یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

شورای امنیت ،‌قطعنامه های یکسویه و پرونده های آتی


علی اکرمی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۵ مرداد ۱٣٨۵ -  ۱۶ اوت ۲۰۰۶


شورای امنیت سازمان ملل متحد در روزهای گذشته قطعنامه ای را برای پایان دادن به نزاع یکماه میان اسرائیل و لبنان منتشر ساخت.
هر چند در روزهای پس از قبول این قطعنامه موج تبریک و شادباش مقامات ایرانی در مورد پیروزی حزب الله در جریان پذیرش این قطعنامه از رسانه های گروهی همگی حاکی از پیروزی بی تردید نیروهای حزب الله بر اسرائیل بود اما گمان می شود با بررسی نظرات همین افراد در روزهای پیش از قبول آتش بس توسط حزب الله بتوان تحلیلی از محتوای قطعنامه داشت.
روز یکشنبه حسین شریعتمداری در کیهان نوشت: "شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه آنچه را اسرائیل در صحنه نبرد یک ماهه با حزب الله لبنان قادر به کسب آن نبوده است، از طریق مفاد این قطعنامه به رژیم صهیونیستی هدیه کرد.
بررسی سخنان وزیر امنیت داخلی اسرائیل در روزهای قبل از تصویب قطعنامه نیز به خوبی بیانگر میزان تطابق این بیانیه با خواسته های اسرائیل است.
وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی چند روز قبل از تصویب قطعنامه اعلام کرد که اسرائیل از ورود خود به جنگ با حزب الله لبنان چهار هدف عمده را دنبال می کند.
"آوی دیختر" در گفتگو با روزنامه نزاویسمایا گازیتا"در پاسخ به این سوال که روند جنگ را چگونه پیش بینی می کند،اظهار داشت : وقتی ما عملیات ویژه علیه "حزب الله" (تخریب و کشتار در لبنان) را آغاز کردیم، درمقابل خود ۴ هدف اصلی را در نظر داشتیم، یعنی وارد کردن ضربه هرچه قویتر به شالوده ترور (مقاومت بر ضد اشغالگری و تجاوزگری)، که این سازمان درلبنان ایجاد کرده است و به حداقل رساندن نفوذ این گروه بر دولت بیروت تا حد ممکن،   ایجاد یک منطقه حائل درفاصله ۴- ۱۰ کیلومتری مرزهای شمالی ما از لبنان، تا شهرها و مردم را در مقابل شلیک موشک های "حزب الله" حفاظت کند، آزادسازی اسرا و آخر اینکه کاری بکنیم که جامعه جهانی قطعنامه شماره ۱۵۵۹ را به اجرا بگذارد یا   آن را به قطعنامه جدیدی مبنی بر آتش بس تعمیم دهد.
همزمان پرز و اولمرت نیز ضمن تشکر از ایالات متحده به خاطر ارائه پیش نویس چنین قطعنامه ای به سازمان ملل متحد صراحتا اعلام نمودند که هر آنچه می خواستند به دست آوردند.
و این تقدیر آنها کاملا بجا بود
زیرا در یکی از بندهای قطعنامه گفته می شود
بخش "ب" از بند ٨ ق: یک منطقه خالی از سلاح در حد فاصل "خط آبی" و جنوب رودخانه "لیتانی" به عمق ۲۰ کیلومتر در خاک لبنان پیش بینی و تأکید شده است که تنها سلاح موجود در این منطقه باید سلاح ارتش لبنان و نیروهای یونیفل باشد.
برای اسرائیل که عملا امکان تصرف این منطقه و یا ادامه سلطه بر آن در صورت تصرف را نداشت گزینه ای مناسب تر از این مصوبه شورای امنیت متصور نبود.
بر اساس این بند از قطعنامه منطقه حائل در درون مرز لبنان ایجاد شده است و عملا اقتدار دولت لبنان بر بخشی از زمینهایش در اشتراک با نیروهای سازمان ملل برای حفظ امنیت اسرائیل قرار گرفته است و این د رحالیست که حتی یک متر از خاک فلسطین اشغالی نیز در خط حائل قرار ندارد.
منطقه جنوب لبنان در نواحی جنوب رود لیتانی به همراه اطراف بعلبک تنها منطقه های شیعه نشین لبنان هستند. و از زمان تاسیس پایگاهها و دفاتر حزب الله نیز در این مناطق قرار داشته است. با تاکید مکرر شورای امنیت در قطعنامه ۱۷۰۱ نیروهای حزب الله عملا ناچار خواهند شد تا به مناطق مسیحیان و سنی نشین وارد شوند که در آن صورت احتمال حمایت و پشتیبانی مردم آن مناطق از حزب الله نسبت به مناطق شیعه نشین بسیار کمتر خواهد بود
با توجه به اینکه منطقه حد فاصل رود لیتانی تا مرز یک منطقه شامل ارتفاعات می باشد. عملا هر گونه پرتاب موشک از انسوی رود لیتانی با توجه به توان موشکی حزب الله حتی به نقاط مرزی اسرائیل نیز نخواهد رسید.
در بند ۱۰ قطعنامه، دبیرکل سازمان ملل موظف شده است؛ "با همکاری طرف های بین المللی و طرف های ذیربط در مورد بندهای قطعنامه های ۱۵۵۹ و ۱۶٨۰و خلع سلاح و ترسیم مرزهای بین المللی لبنان و مناطق مورد اختلاف از جمله کشتزارهای شبعا اقدام و پیشنهاد خود را ظرف ٣۰ روز به شورای امنیت ارائه کند."
در این بند نیز ضمن تاکید مجددی بر خلع سلاح حزب الله لبنان بررسی حاکمیت لبنان بر یکی از بخشهای سرزمینش به حکمیت دبیرکل سازمان ملل واگذار شده است که عملا چیزی جز متزلزل نمودن تمامیت ارضی لبنان نیست.
همچنین با توجه به مناقشات مربوط به اسکان فلسطینیان در سرزمینهای اشغالی به احتمال زیاد در نتیجه بررسی های سازمان ملل این مزارع جهت اسکان آوارگان فلسطینی به آنها تعلق خواهد گرفت و عملا به جای عقب نشینی اسرائیل از خاک فلسطین بخشی از خاک لبنان به آنها داده خواهد شد.
و فلسطینیان نیز در صورت اسکان در این مناطق نقش تکمیل کننده سپر دفاعی برای اسرائیل را ایفا خواهند نمود.
این قطعنامه همچنین خواستار آزادی غیرمشروط دو نظامی صهیونیست به اسارت گرفته شده در ۱۲ ژولای (۲۱ تیر) توسط حزب الله لبنان است، اما هیچ اشاره ای به ضرورت آزادی اسرای لبنانی در بند صهیونیستها نکرده است.
اولین بند قطعنامه مبنی بر اینکه مساله از حمله حزب الله به اسرائیل آغاز شده نیز نوعی پیشداوری در مورد آغازگر جنگ است.
موارد فوق تنها بخشهایی از قطعنامه بود که بیش از دیگر بندهای آن موجب تضییق حقوق لبنان و اعمال فشار بر حزب الله لبنان می شود و البته در این مقاله قصد آن وجود ندارد که دستاوردهای حزب الله در نبرد نابرابرش با اسرائیل نادیده انگاشته شود.
یک ماه مقاومت یک تنه در مقابل پنجمین ارتش قدرتمند جهان،‌ وارد نمودن خسارات بسار به اسرائیل و شکستن تصوراتی که در مورد قدرت اسرائیل در ذهن اعراب وجود داشت و بسیاری از آنان به دلیل ترس از شکستی همچون سال ۱۹۶۷ جرات ورود به منازعه فعلی را پیدا ننمودند و   بسیاری دستاوردهای ارزشمند دیگر از ثمرات مبارزه غیرتمندانه حزب الله لبنان علیه اسرائیل است.
اما هدف این مقاله تحلیل بحثی ماورای مسائل میان لبنان و اسرائیل است. همانطور که تمام طرفین درگیر   در جنگ اخیر خاوریانه تائید نمودند. ایالات متحده توانست هر آچه را که تمایل داشت در پیش نویس قطعنامه سازمان ملل بگنجاند و با فشارهای خود این پیش نویس را در شورای امنیت به تصویب همه اعضا نیز برساند.
این قطعنامه همانگونه که وزیر امور خارجه ایران تاکید نمود بر اثر نفوذ آمریکا در شورای امنیت کاملا   یکسویه تنظیم و تصویب شد. و به نظر می رسد بخشی از هدف ایالت متحده از این فرآیند اخطار به دیگر کشورهایی است که در شورای امنیت سازمان ملل متحد پرونده مفتوح دارند.
پس از خاتمه بحران خاورمیانه اصلی ترین دستور کار شورای امنیت نیز پرونده انرژی هسته ای ایران است.
آنهم شورای امنیت سازمان ملل بازیچه دست امریکا و هم پیمانانش است و این واقعیتی است که حتی اگر آقای متکی هم سخنان خود در مورد نفوذ امریکا بر شورای امنیت را پس گیرد منتفی نخواهد شد.
حداکثر تا ماه آینده پرونده ایران در شورای امنیت مجددا بررسی خواهد شد   و این درحالیست که جرج بوش و تونی بلر با استفاده از موهبت کشف توطئه تروریستهای بنیادگرا در باثبات ترین وضعیت خود و حمایت افکار عمومی برای برخورد با هرانچه به تروریسم متهمش سازند هستند.
آیا تصمیم سازان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تا به این اندازه درایت دارند که تحلیلی از جو موجود و یا برآیند نظرات شورای امنیت داشته باشند؟
 
aakrami@hotmail.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست