یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

چشم هایم را نبندید!


یوسف صدیق (گیلراد)


• نه! چشم هایم را نبندید!
می خواهم شلیک گلوله ای را ببینم
که به قلبم بوسه ! می زند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۷ دی ۱٣۹۱ -  ۶ ژانويه ۲۰۱٣


 
 پلک هایم می سوزند.
با اینهمه، چشم هایم را نبندید!
نه! چشم هایم را نبندید!
می خواهم شلیک گلوله ای را ببینم
که به قلبم بوسه ! می زند.
آخر در این سال ها
هیچ فیلم وسترنی ندیده ام
و از شما چه پنهان،
دوست دارم کارگردان نیز
از تماشای یک فیلم ترسناک
هنگامی که داد می زنم: " زنده باد آزادی"،
بی بهره نماند.
آخر او هم دل دارد...
گرچه می دانم چشم های شهلایش!
فرار سایه ام را
هرگز نخواهند دید
و سکانس تعقیب و گریز
لابلای فریادم پنهان خواهد ماند.
. . . . . . .
پلک هایم می سوزند.
کاش می توانستم
دو قطره اشک بریزم برای خودم.

١٦ دی ١٣٩٢ / ٥ ژانویه ٢٠١٣




اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست