتابد و حاکمیت تنگنظرانه دولتی را بر همه نهادهای علمی و فرهنگی تحمیل میکند. ظاهرسازی و تحجر به جای معنویت میدان گرفته است و در عرصه اقتصاد، هر چند عدالت سکه رایج در گفتار است اما در عمل شاهد نگاه محدود و کهنه به مفهوم عدالت و تشدید شکافهای طبقاتی هستیم. شهروندان ایرانی دیگر فقط به دو درجه تقسیم نمیشوند بلکه حتی در میان خودیهای خودشان نیز درجهبندیهای متعددی بروز کرده است. در این شرایط اصلاحطلبان موظف هستند در درجه اول برای پاسداشت دین رحمت، آزادی، استقلال و تمامیت ارضی ایران عزیز و در درجه بعد برای تقویت امنیت و وحدت ملی و نگاهداشت منافع ملی از هیچ کوششی فروگذار نکنند.
وی افزود: اتخاذ مشی «سیاستورزی» توسط ما پاسخی به این نیازها و با در نظر گرفتن این واقعیتهاست. ما معتقدیم اصلاحات راه بیبدیل خروج کشور از بحرانهای پیشروست. ما معتقدیم در برابر همه فشارها و تضییقات، بیعدالتیها و آزادیستیزیها باید و میتوان با تکیه بر راهبرد سیاستورزی، مانع از به بنبست رسیدن همه راهحلهای مسسالمتآمیز شد و به جای قهر و انفعال یا کینه، با منطق و گفتوگو و راهکارهای مدنی بر مشکلات غلبه کرد. این راه هر چند طولانی است و حتی در صورتی که نهادهای انتخابی در اختیار اصلاحطلبان قرار گیرد، تصور غلبه برهمه مشکلات در آینده نزدیک چندان خوشبینانه نیست اما بدون تردید سبب حاکمیت روشها و روندهایی میشود که ماندگار است وحتی بر دل و جان و رفتار سرسختترین مخالفان اصلاحات نیز تاثیرگذار است و میتواند ما را از تکرار تجربه ناتمام مشروطیت و نهضت ملی شدن نفت بینیاز کند.
خاتمی در ادامه با اشاره به اینکه یک سال پیش دولتی بر سر کار آمد که آخرین حلقه اصلاحطلبی را از زنجیره به هم پیوسته حاکمیت جدا کرد و برای اولین بار در تاریخ انقلاب اسلامی حاکمیت یکپارچه شد، تصریح کرد: ما ضمن اینکه حاکمیت یگانه دموکراتیک را ضامن پیشرفت و ترقی میدانیم، از این نحو یکدستی نگران بوده و هستیم، ولی در عین حال، شرایطی استثنایی فراهم کرد تا حاکمیت بتواند همه توان و قدرت خود را برای حل معضلات تاریخی کشور به کار گیرد و این ادعا که کسانی چوب لای چرخ حرکت آنها میگذارند، از اساس موضوعیت نداشته باشد.
وی افزود: ویژگی دیگر دولت جدید، تکیه بر شعارهای ارزشی برای رفع مسایلی بود که توجه ویژه بسیاری از مردم را به خود معطوف کرده است. بسط عدالت و مبارزه با فساد گسترده و همهجاگیر مهمترین وعدههایی است که از دولت جدید به گوش رسیده است. این وعدهها برای جامعهای که مهمترین نقطه پیوستگی اجتماعی در آن، باور به وجود تبعیض و نابرابری است، سبب ایجاد امید شد. در کنار این نقاط مثبت، ذخایر سرشار ارزی کشور همراه باافزایش بینظیر درآمد نفت (که در مجموع، درآمد نفت در یک سال از دو برابر متوسط سالانه درآمد دولت اصلاحات پیشی گرفت) فرصتی طلایی در اختیار دولت قرار داد که به وعدههای خود عمل کند. بدیهی است که آن شعارها و این درآمد سرشار، به حق سبب توقع مردم شد تا بخواهند هر چه زودتر شاهد رنگین شدن سفرههای خود باشند.
به گفته خاتمی، دولت جدید هر چند سازمان رسمی و مشخص حزبی را در اختیار نداشت و حتی احزاب شناخته شده حامی خود را به کنار زد اما از مزیت وجود یک سازمان شبهنظامی سراسری برخوردار بود که اعمال مدیریت را در اقصی نقاط کشور برای وی فراهم کرده است.به علاوه وقتگذاری و پشتکار قابل تحسین مدیریت ارشد دولتی و کنار گذاشتن همه رودربایستیهای اجرایی و سیاسی و نادیده گرفتن همه موانع حتی قانونی بر سر راه تحقق برنامهها و حذف آنها را باید از خصوصیات موثر حاکمیت یکپارچه جدید دانست.
دبیرکل سابق جبهه مشارکت ایران اسلامی اظهار داشت: از دید ما دولت جدید باید فرصت کافی برای بسط مدیریت و تدوین و اجرای برنامههای خود را پیدا میکرد. یک سال فرصت مناسبی بود که این دولت بدون هیچ چالشی از سوی منتقدان داخلی خود توانست حاکمیت خود را بر همه عرصهها بگستراند و زمام امور را به طور کامل در دست گیرد. و این نیز فرصت استثنایی بود که هیچ دولتی در کشور تا به حال از آن برخوردار نبوده است. تنها به یاد بیاورید که برای دولت خاتمی، برنامه سقوط در عرض شش ماه تهیه شده بود و تا انتهای کار هم ادامه یافت. قتلهای زنجیرهای تنها نمونهای از این سناریوها برای سقوط دولت خاتمی بود.
وی با بیان اینکه فرصت دیگر برای دولت جدید بستر مناسب جهانی بود و رویکرد مثبت تقریبا همه کشورها به همکاری و مشارکت در برنامههای توسعه ایران نشانه جایگاه رفیع بینالمللی کشور بود، تصریح کرد: در سایه این فرصت کمنظیر توقع به حق مردم این بوده و هست که جاده ترقی به سرعت پیموده شود و چنان که خود گفتهاند در پایان دوره، لفظ محرومیت در هیچ جای کشور مفهومی نداشته باشد و اما اینک پس از یک سال میتوان به راحتی به ارزیابی عملکرد حاکمیت یگانه نشست و در ورای شعارها، تحقق دستاوردها را برشمرد.
خاتمی افزود: شاید در عرصه عمومی، مهمترین دستاورد برنامهریزی شده دولت تضعیف بنیههای مدنی کشور در همه امور بوده است. نگاه دولت به مردم به صورت تودهای است که همه گوش هستند و وظیفه آنها ابراز احساسات به شعارهاست اما باور به اینکه این تودهها باید مجال و اجازه سازمانیابی بر اساس منافع صنفی و طبقاتی و عقیدتی خود پیداکنند، وجود ندارد. حتی در سطح تصمیمگیریهای کلان کشور، نه تنها نهادهای سیاسی و عمومی و تخصصی بلکه مدیران ارشد اجرایی کشور هم دخالت چندانی ندارند و تنها افراد معدودی هستند که تصمیم میگیرند و سایرین باید مجری این تصمیمات باشند و این قاعده حتی شامل معدود وزیران با تجربه، صاحبنظر و مدیر هم میشود.
وی تصریح کرد: نتیجه بدیهی این امر برکنار ماندن خیل عظیم نخبگان کشور از اثرگذاری در اداره کشور است. این فقر شدید کارشناسی در بدنه اجرایی کشور و مدیریت آن با حذف گسترده مدیران و کارشناسان به نقطه اوج خود رسیده است. مسأله اصلی فقط این نیست که دولت خود را از نظرات کارشناسی محروم میکند بلکه فشارهای آشکار و مخفی سبب شده است تا نهادهای مدنی نورسته نیز ناتوان شوند و لذا در مجموع با شیوهای از حکمرانی روبرو هستیم که امکان نقد از درون و برون را برخود میبندد و خود را غیرپاسخگو و غیرقابل نظارت میکند. حاصل این کار برقراری روابط سلطانی بین حاکم و مردم، انسداد و ناتوان ساختن حکومت از اداره امور مردم در دنیای پیچیده کنونی است.
خاتمی با اشاره به تاثیرات سیاستهای دولت جدید در عرصه اقتصادی، گفت: تصمیمات یکشبه و عقبنشینیهای مشابه آن سبب شده است اعتماد که عامل اصلی تحرک و انگیزش کارآفرینان است، سلب شود و به تدریج شاهد تخریب زیرساختهای اقتصادی، تعطیلی برخی بنگاههای اقتصادی خصوصی، آشفتگی نظام پولی و مالی کشور و سیر ورشکستگی بنگاههای دولتی از جمله بانکها هستیم. برای مقابله با این روند که سبب نارضایتی خواهد شد، سیاست دولت بر تقویت بنگاههای حمایتی توزیع عادلانه فقر از یک سو و واردات بیرویه با بهرهگیری از درآمدهای سرشار نفتی از سوی دیگر است اما هر دانشآموخته مدرسه اقتصاد هم میداند که تداوم این سیاستها در آینده نزدیک باعث تورم لجامگسیخته و شکلگیری لشکر بیکاران خواهد شد، چنانکه در همین زمان اندک هم ما شاهد گرانیهای گسترده و در سه ماهه اول سال جاری بیکار شدن حدود ۲۰۰ هزار نفر بودهایم.
وی افزود: ناکارآمدی و زیانبار بودن بیسیاستیهای اقتصادی یا اقتصاد بخشنامهای آن چنان آشکار است که طیف بزرگی از حامیان سیاسی دولت نیز امروز در زمره منتقدان آن قرار گرفتهاند. شرایط در عرصههای دیگر نیز کم و بیش مشابه اقتصاد است. هرچند در سایه تبلیغات گسترده و فشارهای اقتصادی بر مردم عملاً بخشهای مهمی از جامعه امروز بیش از هر چیز به معیشت خود میاندیشد. به تدریج منافع شخصی بر هر چیز ترجیح داده میشود اما برای صاحبنظران مسأله فرهنگ و سیاست نیز به همان اندازه معیشت مهم است.
دبیرکل سابق جبهه مشارکت با بیان اینکه سیاست اصلی دولت در عرصه فرهنگ و سیاست، در درجه اول ایجاد فشارهای نامحسوس و همهجانبه است، گفت: ممیزی گسترده تولیدات فرهنگی، فشارهای اقتصادی بر ناشران و مطبوعات غیرخودی از طریق قطع یارانهها و حتی دخالت غیر مسبوق به سابقه بر مطبوعات حتی در مورد انتخاب تیتر، نوشتن مقاله تعریف و تمجید کمترین مشکلاتی است که اهل قلم و اصحاب هنر و فرهنگ با آن روبرو هستند.
وی اظهار داشت: عرصه علم و دانش نیز حکایت غمانگیز دیگری است. متاسفانه شاهد آن هستیم که روند استقلال دانشگاهها به طور کلی تعطیل میشود و به دنبال آن هستند که دانشگاهها به صورت کامل در اختیار یک سلیقه سیاسی مطرود و مجیزگوی حاکمیت باشد. و این نکتهای است که از قبل هم قابل تصور بود چرا که دانشگاه مرکز روشنگری و پایه مهم حرکت اصلاحطلبی ملت بوده و هست.
به گفته خاتمی، نفی استقلال دانشگاهها و انتصابیشدن روسای دانشگاهها، گزینشگری سیاسی در انتخاب نیروهای علمی، محروم کردن دانشگاهها از انبوه استادان باتجربه و کارآمد، برنامهریزی برای کنترل شدید ورود دانشجویان جدید، اعمال مجدد گزینشها برای اعضای هیئت علمی و دانشجویان و برنامهریزی برای سهمیههای دانشجویی غیر قابل قبول بر پایه نگرشهای سیاسی، همچنین جایگزین کردن نهادهای شبهنظامی به جای تشکلهای دانشجویی و برنامهریزی برای زمینگیر کردن و حذف حرکتهای دانشجویی مستقل بهخصوص انجمنهای اسلامی دانشجویان از جمله سیاستهای جدید است که در حال اجرا است.
وی تصریح کرد: با همین دیدگاه وضعیت آزادیهای سیاسی و اجتماعی در جامعه قابل تأمل است. هر چند تلاشهای اولیه و همهجانبه برای محدودیتهای اجتماعی به نتیجه نرسید و امروز دیگر شاهد نطقهای آتشین علیه مظاهر تهاجم فرهنگی در خیابانها نیستیم ولی به نظر میرسد با راهکارهای غیرمستقیم و نرمافزاری این سیاستها همچنان دنبال میشود، بهخصوص که آن ناکامی اولیه باعث شکاف بزرگی بین مسئولان و بدنه جریان حاکم شده است.
خاتمی با بیان اینکه آزادیهای سیاسی البته با روشهای پیچیدهتر و شبهدموکراتیک و بیشتر از طریق ایجاد فضای رعب و فشار برای فعالان سیاسی جوان محدود شده است، تصریح کرد: ما شاهد آن هستیم که در برابر فشارهای داخلی و خارجی برخی زندانیان سیاسی آزاد میشوند یا تقریباً همه بازداشتشدگان تجمعهای مدنی در کمتر از یک هفته آزاد میشوند اما در عوض شاهد بازداشت و زندانی شدن دیگرانی هستیم که در عرصه سیاست، فرهنگ، نهادهای مدنی و صنفی فعالیت داشتهاند که در همین جا باید خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط همه آنها بهخصوص جناب آقای مهندس موسوی خوئینی شوم.
به اعتقاد خاتمی، همچنین حوادثی نظیر مرگ آقای اکبر محمدی در زندان که تنها با حادثه قتل زهرا کاظمی قابل مقایسه است، همه نشانههای نامناسب بودن وضعیت آزادیهای سیاسی و نیز حقوق بشر است. تفاوت اصلی این حوادث در این است که در دوره اصلاحات حداقل قاتل یا قاتلان خانم زهرا کاظمی هر شب و روز بر خود میلرزیدند و از دست پیگیریهای حقیقتیاب دولت و مجلس اصلاحات آرامش نداشتند اما ظاهراً امروز دیگر نگرانی وجود ندارد و ظاهراً شبها به آرامی میخوابند.
خاتمی تصریح کرد: حاصل دیگر سیاستهای یک سال گذشته در جامعه ایران، بیتوجهی و آسانانگاری مسایل ملی است. حوادثی مانند آذربایجان، کردستان، سیستان و بلوچستان و خوزستان اموری جدی است که میتواند تهدیدکننده امنیت ملی و وحدت ملی باشد و امیدواریم با درایت و ریشهیابی واقعی این مسائل، دولت موفق به حل این معضلات شود. تداوم تجربه نسبتا موفق دولت قبلی برای مشارکت دادن هرچه بیشتر همه اقوام ایرانی در اداره کشور و تضمین حقوق شهروندی برابر برای همه ایرانیان مهمترین راه مهار حرکتهای گریز از مرکز محسوب میشود.
به گفته وی، مقابله با نهادهای مدنی و احزاب سیاسی نیز از سیاستهای دولت جدید است. مضر دانستن تحزب و بها دادن به باندها و شبکههای بیشناسنامه هم در قول و هم در عمل سیاست در دست اجرا است. دامنه این بیمهری به تحزب حتی دامن احزاب حامی دولت را هم گرفته است. اعمال محدودیتهای مختلف برای احزاب منتقد، تحدید و تهدید علنی نیروهای فعال سیاسی و محروم کردن احزاب از داشتن رسانهای مستقل و مناسب، بخشی از سیاستهایی است که برای تضعیف تحزب به کار میگیرند.
خاتمی، امکان ندادن به تشکلیابی و سازماندهی, جایگزینی نظامیان و نهادهای نظامی با شکل و شمایل مدنی, محاصره اقتصادی نهادهای مستقل غیردولتی, ایجاد فشار روانی و سلب امنیت شغلی از فعالان اجتماعی و سیاسی, تقویت حرکتهای پوپولیستی و ایجاد تقابل بین آنها و هر فرد و نهادی که به سیاستهای جاری انتقاد دارد را به عنوان سیاستهای جاری برای مقابله با جنبش اصلاحطلبی و تحولخواهی مردم نام برد.
وی با بیان اینکه ما بر این اعتقاد بوده و هستیم که سیاست خارجی، تداوم سیاست داخلی هر دولتی است و به همین جهت در یک سال گذشته شاهد چرخش بزرگی در سیاستهای خارجی همزمان با تغییر سیاستهای داخلی هستیم، تصریح کرد: در دوران گذشته "دموکراسی در خانه و صلح در جهان" محور اصلی حرکت اصلاحطلبان بود و اجرای این سیاستها الزامات خاص خود را داشت. تنشزادیی، گفتگو، ائتلاف برای صلح و بهرهگیری از فرصتهای جهانی برای آبادانی کشور مهمترین راهبردهای سیاست خارجی دولت گذشته بود.
خاتمی تصریح کرد: بدیهی است که وقتی دموکراسی جایگاهی شایسته در سیاست داخلی دولت نداشته باشد، این امر به تدریج سبب گسست بیشتر دولت-ملت خواهد شد و سیاست خارجی نیز بر اساس تهاجم و تقابل شکل خواهد گرفت، حتی اگر این سیاست در خارج به نتیجه دلخواه نرسد که اصولاً اینگونه است، اما در داخل بهانهای بر انتساب هر ندای مخالف به خارجی و مقدمه حذف و انزوای همه منتقدان و مخالفان خواهد بود. جای تعجب نیست که در سایه این تغییر سیاستها، امروز پس از یک سال شاهد آن هستیم که تعامل جهانی با ایران، جای خود را به اجماع جهانی علیه ایران میدهد و همه ما را نگران عواقب آن میکند.
وی افزود: ادبیات تقابلگرایانه و دشمنتراشیهای بیجا و هل من مبارزطلبیهای نامدبرانه در سیاست خارجی وقتی با سیاستهای جدید هستهای همراه شد، روند هرچند کند اما مسالمتآمیز حل و فصل مناقشات تاریخی در روابط خارجی کشور متوقف گشت و بهانه لازم را برای غلبه یکجانبهگرایی و استیلاطلبی آمریکا ایجاد کرد تا بتواند نیات همیشگی خود را به عزم جهانی علیه ایران تبدیل کند. متاسفانه امروز آمریکایی که تا دو سال پیش مقهور سیاستهای عزتطلبانه و حکیمانه ایران بود، توانسته است تصمیم خود درباره سرنوشت ما را بر دیگران تحمیل کند به گونهای که ما برای اینکه نگذاریم خواب پریشان واشنگتن درباره ایران عزیز تعبیر شود، باید هزینههای زیادی بپردازیم.
خاتمی افزود: امروز پرونده هستهای ایران بهانه اصلی قدرتها برای جلوگیری از توسعه و پیشرفت کشور شده است. در نظام سلطه جهانی و حاکمیت زور و زر بدیهی است منافع و حقوق کشورهای مستقل به آسانی مورد توجه قرار نمیگیرد اما ما مجاز نیستیم به سادگی، خود را در برابر امواج سهمگینی قرار دهیم که همه وجود ما را تهدید میکند. تداوم این بحران نه فقط دامنگیر ما خواهد بود بلکه برای طرفهای مقابل نیز زیانبار خواهد بود و به اعتقاد ما تنها از طریق حل مسالمتآمیز این بحران است که میتوان هم دانش هستهای داشت و رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور را تضمین کرد و هم به استقرار امنیت و ثبات در منطقه و جهان کمک کرد.
دبیرکل جبهه مشارکت از مسوولین ارشد کشور خواست این مسأله سرنوشتساز را با مشارکت همه نیروهای دلسوز کشور و در جهت کمک به توسعه پایدار کشور حل کنند.
وی بازنگری در سیاستهای خارجی کشور را الزامی دانست و گفت: ادبیات ستیزهجویانه، مواضع دشمنشادکن و بهانهساز برای انزوای کشور، ناکارآمدی خود را به وضوح نشانداده است. دولت ما همانند ملت صلحطلب ما باید منادی صلح باشد. ما ضمن تاکید بر لزوم تداوم همکاریهای همهجانبه منطقهای و جهانی برای ایجاد ثبات و آرامش در منطقه به عنوان امر ضروری توسعه، حتی مذاکره با آمریکا را برای حفظ منافع ملی و رفع خطر مفید میدانیم.
خاتمی افزود: ما در منطقهای زندگی میکنیم که نیروهای خارجی بخشهای مهمی از آن را در اشغال خود دارند و همزمان فعالترین گروههای تروریستی، امنیت را از مردم سلب کردهاند. حل این مشکل که تنها مشکل یک کشور یا دو کشور نیست بلکه بر حیات همه ملتهای منطقه اثر مستقیم گذاشته است، تنها با مشارکت فعال و سازنده همه اطراف درگیر در این مشکل امکانپذیر است.
وی تصریح کرد: امروز حل بحران خاورمیانه، عراق و افغانستان با سلاح ممکن نیست، تنها راههای دیپلماتیک که متضمن عدالت باشد میتواند این مشکلات را حل کند. ایران میتواند نقش راهبردی و راهبری در حل و فصل این قضایا داشته باشد که هم آرامش و صلح را به منطقه میآورد و هم زمینه پیشرفت اقتصادی و اجتماعی کشور را فراهم میکند. و همه این امور وقتی میسر است که ما شاهد بازنگری در رفتارها و سیاستهای خارجی دولتمردان خود باشیم. در همینجا باید نگرانی شدید و تاسف عمیق خود را از فاجعه نسلکشی مردم فلسطین و لبنان توسط رژیم اشغالگر اسراییل ابراز دارم. ما این رژیم را مهمترین مانع صلح پایدار و پیشرفت و دموکراسی در منطقه میدانیم و اعلام میکنیم منطق زور و سیاستهای دوگانهای که توسط حامیان اسراییل به کار گرفته میشود، متضمن هیچ پیشرفتی در حل و فصل غمانگیز این تراژدی تاریخ معاصر نخواهد بود.
خاتمی با بیان اینکه در حال حاضر که کشور به خاطر مشکلات خارجی، با چالشهای سرنوشتسازی دست و پنجه نرم میکند، بدیهی است که مهمترین تلاش همه نیروهای داخلی باید مصروف رفع خطر از کشور و تضمین امنیت ملی باشد، تصریح کرد: در این راه هرگونه حرکت جمعی یا مستقل توسط هر فرد یا نهاد اصلاحطلب ارزشمند و قابل تقدیراست. آنچه قابل توجیه نیست سکوت و بیتفاوتی در برابر این وضعیت است. به نظر میرسد چنانچه همه اصلاحطلبان بسته به موقعیت خود این مهم را سر لوحه کار خود قرار دهند، شاهد اثرگذاری عمیق آنها بر تصمیماتی خواهیم بود که سرنوشت کشور را تعیین میکند.
وی افزود: مساله بعدی در سال جاری دو انتخابات شوراها و مجلس خبرگان است. اصلاحطلبان با دوراندیشی، سیاست منسجم و هماهنگی را در مورد این دو انتخابات اتخاذ کردهاند. شرکت یا عدم شرکت، نحوه شرکت و نیز نحوه مواجهه آنها با همه مسایل پیرامون انتخابات از جمله اموری است که مد نظر بوده است و به آنها توجه ویژهای شده است و به نظر میرسد وحدت نظر قابل قبولی در بین آنها ایجاد شده است. البته ما امرورز شاهد تحرکاتی هستیم که برای محو انتخابات آغاز شده است و میتواند برای همیشه جمهوری اسلامی را از وجه انتخابی آن تهی کند و آن را به نظامی تبدیل کند که هیچ ارتباطی با اهداف اولیه آن نخواهد داشت و حاصل بدیهی آن اصلاحناپذیری خواهد بود.
خاتمی تصریح کرد: انتظار ما از همه افراد و جریانهای فعال این است که نقش کامل خود را در این میانه ایفا کنند و به این جریان متحد بپیوندند. بدیهی است که احزاب سراسری که از امکانات بیشتری برخوردارند، باید تلاش بیشتری انجام دهند. در آینده همه ما باید این آمادگی را داشته باشیم تا کشوری را که بنیههای اقتصادی آن ضعیف میشود و توقعات مردم آن روز به روز افزایش مییابد، اداره کنیم. این کار به شرطی ممکن است که از هماکنون برای آن روز برنامههای مناسبی طراحی شده باشد. ما به سهم خود در حزب به این کار پرداختهایم و ضمن دعوت از همه احزاب دیگر برای توجه ویژه به این امر، آمادگی خود را برای یک کار جمعی در این زمینه اعلام میداریم.
دبیرکل سابق جبهه مشارکت تاکید کرد: پروژه اصلی ما در آینده همچنان دموکراسیخواهی در درون و صلحطلبی در بیرون است. با این تعهد که بتوان دموکراسی را در عرصههای مختلف بهخوبی ترجمه کرد و صلحطلبی را با عدالتخواهی در هم آمیخت.
وی با بیان اینکه کشور ما در یک قرن گذشته شاهد فراز و نشیبهای فراوانی بوده است، گفت: دو انقلاب بزرگ و دو جنبش سیاسی و اجتماعی نشانه تلاش تاریخی مردم ایران برای غلبه بر مشکل خود یعنی دور استبداد-عقبماندگی بوده است اما با تأسف فراوان این تلاشها به رغم دستاوردهای قابل توجه به اهداف اصلی خود نرسیده است. وظیفه اصلی اصلاحطلبان باید این باشد که فارغ از نتایج کوتاه مدت، تلاش آنها بتواند این دور معیوب را بشکند. در شرایط حاضر که در برابر اصلاحطلبی نیرویی وجود دارد که گاه در چهره تحجر رخ مینماید، گاه انسداد سیاسی را به نمایش میگذارد و گاه به ماجراجویی جهانی میاندیشد، این وظیفه دشوارتر میشود. همچنین مظاهر خشن فقر و توسعهنیافتگی هر چند حاصل نبودن دموکراسی و مشارکت همهجانبه مردم است اما در هر حال به صورت عاجل نیازمند توجه ویژه است.
خاتمی افزود: آنچه مهم است انباشت تجربه و ادامه راه از مسیری است که آمدهایم. ما برای اصلاحطلبی بدیلی نداریم. بهخصوص اگر توجه کنیم کسانی که اصلاحطلبی را پروژه شکستخورده تلقی میکنند، راه حلی جز انقلات یا مداخله خارجی را متصور نیستند و نتیجه عملی هر ده ایده برای انسانهای صادق و وطنپرست جز انفعال چیزی نخواهد بود.
وی با اشاره به اینکه اصلاحطلبی دو وجه دارد، گفت: یکی توجه به اصلاح ساختارهای حکومتی در جهت دموکراتیک کردن، پاسخگو کردن و نظارتپذیر کردن آن است که تنها از راه رفتن به درون حکومت با حمایت مردم میسر است اما وجه دیگر اصلاحطلبی توجه به جامعهای است که باید در درون خود اندیشه و رفتارهای مدنی را تجربه کند. تقویت نهادهای مدنی و آموزش و ترویج رفتارهای مدنی سرلوحه حرکت اصلاحطلبان است.
خاتمی افزود: در بخش اول در شرایط فعلی مهمترین راهکار اتحاد سیاسی اصلاحطلبان حول محورهای مشخص، حداقلی و قابل دستیابی است. اما در بخش دوم اصلاحطلبان باید بسته به نوع فعالیت خود مستقل یا دسته جمعی حرکتهای سازمانیافته و دامنهداری را شروع کنند که ارتباط آنها را با بدنه اجتماعی محکمتر کند.
وی گفت: جبهه مشارکت ایران اسلامی با تکیه بر هویت دینی، پیشینه و پشتوانه انقلابی و مرام اصلاحطلبانه خود حیات امروز خویش را مدیون امامی میداند که ما خود را فرزندان او میدانیم و خود را مرهون شهیدان و جانبازان و آزادگانی میدانیم که عزت، حیات و امید را برای ما به ارمغان آوردند. توفیق ما در این بوده است که در گذشته نماندیم اما از گذشته نیز نبریدیم. ما کوشیدیم نواندیشی و تجددطلبی را با فرهنگ و آیین مردم جمع کنیم و اگر عدم توفیقی باشد، حاصل افراط یا تفریط در یکی از این دو وجه بوده است.
خاتمی اظهار داشت: اینک که پس از هشت سال افتخار مسوولیت دبیرکلی جبهه مشارکت ایران اسلامی، از این مسوولیت کناره میگیرم، بسیار خوشحال هستم که جبهه مشارکت توانسته است علیرغم همه کاستیهای اجتنابناپذیر یا اجتنابپذیر، به عنوان یک نهاد سیاسی و مدنی اثرگذار در ایران و جهان به رسمیت شناخته شود و این میسر نبوده است جز با فداکاری و ایثار تکتک اعضا و هوادارانی که در گوشه گوشه کشور مرارتها را تحمل کردند و از پای ننشستند. تشکر مخصوص من از اعضای شورای مرکزی و دفتر سیاسی در چهار دور گذشته است که همه موفقیتها محصول زحمات طاقتفرسای آنها است.
وی با بیان اینکه حرکت حزبی ما بر اساس روندهای دموکراتیک درونی به هیچ شخص و فردی وابسته نیست و به همین جهت مطمئن هستم آینده حزب با سکانداری دبیرکل جدید روشنتر و اثرگذارتر خواهد بود، تصریح کرد: تجربه اندک من و تمام توان من نیز چون همیشه در خدمت حزب به کار گرفته خواهد شد. از همه عزیزانی که به من و حزب محبت کردهاند، صمیمانه سپاسگزاری میکنم و از کوتاهیها و کمتوجهیهایی که به بخشهایی از جامعه یا افراد بهخصوصی شده است، پوزش میطلبم و از همه آنها درخواست میکنم در آینده نیز حزب را از حمایتهای خود محروم نسازند.
محمدرضا خاتمی در جمع خبرنگاران:
با همه گروههای اصلاحطلب ائتلاف میکنیم
راهبردهای جبهه مشارکت با تغییر دبیرکل عوض نمیشود
محمدرضا خاتمی به عنوان دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی گفت: محور اصلی کار ما ائتلاف است، ما الان با دوستان مختلف خود در اعتماد ملی گفتوگو میکنیم و آنها نیز معتقدند که باید این وحدت نظر وجود داشته باشد، البته ممکن است یک سری گلایههایی هم وجود داشته باشد اما ما این گلایهها را نداریم و فکر نمیکنیم مهم باشد.
به گزارش خبرنگار "ایلنا"، محمدرضا خاتمی در حاشیه مراسم افتتاحیه کنگره نهم جبهه مشارکت ایران اسلامی در آخرین اظهارات خود به عنوان دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی، گفت: تلاش میکنیم همه گروههای اصلاحطلب در کنار هم قرار بگیرند، هیچ گروهی از اصلاحطلبان نیستند که ما بگوییم نمیتوانیم با آنها ائتلاف کنیم، ما با همه اصلاحطلبان ائتلاف خواهیم کرد.
وی افزود: ما با همه اصلاحطلبان در ارتباط هستیم و تاکنون کارهای خوبی انجام شده است، بنابراین همه اصلاحطلبان متحد میشوند که اگر قرار باشد در انتخابات شرکت کنند، با هم شرکت میکنند و اگر قرار باشد، شرکت نکنند، متحد شرکت نمیکنند اما باید شرایط را بسنجیم و ببنیم حداقلها وجود دارد یا نه.
خاتمی با بیان اینکه اگر لایحه نظام جامع انتخاباتی با این شکل تصویب شود، دیگر انتخاباتی وجود نخواهد داشت، گفت: حضور بسیج برای بررسی صلاحیت نامزدها پیش از این نیز وجود داشته اما این بار رسمی و قانونی شده است. یکی از مشکلات ما در مجلسی که اکثریت آن را طیف محافظهکار تشکیل میدهد، قانون سختگیرانهای است که تمام روندهای غیرقانونی را قانونی میکند.
وی افزود: تصویب این لایحه تجربه خوبی نخواهد بود و خلاف اصول اولیه جمهوری اسلامی است که نهادهای نظامی به طور رسمی در سیاست دخالت کنند. وقتی نیروی نظامی که باید حافظ اقتدار و منافع ملی باشند، وارد سیاست شوند، اولین ضربه را خودش میخورد و در درون خود مشکل پیدا میکند.
دبیرکل سابق جبهه مشارکت با تاکید بر ائتلاف اصلاحطلبان در انتخابات آتی گفت: مهمترین مساله در انتخابات، حاکم بودن شرایط عادلانه است و طبیعی است کسانی که در حاکمیت هستند، تلاش میکنند فضا را برای حضور رقبای خود محدودتر کنند. مهمترین مساله این است که انتخابات عادلانه برگزار شود.
وی افزود: ما خود را آماده کردهایم و الحمدالله اصلاحطلبان امروز وحدت خوبی دارند و میتوانند با اشتراک نظر بسیار بالایی در انتخابات شرکت کنند. مهم این است که این انتخابات عادلانه است یا نه. رسیدگی به صلاحیتها و وضعیتهایی که با دخالتهای غیرقانونی یا شبهقانونی ایجاد میشود -مانند آنچه در انتخابات ریاستجمهوری اتفاق افتاد- محور اصلی تصمیمگیری ماست، نه جلو افتادن انتخابات.
خاتمی شایعاتی مبنی بر تلاش جبهه مشارکت برای حضور وزرای کابینه سیدمحمد خاتمی در انتخابات شوراها را رد کرد و گفت: ما برای انتخابات آتی درباره افراد صحبتی نکردهایم و همه گروههای اصلاحطلب پذیرفتهاند که در کنار هم باشیم. ما اصول محورهای فعالیتمان را تعیین کردهایم اما در مورد کاندیداها صحبتی به میان نیامده است. من از طرف جبهه مشارکت میگویم که ما در این مورد هیچ خط قرمزی برای خودمان نداریم یا کسی را مد نظر نگرفتهایم که بگوییم حتما باید در لیست انتخاباتی ما باشد. اصلا در این باره بحثی نداشتهایم. هر چه را که همه بپذیرند، ما هم میپذیریم.
وی در مورد فعالیتهای آتی خود در جبهه مشارکت ایران اسلامی گفت: هر کاری که حزب صلاح بداند، انجام میدهم. باید شورای مرکزی و دبیرکل انتخاب شوند. من نیز گوشهای از بار را برمیدارم.
خاتمی تغییر دبیرکل را سبب تغییر راهبردهای حزب مشارکت ندانست و گفت: سیاستهای حزب را کنگره تصویب میکند، تاکتیکهای حزب ممکن است تغییر کند اما راهبردها تغییر نخواهند کرد.
وی افزود: فکر نمیکنم با تغییر دبیرکل تغییر چندانی ایجاد شود چون کسانی که در حزب هستند، همه با هم کار میکنند و انشاءالله تغییر اساسی ایجاد نخواهد شد و باز همه با هم با کمک هم کارها را به پیش خواهیم برد.
دبیرکل سابق جبهه مشارکت با بیان اینکه سیاستورزی را مشی اصلی روش اصلاحات میدانیم چون در برابر آن باید انزوا یا انفعال یا روشهای خشن و انقلابی را مد نظر قرار دهیم، تصریح کرد: متاسفانه برخی سیاستورزی را به گونهای تعبیر میکند که گویی سیاستورزی یعنی شرکت بدون قید و شرط در انتخابات در حالی که سیاستورزی باید استفاده از همه روشهای قانونی و اتخاذ روشهای مسالمتآمیز، راهکارها و رفتارهای مدنی باشد. سیاستورزی یعنی اینکه ما در درون جامعه تلاش کنیم تا با نظرات مردم آشنا شویم و برنامههایمان را بر اساس خواست مردم و از طریق راهکارهای قانونی پیش ببریم و آن را اثرگذار و قدرت را در برابر خواست مردم خاضع کنیم.
وی افزود: آینده حزب مشارکت را پر نشاطتر، قویتر و منسجمتر میبینیم. در مصاحبه با روزنامه شرق نگفتم که میترسم پس از من انشعاب در مشارکت به وجود آید. به نظر من انسجام امروز حزب مشارکت در طول هشت سال گذشته سابقه نداشته است. ما مراحل انشعاب و فراکسیونیزم را مدتهاست پشت سر گذاشتهایم. همه ارکان و اعضای حزب متحد هستند و هر کس هم دبیرکل شود، همه اعضا از جمله خودم با تمام توان در خدمتش خواهیم بود.
خاتمی در پاسخ به سوالی در مورد تشکلهای دانشجویی، بر حفظ هویت انجمنهای اسلامی تاکید کرد و گفت: انجمنهای اسلامی باید دوراندیشی داشته باشند اما حفظ کیان این تشکل مهمترین کاری است که دانشجویان باید انجام دهند. ما حتما در تشکیلاتمان از نیروهای دانشجویی استفاده میکنیم و در همه دانشگاههای کشور هستههای دانشجویی داریم اما به هیچ وجه در فعالیتهای سیاسی دانشجویان دخالت نمیکنیم، اگر هم نظری داشته باشیم، به دوستانمان میگوییم.
|