سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

انتخابات های غریب اسرائیل


یوری اونری - مترجم: هاتف رحمانی


• در چند صد سال آینده، استادی در تحقیق موضوعی به ویژه مبهم از دانشجوهایش خواهد خواست تا انتخابات سال ۲۰۱۳ اسرائیل را مورد تحقیق قرار دهند. دانشجوها با یک گزارش هم رای باز خواهند گشت: نتایج تحقیق های ما باور کردنی نیستند. آن ها گزارش تاکید می کنند که حزب ها و رای دهندگان اسرائیلی در مواجهه با حداقل سه خطر جدی آن خطرها را انکار می کنند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۹ دی ۱٣۹۱ -  ۱٨ ژانويه ۲۰۱٣



در چند صد سال آینده، استادی در تحقیق موضوعی به ویژه مبهم از دانشجوهایش خواهد خواست تا انتخابات سال ۲۰۱٣ اسرائیل را مورد تحقیق قرار دهند.
دانشجوها با یک گزارش هم رای باز خواهند گشت: نتایج تحقیق های ما باور کردنی نیستند.
آن ها گزارش تاکید می کنند که حزب ها و رای دهندگان اسرائیلی در مواجهه با حداقل سه خطر جدی آن خطرها را انکار می کنند. چنان که به توطئه ای به پیوندند، در بین خود به طور ضمنی موافقت می کنند که در باره آن صحبتی نکنند. در عوض، در باره همه موضوع های ناچیزوبی ربط پرخاش و ستیزه می کنند.
یک واقعیت قابل توجه آن بود که انتخابات ها به دلیل ناتوانی نخست وزیر در کسب رای موافق برای بودجه سالانه از کنست (پارلمان) زود رس – آن ها تا نوامبر ۲۰۱٣ به موقع نبودند- بودند .
بودجه پیشنهادی با این واقعیت شکل گرفته بود که دولت کسر بودجه عظیمی ، که اقدام های ریاضتی اجتناب ناپذیری را تحمیل می کرد به بار آورده بود . مالیات ها به صورت وحشتناکی باید افزایش می یافت و خدمت های اجتماعی حتی بیش از دوران ۴ساله مباشرت بنیامین ناتانیاهو کاهش می یافت .
( این امر ، اتفاقا ناتانیاهو را از سخنرانی انتخاباتی در باره عالی بودن وضعیت اقتصاد اسرائیل ، وضعیتی بسیار برتر از اقتصاد کشورهای عمده غربی ، باز نداشت .)
برای مقایسه : انتخابات اخیر در امریکا نیز در سایه یک بحران مالی طاقت فرسا بر گزار شد. دو درک اولیه در باره راه حل از سوی دو طرف مخالف عرضه شده بود ، بحث اصلی در باره کسر بودجه ، مالیات ها و خدمت های اجتماعی بود. این امر حتی پس از انتخابات ادامه یافت ودرست به موقع برای دفع ورشکستگی ملی به نوعی ازمصالحه دست یافتند.
کلا شکی وجود ندارد که چنین چیزی در اسرائیل وجود ندارد.
به راستی ، حزب کارگر انتظار داشت حداقل ۱۵درصد از آرا را درو کند ، آن حزب در واقع با یک برنامه اقتصادی پرآب وتاب سرهم بندی شده از سوی مجموعه ای از استادان دانشگاه برای سال آینده ظاهر شد . هر چند این برنامه به مشکل تعیین کننده رو در روی دولت در روز بعد از انتخابات که سوراخ ده ها میلیارد شکلی ( واحد پول اسرائیل) در بودجه ۲۰۱٣ را چگونه متوقف کنیم اصلا ربطی نداشت .
لیکود کلمه ای در باره بودجه ای که قصد داشت به کنست ارائه کند نگفت . نه حزب کارگر از آن سخنی گفت ،نه ده ها حزب های همانند دیگری که با هم رقابت می کنند.
وقتی که ما کاغذ رای خود را در جعیه رای گیری می اندازیم ، به چه چیزی رای می دهیم؟ قطعا به مالیات های بیشتر. اما مالیات بر چه کسانی؟ آیا ثروتمندها بیشتر خواهند پرداخت یا "طبقه متوسط" دروغین ؟ چه کمک هایی به از کار افتاده ، بیمار، پیر،بیکار قطع خواهد شد ؟ در باره بودجه عطیم نظامی چه؟ آیا اسرائیل تصمیم دارد رتبه اعتبار بین المللی مطلوب خود را از دست بدهد؟ آیا ما داریم به داخل رکودی سخت می لغزیم؟
کاملا آشکار است که چرا هیچ حزبی مایل نیست وارد جزئیات شود- هر پیشنهاد جدی ممکن است سبب از دست دادن رای شود. اما ما ، -مردم - چرا به آن ها اجازه می دهیم از آن شانه خالی کنند ؟ چرا پاسخ نمی خواهیم ؟ چرا کلیات احمقانه را ، که هیچ کس جدی نمی گیرد می پذیریم؟
معمای شماره یک
* * *
تنها دموکراسی خاورمیانه از داخل ، همراه جبهه ای گسترده تهدید می شود . فوری ترین خطر در برابر دادگاه عالی ، قوی ترین سنگر باقی مانده از آنچه پیش از این دموکراسی سالمی بود ، قرار دارد . دادگاه - چه بسا با خجالت- تلاش می کند در برابر اقدام های بسیار فاحش ولایحه های اکثریت دست راستی کنست مقاومت نماید. عرض حال های ارائه شده به دادگاه برای لغو قانون های ضد دموکراتیک مشهور( از جمله درخواست خود من برای لغو قانونی که برای هر کسی که از تحریم محصول های شهرک ها دفاع می کند جریمه سنگینی مقرر می دارد ) سال ها به تاخیر می افتند. مورد خود من – اونری در مقابل دولت اسرائیل – بارها وبارها به تاخیر افتاده است .
اما حتی این عملکرد خجالتی – برخی ممکن است بگویند ترسووار- دادگاه عالی خشم راست گرا ها را برمی انگیزد. نفتالی بننت ، رهبر حزب تندترین رشد کننده در این انتخابات ( از ۶درصد به ۱۲ درصد در عرض چند هفته ) چرخاندن دادگاه را به سمت مطلوب خود وعده می دهد.
قاضی های اسرائیلی از سوی کمیته ای منصوب می شوند که در آن قاضی های حاضر در کمیته نقش عمده ای ایفا می کنند. بننت ومتحدان او در لیکود می خواهند قاعده را تغییر دهند ، آن چنان که سیاست مدار های راست گرا قاضی هارا انتخاب خواهند کرد. هدف اظهار شده او عبارت است از : پایان دادن به "فعالیت قضایی" ، عزل دادگاه عالی از قدرت لغو قانون های ضد دموکراتیک و جلوگیری از تصمیم های دولت ، مانند تصمیم در باره ساختن شهرک ها برای خصوصی کردن سرزمین فلسطینی ها .
رسانه های اسرائیلی از پیش تا حد زیادی بی طرف شده اند ، روندی خزنده که به آن چه آلمان ها عادت داشتند آن را گلیچش هالتونگ بخوانند بی شباهت نیست . هر سه کانال تلویزیونی کم وبیش ورشکسته و به اعانه دولتی وابسته هستند. سردبیر های آن ها عملا منصوب دولتند. روزنامه ها ی چاپی هم ، به غیر از روزنامه "خبر" ، بزرگترین روزنامه که به شلدون ادلسون تعلق دارد و به عنوان صفحه تبلیغات بنیامین ناتانیاهو به صورت رایگان توزیع می شود ، در لبه پرتگاه ورشستگی پیچ وتاب می خورند. بننت اظهار مسخره ای را تکرار می کند که تقریبا تمام روزنامه نگار ها دست چپی ( به معنی خائن ) هستند . او قول می دهد به این وضعیت غیر قابل تحمل پایان دهد .
گفته های بننت تنها اندکی از گفته های افرادی از لیکود وحزب های مذهبی افراطی تر است .
در گردهمایی سالانه ماموران دیپلماتیک اسرائیل در سراسر جهان ، دیپلمات بسیار ارشدی پرسید چرا دولت ساختن شهرک های جدید عظیم دراورشلیم شرقی را اعلام کرده است ، تصمیمی که در سراسر جهان بازتاب یافت . پرسش با تحسین بلند دیپلمات ها مواجه شد . سخن گوی ناتانیاهو ، که تا همین اواخرافسر ارتش ارتدکس کیپا ( کلاه مخصوص یهودی ها) پوش بسیار ارشدی بود ، گستاخانه به دیپلمات ها گفت اگر با سیاست دولت مشکلی دارند استعفا دهند.
چند هفته پیش ، ژنرال فرمانده در ساحل غربی اشغال شده تصمیم گرفت تا موقعیت کالجی را در شهرک آریل به رده دانشگاه ارتقا دهد . آن دانشگاه ممکن است تنها دانشگاهی در جهان باشد که امتیاز آن از سوی یک ژنرال ارتش صادر شد .
این امر ، البته ، کوچکترین نشانه از دموکراسی یا حقوق بشر در سرزمین های اشغالی نیست . لیکود تمام ان جی او ها را که سعی می کنند بر آن چه در آن جا رخ می دهد نظارت کنند به قطع کمک های مالی بین المللی تهدید می کند.
آیا این روند دموکراسی زدایی بحثی آتشینی را در این انتخابات بر نمی انگیزد؟ در کل نه ، جز اعتراض های ضعیف اندک .موضوع یک موضوع رای آور نیست .
آن معمای شماره ۲ است
* * *

اما گیج کننده ترین معما به خطرناک ترین تهدید ربط دارد : مسئله صلح وجنگ . این مسئله به کلی از کارزار انتخابات ناپدید شد . تزیپی لیونی گفتگو با فلسطینی ها را به عنوان نوعی تدبیر انتخاباتی – بدون احساسات ، و تا حدممکن با خودداری از ادای کلمه "صلح" - پذیرفت . تمام حزب های دیگر ، به استثنای مرتز کوچک ( حزب لیبرال) و هداش (جبهه میهنی به رهبری حزب کمونیست اسرائیل – مترجم) اصلا اشاره ای به آن نکردند.
در چهار سال آینده ، ضمیمه سازی رسمی ساحل غربی به اسرائیل ممکن است به واقعیت به پیوندد. فلسطینی ها ممکن است به منطقه تحت محاصره کوچکی محدود گردند ، ساحل غربی ممکن است با شهرک های بیشتری انباشته شود ، انتفاضه ای خشن ممکن است آغاز شود ، اسرائیل ممکن است در جهان منزوی شود، حتی حمایت حیاتی امریکا ممکن است تضعیف گردد.
اگر دولت به مسیر جاری خود ادامه دهد ، منجر به مصیبت قطعی خواهد شد – تمام کشور بین دریای مدیترانه ورودخانه اردن به یک واحد تحت حاکمیت اسرائیل تبدیل خواهد شد . این اسرائیل بزرگتر یک اکثریت عرب و اقلیت آب رفته ای از یهودی ها را در بر خواهد داشت ، که به ناچار آن را به دولت آپارتاید ، پریشان از جنگ داخلی و گریزان از جهان تغییر خواهد داد.
اگر فشار از بیرون وداخل سرانجام دولت را به پذیرش حقوق مدنی برای اکثریت عرب وادار نماید ، کشور به کشوری عربی تبدیل خواهد شد . ۱٣۴ سال تلاش صهیونیزم به هیچ ، به تکراری از پادشاهی صلیبی تبدیل خواهد شد .
این بسیار آشکار ، بسیار ناگزیر است ، که کسی که به اراده آهنینی نیاز دارد در باره آن فکر نمی کند. به نظر می رسد که تمام حزب های عمده در این انتخابات این اراده را دارند . آن ها اعتقاد دارند سخن گفتن از صلح سم است . پس دادن ساحل غربی و اورشلیم شرقی برای صلح؟ خداوند حتی فکر در باره آن را ممنوع کرده است .
واقعیت مرموز آن است که هفته جاری دو قطب مورد احترام – مستقل از یکدیگر- به همان نتیجه رسیدند: اکثریت بزرگی از رای دهنده های اسرائیلی طرف دار "راه حل دوکشور" ایجاد کشور فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷وبخش بندی اورشلیم هستند. این اکثریت ، اکثریتی از رای دهنده های لیکود ، وحتی نزدیک به نیمی از پیروهای بننت را شامل می شود .
چگونه ممکن است؟ توضیح آن در پرسش بعدی نهفته است : چه تعدادی از رای دهنده ها اعتقاد دارند که این راه حل امکان پذیر است ؟ پاسخ آن است که تقریبا هیچ کس . در طی ده ها سال ، اسرائیلی ها با اعتقاد به آن که " عرب ها " صلح نمی خواهند ، اگر آن ها می گویند صلح می خواهند دروغ می گویند مغزشویی شده بودند.
صلح غیر ممکن است ، چرا در باره آن فکر کنیم؟ چرا حتی در انتخابات به آن اشاره کنیم؟ چرا به ۴۴سال پیش ، روزگار گلدا مایر بر نگردیم و وانمود کنیم که فلسطینی ها وجود ندارند؟ ( چیزی به نام ملت فلسطین وجود ندارد ... این طور نیست که ملت فلسطینی وجود داشت و ما آمدیم وآن ها را بیرون ریختیم وکشورشان را نابود کردیم " گلدا مایر ۱٣ ژوئن ۱۹۶۹)
پس این راز شماره ٣ است.
* * *

دانشجوهای چند سال آینده ممکن است نتیجه گیری کنند که :" انتخابات اسرائیلی ها ، به ویژه با توجه به آنچه در سال های بعد رخ داد واقعا معمایی بود. ما هیچ توضیح معقولی پیدا نکردیم ."


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست