یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

اطلاعیه دختران رهنورد و موسوی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲٨ آذر ۱٣۹۱ -  ۱٨ دسامبر ۲۰۱۲


به نام خدا
همراهان و همدلان گرامی

دو روز پیش خبری در سایت بسیج دانشجویی منتشر شد که خبر از حضور مادر ما زهرا رهنورد در یک بانک می داد. خبری که مدعی است چندان هم به پدر و مادر ما بد نمی گذرد.

مادر ما، زهرا رهنورد که ۹ سال ریاست دانشگاه الزهرا را به عهده داشته، سال های متمادی عضو هیات علمی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بوده و به عنوان زنی هنرمند و روشنفکر در ایران و در مجامع بین المللی شناخته شده است، برای ایجاد حساب بازنشستگی خود، پس از وقفه ها و کارشکنی های زیاد، اسیر و تحت تدابیر شدید امنیتی و با حضور زندانبانان زن و مرد در بانکی حضور پیدا کرده است. وه چه اقبالی! که پس از دو سال رنج و شکنجه روحی و حرمان و باران توهین و افترا در عوض سال ها عاشقانه خدمت کردن و نه تشنه کام قدرت بودن برای روشن شدن وضعیت نامعلوم بازنشستگی اش و برای حقوق قطع شده اش غرق در رافت اسلامی آقایان شده است.

معلوم نیست پس از دو سال حبس سخت و ظالمانه، در حالی که ما حتی مجاز به رساندن خبر سلامتی ایشان به دوستان و یارانشان نیستیم و برای هر کلمه‌‌ی محدود که از انبوه مشکلات بیان می کنیم به انواع عتاب ها و تهدیدها و سختی ها دچار می شویم، چرا تنها تحقق جزئی از حق بدیهی آنها که ظالمانه گرفته شده است، یعنی حق امرار معاش، دستاویزی می شود برای خبرپردازی و عکاسی ناجوانمردانه و یا حمله به یار بزرگوار آنها جناب آقای خاتمی؟ و اسفناک تر آنکه همین دستاویز بی شرمانه بهانه ای می شود برای انکار و نادیده گرفتن فجایع و جنایات محرزی چون کهریزک.

اما قرار ما، برخلاف آقایان، و به تاسی از آموزشی که دیده ایم، شفافیت در گفتار است. شاید برای برخی یاران مهربان این تصور وجود داشته باشد که هزینه زندان اختر خصوصا در ماه های اول که با حضور ماموران حتی در داخل خانه همراه بود، با زندانبانان است و یا شاید این تصور را داشته باشند که والدین ما اگر با هر مشکلی مواجه اند، لااقل مانند اکثر مردم رنج کشیده ایران، دغدغه معاش ندارند. اما باید بگوییم که میرحسین مانند یک معلم دانشگاه زندگی کرده و تامین مالی این زن و شوهر زندانی در ماه های اول، از پس انداز اندک موجود درخانه فراهم می شده است.

در ماههای اخیر نیز پدر ما همواره با حساسیت زیاد و جدیت بسیار تاکید و پیگیری می کردند تا وضعیت حقوق دانشگاهی ایشان که به علتی مشابه سایر اساتید معترض و به دستور مستقیم وزیر معلق شد، روشن شود. در واقع در حالی که کل خانواده ما درگیر انواع فشارها و محدودیت هاست، حقوق دانشگاهی و بازنشستگی آنها پرداخت نمی شد و حتی دسترسی به حساب مالی ایشان نیز تا همین اواخر غیر ممکن بود. نکته آنکه به علت تهدید و ارعاب یا تمایل دستگاه حاکم بر وزارت علوم و وزارت اطلاعات، هیچ کس حاضر به پاسخگویی نبود و نیست و یا اگر با پیگیری های بسیار و برای رفع ضروری ترین نیازهای معیشتی تصمیم به انتقال مادر ما به صورت تحت الحفظ به بانک بگیرند، بازی های رسانه ای زشت و ناجوانمردانه از قبیل همین خبرسازی ها به وجود می آید.

برای پدر و مادر ما پس از مدت ها رو به رو بودن با دستگاه امنیتی روشن شده است که هیچ یک از رفتارهای آنان از روی خیرخواهی نبوده و نخواهد بود. پیش از این و با علم به امکان سوء استفاده تبلیغاتی، یکی از دختران به شدت مصر بود که وکالت مادرمان در امور مالی را به عهده بگیرد تا شاید بتواند گره از کارهای اداری بازنشستگی او بگشاید. اما مادرمان به علت نگرانی برای ما زیر بار سپردن وکالت به دختر خود نرفت. در عین حال او در یکی از ملاقات ها متذکر شده بود که می داند حضور چند دقیقه ای ایشان در بانک درحالی که حتی برای بدرقه فرزندانش تا سر کوچه محصور اختر نیز اجازه حرکت نداشته و با مخالفت زندانبانان مواجه می شده، می تواند بهانه ای برای سوژه سازی های رسانه ای و ادعاهای کذب مانند آزادی رهنورد و میرحسین شود.

ما به پرونده سازان و دروغ پردازان می گوییم که اگر حبس و زندانی بودن، آن هم در تنهایی، فشار و انواع مضایق موجب خوشی است؛ چنین بد نگذشتنی گوارای وجود آنها…

دوستان گرامی! پدر و مادر ما غیر قانونی و بی دلیل در زندان اند. حتی مجاز به درمان بیماری های ایجاد شده پس از دستگیری شان زیر نظر پزشکان معتمد و با آگاهی ما از پرونده پزشکی و دارویی خود نیستند. روزها و ماه ها، ما را از آنها بی خبر نگه می دارند. فضای نگهداری آنها جز بر چشمان خود زندانبانان از همه جهان پوشیده است، اما همان طور که شاهدید، یک امضای بانکی پس از دو سال، طعمه ای می شود برای بازی تبلیغاتی و رسانه ای و ما قضاوت را به خدای خود وا می گذاریم که اللّه یعلم ما تبدون و ما تکتمون.

منبع: سایت کلمه 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست