سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دشواری های صلح در کردستان ترکیه


طاهر خدیو


• اوجالان در گفتگوهای اخیر نه بر یک چارچوب جغرافیایی بلکه بر توسعه مفهوم شهروندی و قومیت زدایی از آن تمرکز کرده است. توسعه ی مفهوم شهروندی و زدودن آن از هرگونه دلالت جنسیتی و قومیتی خصلت جنبش های اجتماعی در کشورهای غربی است. اما سازگار کردن آن با جنبش کرد، سیار دشوار به نظر می رسد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۹ دی ۱٣۹۱ -  ۱٨ ژانويه ۲۰۱٣


شاید کسی تصور نمی کرد که اوجالان پس از تحمل ۱۴ سال حبس انفرادی در میان روشنفکران و اقشار فرهیخته ی ترک نیز هوادارانی دست و پا کند، در میان ترک ها روزبروز بر شمار افرادی افزوده می شود که بر حجاب ایدئولوژیک فائق آمده و مسئله ی کرد را در سیمایی نسبتا واقعی رویت می کنند، نزد کمالیست ها مسئله ی کرد چیزی فراتر از معضل تروریسم و یا در بهترین حالت مسئله ی شرق بشمار نمی رفت. اکنون اما از دیدگاه بسیاری از روشنفکران ترک اوجالان تنها کسی است که می تواند در کسوت ماندلا آنها را از چنگ این زخم قدیمی برهاند. گهگاهی لحن ستایش گونه ی شماری از معروف ترین روزنامه نگاران و روشنفکران ترک نظیر احمد آلتان و محمد علی بیراند در توصیف اوجالان پهلو به پهلوی رسانه های وابسته به پ.ک.ک می-زند. نظرسنجی های اخیر تغییرات مشابهی را در میان شهروندان ترک نیز رصد کرده اند و طبقه ی متوسط ترک و کارآفرینان آناتولی به حامیان حل مساله ی کرد تبدیل شده اند. بطوریکه در روزهای اخیر «خوشبینی» به واژه ای پربسامد در مطبوعات ترکیه تبدیل شده است، «خوشبینی برای حل مساله ی کرد در ترکیه».
با این حال این خوشبینی قدری آمیخته با ساده انگاری است و در معرض مخاطرات جدی ای قرار دارد. از لحاظی تدابیر اخیر سیاستمداران و روشنفکران ترک بمنظور حل سیاسی مساله ی کرد قدری دیرهنگام است، ۱۴ سال انزوا و حبس انفرادی از نقش و جایگاه اوجالان در تشکیلات پ.ک.ک کاسته و قدرت وی بواسطه ی ظهور رهبرانی جدید همچون مراد کارایلان و باهوز اردال مشروط شده است. از دیدگاه کارشناسان ترک در سال های اخیر این افراد علی رغم تایید ظاهری تدابیر اوجالان در به بن بست کشاندن آنها جسارت یافته اند. در سال ۲۰۰۰ کسی در داخل تشکیلات پ.ک.ک از جسارت لازم برای مخالفت با طرح اوجالان جهت دمکراتیزه کردن ترکیه تحت عنوان «جمهوری دمکراتیک» برخوردار نبود، اما در آن هنگام مقامات ترک سرمست از کامیابی در بازداشت او انگیزه ای برای مصالحه نداشتند. گرچه ترکیه در قبال همکاری غرب برای ربودن اوجالان متعهد به حل مساله ی کرد شده بود. در روزهای اخیر ترور سه تن از رهبران سیاسی پ.ک.ک نشان داد که امکان دستیابی به راه حل صلح آمیز در ترکیه با موانعی بسیار جدی روبرو است. از همین روست که اردوغان با درس گرفتن از شکست های قبلی گفتگوهای اخیر با اوجالان را بخشی از یک فرایند طولانی مدت و گام به گام و می-داند. برای تبیین دشواری های یک راه حل صلح آمیز البته می-توان دلایل گوناگونی اقامه کرد که در اینجا کوشش می شود شاخص-ترین آن ها برشمرده شود.
۱- هم دولت ترکیه و هم پ.ک.ک از جناح های مختلفی تشکیل شده اند و بنابراین امکان حصول یک توافق که رضایت تمام جناح های دوطرف را تامین کند تقریبا غیرممکن است. در ترکیه علاوه بر حزب عدالت و توسعه حتی اکنون نیز برخی نهادهای فراقانونی – دولت سایه- وجود دارند که ازقضا با هرگونه گشایشی جهت حل مساله ی کرد خصومت می ورزند. از منظر دولت سایه جنبش کرد در ترکیه توامان ماهیت نظام سیاسی و یکپارچگی این کشور را تهدید می کند. برای نمونه می توان از ارگنکون و گلادیو نام برد که در دوران جنگ سرد به مثابه ی تدابیری برای خنثی سازی تهدیدات ناشی از کمونیسم در درون نظام سیاسی ترکیه تعبیه شده بودند، نهادهای مشابهی در تمام کشورهای همسو باغرب که با تهدیدات کمونیسم دست و پنجه نرم می کردند، به چشم می-خورد. در ترکیه اما دولت سایه در مقام حافظ میراث کمالیسم پس از جنگ سرد نیز به حیات خود ادامه داد و از دیدگاه بسیاری از ناظران دولت سایه فقط در دهه ی ۹۰ ترور یک رئیس جمهور(تورگوت اوزال)، یک کودتای پست مدرن(برکناری بی سر و صدای دولت اربکان) و ترور هزاران روزنامه نگار و فعال سیاسی کرد را در کارنامه ی خود ثبت کرده است. پیکار چند ساله ی حزب عدالت و توسعه بر ای ریشه کن ساختن دولت سایه هنوز تا پیروزی نهایی فاصله ی زیادی دارد.
افزون بر این خود حزب عدالت و توسعه در هیات جبهه ای متشکل از محافظه کاران ترکیه فاقد یکدستی لازم است. این حزب طیف گوناگونی از محافظه کاران ترکیه یا به تعبیری هواداران بازاندیشیِ مقوله ی سکولاریسم و نیز هویت نظام سیاسی ترکیه را در درون خود جای داده است. در ماه های اخیر اختلافات میان عبدالله گل و اردوغان بر سر نحوه ی مواجهه با اعتصاب فراگیر زندانیان کرد و نیز بحث سلب مصونیت از برخی نمایندگان کرد نشان داد که این حزب هنوز برای دست-یابی به سیاستی واحد در قبال مساله ی کرد راه درازی در پیش دارد. از لحاظ پایگاه قومی نیز میان محافظه کاران کرد و محافظه کاران ترک در درون حزب حاکم یک اختلاف فاز اساسی وجود دارد، بطوریکه هر گام اردوغان در این زمینه می تواند بر پایگاه اجتماعیش در میان کردها و ترک های این کشور تاثیر بگذارد. در سال های اخیر اردوغان به سبب فقدان عزم لازم برای حل مساله ی کرد بخشی از محبوبیت خود در کردستان ترکیه را به سود حزب صلح و دمکراسی از دست داده است. در مقابل حتی اکنون نیز اردوغان و همکارانش در حزب عدالت و توسعه گام های شتابزده به منظور حل مساله ی کرد را از جهت خشم احتمالی ترک های هوادار حزب به مصلحت نمی دانند.
به همین سیاق در درون تشکیلات وسیع حزب کارگران کردستان و نهادهای همسو با آن نیز گرایشات مختلفی به چشم می خورد. از دیدگاه برخی تحلیل گران و نیز رهبران سابق این حزب نظیر عثمان اوجالان می توان سه جناحِ عمده برای این حزب تصور نمود: چپ گرایانِ مستظهر به حمایت کادرهایی قدیمی همچون جمیل بایک و دوران کالکان که حتی اگر در میان بازوی نظامی و نیز هواداران واجد محبوبیت چندانی نباشند از نفوذ تشکیلاتی قابل توجهی برخوردارند، در مقابل ملی گرایان در بازوی نظامی و تشکیلات شهری از جایگاه خاصی برخوردارند، بیشتر کردهای ایران و سوریه به جناح اخیر تعلق دارند. طی بیست سال گذشته و در پیِ خیز پ.ک.ک برای ایفای یک نقش منطقه ای هزاران نفر از کردهای ایران، عراق و بویژه سوریه به صفوف پ.ک.ک پیوستند، برخی از آنان نظیر باهوز اردال و نورالدین صوفی اکنون از جمله ی رهبران پ.ک.ک بشمار می روند. سرانجام میانه روها که خواهان اولویت بخشیدن به ابتکارات صلح آمیز به منظور حل مساله ی کرد هستند. پس از اشغال عراق چپ گرایان و ملی گرایان به منظور مهار میانه روهای هوادار خلع سلاح از جمله عثمان اوجالان و یلماز با همدیگر متحد شده بودند. در سال های اخیر مطبوعات ترک مسئولیت بیشتر حملات مرگبار پ.ک.ک را متوجه باهوز اردال و همکارانش ساخته اند، از جمله عملیات سلیمانان که به مذاکرات صلح اسلو آسیب رساند. بنابراین امکان حصول یک اجماع بر سر اولویت بخشیدن به راه حل سیاسی در درون تشکیلات پ.ک.ک دشوار به نظر می رسد.
۲- نیاز به چرخش گفتمانی و بازاندیشی در مبانی فکری دشواریِ دیگری است که هر دو طرف ماجرا را درگیر خود ساخته است. در ترکیه چند دهه ترویج ایدئولوژی کمالیسم، رد هر جلوه ای از هویت خواهی کردها به مانعی برای گفتگوهای آشکار و رسمی تبدیل شده است، نباید از یاد برد که مذاکرات اسلو تنها پس از درز در یک خبرگزاری کردزبان با شکست روبرو شد. حتی اکنون نیز اردوغان هدف گفتگوهای اخیر را صرفا مهار «تروریسم» و خلع سلاح پ.ک.ک می خواند.
بدون تردید دراین زمینه پ.ک.ک با مشکلات پیچیده تری روبروست. موضع اوجالان در مذاکرات اخیر حاکی از چرخشی اساسی در بدیهیات جنبش کرد و به طریق اولی حزب کارگران کردستان است. طیِ ۶۰ سال گذشته خواست اصلی جنبش کرد در تمام کشورهای خاورمیانه دستیابی به یک چارچوب سرزمینی و اعمال گونه ای حاکمیت مشروط در آن بوده است، خواستی که عمدتا در قالب الگوی خودمختاری یا فدرالیسم مفهوم-پردازی می شد. پ.ک.ک پس از سه دهه جنگ در چنین راستایی سرانجام به یمن تحولات سوریه جغرافیایی برای حکمرانی در کردستان سوریه دست و پا کرد و از آن بیش به مدد این پیروزی آنقدر جسارت یافت که کنترل یک باریکه ی مرزی در داخل مرزهای ترکیه را بدست گیرد. درست در چنین وضعیتی اوجالان در گفتگوهای اخیر نه بر یک چارچوب جغرافیایی بلکه بر توسعه مفهوم شهروندی و قومیت زدایی از آن تمرکز کرده است. توسعه ی مفهوم شهروندی و زدودن آن از هرگون دلالت جنسیتی و قومیتی خصلت جنبش های اجتماعی در کشورهای غربی است. اما سازگار کردن آن با جنبشی که برای خواست-های اغوا کننده اش مجبور به در پیش گرفتن راهی پرهزینه شده است، بسیار دشوار به نظر می رسد. درست یک ماه قبل زبیر آیدار یکی از رهبران کنگره ی خلق – بازوی سیاسی پ.ک.ک- با حضور در یک سمینار پارلمان اروپا در رابطه با حل مساله ی کرد، تامین یک جغرافیای سرزمینی و شناسایی بازوی نظامی پ.ک.ک بعنوان حافظ امنیت آن را راهکار حل مساله ی کرد خوانده بود.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست