نگرانی اسرائیل از کابینه جدید اوباما
مهدی تاجیک
•
رویکرد چهار ساله سیاست خارجی دولت اوباما در قبال ایران نشان داد که این کشور جز با پایان دادن به جنگ سرد میان خود و ایران نمیتواند تضمینی برای منافع خود در افعانستان، عراق، سوریه و بحرین بدست آورد. از این رو دولت اوباما در پی استفاده از تمام ظرفیتهای دیپلماسی برای حل منازعه فرسایشی میان تهران و واشنگتن می باشد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲٣ دی ۱٣۹۱ -
۱۲ ژانويه ۲۰۱٣
چند ماه پیش، پس از پیروزی مجدد باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری، بنیامین نتانیاهو با صدور بیانیه ای از وزراء و اعضای حزب لیکود در کنیست خواست، بدون هماهنگی با دفتر وی از هرگونه اظهار نظر و واکنش منفی درباره انتخاب مجدد باراک اوباما اجتناب نمایند. در همان دوران روزنامه «یدیعوت احرونوت» در توضیح این رویداد نوشت: «نتانیاهو بیم آن دارد که "اظهارات منفی مسئولان صهیونیستی" به تعلیق روابط سرد بین وی و اوباما منجر شود و به همین علت چنین بیانیه ای صادر کرده است.» این روزنامه همچنین به نقل از یک مسئول بلند پایه حزب لیکود نوشت: «دفتر نتانیاهو به علت واکنش منفی به انتخاب مجدد اوباما دچار آشفتگی شده است و به همین علت برای کاهش زیان ناشی از سردی رابط کاخ سفید با تل آویو، چنین بیانه ای صادر کرده است.» (1) به هر صورت پیروزی مجدد اوباما در انتخابات، رویدادی بود نامیمون برای اسرائیل و این مساله ای نیست که صهیونیست ها قادر به کتمان آن باشند؛ بطوریکه «ایلی یشای» وزیر کشور ساعاتی پس از پیروزی اوباما، خاطرنشان نمود که به نظر می رسد صبح امروز برای نتانیاهو صبح دل انگیزی نباشد.
البته این نگرانی صهیونیست ها نیز بی جهت نمی باشد، زیرا تغییرات ژئوپلیتیکی منطقه خاورمیانه پس از بهار عربی، مخاطرات امنیتی بیشماری را برای اسرائیل پدید آورده است و از طرفی مطلوبیت داشتن رویکردهای نرم افزاری برای دولت اوباما در قبال منازعات و تنش های فروملی و فراملی ایالات متحده، در تعارض با رویکردهای تنش زای اسرائیل در منطقه خاورمیانه می باشد. کشوری که با نگرش به زیستار چندین دهه اش می توان دریافت که موجودیت و مشروعیت آن تنها در دامن تنش ها و بحران های منطقه ای بازتعریف می گردد.
صهیونیست ها و انتخاب هیگل
البته صهیونیست ها نیز پس از انتخاب مجدد اوباما بیکار ننشسته و با لابی قوی و کارآمد خود در ایالات متحده سعی نموده اند تا به کابینه ای مطلوب تر برای خویش در دولت اوباما دست یابند. در این بین یکی از کلیدی ترین پست های کابینه اوباما برای صهیونیست ها ، پست وزارت دفاع ایالات متحده می باشد. معرفی چاک هیگل (Chuck Hagel) از سوی اوباما برای این پست شاید تلخ ترین خبر بعد از خبر پیروزی مجدد اوباما در انتخابات برای صهیونیست ها بود. با تائید خبر انتخاب چاک هیگل از سوی پرزیدنت اوباما به عنوان نامزد پست وزارت دفاع ایالات متحده، موجی از تحلیل ها و مقالات در رسانه های اسرائیلی در خصوص این انتخاب منتشر گردید؛ تحلیل هایی که غالباً با بدبینی کامل به این انتخاب می نگریستند و همگی به نوعی این انتخاب را در تعارض با منافع ملی رژیم صهیونیستی عنوان می داشتند. جالب است که حتی نشریه هاارتص این انتخاب را عکس العمل طبیعی اوباما، در قبال رفتار تحقیر آمیز نتانیاهو در قبال انتخاب مجددش در انتخابات عنوان نمود. به هر شکل محمل بیشتر بدبینی های نشریات صهیونیستی به هیگل را می توان نظرات خبرساز مختلف این سناتور سابق آمریکایی در خصوص روند سیاست خارجی دولت ایالات متحده، بویژه در دوران سناتوریش دانست.
معرفی چاک هیگل
چاک هیگل (متولد 4 اکتبر سال 1946) سیاستمدار جمهوریخواه و سناتور سابق ایالت نبراسکا می باشد. وی تنها جمهوریخواهی است که در بیست و چهار سال گذشته توانسته تا کرسی سنا این ایالت غرب میانه را از آن خود نماید. هیگل در سال ۲۰۰۲ برای دومین بار توانست با ۸۳ درصد آرا بزرگترین پیروزی طول تاریخ ایالت نبراسکا را به دست آورد. هیگل در جنگ ویتنام حضور داشته و مجروح نیز گشته است. این سناتور سابق به پاس خدماتش در ارتش دو مرتبه موفق به کسب مدال پرل هارت (Purple Heart) (2) شده است. وی در مجموع مشاور 7 رئیس جمهور بوده است و با اینکه در نظامی گری یدی طولانی دارد امروز به یک فعال صلح تبدیل گشته است. این جمهوریخواه میانه رو سابقه ریاست شورای آتلانتیک و نایب رئیسی هیئت مشاوران اطلاعاتی رئیس جمهور را نیز در سابقه خود داراست. هیگل 66 سال، همچنین سابقه تدریس در دانشکده روابط بینالملل ادموند ای. والش دانشگاه جرجتون را نیز در کارنامه خویش دارد.
دیدگاههای سیاسی چاک هیگل
هرچند که در روزهای اخیر هیگل سعی نموده است تا با سخنانی کلی و شعارگونه، نظراتی متفاوت از نظرات گذشته خویش عنوان نماید (به علت جلب اعتماد لابی قوی صهیونیستی برای گرفتن رای اعتماد) لکن تنها با اندکی واکاوی در سخنان گذشته اش می توان به ریشه های واقعی اندیشه وی دست یافت. هیگل در آغاز جنگ عراق از موافقین این جنگ بشمار می رفت، لکن وی بعدها حمله به عراق را «جنگی برای نفت» و یکی از پنج اشتباه بزرگ در تاریخ ایالات متحده و بزرگترین اشتباه بعد از جنگ ویتنام خطاب نمود. در خصوص مساله ایران، چاک هیگل همواره به راه حل مذاکره برای برنامه هستهای ایران تمایل داشته است و بارها مخالفت خود را با تصویب برخی تحریمها علیه ایران به صورتهای مختلف بیان داشته و اقدام نظامی را پاسخی نامناسب و گزینهای «غیرمسولانه» برای حل مناقشه هستهای ایران دانسته است. وی گفتگوی رو در رو و بدون پیش شرط میان آمریکا و ایران را یک انتخاب راهبردی می داند و تلاش برای انزوای ایران را سیاستی مفید و کارآمد تلقی نمینماید و معتقد است که ایالات متحده بدون به رسمیت شناختن نقش کنونی و آینده ایران در منطقه در پیشبرد سیاستهایش با مشکلی جدی مواجه خواهد بود. وی تاکنون سه مرتبه در مجلس سنا به تحریم یکجانبه ایران رای منفی داده ، اما به تازگی در اظهار نظرهایش از اقدامات اوباما برای تشدید تحریم ها حمایت نموده است. اقدامی که برخی از تحلیلگران آنرا را در قالب فکری اجتناب هیگل از وقوع یک جنگ میان دو کشور تفسیر کرده اند.
در خصوص مساله اسرائیل، هیگل صراحتا مخالفت خود را در موارد مختلف با لابی اسرائیل نشان داده است. برای نمونه وی در مصاحبهای با آرون دیوید میلر عنوان داشته است که: «واقعیت سیاسی اینست که لابی یهودی افراد زیادی را در آمریکا با ترس و تهدید خاموش کرده است و در واشنگتن هر گونه اظهار نظری دربارهی اسرائیل گونهای توهین به مقدسات بشمار میآید.». چاک هیگل یکی از چهار سناتوری است که در اکتبر 2000 نامه حمایت از رژیم صهیونیستی را در طول انتفاضه دوم امضاء نکرد. وی همچنین یکی از دوازده سناتوری است که در سال 2006 از امضاء نامه ی درخواست از اتحادیه اروپا مبنی بر تروریست خواندن حزب الله امتناع ورزید و در سال 2009 نیز در حالی که دیگر در کسوت یک سناتور نمی درخشید، نامه ای را امضاء کرد که از اوباما می خواست تا با حماس وارد مذاکره شود.
مخالفت با شهرک سازی اسرائیل و نامه وی به اوباما برای گفتوگو با حماس و اظهاراتی از این دست که «من یک سناتور آمریکایی هستم، نه یک سناتور اسرائیلی» سبب شد تا چاک هیگل از سوی نومحافظه کاران و برخی لابیهای اسرائیل متهم به «ضد اسرائیلی» و حتی «ضد یهودی» بودن گردد. در مجموع نقطه نظرات وی منجر گردیده است تا مخالفانش، هستهی اصلی سیاست خارجی وی را، تحقیر اسرائیل و تمایل وافر وی به مذاکره با تروریستها بدانند. از این رو مخالفان از وی چهره ای ترسیم نموده اند که مخالف جنگ، منتقد لابی اسرائیل، طرفدار مصمم مذاکره با تروریسم و طرفدار کاهش بودجه نظامی می باشد. به عنوان مثال اخیراً لیندزی گراهام سناتور جمهوریخواه در گفتگو با شبکه سی ان ان عنوان داشت که: «اگر چاک هیگل وزیر دفاع شود وی ضد اسرائیلی ترین وزیر تاریخ آمریکا خواهد بود».
با این حال به گفته ال کونات، از کهنه سربازان مخالف جنگ، با این که « او (هیگل) منتقد جنگ عراق و جنگ افغانستان است اما هرگز شما نمیدانید که قرار است چه روی دهد.» واقعیت آنست که هیگل در چند روز گذشته سعی نموده است تا با سخنانی نوین از بار هجمه های تبلیغاتی علیه خویش که عموماً توسط جمهوریخواهان به وجود امده است به فراست بکاهد. به طور مثال وی روز دوشنبه، پس از آن که به علت دیدگاه هایش درباره خاورمیانه با انتقادات برخی از نمایندگان مجلس آمریکا روبرو گردید، متعهد شد تا در صورت قطعی گردیدن انتخابش از اسرائیل «حمایت کامل» بنماید. هیگل همچنین در این خصوص گفت: «نه هیچ مدرکی دال بر ضد اسرائیلی بودن من وجود دارد و نه هیچ رایی از سوی من که به اسرائیل ضرر رسانده باشد.»(3)
به هر حال جنبه های مختلف اندیشه ای هیگل قابل پنهان سازی نمی باشد. نظراتی که بارها در برخی گزارشات منتشر شده توسط کارشناسان اندیشکده واشنگتن و همچنین شورای آتلانتیک که به نوعی تحت پوشش و ریاست وی بوده اند تبلور یافته است. اما آنچه واضح است آنست که رویکردهای سیاسی چاک هیگل در سیاست خارجی آمریکا بسیار نامتعارف بوده و حضور این سناتور قدیمی در راس وزارتخانه عریض و طویلی همانند پنتاگون، می تواند تغییراتی محسوس و شگرف را در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا خلق نماید.
هیگل در نگاه رسانه های صهیونست
در حالی که محافل صهیونیستی و لابی کارآمد آمریکایی آنها توانستند به نوعی با انتخاب جان کری نامزد پست وزارت امورخارجه کنار آیند، با این حال به نظر می آید پذیرش چاک هیگل نامزد پست وزارت دفاع برای آنان کمی دشوار باشد. به نوشته مطبوعات اسرائیلی، چاک هیگل قبلا بارها در تعدادی از مواضع اش سخنانی علیه اسرائیل بیان کرده است. به نوشته آنها هیگل مخالفت خود را با سیاست اسرائیل در سرزمینهای اشغالی فلسطین و لبنان پنهان نکرده است. اما چیزی که بیش از هر چیز دیگری خشم اسرائیلی ها را برمی انگیزد این است که آنها او را از میانه روها در رابطه با ایران به شمار میآورند. از طرفی شبکه ۱۰ تلویزیون اسرائیل نیز انتخاب هیگل را بیش از هرچیز با حذف بخش هایی از بودجه وزارت دفاع آمریکا مرتبط دانست و با اشاره به روابط تیره میان هیگل و نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی عنوان داشت: «هیگل دشمن نتانیاهو است نه دشمن اسرائیل». در مجموع نشریات صهیونیستی اظهار عقیده کرده اند که این انتخاب جدید سرسختی اسرائیل در حمله به تاسیسات اتمی ایران را تعدیل خواهد نمود. آنها همچنین یاد آوری کرده اند که چاک هیگل اساساً با مداخله گری در سیاست خارجی مخالف است و همواره درباره توسل به زور در حل مسئله اتمی ایران نظر منفی داشته است. روزنامه معاریو در این خصوص عنوان داشت که هیگل همواره ترجیح داده است که با ایران گفتگوهای مستقیم انجام گیرد و از جنگ – به هر قیمتی- جلوگیری شود.
یدئوت اهارنوت نشریه دیگر اسرائیلی نوشته است که از این به بعد اصلاً آسان نخواهد بود که دولت اسرائیل بتواند براحتی چراغ سبز آمریکا را برای حمله به ایران در اختیار داشته باشد. این نشریه می نویسد بی دلیل نیست که سازمان های یهودی آمریکا و نیز مسئولان درجه اول سیاسی اسرائیل در هفته های اخیر کوشش های فراوانی را برای جلوگیری از انتخاب هیگل توسط اوباما سازمان دادند. زیرا طرفداران و مسئولان اسرائیلی توضیح داده اند که تمایل هیگل به مذاکره با حماس و حزب الله برای اسرائیل نا مناسب است. بویژه که او عقیده دارد که جنگ هیچ مسئله ای را با ایران حل نخواهد کرد.
پشت پرده انتخاب هیگل
با اینکه صهیونیست ها انتخاب چاک هیگل را نشانه ای از رویکرد چرخشی اوباما در سیاست خارجی ایالات متحده می دانند اما این تغییرات را نمی توان انتخابی از روی میل و رغبت از سوی اوباما دانست. به بیان دیگر می توان عنوان داشت که پرزیدنت اوباما تنها برای فرار از بحران های پیش روی ایالات متحده دست به این انتخاب زده است. اولین این بحران ها، بحران مالی آمریکاست. لذا به نظر می آید اوباما قصد دارد تا با یک راهبرد هوشمندانه، با کاهش بودجه هنگفت نظامی این کشور، بر این بحران عظیم فائق اید. از سویی آمریکا با ورود به منطقه خاورمیانه هزینههای سنگین مالی را متحمل شده است که تدوام وضعیت مذکور فاقد هر توجیه اقتصادی می باشد. بنابراین ضرورت بازنگری در بودجه نظامی از اولویت خاصی در دولت جدید برخوردار است و به نظر می آید که انتخاب هیگل به همین منظور صورت گرفته باشد زیرا سال گذشته این جمهوریخواه رئالیست در مصاحبه با "فایننشال تایمز" عنوان داشته بود که وزارت دفاع ایالات متحده بسیار عریض و طویل گشته است و نیاز به کوچکتر شدن دارد.
همچنین به نظر می آید که اوباما با انتخاب هیگل برای تصدی وزارت دفاع، قصد یک بازی زیرکانه را دارد تا از یک سو جمهوریخواهان کنگره را برای دادن رای مثبت به یکی از هم حزبی هایشان در تنگنا قرار داده و از سوی دیگر، ریاست پنتاگون را به یکی از چهره های متفاوت حزب رقیب که از همفکران و دوستان نزدیک خود نیز می باشد، بدهد.
از طرفی رویکرد چهار ساله سیاست خارجی دولت اوباما در قبال ایران نشان داد که این کشور جز با پایان دادن به جنگ سرد میان خود و ایران نمیتواند تضمینی برای منافع خود در افعانستان، عراق، سوریه و بحرین بدست آورد. از این رو دولت اوباما در پی استفاده از تمام ظرفیتهای دیپلماسی برای حل منازعه فرسایشی میان تهران و واشنگتن می باشد. همچنین غفلت از تنش میان ایران و آمریکا میتواند به یک جنگ تمام عیار بیانجامد، جنگی که علاوه بر آنکه چشم انداز تاریک و گنگ اش، بی شک آمریکا را با بحرانی بس بزرگ تر و شکننده تر از بحران مالی کنونی مواجه خواهد نمود.
همچنین صلح میان اعراب و اسرائیل در گرو مشارکت گروههایی همچون حماس می باشد؛ گروهی که بخش بزرگی از فلسطینیان آن را نمایندگان واقعی خود میدانند. بدون تردید هیچ نقشهای برای آینده کشور مستقل فلسطین بدون حضور حماس بویژه پس از نزدیک شدنش به گروه فتح، قابل ترسیم نمی باشد و لذا هیگل با نوع نگرشش به گروه حماس و مساله فلسطین می تواند در این خصوص موثر باشد. از سویی بهار عربی در منطقه خاورمیانه تعارضاتی بزرگ را نسبت به گذشته، در منافع فراملی ایالات متحده به وجود آورده است. به طور مثال سه کشور مصر، لیبی و تونس امروز روندهایی متفاوت نسبت به گذشته را در سیاست خارجی خویش در پیش گرفته اند و پس از تغییرات در حاکمیت داخلی، مواضع پر تنش تری با اسرائیل یافته اند. از اینرو پس از این تغییرات اوباما نمیتواند همچون گذشته تمامی منافع آمریکا را در پیوند با اسرائیل تعریف نماید بدین لحاظ دولت وی نیازمند آنست که زیستار رویاگرایانه و خود _مخرب اسرائیل در منافع ایالات متحده را بازتعریفی مجدد نماید.
بیم و امیدهای اوباما در تائید هیگل
اوباما در نشست اخیر خبری خویش در کاخ سفید، عنوان داشت که چاک هیگل «رهبری است که نظامیان آمریکا لیاقتش را دارند». همچنین باراک اوباما با فراجناحی خواندن هیگل عنوان داشت که وی به ضرورت حفظ نقش رهبری آمریکا اعتقاد دارد، اما او نیز همانند خودش اقدام نظامی را به عنوان گزینه آخر در نظر خواهد گرفت.(4) اوباما همچنین معتقد است که از لحاظ تائید هیگل به عنوان وزیر دفاع تضمینی بالا را داراست. زیرا وی در ماه گذشته انتخاب «سوزان رایس» را برای تصدی وزارت خارجه، به علت مخالفت جمهوریخواهان ملغی اعلام نمود. پرزیدنت اوباما امیدوارست به پاداش این همراهی با جمهوریخواهان رای مناسبی را برای تائید صلاحیت هیگل کسب نماید. انتخابی که هر چند به نام جمهوریخواهان است، لکن تنها در مقابل دموکرات ها و دولت اوباما را کامیاب خواهد نمود.
هرچند به نظر می آید لابی صهیونیستی در این روزها به شدت فعال گشته است تا از روند تائید این انتخاب جلوگیری نماید. لابی که حتی تائید این انتخاب را به مانند یک شکست غیر قابل جبران بیان می دارد. برای مثال «مات بروکاس» رئیس ائتلاف یهودی جمهوری خواه می گوید: «تعیین هیگل سیلی بر هر آمریکایی علاقمند به امنیت اسرائیل محسوب می شود». البته اظهارات به ظاهر تاکتیکی هیگل در دفاع از اسرائیل می تواند از میزان این هیجانات بر علیه وی تا حدودی بکاهد. با اینحال به نظر می آید جلسه بررسی صلاحیت وی به نبردی سخت میان جمهوری خواهان و دمکرات ها تبدیل گردد؛ تائید صلاحیتی که برخی بشدت وقوع اش تردید دارند.
*مهدی تاجیک؛ کارشناس ارشد مطالعات آمریکای شمالی
منابع و توضیحات:
(1). «نتانیاهو: ابراز نگرانی از پیروزی اوباما ممنوع»، پایگاه خبری تحلیلی انتخاب، 18 آبان 1391
(2). پرپل هارت (قلب ارغوانی): یکی از قدیمیترین مدال های سمبلیک ایالات متحده است که از سوی رئیس جمهور این کشور به مجروحین و کشته شدگان جنگ اعطاء می گردد. جان. اف کدی، جان کری، مک کین، پاول، هیگل از جمله سیاستمدرانی هستند که این مدال را دریافت نموده اند.
(3). "شاید هیگل بتواند به اوباما کمک کند"، خبرگزاری پرس تی وی، چهارشنبه 20 دی 1391
(4). "معرفی هیگل و برننان برای ریاست پنتاگون و سیا"، خبرگزاری بی بی سی، دوشنبه 18 دی 1391
|