سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تأثیر جامعه ی بهائی در رشد جریان حقوق بشر


حامد صبوری


• هم اکنون نیز که این مقاله نوشته می شود بیش از صد نفر از زنان و مردان بهائی در کنار دیگر دگراندیشان ایران عزیزمان در زندان های رجائی شهر و اوین و سایر زندان ها عملاً به روش و منش بهائی در حال دفاع از حقوق خود و دیگران هستند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۴ آذر ۱٣۹۱ -  ۲۴ نوامبر ۲۰۱۲


       جامعه ی بهائی ایران در بیش از قرن و نیمی که از پیدایشش می گذرد با استقامت شجاعانه در برابر تعصّبات مذهبی و ستم هایی که در دوره های قاجار و پهلوی و جمهوری اسلامی بر آن وارد گشته توانسته است بدون مقابله به مثل و بر طبق تعالیم حضرت بهاءالله نمونه ای از جامعه ای را به جهانیان ارائه کند که ضمن استقامت بر عقاید بدیع دینی خویش و پایبندی به حقیقتِ اهداف و روش های خاصِّ خود، در اِحقاق حقوق خود و اِحقاق حقوق دیگران نیز از طریق خدمات خالصانه ی اجتماعی بکوشد. در این خصوص به عنوان نمونه بیش از ۲۰ پیام در فواصل سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۱ یعنی در سال های پر تلاطم اخیر ایران عزیزمان از طرف مرکز جهانی بهائی، بیت العدل اعظم، صادر شده است که در آنها اشارات مهمّی در مورد راه های کمک به توسعه ی ایران و حقوق ایرانیان و بهائیان و رفاه همگان شده است.(۱)
    در کنار آن، جامعه ی جهانی بهائی بر اساس تعالیم و روش بهائی در زمینه ی حقوق بشر، هم در مورد دفاع از حقوق جامعه ی ستمدیده ی بهائیان ایران و هم در خصوص سایر انسان هایی که حقوقشان پایمال شده، اقداماتی انجام داده است که در رشد و توسعه ی جریان و روند حقوق بشر در جوامع انسانی تأثیر بسزا داشته است. «این جامعه ی جهانی که در آن افرادی از همه ی پیشینه های فرهنگی، دینی، جنسی و قومی، حول هدف محوریِ «یگانگی نوع بشر» با هم یگانه شده اند، مدّت¬هاست در کشورهای مختلف نیروی خود را صرف این کرده که با «ترویج احترام به حقوق دیگران» و «احساس مسئولیت نسبت به رفاه خانواده ی بشری» و آموزش «فضائل اخلاقی که در ایجاد یک تمدن جهانی عادلانه، هماهنگ و صلح آمیز موثرند»، در ایجاد «فرهنگ جدیدی که به اجرای حقوق بشر در سطح جهانی منجر می شود» سهیم باشد.»(۲)
در این خصوص جامعه ی بین المللی بهائی از جمله در سند شماره ی ۰۴۰۱-۹۷، مورخ مارچ ۱۹۹۷، به مناسبت دهه ی سازمان ملل متّحد در رابطه با آموزش حقوق بشر(۳) در بیانیه ای کتبی خطاب به پنجاه و سوّمین جلسه ی کمسیون ملل متّحد در رابطه با حقوق بشر (ژنو سویس، دستور جلسه شماره ی ۹) اشاره می نماید: «جامعه جهانی بهائی از نظر تاریخی از یکی از حامیان قدرتمند فعّالیت ها و برنامه های حقوق بشر سازمان ملل متّحد است. بهائیان در ۱۹۴۷ بیانیه ای درباره تعهدات و حقوق هیئت جدید التأسیس حقوق بشر ارائه نموده به محض اینکه سازمان ملل متّحد روز دهم دسامبر را روز حقوق بشر اعلان نمود موسّسات ملّی و محلّی بهائی شروع به برنامه ریزی بزرگداشت به آن نمودند. سال ها بهائیان بیانه های بین المللی را در رابطه با حقوق بشر به زبانهای مختلف در سطح گسترده انتشار داده اند زمانی که سازمان ملل متحد شروع کرد به تشکیل همایش ها و اجراء مقاله های متنوّع در اعلان جهانی حقوق بشر، مجامع بهائی این مدارک را در کلّ جهان توزیع نمودند و همایش های عمومی برای توضیح آنها ترتیب دادند و بعضی مواقع در مجاهداتی جهت صحّه گذاشتن به آنها در کشورهای خودشان شرکت نموده اند...»
همراه با انتشار ده ها بیانیه ی دیگر(۴) از طرف جامعه ی بین المللی بهائی در باره ی حقوق بشر و مسائل و موضوعات گسترده ی مربوط به آن، اقدامات عملی متنوعی نیز در سراسر جهان از طرف جوامع محلّی و ملّی و بین المللی بهائی در موارد فوق بر اساس تعالیم و روش های بهائی انجام گرفته است که به عنوان نمونه قسمتی از یکی از این بیانیه های مهم را با عنوان «قرن انوار»(۵) که در نوروز ۲۰۰۱ صادر شده و موضوع اصلی آن ارائه ی تحلیلی از کم و کیف جامعه ی بهائی و جامعه ی جهانی در قرن بیستم است و ضمن آن اشارات مهمّی به تأثیرات عملی جامعه ی بهائی در توسعه ی حقوق بشر در جهان و ایران شده است(۶) تقدیم می کند.
«در سال ١٩٨٠ اقدامات مداوم محافل ملّی و نیز جامعه بین المللی بهائی در ژنو در ملل متّحد در امور روابط خارجی ناگهان به مرحله جدیدی ارتقاء یافت. آنچه باعث این ترقّی شد آن بود که روحانیّون شیعه بر قلع و قمع امر الهی [دین بهائی] در کشور زادگاهش ایران مصمّم گشتند و نتیجه‌ای که از آن اقدامات حاصل شد چنان غیرمنتظره بود که ستمکاران و اصحاب تعدّی و حتّی مدافعین امر بهائی [دین بهائی] را به حیرت انداخت.
    در دوران طولانی تاریخ خویش همواره بهائیان ایران به واسطه اعتقاداتشان دچار تعدّی می‌شدند. ملّا‌یان که محرّک و رهبر حمله و هجوم به اهل بهاء [بهائیان] بودند همیشه با همکاری فرمانروایان آن سرزمین به تعدّیات خود ادامه می‏د‌ادند. امّا پادشاهان مستبدّ که به ظاهر صاحب‌اختیار تامّ در امور کشور بودند در حقیقت به ملاحظه حساب‌های سیاسی با دول خارجه دچار محدودیّت‌هائی بودند که ایشان را نسبت به فشارهای خارجی مخصوصاً از سوی دول غربی آسیب‌پذیر می‌ساخت. چنان که در زمان ناصرالدّین شاه انزجار شدیدی که نمایندگان دولت‌های روسیّه و انگلستان و سایر مقامات دیپلماتیک از آن مظالم ابراز داشتند سبب شد که شاه را وادار سازند بر خلاف اراده‌اش به هنگامه قتل عامّ بابیان در سال‌های نخست دهه ١٨٥٠ که به قتل عدّه کثیری از اهل ایمان انجامید و جان حضرت بهاءاللّه را نیز به مخاطره انداخت پایان دهد. دیگر پادشاهان قاجار در طول قرن بیستم نیز مواظب آرام ساختن آراء عمومی دولت‌های خارجی بودند. در زمان ما نیز سرگذشت قدیم تکرار شد یعنی در سال ١٩٥٥ ملّا‌یان دومین پادشاه سلسله پهلوی را وادار ساختند که موجی از تجاوز و تعدّیات ضدّ بهائی را به راه اندازد. در این وقایع با اعتراض سازمان ملل متّحد و نیز مخالفت دولت امریکا مواجه شد و مجبور گردید که آن تعدّیات را یکباره متوقّف سازد و این مداخلات طلیعه اقداماتی بود که در موارد مشابه برای حفظ جامعه بهائی ایران مبذول شد.
    در سال ١٩٧٩ که انقلاب اسلامی در ایران شروع شد به نظر می‏ر‌سید که چنین مانع و رادع سیاسی از پیش راه روحانیّون برداشته شده است. ملّا‌یان ناگهان خود به قدرت رسیدند و ابتدا برگزیدگان خود در خارج از حوزه روحانیّت را بر مسند عالی‌ترین مقامات جمهوری اسلامی نشاندند ولی به زودی آنان را کنار زده این مناصب را خود به دست گرفتند. "دادگاه‌های انقلاب" که تحت مسوولیّت روحانیّون عالیر‌تبه بود تشکیل شد و لشکری از "پاسداران انقلاب" که از پلیس سرّی شاه کاربرتر ولی به همان اندازه ظالم و ستمگر بود بر جمیع شوون حیات مردم تسلّط یافت.
      با آنکه حکمرانان تازه‌کار همّشان متوجّه تهدیدهائی بود که می‌پنداشتند از ناحیه دولت‌های خارجی صادر می‌شود ولی عناصر صاحب‌نفوذ داخل جرگه ملّا‌یان ملاحظه کردند که بالاخره فرصتی پیش آمده تا بتوانند جامعه بهائی ایران را نابود سازند. تفاصیل جانکاه چنان حملات گسترده‌ای موضوع سخن ما نیست امّا آنچه اهمّیّت دارد اینست که ملاحظه کنیم که هزاران نفر از بهائیان زن و مرد و کودک در سراسر کشور در مقابل آن هجوم با تمام وجودشان ایستادگی نمودند. به بهای جان ترک ایمان نگفتند و همین مقاومت بهائیان ایران الهام‌بخش همکیشانشان در سراسر جهان شد و تمسّک و تعلّقشان را به امر الهی [دین بهائی] که چنان فداکاری‌هائی را به وجود آورده بود صد چندان افزایش بخشید. فقط بهائیان نبودند که از چنان وقایع هولناکی تأثّر پذیرفتند. حتّی ده‌ها سال پیش از آن فی المثل در سال ١٨٨٩ یکی از معاریف اهل غرب در باره حماسه پیشقدمان جانباز امر بهائی چنین نوشته و در شرح بلیّات و مصائبی که بر آنان وارد آمده چنین پیش‌بینی نموده است:
در زندگی و مرگ امید این جانبازان یأس و حرمان نمی‌پذیرد و آتش عشقشان خاموش نمی‌شود، استقامت و پایداریشان تزلزل نمی‌گیرد. این است که این نهضت بدیع را ممتاز می‌سازد... پایداری در زیر چنان شکنجه‌ها و عذاب‌ها آسان نیست. پس شایسته است که در باره چیزی که به اعتقاد این جانبازان حیات حقیقی بود تحقیق نمائیم. در باره نفوذی که به عقیده من یقیناً امر بابی (کذا) در آینده خواهد داشت سخنی نمی‌گویم و نیز از جان تازه‌ای که شاید این نهضت در مردمی مرده بدمد چیزی نمی‌نویسم، امّا چه توفیق نصیب آن نهضت شود و چه به شکست بیانجامد جانبازی و حماسه‌ای که شهیدان بابی آفریدند جاودانی و شکست‌ناپذیر است... چیزی که امید ندارم بتوانم هرگز بر گفتنش توانا گردم صمیمیّت و صداقت و خلوص نیّت و نیز نفوذ این صمیمیّت و سجایای دیگر این جانبازان است که در هر کس که نزدیکشان آید تأثیر شدید می‌نماید.(۷)
    چنین سخنان پیش در‌آمد همان احساساتی است که در سال‌های انقلاب اسلامی از طرف افراد غیربهائی شنیده شد که خود یکی از علل نیرومندی بود که امر حضرت بهاءاللّه [دین بهائی] را از پرده مجهولیّت بدرآورد. جنبه روحانی وقایع مهد امراللّه [منظور زادگاه دین بهائی، ایران است] در سخنانی که مذکور شد کاملاً پیداست یعنی افکار و آراء خارجیان گذشته از انزجاری که از ظلم و ستم بیمعنی و ابلهانه اصحاب تعدّی یافتند به نحوی روزافزون از رفتار و مقابله بهائیان ایران در مقابل آن مظالم متأثّر گردیدند.
    متأسّفانه قرن بیستم شاهد مصائب و مظالمی است که به مظلومان بی‌شماری وارد آمده است. امّا آنچه وضع بهائیان را از اوضاع نظیرش به کلّی ممتاز و یگانه می‌سازد همین رفتاری است که در مقابله با مصائب از خود نشان داده‌اند. بهائیان ایران از آنچه که معمولاً مظلومان را به زانو درمی‌آورد سر باز زدند و بهائیان بودند که با پیروی از موسّسان مقدّس آئینشان بر دشمنانشان تفوّق اخلاقی یافتند و ثابت کردند که این دادگاه‌های انقلاب یا پاسداران انقلاب نبودند بلکه بهائیان بودند که شرایط مقابله فیمابین را تعیین نمودند و چنین پیروزی شگفتی بود که غیربهائیان را شیفته خود ساخت. جامعه ستمدیده بهائی نه بر ظالمین حمله‌ای روا داشت و نه از این بحران متوقّع منافع سیاسی گردید و نه مدافعان بهائی در دیگر کشورها خواهان تغییر قانون اساسی ایران شدند و نه طالب انتقام گشتند. آنچه توقّع داشتند عدالت بود و خواهان حقوقی بودند که در اعلامیّه حقوق بشر مدوّن است که تمام ملل از جمله دولت ایران آن را صحّه گذاشته حتّی بسیاری از آن موادّ در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز آمده است.
      این بحران عالم بهائی را به پیروزی فوق العاده‌ای رسانید. از بسیاری از محافل ملّی که عملاً تجربه‌ای در ارتباط با مقامات رسمی دولت‌هایشان نداشتند دعوت شد که به حکومت رجوع کنند و دولتشان را تشویق نمایند تا از لوایحی که در تشکیلات یا ادارات یا دوائر دستگاه‌های سازمان مربوط به حقوق بشر مطرح بود حمایت نمایند. محافل نیز چنان کردند و نتائج فوق العاده‌ای گرفتند. بیست سال متوالی هر سال قضیّه بهائیان ایران در دستگاه‌های مربوط به حقوق بشر مطرح شد و در لوایح پی در پی به تصویب رسید و سبب شد شکایات بهائیان ایران در گزارش رابطینی که کمیسیون حقوق بشر ملل متّحد تعیین می‌نماید منعکس و از آن حمایت شود و این پیروزی با تصمیمات کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متّحد استحکامی بیشتر پذیرفت و رژیم ایران نتوانست از تقبیح بین المللی کشورها از رفتاری که با اتباع بهائی خود می‌نمود جلوگیری نماید و از حمایتی که اکثریّت نمایندگان کشورهای دلسوز عضو کمیسیون حقوق بشر مبذول می‏د‌اشتند بکاهد. اگر ملاحظه شود که اعضاء کمیسیون حقوق بشر مرتّباً تغییر می‌یابد و خود کمیسیون نیز باید به نقض حقوق بشر در سایر کشورها که میلیون‌ها نفر را دچار ساخته رسیدگی نماید آن وقت اهمّیّت پیروزی بهائیان بیشتر جلوه می‌نماید.
      به موازات اقدامات برای وارد ساختن فشار مستقیم به دولت ایران قضیّه بهائیان در سراسر جهان به نحوی بی‌سابقه در جرائد و مجلّا‌ت و رسانه‌های جمعی منعکس شد. جرائدی از قبیل «نیویورک تایمز» The New York Times ، «لوموند» Le Monde «فرانکفورتر آلگماینه زایتونگ» Frankfurter Allgemeine Zeitung که سرحلقه جرائد بین المللی هستند علیه تعدّیات وارده به بهائیان مقالات مفصّل نوشتند و شبکه‌های تلویزیونی استرالیا و کانادا و امریکا و برخی از کشورهای اروپائی برنامه‌های مفصّل و گویائی به صورت مجلّه تلویزیونی پخش کردند. در سرمقالات جرائد این مظالم غالباً با عباراتی محکم تقبیح گردید. تمام این اقدامات علاوه بر آنکه به نحوی موثّر ضامن دخالت کمیسیون حقوق بشر می‌شد عملاً امر بهائی [دین بهائی] را شاید برای بار اوّل به گوش ده‌ها میلیون مردم می‏ر‌سانید و تعالیمش را به درستی و با تمجید و تحسین به خاصّ و عامّ اعلان می‌نمود. این تبلیغات و نیز اقدامات مهمّی که در سیستم سازمان ملل متّحد صورت گرفت به مقامات صاحب‌نفوذ در سراسر عالم فرصت کافی بخشید که بتوانند از تعالیم امر بهائی و از رفتار و خصائل جامعه بهائی خبر گیرند و خود در باره‌اش قضاوت نمایند.
      یکی از مشکلاتی که در اثر این تضییقات پیش آمد آن بود که چندین هزار از ایرانیان بهائی که در خارج به مهاجرت رفته بودند ناگهان فاقد گذرنامه معتبر گشتند و یا عدّه دیگری چون خود و یا خانواده‌شان هدف ستم و کشتار قرار گرفتند ناچار از وطن مألوف گریختند. در سال ١٩٨٣ کانادا که دولتش روی مساعدت داشت تقاضای محفل ملّی آن سامان را به گوش قبول شنید. دفتر بین المللی پناهندگان بهائی تأسیس شد و تا چند سال بعد با مساعدت کمیسیون پناهندگان ملل متّحد عدّه دیگری از ممالک درهای خود را به روی بیش از ده هزار بهائی ایرانی گشودند که بسیاری از آنان در آن کشورها به عنوان مهاجر در مراکز لازمه ساکن گشتند.
فقط جامعه بهائی نبود که از این مبارزات مفصّل بهره برد بلکه سیستم حقوق بشر ملل متّحد نیز از آن منتفع گردید. در آغاز چون جمهوری اسلامی روی کار آمد موجودیّت جامعه بهائیان در ایران مورد تهدید قرار گرفت ولی کمیسیون حقوق بشر ملل متّحد به موقع با وجودی که بعضی از ناظران خارجی طرز کارش را کند و پیچیده مید‌یدند توانست که رژیم ایران را وادارد که بدترین مظالم خویش را متوقّف سازد و از این راه "قضیّه بهائیان ایران" برای کمیسیون حقوق بشر و نیز برای بهائیان پیروزی بزرگی را پدید آورد و مثالی گشت که نشان می‏د‌اد که چه نیروی خفته‌ای در جامعه بشری موجود است که چون با دستگاهی که برای حقوق بشر ساخته شده کار کند می‌تواند از مظالمی که صفحات تاریخ بشری را در طیّ اعصار سیاه نموده جلوگیری نماید.
      چنین وضعی نمایان می‌سازد که امر بهائی در حیات جامعه بزرگ غیربهائی چقدر موثّر است. در تاریخ امروز ما صلح جهانی و نیز لزوم اقدامات بین المللی موثّرتری که آرمان‌های اعلامیّه حقوق بشر و میثاق‌های مربوط به آن را برآورد چیزهائی است که عالم انسانی باید برای حصولش مبارزه نماید. در عالم کم‌تر نقطه‌ای می‌توان یافت که اقلّیّت‌ها به سبب تعصّبات دینی یا قومی یا ملّی از حوائج ضروری انسانی خود محروم نباشند. هیچ کس بهتر از جامعه بهائی این مطلب را درک نمی‌کند زیرا جامعه بهائی بدون هیچ مجوّز حقوقی یا اخلاقی ستم‌های گوناگون کشیده و هنوز در بعضی از ممالک می‌کشد، قربانی‌ها داده و اشک‌ها ریخته امّا از این عقیده که کینه و انتقام سبب تباهی روح انسانی است دست برنداشته است. جامعه بهائی بیش از بسیاری جوامع دیگر آموخته است که بدون آنکه وارد هر نوع دسته‌بندی‌های سیاسی شود یا به خشونت و تجاوز دست یازد چگونه از دستگاه حقوق بشر ملل متّحد به نحوی استفاده جوید که مورد نظر پدیدآورندگان این دستگاه بوده است. امروز جامعه بهائی با اتّکاء به این تجربه مشغول اجراء تدابیری است تا در بسیاری از کشورها دولت‌ها را تشویق نماید که برنامه‌های عمومی برای آموزش حقوق بشر ترتیب دهند و به وسع خود آنچه در این راه لازم است فراهم می‌سازد. جامعه بهائی در سراسر جهان علمدار ترویج حقوق زنان و کودکان می‌باشد و از همه بالاتر نمونه و مثالی برای برادری و محبّت شده است که افراد بی‌شماری از غیربهائیان را تشویق نموده و امید بخشیده است.»
هم اکنون نیز که این مقاله نوشته می شود بیش از صد نفر از زنان و مردان بهائی در کنار دیگر دگراندیشان ایران عزیزمان در زندان های رجائی شهر و اوین و سایر زندان ها عملاً به روش و منش بهائی در حال دفاع از حقوق خود و دیگران هستند. (۸)
حامد صبوری
۳/۹/۱۳۹۱
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادداشت ها:
۱- برای مطالعه ی پیام های مزبور به این آدرس مراجعه فرمایید: www.uhjmessages.org
۲- www.khandaniha.eu
۳- ۱۳۸۳-۱۳۷۳ مطابق ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۴میلادی:   www.hrea.org
۴- برای مطالعه ی اسناد و بیانیه های متعدد دیگر در مسائل مختلف توسعه ی اجتماعی و حقوق بشر و ... که توسط جامعه ی بین المللی بهائی صادر شده است، از جمله رجوع شود به این آدرس ها:
http://www.persian-bahai.org
www.bahai-projects.org
از جمله عناوین بیانیه ها عبارتند از: «اجلاس جهانی پیگیری مسائل کودکان»؛ «ایجاد فرهنگ جهانی حقوق بشر»؛ «بررسی و ارزیابی دستاوردهای برنامه ی دهساله ی سازمان ملل»؛ «تأثیر تبعیض نژادی بر زنان»؛ «تدابیری برای پیشرفت زنان در آفریقا»؛ «حقوق زنان»؛ «زنان روستای»؛ «تساوی و فرزند دختر»؛ «پایان خشونت علیه زنان»؛ «حقوق و مسوولیت در ترویج حقوق بشر»؛ «خانواده در یک جامعه ی جهانی»؛ «رفع تبعیض علیه زنان»؛ «رویکرد مردان نسبت به بهبود زندگی زنان»؛ «مدارای مذهبی»؛ «مبارزه با نژادگرایی»؛ «مسائل مهم زنان»؛ «حق آموزش»؛ « فعّالیت هائی در حمایت از سال بین المللی سواد آموزی»؛ «آموزش دختران»؛ «ارزش های جهانی پیشرفت زنان»؛ «شهروندی جهانی: اخلاق جهانی برای توسعه پایدار»؛ «صلح : پناهندگی و زنان و کودکان آواره»؛ «حقوق کودک»؛ «پیشبرد مدارای مذهبی»؛ «دیدگاه دیانت بهائی در خصوص پیشگیری از استعمال مواد مخدر»؛ «اعلامیه ی جامعه ی بهائی در باره ی حقوق و وظایف بشر»؛ «راهبرد حفاظت از منابع طبیعی جهان در دهه 1990»؛ «مبارزه بر علیه گرسنگی»؛ «منع تبعیض نژادی و حمایت از اقلیّت ها»؛ «نقش مردان و پسران در اجرای تساوی جنسیت» ...
نیز رجوع شود به: پیام رضوان سال ۲۰۰۰ بیت العدل اعظم شامل اقدامات بهائیان در زمینه ی حقوق بشر و دیگر امور اجتماعی:
www.bahai-projects.org/node/2425
و بیانیه ی ۲۶ نوامبر ۲۰۰۳ بیت العدل اعظم:   www.velvelehdarshahr.org
و بیانیه ی رفاه عالم انسانی:
www.uhjmessages.org
۵- برای دانلود «بیانیه ی قرن انوار» به آدرس های زیر رجوع فرمایید:
www.uhjmessages.org
reference.persian-bahai.org
۶- در این مورد رجوع شود به کتاب «حقوق بشر، سازمان ملل، و بهائیان ایران" از خانم نازیلا قانع در این آدرس: agahee.org و مقاله ی «توطئه علیه بهائیان در راه است» در این آدرس:
www.khandaniha.eu
۷- Religious Systems of the World: A Contribution to the Study of Comparative
         Religion, 3rd ed. (New York: Macmillan, - 1892), pp. 352-353
(گزیده‌ای از سخنرانی ادوارد براون)
۸- از جمله رجوع شود به:
www.hra-news.org


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست