یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

"ایدز"، موضوع مهم کارگری نیز است


• در مهرماه ۱۳۸۸ در مجموع حدودا ۲۰ هزار نفر آلوده به ویروس ایدز شناسایی شده بودند. در حالیکه هم اکنون بین ۸۰ تا ۱۰۰ هزار به این ویروس مبتلا شده اند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۱ آذر ۱٣۹۱ -  ۱ دسامبر ۲۰۱۲



اخبار روز - محمد صفوی: پس از شناسایی ویروس ایدز در سال 1981 میلادی، تا زمانی که میلیونها انسان به خاطر ابتلا به این بیماری جان خود را از دست دادند جامعه جهانی اقدام موثری برای درمان و پیشگیری و کاهش این بیماری انجام نداد. در ابتدا بسیاری از دولت ها و نهادهای مذهبی و یا حتی برخی محافل علمی یا مراکز بهداشت جهانی به موقع اقدام عملی و موثری انجام ندادند. در برخی از کشورها بیماران را بجای درمان در محیط های زندان مانند حبس کردند و به جای یافتن راه حلی برای درمان بیماران به تحقیر و رفتار تبعیض آمیز علیه آنان پرداختند. برخی از مطبوعات و دولتها و محافل سنتی و مذهبی و همچنین برخی مردم بشیوه تبعیض گونه و ناعادلانه ای این بیماری را به همجنس گرایان نسبت دادند که گویی حق شان نه درمان و شفا بخشی، بلکه مرگ و توهین و تحقیر و عذاب بیشتر است.
اما هنگامیکه ویروس ایدز بیش از 25 میلیون انسان را در مدت زمات کوتاهی از پا در آورد، و هنگامیکه جنبش های اجتماعی که از جانب پزشکان انسان دوست و فعالین حقوق بشری و فعالیت نهادهای مدنی مانند انجمن های زنان و تشکل های کارگری و همجنس گرایان در کشورهای پیشرفته و آزاد حول مبارزه با مهار ویروس ایدز شکل گرفت، آنگاه دولتها و برنامه ریزان سیاسی زیر فشارهای اجتمآعی مجبور به تغییر دیدگاه و رفتار خود در مقاله با بیماری کشنده ایدز شدند.

"ایدز" و نقش جنبش کارگری

به نظر بخش وسیعی از فعالین و رهبران کارگری در کشورهایی که اتحادیه های کارگری در آنجا نسبتا قدرتمند هستند و از امکانات آموزشی گسترده ای نیز برخوردار هستند به دلایل بسیار اساسی، "ایدز" یک موضوع بسیار مهم کارگری قلمداد میشود. از جمله:
یکم: به این دلیل که قربانیان ایدز در هر جامعه ای که زندگی و کار میکنند در معرض انواع و اقسام رفتارهای تبعیض آمیز و انواع اذیت و آزارها قرار دارند و هم از جانب کارفرمایان مورد تبعیض در امور استخدامی قرار میگیرند و هم از جانب همکاران خود هدف برخوردهای تحقیر آمیز و نادرست هستند.
دوم: به این دلیل که بیماری ایدز، کارگران و کارمندان و مزدبگیران را نیز مورد هدف قرار میدهد یک موضوع کارگری نیز است. خصوصا کارگران بخش بهداشت و درمان مانند پرستاران و پزشک ها و کارگرانی که زباله های بیمارستانی یا ابزار و وسایل بیمارستان ها را جابجا میکنند و یا زنان و مردانی که به عنوان "کارگران سکس" یا تن فروش، کار میکنند یا کودکان کار خصوصا در کشورهای فقیرتر، از جمله کارگران و مردمی هستند که در معرض آلوده شدن به ویروس ایدز و انتقال آن هستند.
سوم، اینکه یکی از وظایف تشکلهای کارگری تاریخا این بوده است که تا آنجا که توان دارند برای سلامت و بهداشت و ایمنی و رفع تبعیض علیه کارگران و مردم، بهترین تلاشهای خود را انجام دهند.
از این منظر است که "ایدز" یک موضوع کارگری نیز است و نقش تشکلها و جنبش کارگری در کنار دیگر نهادهای مدنی و نهادهای بهداشت عمومی، بعنوان یک راه حل اساسی که توانسته است در آموزش و پیشگیری و کاهش شیوع ایدز و همچنین در دفاع از حقوق اجتماعی قربانیان نقش فعالی در بسیاری از کشورها بازی کند، مطرح است.
در پرتوی تلاشهای اتحادیه های کارگری و راهنمای عمل و رهنمودهایی که از جانب سازمان جهانی کار در مورد حقوق کارگران و افرادی که مبتلا به ویروس ایدز هستند وجود دارد، تشکلهای کارگری گامهای موثر و عملی بزرگی در زمینه مهار ایدز برداشته اند. برای نمونه در کنار اقدامات آموزشی و پیشگیرانه ای که از جانب تشکلهای کارگری سازماندهی شده است در قراردادهای "دستجمعی کار" نیز به موضوع حقوق عادلانه و رفع تبعیض علیه کارگران و افراد شاغلی که به مبتلا به ویروس ایدز هستند نیز پرداخته اند.

تجربیات اتحادیه های کارگری، خصوصا در برخی از کشورهای فقیر یا کشورهایی که فعالین کارگری بخاطر داشتن تشکل کارگری مورد اذیت و آزار و زندان و شکنجه قرار نمیگیرند نشان میدهد که تشکلهای کارگری با کمک نهادهای مدنی، مانند انجمن های زنان و نهادهای بهداشت عمومی و همکاری برخی از صاحبان کار، طی انجام یک سلسله اقدامات موثر آموزشی و پیشگیرانه نقش موثری در کاهش دادن و کنترل ویروس ایدز انجام داده اند.
برای نمونه در کشورهای افریقایی که بشترین قربانیان ایدز به آنجا تعلق داشته است اتحادیه کارگری در افریقای جنوبی، اوگاندا، با راه اندازی یک جنبش اجتماعی و آموزشی عظیم، کمک بسیار ارزشمندی شامل: مطالبه درمان بهتر و داروی ارزانتر، برای مبتلایان به ایدز، انجام داده اند. در کامبوج و تایلند و فیلیپین، تشکلات کارگری با دادن آموزش و سازماندهی زنان تن فروش (کارگران سکس) و با دایر کردن درمانگاه های بهداشتی برای مردم خدمات بسیار موثری در سلامت افراد و پیشگیری از شیوع بیشتر ایدز در این جوامع انجام داده اند.

"ایدز" در ایران و تشکل های کارگری

در کشور ما گرچه تلاش های محدودی از بالا توسط دولت انجام شده است لیکن با تکیه به آمارها و گزارشات، سیاست و کارنامه رژیم ایران طی سه ده گذشته در این مورد فاجعه بار بوده است و در اساس رژیم و وزارت بهداشت و درمانش نه تنها هیچگونه برنامه موثری در جهت کاهش دادن به ایدز در ایران عرضه نکرده اند، بلکه با سرکوب نهادهای مدنی و اجتماعی مانند تشکل های کارگری و زنان و حتی زندانی کردن پزشکانی که میتوانستند در جهت کاهش دادن به این فاجعه انسانی در ایران اقدامات موثری انجام بدهند، میزان مبتلایان به ایدز در ایران نه در حال کاهش یا کنترل بلکه هر ساله سیر صعودی طی کرده است.

در گزارشات وزارت بهداشت و درمان منتشره در مهرماه 1388 آمده است در مجموع حدودا 20 هزار نفر آلوده به ویروس ایدز شناسایی شده اند. در حالیکه در آخرین گزارشات منتشره در مطبوعات دولتی ایران میخوانیم که هم اکنون بین 80 تا 100 هزار به این ویروس مبتلا شده اند و طی 15 سال گذشته آمار مبتلایان 10 برابر شده است. به گزارش فعالین حقوق کودکان کار در ایران، "نزدیک به 5/4 درصد کودکان کار و خیابان در ایران مبتلا به ایدز هستند و نرخ ابتلا کودکان کار و خیابان به ایدز 45 برابر جامعه است. 32 درصد از کودکان کار مورد آزار جسمی، روحی و جنسی قرار میگیرند و از این 5/4 درصد کودکان مبتلا به ایدز، کودکان 10 تا 14 ساله و دوسوم 15 تا 18 ساله هستند. (1) همچنین از سال 1365 تا کنون شاهد سیر صعودی ابتلا به ایدز در میان زنانی که در معرض رابطه جنسی پر خطر بوده اند هستیم. (2) از این جهت است که وزیر بهداشت و درمان با درماندگی اعلام کرده است که اگر برای این مشکل اجتماعی چاره اندیشی نشود "با سونامی ایدز" (خبر ان لاین 18 جولای 2012) در ایران روبرو خواهیم بود.
از سوی دیگر فعالین کارگری و تشکلات کارگری کشورمان، بنا به دلایل متفاوت: از جمله سرکوب های بی امانی که به فعالین مستقل کارگری و زنان و دیگر نهادهای غیر دولتی توسط رژیم وارد شده است یا بنا به دلیل اخلاق دینی و سنتی که گریبان ما راگرفته است -که فرضا دفاع ازکسانی که به بیماریهای مقاربتی دچار شده اند از نظر جامعه زشت و ناپسند محسوب میشوند - دفاع از حقوق کسانی که قربانی بیماریهای مقاربتی بوده اند را در دستور کار خود نداده اند. در مقطعی هم که سایه سرکوب بر سر جنبش کارگری مانند امروز وجود نداشته است، تشکل های کارگری تمایلی به دفاع از حقوق کارگرانی که دچار بیماریهای مقاربتی بوده اند نشان نمیداده اند. برای نمونه در مقطع سالهای 1320 تا 1332 که آزادیهای نسبی در کشور موجود بود و جنبش کارگری و سیاسی "چپ" و نیرومندی نیز وجود داشته، رهبران کارگری یا سیاسی جامعه در این مورد نیز دچار ضعف و لغزش بوده اند. برای نمونه در قرارداد دستجمعی که درمهر ماه سال 1322 بین وزارت بازرگانی و نمایندگان کارگری و کارفرمایی صنایع پارچه بافی و نساجی در اصفهان و در حضور استاندار وقت آنجا صورت میگیرد، دربند 9 و تبصره این قرارداد دستجمعی آمده است:
"هر ماه یک مرتبه باید کارگران معاینه شوند و آنهایی که امراض عفونی و مسری دارند فورا از کار معاف و در بیمارستان کارخانجات تحت معالجه و مدارا قرار گیرند.
تبصره- در مورد ابتلا به امراض مقاربتی، کارگر در دوره معالجه حق دریافت حقوق نخواهد داشت."
این قرار دستجمعی بدون هیچگونه اعتراضی در مورد پایمال شدن حق این بخش از کارگران که قربانی بیماری مقاربتی بوده اند توسط نمایندگان کارگری تایید شده است! (3)

آزادی فعالیت تشکل های کارگری و مدنی یکی از راهکاری اساسی برای مهار ایدز

از یک سو، تجربه سه ده جمهوری اسلامی در عرصه بهداشت عمومی نشان داده است که در مهار ایدز در ایران ناموفق بوده است و سیاستهای رژیم در این عرصه نتوانسته است به مهار یا کاهش موارد ایدز و ویروس "اچ ای وی" در ایران بیانجامد. از سوی دیگر تجارب تشکل های کارگری و نهادهای مدنی در دنیا که بمثابه یک جنبش اجتماعی در تصمیم گیرهای سیاسی و دولتی تاثیرگذار بوده اند نشان میدهد که تشکلات مدنی با مهیا کردن امکانات آموزشی و سازماندهی عمومی و آگاهی بخش، توانسته اند بنحو خلاقانه ای مدیریت مهار ایدز در کشورهای پیشرفته و یا در حال رشد و یا فقیر را بنحو بسیار چشمگیری انجام دهند. در ایران تا زمانی که مسئولان جمهوری اسلامی از مشارکت آزادانه و خلاقانه نهادهای اجتماعی ترس دارند و از فعالیت آنها در همه عرصه ها جلوگیری میکنند و مانع از شکل گیری تشکل های مستقل و مدنی هستند و تا زمانی که فعالین اجتماعی و کارگری و فعالین زنان و دانشجویی را با جرائم واهی امنیتی دستگیر و روانه زندانها و شکنجه گاه ها می کند، رژیم جمهوری اسلامی و وزارت بهداشت و درمان آن قادر نخواهد بود که به تنهایی راه حلی اساسی برای مهار ایدز در کشورمان پیدا کند. ادامه سیاست های استبدادگونه رژیم در همه عرصه ها از جمله در عرصه بهداشت عمومی باعث خواهد شد هر روز که میگذرد شاهد افزایش بیشتر ایدز در میان همگان، خصوصا آسیب پذیرترین بخش از مردم کشورمان باشیم.

محمد صفوی

منابع
1 hra-news.org
2- www.aftabnews.ir
3- اسنادی از اتحادیه های کارگری (1322-1321 ه.ش) به کوشش محمو طاهر احمدی. ص 46 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست