یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

گفتم که بانگ هستی خود باشم اما...
صدای زنان در یکصدمین سالگرد انقلاب مشروطه در همایش زن و مشروطه


فریده غائب


• هـمـایش «زن و مشروطه» عصر یکشنبه ۲۲ مردادماه کار خود را با شعار «گفتم که بانگ هستی خود باشم اما...» آغاز کرد. این همایش ۱۰۰ سال پس از انقلاب مشروطه، زنان و البته مردانی را در کتابخانهء حسینیهء ارشاد گردهم آورد و به بازخوانی نقش و سهم زنان در این انقلاب پرداخت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۴ مرداد ۱٣٨۵ -  ۱۵ اوت ۲۰۰۶


هـمـایش «زن و مشروطه» عصر یکشنبه ۲۲ مردادماه کار خود را با شعار «گفتم که بانگ هستی خود باشم اما...» آغاز کرد. این همایش ۱۰۰ سال پس از انقلاب مشروطه، زنان و البته مردانی را در کتابخانهء حسینیهء ارشاد گردهم آورد و به بازخوانی نقش و سهم زنان در این انقلاب پرداخت. در میان مهمانان این جلسه محمود دولت‌آبادی، نویسنده هم دیده می‌شود. زنانی با مانتو و روسری‌هایی با رنگ شاد، سالن بزرگ کتابخانه را درست مثل رنگین‌کمان مطبوع کرده بودند و البته نوع خاص پذیرایی یعنی شربت سکنجبین و لقمه‌ای از زنان و پنیر و سبزی هم آن را خاص‌تر از بقیهء جلسات کرده بود.
 
ورق خوردن برگ‌های تاریخ از مرد‌سالاری به زن‌سالاری
ناصر تکمیل‌همایون، استاد دانشگاه اولین سخنران است و دربارهء نقش زنان در شکل‌گیری جنبش مشروطه سـخن می‌گوید: «به نام آن‌که زن را آفرید... هیچ کس بر دیگری برتر نیست مگر به پرهیزگاری و نیکوکاری...»
او ابتدا از پژوهش‌هایی که دربارهء زنان انجام می‌شود، گلایه می‌کند و نقص‌های آن را برمی‌شمارد: «تاکنون بیش از _۵۰ رساله در رابطه با زنان زیر نظر من نوشته شده است. صفحات اولیهء این رساله‌ها به گله‌گذاری و شکایت از ستم مردان و دعوت زنان برای مبارزه و احقاق حق‌شان اختصاص داده شده است. آن‌چه در این رساله‌ها دیده نمی‌شود این است که وضعیت زنان بدون توجه به جامعه، تاریخ و سرگذشتشان مطالعه می‌شود.»
او دومین اشکال این مطالعات را ناشی از نبودن دیدگاه جامعه‌شناسی می‌داند: «ما نیامدیم میدان وظایف اجتماعی را بشناسیم، این که چه وظایفی برعهدهء زن گذاشته شده است. این‌جا باید به هست و نیست توجه کنیم نه خوبی و بدی.»
به گفتهء او توجه نکردن به عوامل برون جامعه‌ای یکی دیگر از ایرادات این تحقیقات است: «ما هیچ وقت فکر نکردیم که در این جامعه، یونانی‌ها حمله کردند، سلسلهء   هخامنشیان را از بین بردند. ما بیش از ۶۰۰ سال با رومی‌ها جنگ داشتیم، عرب‌ها، ترک‌ها و مغول‌ها به ایران حمله کردند. در ۲۰۰ سال اخیر با انواع امپریالیسم‌های گوناگون مواجه بودیم و این عوامل قطعائ روی اموال زنان اثر گذاشته‌اند.»
همچنین این استاد دانشگاه معتقد است که در تحقیقات مربوط به این حوزه اعتقادات، ایدئولوژی و اندیشه‌ها دخالت داده می‌شود: «هر کسی با عینکی که به چشم زده است به زن نگاه می‌کند.»
تـکمیل‌همایون بعد از بیان این مقدمات به شرح وظایف و کارکردهایی می‌پردازد که در طول تاریخ برعهدهء زنان و مردان گذاشته شده است و می‌خواهد با برجسته کردن بعضی از وظایف زنان که در طول تاریخ آن را انجام داده‌اند، نقش این جنس را نیز برجسته کند: «۹۰ درصد تربیت فرزندان در تاریخ ایران برعهدهء مادران بوده است. اجتماعی کردن نیز همین‌طور. در دو نهاد بارز خانواده و نهاد تعلیم و تربیت، زنان نقش اول را دارند. اما حضور نیمه بارز زن در نهاد اقتصاد به این دلیل بوده که زن در بیرون از منزل کار نمی‌کرده است. اگر زن در خانه نباشد، آن جامعه، قوام و دوام نمی‌گیرد.»
و این جملهء پایانی ظاهرائ به مذاق زنان حاضر خوش نیامده است این‌که این استاد دانشگاه دایمائ تایید می‌کند   این وظایفی بوده که تاریخ برعهدهء دو جنس گذاشته است. هرچند باز هم تاکید می‌کند که به خوبی و بدی این وظایف کاری ندارد. اما باز هم با گفتن این جملات پچ‌پچ   و همهمهء صدای زنان حاضر در جلسه بلند می‌شود.
اما این استاد دانشگاه باز هم ادامه می‌دهد: «تقسیم کار در جامعه یک کار جامعه‌شناسی است. حتی اگر قبول هم نکنید، این واقعیتی است که وجود داشته است.»
او در ادامه به نقش زنان در نهاد سیاست اشاره می‌کند و با نام بردن شخصیت‌هایی همچون «اعتمادالسلطنه»، عمهء ابو سعید ابوالخیر، مهدعلیا این نقش را نشان می‌دهد.
به گفتهء او تغییرات در جامعه ناشی از بخش سیاسی بوده است: «ما می‌بینیم که در بخش سیاست از اواسط قرن نوزدهم به بعد زنان خواست‌های سیاسی پیدا کردند. این پدیدهء قرن ۱۹ و ۲۰ است که زن‌ها افزون بر کارکردهای تاریخی‌شان خواهان کارکرد سیاسی نیز شدند» و به این خواست‌های سیاسی زنان اشاره می‌کند: «در ایران شورش سیاسی علیه گریبایدوف اولین حرکت زنان بود. جنبش تنباکو، به عنوان دومین حرکت زنان و حرکت دوشادوش و شاید جلوتر از مردان در انقلاب مشروطیت به عنوان سومین حرکت سیاسی زنان شمرده می‌شود.»
به عقیدهء ناصر تکمیل همایون زنان دانسته یا ندانسته به سوی کارکردهای دیگری رفتند. از جمله در بخش نهاد دانش: «از ۲۴۰ دانشجوی اوایل سلطنت پهلوی امروز به جایی رسیده‌ایم که بیش از ۶۴ درصد از پذیرفته‌شدگان دانشگاه‌ها زنان هستند. این نشان می‌دهد که زنان شایستگی دارند و پیش‌بینی می‌کنم که با این شایستگی زنان بتوانند نهادهای دیگر را نیز بگیرند و چه بسا، دوران جدیدی در تاریخ بشر به وجود بیاید، آن هم زن‌سالاری در ایران است.»
 
سخت‌گیری درباره حقوق زنان از صدر مشروطه تا حال
فریده غیرت، وکیل، دومین سخنرانی این همایش را برعهده می‌گیرد. با اقتدار سخن می‌گوید و در مدت ۲۰ دقیقه‌ای که پشت تریبون است از حاضران صدایی را نمی‌شنوی.
او با مرور شکل‌گیری مشروطیت در ایران به بحث قانون و قانون‌گذاری آن زمان می‌پردازد: «فرمان مشروطیت در چـهـاردهـم مرداد ۱۲٨۵ به وسیلهء مظفرالدین شاه به امضا رسید. اولین مـجلس قانون‌گذاری افتتاح شد و ماحصل ارزشمند این دوران تهیه و تدوین قانون اساسی بود.»
به گفتهء او با برپایی مجلس، نظام‌نامهء انتخابات نوشته شد. در این نظام‌نامه، غیر از محرومیت و عدم ذکر زنان، مردم به شش گروه شاهزادگان و قاجاریان، علما و طلبه‌ها، اعیان و بازرگانان، زمین‌داران و کشاورزان و پیشه‌وران تقسیم شدند و هرکدام نمایندگانی را به مجلس معرفی کردند.
این حقوق‌دان زن   انقلاب مشروطه را از دو جهت بررسی می‌کند. یکی از جهت نقش و حضور موثر و علنی زنان در انقلاب و دیگری تاثیر انقلاب در حقوق زنان.
او دربارهء نقش موثر و علنی زنان در انقلاب مشروطه می‌گوید: «متاسفانه با بررسی تاریخ مشروطه، جای خالی زنان را در تمام عرصه‌های اجتماع می‌بینیم. جمعیت ایران در زمان انقلاب مشروطه بین ۹ تا ۱۰ میلیون نفر بود که نیمی از آنان را زنان تشکیل می‌دادند که قطعائ در شکل‌گیری فعالیت‌های ضد استبدادی و بروز انقلاب مشروطه دخیل بودند و این حقیقتی انکارناپذیر است. اما متاسفانه کم‌تر به ذکر نامی از آنان برمی‌خوریم.»
او دلیل ذکر نشدن و یا ذکر نکردن نام زنان را این‌گونه می‌گوید: «شاید این اندیشه ناشی از اعتقادات سنتی و قومی و دینی مردان بوده که در مواردی حتی از ذکر نام زنان و دختران و مطرح کردن آنان در جامعه خودداری کردند و اگر رفتای غیر از این سر می‌دادند آن را مخالف شوون خانواده و حیثیت خود مـی‌دانستند و شاید به این دلیل که مورخان ما مرد بودند و با همان اندیشه از ذکر نام خودداری کردند.»
او ادامه می‌دهد: «پس از صدور فرمان مشروطیت در تقسیم‌بندی مردم در تدوین و تنظیم قانون اساسی و متمم آن، در تصویب قوانین اولیه نام و ذکری از نیم جامعهء آن روز یعنی زنان نه مطرح بود و نه زنان خود در این‌باره داعیه‌ای داشتند. زنان آن عصر حتی اگر دارای افکار و اندیشهء آزادی‌خواهی نیز بودند فقط در پشت پرده، به رتق و فتق امور می‌پرداختند و در نهایت به عنوان حامیان انقلابیون به‌شمار می‌رفتند.»
فـریـده غیـرت بخـش دیگری از سـخنانش را به تاثیرگذاری انقلاب مشروطیت در وضعیت قوانین زنان اختصاص می‌دهد: «از ابتدای تشکیل عدالتخانه، تفکیک قوا و قدرت و قوت قوهء مقننه در تمام قوانینی که به تصویب رسیده از طبقهء نسوان ذکری نشده است. در قانون اساسی، انجمن‌های ایالتی و ولایتی و انتخابات مجلس نامی از آنان برده نشده و حقی برای آنان در نظر گرفته نشد.»
به گفتهء او در قوانین مصوب مجلس مانند قانون مدنی که در سال ۱٣۰۷ به تصویب رسید، وضعیت زن و مرد به تفکیک و در جمع خانواده همراه با وظایف آن‌ها بیان شد و حقوق و تکالیفی برای هریک از آن‌ها در نظر گرفته شد ولی قانون مدنی در مبحث خانواده با اصل کلی ریاست خانواده برعهدهء مرد است همیشه این سایه را بر قوانین زنان داشته که هنوز هم دارد.
او می افزاید:«تلاش نمایندگان مجلس در ادوار پس از انقلاب در جهت حقوق زنان فقط توانسته اصلاحات جزیی‌ای را در برخی از قوانین خانواده مانند حضانت اطفال، گزارش مصادیق عسر و حرج برای قبول تقاضای طلاق از طرف زن و یا تاسیس موضوع جدیدی به نام اجرت‌المثل به عمل آورد و بقیه عوامل همچنان مسکوت مانده است.»
بـه عقیدهء غیرت این اصلاحات پاسخگوی مطالبات زن امروز ایرانی نیست. زنان امروز خواهان تغییر نگرش جامعه نسبت به آن‌ها و خواست‌هایشان هستند. اما در نظام قانون‌گذاری ایران بعد از انقلاب در جهت تامین نظر زنان ایرانی که با لیاقت در تمام شوون اجتماع جایی برای خود باز کرده‌اند، اقدام موثری صورت نگرفته است. او با بیان این‌که هنوز در جامعهء ما مشارکت زنان با ناباوری مواجه است، می‌گوید: «پذیرش هر تحول و تغییر در قوانین به طریقی که بـه زنـان مـربـوط بـاشـد، همواره با حساسیت‌های زیادی و گاه بی‌مورد مواجه بوده است. برخی از مردان متعصب ما چنین تصور می‌کنند که هر نوع تغییر و اصلاح قوانین اگر به زنان مربوط باشد لطمه‌ای به حیثیت و شرافت آنان وارد می‌شود. در قوانین موجود ما موارد متعددی از نابرابری زن و مرد وجود دارد که با دنیای امروز سازگاری ندارد.»
او در ادامه بیان می‌کند که مسیر قـانـون‌گـذاری دربـارهء زنان از صدر مشروطیت تاکنون با سخت‌گیری و سخت‌اندیشی مواجه بوده است و به موانع تصویب کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان اشاره می‌کند و یک یک موارد نابرابری حقوقی میان زن و مرد را برمی‌شمارد: «در قانون خانواده با قایل بودن ریاست خانواده برای مرد مسایل دیگری مثل طلاق و حضانت اطفال، ممنوعیت اشتغال زن به کار بدون اجازهء شوهر، نداشتن اجازهء خروج از کشور بدون اجازهء شوهر،   دادن حق مجازات فردی به شوهر در صورت خطای زن...و نقاط ضعف قوانین ایران است.
او نیز در پایان تصویر خوبی از حرکت زنان ارایه می‌دهد: «تردیدی نیست و به زودی زود البته از نظر عمر طولانی تاریخ   روزی را خواهید دیدکه مسالهء حقوق زن به تنهایی مطرح نباشد.»
 
  ما در این خانه سهمی داریم   سهم ما را نادیده نگیرید
در ادامهء همایش زن و مشروطه پانلی با حضور چهار چهرهء فعال حوزهء زنان برگزار شد. سهیلا طهماسبی، عضو سازمان محققان مستقل مسایل زنان، مشارکت سیاسی زنان در عصر مشروطه را بررسی می‌کند. او با برشمردن حق انتخاب و مشارکت‌های سیاسی به عنوان یکی از مولفه‌های حقوق شهروندی این سوال را مطرح می‌کند که چرا دولت وقت به مطالبات زنان پاسخ نمی‌دهد؟ و برای یافتن جوابش مروری بر فعالیت‌های سیاسی زنان آن عصر می‌کند: «زنان وقتی دیدند که هنوز مرکب مشروطه خشک نشده، دیده نشده‌اند به تشکیل اتحادیه‌ها به ویژه از نوع غیبی دست زدند. از جمله اتحادیهء غیبی نسوان.»
به گفتهء وی جنبش مشروطه برای زنان دو نوع دستاورد داشت.    
یکی دستاورد حرکت سیاسی برای برخی از زنان بود و دیگری زنانی که به حرکت‌های فرهنگی-اجتماعی بیش‌تر توجه می‌کردند.
فاطمه فرهنگ‌خواه نیز یکی دیگر از سخنرانان این پانل است. او دربارهء تحول نهادهای مدنی زنان در عصر مشروطه سخنرانی می‌کند و باز هم مروری بر این‌گونه فعالیت‌ها در آن عصر دارد: «مطالبات زنان آن زمان یکی نوسازی مـناسبات خانوادگی و احقاق حقوق مساوی با مردان در عرصهء خصوصی و دیگری نوسازی مهر مناسبات اجتماعی و سیاسی، در عرصهء عمومی بود.»
او به حرکت‌های زنان آن عصر اشاره مـی‌کنـد: «زنان در این مقطع تاریخ حرکت‌های وسیعی انجام دادند. از جمله اعـتراض به وکلا، تحریم منسوجات خارجی، اعتراض به دولت‌برای عدم استقراض از بانک خارجی و تلاش برای ایجاد بانک داخلی.»
به عقیدهء او تمام این تلاش‌ها از خانه‌های این زنان آغاز شد، شروع حرکت تاسیس نهادهای مدنی زنان را می‌توان به برگزاری جلسات فرهنگی توسط این زنان نسبت داد. از جمله این انجمن‌ها، انجمن مخدرات وطن بود که با اهداف فراوان به فعالیتش ادامه داد.
همچنین رضوان مقدم، استاد دانشگاه نیز به بررسی زن و آموزش در عصر مشروطیت پرداخت و شهلا انتصاری نیز با برشمردن موانع عمده راه اعتلای زنان یکی دیگر از سخنرانان بود و کار پانل با این شعار مشروطیت که «ما در این خانه سهمی داریم، سهم ما را نادیده نگیرید» پایان می‌پذیرد.
نیره توکلی، استاد دانشگاه به عنوان آخرین سخنران از ادبیات، زن و مشروطه سخن می‌گوید. این که ادبیات ما همیشه جنسیت‌محور بوده است و قلم در دست مردانی قرار داشت که ارزش‌های خود را مطرح و زن را نادیده انگاشته‌اند.
او اشاره می‌کند که ٨٣ زن شاعر در دوران مـشـروطـه وجـود داشتند و به کتاب «مـعـایـب‌الرجال» نوشتهء بی‌بی‌خانم استرآبادی اشاره می‌کند. کتابی که به عقیدهء توکلی اولین طنز نقد فمینیستی است. کتابی که در پاسخ به کتاب «تادیب النسوان» نوشته شد.
او همچنین به شخصیت‌های ادبی آن زمان مانند تاج‌السلطنه و ژاله قائم‌مقامی اشاره می‌کند.
این مراسم پایان خوشی دارد. چرا که همهء حاضران کاغذهای کوچکی بر دست دارند و شعر معروف مرغ سحر را زمزمه می‌کنند. شعری که برای اولین بار توسط «قمر خانم» خوانده شد و اکنون در یکصدمین سالگرد انقلاب مشروطه زنان امروز ایرانی یک صدا آن را زمزمه می‌کنند.
 
منبع: روزنامه ی سرمایه


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست