انرژی هسته ای حق مسلم ماست!
میرزامحمد مهرابی
•
مدت هاست که شعار« انرژی هسته ای حق مسلم ماست » سرزبان عده ای افتاده و دراین مرزوبوم با هدفی خاص دنبال می شود. نا گفته پیداست که این پیام ویاخواسته، امری خارج از عرف، عقل، نطق، شعور و...نیست تا کسی بخواهد در آن شبهه کند. اما آنچه نگران کننده است، اینکه این مطلب اززبان چه کسانی بیان می شود و یا با چه اهدافی انجام می گیرد؟
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۷ دی ۱٣۹۱ -
۱۶ ژانويه ۲۰۱٣
مدت هاست که شعار« انرژی هسته ای حق مسلم ماست » سرزبان عده ای افتاده و دراین مرزوبوم با هدفی خاص دنبال می شود. نا گفته پیداست که این پیام ویاخواسته، امری خارج از عرف، عقل، نطق، شعور و...نیست تا کسی بخواهد در آن شبهه کند. اما آنچه نگران کننده است، اینکه این مطلب اززبان چه کسانی بیان می شود و یا با چه اهدافی انجام می گیرد؟
طنین اندازشدن اینگونه شعارها وپیگیری این اهداف درنظامی که شفافیت، انسان مداری، مشروعیت حکومت، صداقت وانجام وظیفه صاحب منصبان و مسولان نسبت به مردم، تلالو وچشم اندازحقوق بشر و در نتیجه اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی بهینه وبه نفع مردم رقم می خورد، هرگز موهن و نگران کننده نیست. هیچ فرد ویا قدرت وحکومتی حق ندارد که دیگران را از اندیشیدن و یا پیشرفت
تکنولوژِی وشکوفایی درعلوم و فنون که در راستای منافع بشری است منع نماید.
اما تلاطم وعدم شفافیت، خود شیفتگی و جاه طلبی قدرت مداران، سیاست بازی و سیاست باری اربابان قدرت و... باعث گردیده که مردم و یا هم نوعان گمان بد برند وآن را مصداق «کلمه حق ویراد به الباطل» بدانند.
بدون شک انرژی هسته ای یکی از دست آوردهای بشری است که می تواند در راستای منافع ورفاه انسان قرار گیرد ونقش مترقیانه ای در زندگی بشرایفا کند؛ می تواند درپیشرفت علم پزشکی، داروسازی، تولید نیروی برق و... کاربرد داشته باشد. نه تنها انرژی هسته ای بلکه هرگونه نیروی مثبتی اعم ازانرژی خورشیدی، انرژی باد، انرژی آب از همه بالاتر نیروی فکری و جسمی انسان نیز
از دیگر مواهب الهی وجهان هستی است که می تواند در رشد و سعادتمندی بشر تاثیر شایانی داشته باشد. از دیرباز انرژی باد و آب که شاید از زمان انسان های نئاندارتال تا به امروز مورد توجه بوده و درتوربین ها ی برق و آسیاب ها استفاده می شده است. پس هیچ انسان عاقل وصاحب اندیشه ای با رونق و پیشرفت مشکل ندارد. اما آنچه هست در عدم شفافیت و تناقض گویی هاست. البته که این سخن مربوط به متخصصان و دانایان این فن وعلوم است، اما قضیه بگونه ای شده که غیرمتخصصان نیزاین تناقض ها و زیاده طلبی ها که مربوط به سیاست و قدرت است را به خوبی می فهمند.
ازاین روی می توان مبحث را از چند رویکرد مورد ارزیابی قرار داد.
توجیه اقتصادی:
نه تنها انرژی هسته ای که می تواند محل مناقشه و جدال واقع شود، بلکه راه رفتن و آب خوردن نیز باید توجیه اقتصادی داشته باشد. حداقل های اقتصادی و معیشتی درهرزمینه ای از مقبول ترین و معقول ترین سازه های بنیادین زندگی بشری است، که عدم رعایت آن ممکن است حیات بشری را با خطر و چالش جدی روبرو سازد.
آنگونه که متخصصان این امر می گویند و ما شنیده ایم انرژی هسته ای هیچگونه توجیه اقتصادی ندارد، چرا که در مملکت ما سنگ اورانیوم و دیگر امکانات غنی سازی به اندازه کافی وجود ندارد و تکنولوژی آن نیز با چالش غیرقابل انکار روبروست. بهترین گواه برعدم توجیه اقتصادی این انرژی، داشت و برداشت کشورهایی است که این تکنولوژی را ازسال های پیش داشته اند و برد و توجیه
اقتصادی آن را نیز برآورد کرده اند، ولی این روزها برای ادامه دچار تردید شده اند. مسائل چرنوبیل وسونامی ژاپن و...کم خسارت به جای نگذاشت! سیاست مداران دلسوز به خوبی فهمیده اند که «آزموده را آزمون خطاست». از طرفی انرژی های دیگرکه به عنوان «انرژی پاک» از آن یاد می کنند پیش روی ماست، انرژی خورشیدی کم سرمایه ای نیست که از ۲۴ ساعت حدود ۱۲ الی ۱۴ ساعت روی سرزمین ایران می تابد و خودآرایی می کند. ما چه اندازه ازآن بهره مندشده ایم؟ انرژی باد کم نیرویی نیست وما چه مقداراز آن بهره گرفته ایم؟ این مقدار پول که ما ازثروت های این ملت مادرمرده برای انرژی هسته ای هزینه کرده ایم چه سودی برایمان حاصل گردیده است؟ و...
تاکنون میلیارها پول هزینه پایگاه اتمی بوشهر شده وهنوزکه هنوزاست برادران عزیزو نورچشمی های روس ما یک مگابایت برق تحویل ما نداده اند؟ براستی این همه طبل و دهل و طامات بافتن برای چیست؟ و... بله اگر برای ما آب نداشته برای چکمه و پوتین با شرافت و دردانه ما نان داشته است! بنازم این مامور مرموز «ک.گ.ب» را که حاضر است خون ملت ما را بمکد و دررگ روسیان با مروت تزریق نماید؟! اما متولیان سوپرمسلمان و تافته های جدا بافته ما چطور؟!
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت،/ میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت
۲) توجیه سیاسی:
منافع ملت ها از اهم اموری است که کارگزاران آن ملت موظف به رعایت آنند. توجیه سیاسی هر امری در منافع مردم تبلور و تجلی پیدا می کند. و نه منافع قدرتمداران بی درد که تنها منافع خود را می بینند! توجیه سیاسی در دوعرصه داخلی و خارجی متجلی می شود. توجیه سیاسی انرژی هسته ای در مملکت ما تنها درعرصه خارجی ظهور و بروز دارد؟! چراکه مردم ما ولی نعمت دارند و خود
کاره ای نیستند تا بتوانند در تصمیم گیری ها موثرباشند؟ واین در مملکت ما سالبه به انتفاع موضوع است! پس توجیه سیاسی در عرصه خارجی باقی می ماند.
سردمداران می بایستی تمامی زوایای یک قضیه و بویژه یک امر مهمی که با منافع و سیاست دنیا گره خورده را بسنجند و تصمیم گیری نمایند. باید متوجه باشند که ملاک اصلی و بدون چون و چرا، منافع پیوسته وحفظ هویت و آبروی مردم است. پس این سنجش باید در راستای تعامل و تعاطی با سیاست دنیا باشد تا منافع و آسایش ملتی تامین گردد. تکامل و پیشرفت در دنیای امروز تک محصولی
نیست تا مملکتی به تنهایی بتواند کاربرد قابل قبول داشته باشد. دنیای امروز پیوسته و نا گسسته است.- دهکده جهانی- لذا کسی که خلاف آن عمل کند یا نادان است و یا غم ملت را ندارد. زمانیکه احمدی نژاد می گوید: اسرائیل باید از صحنه روزگار حذف شود، و یا آقای خامنه ای می گوید: غده ی سرطانی، و ما در جنگ ۲۲ روزه و یا جنگ ٣٣ روزه دخالت داشتیم؟! و... براستی آیا این شعارها با عمل تطابق دارد؟ آیا با این صحبت ها می شود منافع ملتی را هم اززاویه ی سیاسی وهم ازجهت اقتصادی وغیره تامین کرد؟ مگرنه این است که این حرف ها تمامی اعراب را علیه ما بسیج کرده و هر روزما را با درد سری مضاعف روبرو می سازند؟ مگر همین امر باعث نشده که آمریکا میلیاردها دلاراسلحه به همسایگان ما بفروشد؟ آیا مرگ برآمریکا در شعار و تامین منافع همین آمریکا درعمل یک نوع خیانت به این ملت مظلوم نیست؟ آیا این شعارهای بی حاصل باعث نمی شود که ما مورد تحریم واقع شویم ونفت که سرمایه آیندگان است مجانی برای چین- این برادرخوانده دیگرمان - بفرستیم؟
براستی چقدرباج به چین و روس دادیم تا ورق پاره های سازمان ملل را امضا نکنند ولی دو قبضه امضاء کردند؟ آیا ریال ما که روزی از پرارزش ترین پول های دنیا محسوب می شد به ورق پاره ی هرز مبدل نگردیده است؟ آیا ما بزرگترین وارد کننده اجناس بنجل چینی نیستیم؟ آیا چقدر اختراع و پیشرفت داشته ایم؟ آیا از نظرفساد و اختلاس و اعتیاد و... به بالاترین سطح نرسیده ایم؟ آیاعده ای
قمه بدست بی وجاهت و بی هویت را برای فشردن و طناب انداختن برگلوی مردم تشویق نکرده ایم؟ آیا پشتیبانی از حافظ اسد بعثی کودتاگر و ولدچموش او بشارآدم خور که تاکنون هزاران هزار از ملت خود را کشته است بالاترین رزالت اخلاقی نیست؟ و و و
آری برادرهمه این بدبختی ها ازبی کفایتی هاست؟! و...
ندهد هوشمند روشن رای/ به فرومایه کارهای خطیر
توجیه اجتماعی امنیتی
توجیه امنیتی اجتماعی هرکسب و پیشه و یا صنعت و فنی باید ازچنان فضای امنیتی و کمربند ایمنی برخوردار باشد، که آن ملت کاملا در رفاه و آسایش باشند. صنعت وکار، فن و هنر و...باید برای مردم و در خدمت مردم باشد. هر آنچه موجب آزار و رنجش مردم است بخودی خود مردود و عامل آن خاطی و خیانت کاراست. زمانیکه کلیه تحلیل ها برآن است که اگر خدای ناکرده نقصانی وارد شود و یک ندانم کاری انجام بگیرد، ممکن جان هزاران هزارانسان بی گناه را به خطراندازد، پس چرا اینقدر اصرار ورزیدن؟ بله این امردوراز ذهن نیست، چراکه این صنعت بومی و یا تجربه شده ای در مملکت ما نیست، تا انسان فکرش آزاد باشد، بعلاوه که این فن آوری در کشورهای پیشرفته و صاحب این فن فجایعی جبران ناپذیر بجای گذاشته که ریسک و باخت درآن بسیارزیاد است و... طبیعی است که این توجیه امنیتی ندارد؟
به کجای این شب تیره بیاویزم
قبای زنده خویش
قم- میرزامحمد مهرابی
|