یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

«CGT» بر سر دوراهی
جبهه سندیکایی طبقه کارگر اروپا


• امروز مشکل CGT، دانستن اینکه آیا جانشین «برنارد تیبوله» باید مرد باشد یا زن، از این و آن سازمان هم پیمان بیاید یا از فلان سازمان متحد، نیست. طبق قرارِ ماه نوامبر و تصویب کنگره تحت کنترل: "مسئله اساسی، جهت گیری بمنظور فراهم آوردن و تولد دوباره یک سندیکالیسم پیروزمند برای فرانسه می باشد." ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۱ آذر ۱٣۹۱ -  ۱۱ دسامبر ۲۰۱۲


اکنون بیش از یکسال است که در درون مقرCGT در«مونترو ویل»، طوفانی با موضوع جانشینی «برنارد تیبولت»، در راس سازمانی که همیشه اولین سازمان سندیکایی فرانسه بوده، جریان دارد.
گردهم آیی از پی گردهم آیی برگزار میشود. رسانه ها، فرصتهای استثنایی در جهت تنزل دادن موضوع به وجود «یک اپوزسیون خودخواه» به چنگ می آورند. در حالیکه اکنون از زمان الحاق CGT به کنفدراسیون اروپایی سندیکاها (CES که از جانب اتحادیه اروپا در بروکسل تأمین مالی میگردد)، بیش از ده سال است که رهبری کنفدرال اقدام به دوُر انداختن میراث طبقاتی آن میکند.
با وجود این، در زمان الحاق به CES، آنچه را که می رفت اتفاق بیفتد، می شد پیش بینی کرد. CGT می رفت که CES، این وارثِ کنفدراسیون اروپایی سندیکاهای آزاد (پایه گذاری شده توسط سیا CIA) و سازمان اروپایی کنفدراسیون بین المللی سندیکاهای مسیحی (پایه گذاری شده توسط واتیکان) را به سازمانی مبارز تغییر بدهد!
در واقع الحاق به CES و سپس شرکت در رهبریت آن (ژول. دکایلون، معاون دبیرکل)، به تحقق آنچه که غیرممکن به نظر میرسید و آنچه که با ایجاد «FO» (گروه منشعب از CGT) در سال ۱۹۴۷ ناکام شده بود، امکان داد: «سندیکالیسم تجمیع شده» و اتحاد دوباره سندیکاهای فرانسه از بالا با رهبریت CFDT (کنفدراسیون دموکراتیک کار فرانسه) بر مبنای یک خط مشی رفرمیستی و سازشکارانه.
اجماع سندیکایی در اروپا، استقلال و اقدامات را تنها در چهارچوب اتحادیه اروپا ضایع میکند، تمامی این انحرافات از مسیر اندک اندک اتفاق می افتند: هنگامیکه در بحبوحه تدارک ۴۹مین کنگره CGT، «دفتر کنفدرال» یک تحقیق و بررسی در سطح همه اتحادیه های عضو و هم پیمان خود براه انداخت، پشت پرده آشکار گردید: «عده ای در خط مشی کنفدرال با ما موافقند. اما در زمینه و در سطح سندیکاها، این خط مشی مورد قبول نیست.»; در طول همین کنگره (۴۹)، بازدید پیش بینی شده «فرانسوا. شررک» دبیرکل CFDT، از ترس سروصدا در آخرین دقایق لغو گردید!
آنچه که کم کم روی میدهد، حاکمیت تقلید شده از «سندیکالیسم آنگلوساکسون» بر ضد دموکراسی سندیکایی واقعی می باشد، با ارگانهای منتخب (کمیسیون اجرائی و دفتر کنفدرال)، در رقابت با کابینه ای وابسته ی کم و بیش ملاحظه کار که سردسته آن کسی جز «ژاک.لو. دیگو» نیست. کسی که بدون شک از زمانیکه دفتر کنفدرال را ترک کرده، قدرت چندانی در CGT نداشته است.
با این همه این «رفیق» تمام تعهدات مربوط به استقلال را که کارگران از یک رهبر سندیکایی انتظار دارند، برآورده نمی کند. او بخصوص از سالها پیش در مدیریت موسسه «حفاظت اقتصادی اروپا» به رهبری فیلیپ هرزوگ که تمام و کمال وابسته به موسسه «ساختار اروپایی» و موسسه «سرمایه – کار» می باشد، شرکت می کند، در کنار همه برگزیدگان کامل سرمایه داری، در کنار روسای بزرگ و خدمتگزارنشان: ژان پل. بایلی (مدیر گروه پست)، ژان.گاندیس (نایب رئیس شورای سرپرستی کمپانی سوئز)، مارسل.گرینارد (معاون دبیرکل کنفدراسیون دموکراتیک کار فرانسه)، فرانسیس.مر (مدیر شرگت فراملی صفران و وزیر سابق اقتصاد)، میشل. پبرو (رئیس شورای نظارت بانک تولید وخدمات)، فرانک. ریبورد (مدیرکل شرکت فراملی دانون) آلن. لامسور (عضو پارلمان اروپا) و سایرین.
نفی مبارزه طبقاتی، اقدام به گفتگو بین "باصطلاح" شرکای اجتماعی (سرمایه – کار)، پشتیبانی از اتحادیه اروپا و تمام لوایح آن. نتیجه اینکه دنیای کار در تمام تاریخ خود، اینچنین عقب نشینی را به خاطر ندارد.
بنابراین، امروز مشکل CGT، دانستن اینکه آیا جانشین «برنارد. تیبوله» باید مرد باشد یا زن، از این و آن سازمان هم پیمان بیاید یا از فلان سازمان متحد، نیست. طبق قرارِ ماه نوامبر و تصویب کنگره تحت کنترل: "مسئله اساسی، جهت گیری بمنظور فراهم آوردن و تولید دوباره یک سندیکالیسم پیروزمند برای فرانسه می باشد."
پس باید روشن باشد که چرا روحیه ای که طی یکسال بشدت در راس سازمان همانند یک اپوزسیون و رقیب افراد ظاهر گردیده، و بحث منابع که به ترازنامه های ۱۵سال مربوط می شود، و همچنین بحث جهت گیری برای تغییرات عمیق، در تمام CGT، بخصوص بعد از عقب نشینی در مبارزه سال ۲۰۱۲ در مورد بازنشستگی ها، به حد بلوغ و پختگی می رسند.
در بحران شدیدی که ما آنرا با عواقب بسیار سنگین اش برای کارگران طی می کنیم، "مشکل مرکزی" برای CGT ما و همچنین برای مجموعه کارگران، سرنوشت ساز است.

• یا CGT در پناه کنفدراسیون اروپایی سندیکاها (CES) از سندیکالیسم نوع آنگلوساکسون ِ تحت کنترل و تجمع یافته در رده های بالا، در حالی که از طریق فدرالیسم چند تکه گردیده، تقلید و پیروی می کند.

• یا CGT از سر می گیرد: از یکسو، دفاع سازش ناپذیر از مطالبات کارگران. و از سوی دیگر، توسط سندیکالیسمی با ساختارهای پایه ای، مشارکت و فدرالیسمی را بر مبنای اهداف مشترک، و در ورای آن مطالبات ویژه ی "پایان استثمار و اجتماعی کردن ابزارهای تولید و مبادله" را در هماهنگی لازم با تحولات دنیای کار، بدون مخدوش کردن ذهن در عرصه پیکار، همراه با فداکاری در راه مطالبات و الزاماتی که تغییر ناپذیرند: "منافع کارگران و مبارزه طبقاتی!"

پنجاهمین کنگره کنفدرال آینده، باید آماده یک رودرروئی و تصادم شدید آرا بوده و کنگره ای برتر باشد. به همین جهت آن به تمام مبارزانی که آنرا تدارک دیده اند، تعلق دارد. مبارزانی با این خواسته که: تایید نمایندگان کنگره، بعد از مباحثه در مورد جهت گیری و مطالبات آنان (آنطور که رسم شده)، از بالا تحمیل نشود. و اینکه هیچ نماینده حتی با فرض احتمال کم، آنطور که در کنگره اخیرِ "پیمان اقتصادی" در پواتیه رخ داد، با گاز اشک آور گارد محافظ، مورد استقبال قرار نگیرد.
در تمام عرصه های زندگی مشترک، نیاز دموکراتیک گسترش می یابد. CGT باید بطور کامل درون این جریان و خواست مردمی قرار گیرد. این تقاضا را «ژان پیر . دلانویی» کاندیداتور CGT در هنگام چهل و نهمین کنگره، علی رغم عدم پذیرش مستبدانه (که او را قربانی نمود) برجسته کرد.
آری، پنجاهمین کنگره باید شروع جدیدی را پایه ریزی نماید.

منبع: سایت WFTU
برگردان: ح - امید


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست