یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

ممنوعیت گویش به زبان مادری در مدارس کرمانشاه چه هدفی را تعقیب میکند؟ - سالار آشناگر



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲ بهمن ۱٣۹۱ -  ۲۱ ژانويه ۲۰۱٣


در ادامه ی سیاست آپارتاید و تبعیض آمیز رژیم این روزها سندی برملا شده است که در آن مدیر کل آموزش و پرورش استان کرمانشاه به دست اندرکاران آموزش و پرورش ابلاغ میکند که از گویش به زبان مادری در مدارس باید جلوگیری شود. در این نوشته من سعی دارم نشان دهم که این ابلاغیه به چه منظوری صادر شده و چه اهدافی را تعقیب میکند. همچنین خواسته ام به فضایی که حکومت در سطح بین‌المللی با آن مواجه هست و بحرانهای گریباگیر رژیم ، نیز اشاره نمایم. در این رابطه است که رژیم اتخاذ تدابیری همچون ممنوعیت گویش به زبان مادری را بعنوان بخشی از راهکارهایش برگزیده تا از گسترش جنبشهای اجتماعی جلوگیری کرده باشد .
حکومت اسلامی ایران و بحرانهای گریباگیرش
رژیم ایران اسلامی از همان اوان بر سر کارآمدنش ، بسب سیاست مداخله گرانه و صدور انقلاب اسلامی، موجب ایجاد مشکل و هراس در سطح جهانی شد. برخلاف تمام عرف و عادات بین‌المللی اقدام به اشغال سفارتخانه کشورهای مهمان در ایران نمود. اعمال   روش و سیاست هایش سبب شد که در سطح جهانی منزوی گردد.
حکومت اسلامی ایران در سطح جهانی دوستانی بسیار اندک پیدا کرد که انها هم چشم طمع به ثروت و سامان ایران دوخته اند و از این خوان یغما هرچه توانسته اند برده اند .
جنگ ‌‌هشت ساله با عراق حاصلش جز خرابی و به کشت دادن و معلول کردن انسانها در مقایس صدها هزار نفری شد.
دفاع از سازمانها و احزاب تروریستی و ترور مخالفین خویش در خارج کشور و محکومیت این رژیم در دادگاههای بین المللی از جمله دادگاه میکونوس هیچ وجهه ای برای این رژیم در خارج باقی نگذاشت.
در داخل ایران نیز بر خلاف تمام وعده و عیدها از همان اوان بر سر کار آمدنش، اقدام به از بین بردن تمام مظاهر آزادی نمود و همه را میخواست به رنگی در آورد که خود خواهانش بود. در اندک مدتی زندانها را مالامال از آزادیخواهان کردند و از کشته ها پشته ها ساختند . در دهه ی ٦٠ هزاران زندانی را در زندانها قتل عام نمودند و با حمله به کردستان جنایاتی آفریدند که وجدانها ی بشری را جریحه دار نمود.در حمله به ترکمن صحرا نیز دستانشان به خون جوانان این خطه اغشته شد و در خوزستان و بلوچستان و آذربایجان و سراسر ایران بسی جنایات در کارنامه ی سیاه خود ثبت کردند.
هم اکنون سران این حکومت بر کشوری فرمانروایی میکنند که با انواع بحرانها روبرو هست.
بحران در رابطه با دستیابی به سلاح اتمی بمثابه ی دستیابی به وسیله ای ترسناک که بتواند ماندگاریش را به جهانیان تحمیل نماید .
آیت‌الله ها به قمار بزرگی دست زدهاند که برایش هزینه ای بس گزاف بر مردم ایران تحمیل کردهاند.
بحران اقتصادی که به سبب سیاستها ی این رژیم و مدیریتی بغایت نالایق به آن دچار شده است.
بحران مشروعیت سیاسی که حتی نمایشها ی برپایی انتخابات نه تنها نتوانسته است آنرا بهبود ی بخشد، بلکه خود موجب شده است که بسیار بیشتر پایه های ایدئولوژیک رژیم را تهی کرده و دایره خودیها یشان را هرروز بیشتر از پیش محدود و محدودتر نماید. درگیرجنگ قدرتی هستند که موجبات افشای دزدیها و اختلاسها و دست داشتن در پخش مواد مخدر و تجاوز و فسادهای مالی و جنسی تمامی رهبران این نظام شده است. هرچه بیشتر از دوستان دیروز رهبر، امروز به فتنه گر و منحرف تبدیل شدهاند.
این رژیم در سطح بین‌الملی در رابطه با پایمالکردن حقوق بشر بارها محکوم شده است.

در این میان اینبار نیز میخواهند که نمایش انتخاباتشان بی دردسر برگزار گردد. برای اینکار حتی تحمل سربزیرترین جناح کمی مخالفشان‌ را هم ندارند و حاضر نیستند پسماندههای اصلاح طلبان دولتی را نیز، بدون توبه و برائت از رهبران زندانیشان را بپذیرند.
از سویی احمدینژاد میکوشد با دادن وعده و صرف هزینه های کش رفته و پولهای کلان حاصل از فروش ارز دولتی به قیمت سرسام آور بازار وعده استخدام ٥٠٠ هزار کارمند برای دولت و قول بالابردن پنج برابریارانه ها برای خود و جریانشان رای بخرد.
با این توصیفات حکومت آیت‌الله ها مواجه با شرایطی کاملا بحرانی است و خود نیز این را کتمان نکردهاند و در صددند که تمامی نقاط ضعف و امکانات بالقوه ی جنبشها و حرکات توده ای و به میان آمدن مردم را در تمام ایران بخصوص در جاهایی که احتمال آنرا بیشتر می‌بینند بررسی و با نقشه های کوتاه و طویل المدت آنها را خنثی سازند.
از مسائل مهم ایران جدا از خواست آزادی و مسائل اقصادی گریباگیر توده های وسیع کارگر و زحمتکش سراسر ایران، و مسئله ی زنان تحت ستم ایران، مسئله ی مهم، مسئله ی ستم ملی هست که کانون پیدایش و بروز و به میان آمدن توده های وسیع و جنبشها ی اجتماعی است. به همین دلیل از همان اوان سلطه ی این حاکمان مالیخولیایی، به توطئه و نقشه متوسل شدند و از هیچ حیله و طرحی غیر انسانی ابایی نداشته و ندارند.
آنان ابایی از کشتار و قتل عامهای فجیع در کردستان برای نمونه کشتار در قارنا، قه لاتان و سرچنار و اگریقاش از روستاهای کردستان را نداشتند و از در معرض بمباران شیمیایی قرار دادن مردم سردشت و ایلام پرهیزی نکردند و از بمباران شهرهای کردستان نظیر آنچه بشار اسد اکنون در سوریه بنا به رهنمودهای آنان عملی میکند، کوتاهی نکردند.
در سراسر ایران به اعدام و جنایت متوسل شدند، در ترکمن صحرا و خوزستان و بلوچستان و آذربایجان به هر جنایتی دست زدند و تا توانستند به ایجاد نفاق و کینهی مذهبی برای پیشگیری از اتحاد مردم ستمدیده پرداختند.
از اجرای طرح طیرا ابابیل، دادن منقل و بافور به جوانان که اخیرا این نیز در اعترافات آقای مصطفی پورمحمدی از سردمداران این حکومت آمده است که دست سپاه پاسداران را در قاچاق مواد مخدر و اشاعهی آنرا برملا کرده است، همه نشان از تلاشها و اعمال این قاتلان حاکم بر ایران دارد.
در این رابطه پرونده ی جنایات شنیع غیر انسانی رژیم اسلامی، آنچنان قطور است که در اینجا نمیتوان حتی به سر تیتر آنها نیز پرداخت. همین کافی است که دیگر، قادر به کتمانش نیستند.
برای مقابله با گسترش تحرکات اجتماعی بخصوص در کردستان حکومت در صدد اجرای چه برنامهای هست؟
در ادامه ی توطئه و نقشه برای مقابله با نقاطی که خطرات بالقوه ی آن تهدید برای حاکمیت است، جدا از دستور اعدام زندانیان اسیر در زندانهایشان ازجمله در خوزستان و کردستان، اخیرا سندی دیگر از نقشه ی این جانیان برای مقابله با کانونهای بحران برملا شده است که نشان از ادامهی عمکردشان برای اسیمیلاسیون و از بین بردن اتحاد مردم کردستان برای حقوق حقه شان دارد.
در این دستورالعمل به امضای مدیر کل آموزش و پروش کرمانشاه آقای جلال امینی آمده است که در تمام مدارس کرمانشاه، گویش به زبان کردی ممنوع شده است. یعنی جدا از اینکه دروس باید به زبان فارسی باشد، دانش آموزان حق صحبت کردن به زبان کردی، زبان مادریشان را ندارند.
جدا از اینکه این امر،تا چه اندازه توانسته است با توجه به بیداری فرهنگی و خودآگاهی ملی مردم کردستان، برای رژیم عملی باشد و باچه مقابله ای روبرو گشته است، نشان از طرحهای گوناگون حکومت برای پیشگیری از اتحاد مردم کردستان دارد. این به قدرت دست یافته ها علی‌الرغم غوطه در بحرانهای عظیم، ، دمی از این غافل نیستند که برای مقابله، همچنان توطئه های قدیمی و زنگ زده ی خویش را باز بیازمایند.
این طرحها بغایت غیر انسانی و تبعیض آمیز است و نشان از عمق دشمنی و ستیز، سردمدارن این حکومت با مردم دارد. قدغن کردن گویش به زبان مادری از سویی برای آن است که مردم کردستان از همان اوان جوانی و کودکی، زبان مادری خویش را فراموش کنند و از سویی با حذف زبان مشترک مردم این نواحی، زمینه ی به هم پیوستگی مردم را در جنبش سراسری کردستان تضعیف کنند.
این اقدام کاملا سیاسی و حساب شده ی حاکمیت قطعا نمیتواند در این دوره با عکس‌العمل شدید مردم مواجه نگردد. زیرا حق تحصیل به زبان مادری از ابتدایی‌ ترین حقوقی است که در منشور حقوق بشر آمده است و مردم برآن واقف گشته اند.
در تمام جوامع متمدن، مزایای تحصیل به زبان مادری از نظر علمی ثابت شده است و آنانی که این امکان را داشته اند، بسرعت توانسته اند در تمام عرصه های علمی و یادگیری زبانها ی متعدد دیگر بمراتب پیشرفت بیشتری داشته باشند. از طرفی تاثیرات تحصیل به زبان مادری سبب رشد بیشتر از نظر روانی و اجتماعی است. اینکه عامدا رژیم جمهوری اسلامی کودکان کردستان را از این محروم میسازد تنها میتوان با دلایل سیاسی و تبعیض نژادی و آپارتاید علنی توجیه کرد که نه تنها حق تحصیل به زبان مادری را از مردم گرفته است، بلکه گویش را نیز ممنوع ساخته است چیزی که با قوانین نوشته در کاغذ این حکومت نیز، منافات دارد.
جا دارد برای مقابله با این تهاجم آشکار، مردم کرمانشاه و کردستان را تنها نگذاشت و آنان که وجدانی بیدار دارند، به کمپینی بپیوندند که مظاهر تبعیض و آپارتاید را در ایران محکوم میکند و اجازه نمی‌ دهد که حاکمان جمهوری اسلامی بیش از پیش راهی را باز بپیمایند که دیگران پیمودند و پس از سالها مجبور به شکست و عقب نشینی از آن شدند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست