یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

هیئت اجرائی راه کارگر - به مناسبت شانزده آذر، روز دانشجو



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۵ آذر ۱٣۹۱ -  ۵ دسامبر ۲۰۱۲


اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
به مناسبت شانزده آذر، روز دانشجو
ضرورت پیوند جنبش دانشجوئی با جنبش اعماق جامعه

پنجاه و نهمین سالگرد ۱۶ آذر۱۳۳۲یادآور خاطره ی تابناک سه شهید جنبش دانشجوئی آن سال، بزرگ نیا، قندچی و شریعت رضوی است ؛ که خون پاک شان توسط کودتاچیان حاکم بر زمین ریخته شد. کودتای ننگینی که توسط ائتلاف سلطنت و روحانیت و با حمایت همه جانبه‍ی امپریالیست ها، حکومت ملی دکتر مصدق را سرنگون ساخت و به بیش از یک دهه مبارزات توده ای مردم ایران پایان داد. گرامیداشت این روز، گرامیداشت جنبشی است که از همان آغاز، برای آزادی، برای برابری و برای استقلال کشور از دخالت قدرت های امپریالیستی، پرچم پر افتخار خود را برافراشت. پرچمی که در تمامی شش دهه‍ی گذشته، توسط جوانان و دانشجویان این کشور با افتخار بر دوش کشیده شده است. جنبش دانشجوئی، چه در ۱۶ آذر، چه در انقلاب بهمن، چه در ۱۸ تیر، و چه در جنبش ضد استبدادی ۸۸ از خواست های بر حق خود دست نکشیده و نشان داده است که راه پرافتخار شهیدانش را تا رسیدن به خواست های خود ادامه خواهد داد. و امروز که روحانیت، استبداد دینی را بر کشور حاکم کرده است و امپریالیست ها در ائتلافی منفی با روحانیت، گلوی ملت را با تحریم های مصیبت بارشان می فشارند و برای سلطه‍ی همه جانبه و مستقیم خود به آلترناتیوسازی و "چلبی سازی" روی آورده اند، جنبش دانشجوئی، همچنان بر خواست های آزادی، برابری و استقلال کشور تاکید می کند.

شانزده آذر، روز دانشجو، امسال در شرایطی فرا می رسد، که سیاست های ویرانگرانه‍ی جمهوری اسلامی و تحریم های ضد بشری قدرت های امپریالیستی، جامعه ایران را به آستانه‍ی انفجار کشانده است. پیامدهای برچیدن یارانه ها، در ترکیب با محاصره اقتصادی، به سقوط ارزش پول، رشد لجام گسیخته تورم، تشدید ورشکستگی واحدهای تولیدی، افزایش اخراج کارگران و رشد شتابان بیکاری انجامیده است. در متن مناقشات جناح های مافیایی قدرت، تنها پاسخی که جمهوری اسلامی در برابر بحران عمیق اقتصادی و اجتماعی دارد، شمشیر عریان است. جنبش دانشجویی ایران، به عنوان جنبشی پیشرو، که بر سنت های درخشان شش دهه پیکار ضد دیکتاتوری، روشنگری، استقلال و برابری طلبی متکی است، همچنان آماج سرکوب حاکمیت است.

جمهوری اسلامی می ترسد که در شرایط گسترش روزافزون فقر و فلاکت اقتصادی، نارضائی وسیع توده ای و احتمال شورش گرسنگان، دانشگاه بار دیگر نقش برجسته ای در کنار اعتراضات نوین ضد استبدادی مردم پیدا کند. پرونده سازی برای فعالان دانشجویی، احضار به نهادهای حراستی و امنیتی، بازداشت و زندان، محروم سازی از تحصیل، مقابله با آزادی های آکادمیک و فعالیت های مستقل فرهنگی در فضای دانشگاه ها، سرکوب و اخراج اساتید منتقد و اعمال تفکیک جنسیتی و سیستم سهمیه بندی مبتنی بر تبعیض، و حتی جلوگیری از برگزاری مراسم گرامیداشت روز دانشجو، همه و همه ، ریشه در وحشت حاکمیت از مبارزات دانشجویی و تبدیل شدن دانشگاه به سنگر امید و آزادی دارد.

جنبش دانشجویی، اما می تواند با اتکا به سنت های درخشان مبارزاتی و تکیه بر تجاربی که به بهایی سنگین در بیش از سه دهه حاکمیت استبداد مذهبی بدست آمده است، ترفندها و بیدادگری های حاکمیت را خنثی کند و تلاش های ارتجاع برای درهم شکستن دانشگاه را عقیم سازد. سال ها زندگی زیر سایه شوم نظامی سرکوبگر و مذهبی، تجارب مبارزات تاکنونی و بی افقی چشم انداز آینده برای نسل جوان، جای تردیدی در میان گروه بزرگی از دانشجویان کشور باقی نگذاشته است که تا زمانی که بساط نظام جمهوری اسلامی به طور کامل برچیده نشود، آزادی های پایه ای مدنی، حقوق شهروندی، دستیابی به شغلی متناسب با سطح تحصیلات و برخورداری از یک زندگی شایسته‍ی حرمت انسانی، رویایی دست نیافتنی خواهد بود. نه فقط برای دانشجویان که برای زنان، جوانان، کارگران، زحمتکشان و ملیت های زیرستم نیز، خواه به حد دانشجویان آگاه باشند یا نباشند، همین وضع برقرار است و بنابراین برای جنبش دانشجویی راهی جز اتحاد و همبستگی با جنبش کارگری، زنان، جوانان و جنبش ملیت ها وجود ندارد. زیرا خود دانشگاه عملا موزائیکی از فرزندان همین اقشار و لایه ها را در خود گرد آورده است.

درک اهمیت حیاتی تغییرات سیاسی بنیادی برای دانشجویان آگاه و پیشرو، در عین حال به معنای آن است که نه تنها نظام جمهوری اسلامی، بلکه همه گرایش ها و دیدگاه هایی که دانشجو را ابزار قدرت خویش می خواهند؛ به مصادره جنبش های ضد حاکمیت برای رسیدن به اریکه قدرت می اندیشند؛ راه دستیابی به آزادی را در مماشات با حاکمیت اقتدارگرا و توجیه بازی در بساط آن می جویند؛ یا آشکارا از پناه بردن به قدرت های امپریالیستی، تجاوز نظامی و یا تحریم های فاجعه بار اقتصادی و ضد بشری این کشورها حمایت می کنند؛ سد راه مبارزه برای دستیابی به آزادی های پایه ای و پیشرفت اجتماعی جوانان و دانشجویان کشور هستند. جنبش دانشجویی دریافته است که مبارزه با اقتدارگرایی و انحصارطلبی فاشیستی حاکمیت اسلامی، زمانی سرمنشا تحولی مثبت می شود که با اصل اقتدارگرایی و انحصارطلبی نیز در همه اشکال آن قاطعانه به مخالفت برخیزد. دفاع از حقوق بشر، زمانی فراگیر و دموکراتیک است که تجاوز به حقوق اساسی عامه و هر نوع شکنجه و سلب آزادی و حقوق اجتماعی همگانی را دربرگیرد. جنبش دانشجویی تناقض میان اعتراض به نقض حقوق فعالان دانشجویی و دستگیری و شکنجه و بازداشت آنها از سوی نیروهای سرکوبگر امنیتی و انتظامی حاکمیت و جانبداری از "حمله پیشگرانه" نظامی یا تحریم هایی که اساسا زمینه ساز قتل عام خاموش قربانیان دیکتاتوری مذهبی حاکم است را برنمی تابد.

همین رهیافت است که جنبش دانشجویی را به جنبش امید و به پیشتاز تحول خواهی دمکراتیک در ایران تبدیل می کند." نسل جوان ایران امروز، ظرفیت های بزرگی برای رویاندن و پروراندن خیزهای معطوف به افق های باز و بزرگ تاریخی از خود نشان می دهد." اما عملی شدن این ظرفیت ها مستلزم توجه به شاخص های اصلی مجموعه وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور است. اکنون:

مبارزه برای حق تحصیل و برخورداری از امکانات آموزشی مناسب،

مخالفت جمعی با آئین نامه ها و بخش نامه های ضد آموزشی و ایدئولوژیک محور وزارت علوم،

اعتراض و نافرمانی علیه نقض حقوق مدنی نظیر آزادی پوشش، اعتراض علیه تفکیک جنسیتی، سهمیه بندی جنسیتی و محروم سازی دختران دانشجو از تحصیل در دانشگاه های برتر،

دفاع از وجود آزادی های آکادمیک در محیط های دانشجویی و مخالفت با اخراج یا بازنشسته کردن اجباری اساتید منتقد

و فعالیت های آگاهگرانه فرهنگی و شکل دادن به نهادهای مستقل دانشجویی به این منظور

از سرفصل های مهم مبارزات روزمره دانشجویی را تشکیل می دهد. از درون همین مبارزات است که می توان فاصله میان فعالان دانشجویی و توده دانشجو را کاهش داد؛ در دانشگاه ها ابعاد سرکوب را محدود ساخت؛ بر گرایش هایی در دانشگاه ها که آزادی را به قیمت بی توجهی به عدالت اجتماعی می خواهند برتری یافت؛ و در شرایطی که محرومیت های مضاعف ناشی از تحریم ها و فلاکت اقتصادی عملا بخشی از طبقات متوسط را به لایه های فقیر و تنگدست نزدیک ساخته و فرزندان دانشجوی آنان را با افق ها و شرایط زندگی توده تهیدستان و زحمتکشان کشور آشناتر کرده است؛ متناسب با توازن قوا و به عنوان بخشی مهم از پروژه مبارزه پیگیر با استبداد مذهبی، نسبت به ایجاد و تحکیم تدریجی پیوندهای مبارزاتی دانشگاه و بیرون دانشگاه، خاصه با جنبش کارگری و جنبش زنان همت گماشت.

تردیدی نباید داشت، در شرایط فلاکت اقتصادی که زندگی توده های وسیع مردم را مصیبت بارتر کرده، و در شرایط رشد نارضائی گسترده مردم، که فضای انفجاری در جامعه ایجاد کرده است، دانشجویان بعنوان بخش آگاه جوانان کشور، می توانند و باید نقش برجسته ای در سازمانیابی توده های مردم بر دوش گیرند. واقعیت این است که برای ایجاد تغییرات بزرگ و اساسی، حضور توده های سازمانیافته‍ی مردم، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سرنوشت جنبش شکوهمند ۱۸ تیر و یا مبارزات ضد استبدادی ۸۸ نشان داد که اگر توده های تهیدست و مزد وحقوق بگیران وارد صحنه نشوند، ایجاد تحولات اساسی و پیروزی جنبش، امکان پذیر نخواهد بود. از این رو در شرایط کنونی، دانشجویان باید بیش از گذشته روی پیوند با توده های تنگدست و زحمتکش جامعه متمرکز شوند. جمعیت میلیونی دانشجویان کشور، پیوندهای گسترده‍ی آنها با بخش های وسیعی از مردم ، پراکنده بودن در شهرهای گوناگون، امکانات بی همتائی در اختیارشان قرار داده است تا در محلات تهیدست نشین یا در محل زیست کارگران و زحمتکشان به ایجاد هسته های مقاومت توده ای بپردازند. اگر دانشجویان در مراکز آموزشی برای خواست های بیواسطه‍ی خود مبارزه می کنند، در بیرون از دانشگاه، باید به عناصر سازمانگر مقاومت توده ای مردم تبدیل شوند. تنها از این طریق است که جنبش دانشجوئی می تواند پیوند مستحکمی با جنبش مردمی و بویژه جنبش اعماق جامعه ایجاد کند و نقش تاریحی خود را به سرانجام برساند.


سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی
زنده باد سوسیالیسم
هیئت اجرایی سازمان کارگران انقلابی ایران( راه کارگر)
۱۵ آذر ماه ۱۳۹۱ 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست