محمد غزنویان: مدتی غذا نخواهم نخورد در همراهی با نسرین ستوده
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۹ آذر ۱٣۹۱ -
۲۹ نوامبر ۲۰۱۲
مدتی غذا نخواهم نخورد در همراهی با آنچه برای من، معنای معتبر غذا نخوردنهای نسرین ستوده است.
حتی شاید فقط برای گوشمالی خودم!
خیلی اوقات هر قدر هم دایره لغات گسترده ای داشته باشیم، و هر قدر هم که در استفاده از این واژگان چیره دست داشته باشیم، قادر نخواهیم بود به ایضاح آنچه در برخی اوقات به ما میگذرد، بپردازیم. در این لحظات هر توضیح بیشتر، تنها گره های بیشتری را به بدیهی ترین گزاره های مورد توافق عقل سلیم می زند. مانند آنچه از یک دقیقه ی بامداد امروز در من جریان پیدا کرده است. چیزی که برای مدتی نامعلوم به استمرار آن راغب گشته ام.
در حد توان و شاید از سر گرسنگی، کلماتی را در این باره به زبان راندم که شاید بعدها هیچ تلاشی برای بازتعریف آنها نیز نکنم. چون آنها تنها در این لحظه حائز اعتبارند. رجوع دوباره به آنها تنها زمانی برایم قابل قبول خواهد بود، که نتایجی را دست کم در خویشتن خویش بر جای گذارند. بدان گونه که بتوانم برای تجدید مناسبات اجتماعی خود، به آنها بمثابه نقطه عزیمت منِ، به عنوان حیوان اجتماعی، استناد کنم.
از آنجایی که این من، در مقام حیوان اجتماعی تنها در کانتکست " رابطه با "، قابل بازخوانی است، مسئله ی به ظاهر شخصی خود اعم از عزم بر غذا نخوردن را به تصویری اجتماعی ارتقا می دهد، تا روزه داری برای مفهوم سرشار از افسون زدگی خدا-خالق را به همراهی افسون زدایانه ی خود-خلق تفسیر کند. هر قدر روزه داری در بستر مناسبات دینی، بنا دارد فرد را از علایق دنیوی جدا و او را در نعمات تخیلی غوطه ور کند، غذا نخوردن در پرتو مطالبات اجتماعی، فرد را درست در بطن علایق دنیوی بازتعریف، از شهد و شکر و شاهد قدسی جدا و به مداقه ی دوباره در آب، نان، شهر، بوسه، فرزند، معشوق، رفیق، خانه و .... وا میدارد.
تا چه شود!
www.youtube.com
این لینک ویدئوی حرفهای دیگری از غزنویان است
|