اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ٨ بهمن ۱٣۹۱ -  ۲۷ ژانويه ۲۰۱٣

اعتماد - عظیم محمودآبادی: کمتر حاضر می‌شود درباره مسائل سیاسی روز صحبت کند و گاهی هم که مجالی پیدا می‌شود تا در گفت‌وگویی هر چند کوتاه تحلیل‌هایش را بشنویم و منتشر کنیم خیلی به اختصار سخن می‌گوید. وقتی برای انجام این گفت‌وگو با منزلش تماس گرفتم، او مشغول نماز ظهر بود و چند دقیقه‌یی طول کشید تا گوشی تلفن را به دستش بدهند. بعد از چند دقیقه صحبت کردن و پاسخ دادن به سوال‌هایم گفت: «دیگر خسته شدم و باید نماز عصر را به جا آورم.» گفت‌وگوی ما با سعید حجاریان بین نماز ظهر و عصر او انجام شد. به باور حجاریان اظهارات عسگراولادی درباره سران معترض انتخابات سال ٨٨ به ویژگی‌های شخصیتی او برمی‌گردد. او از حضور عسگراولادی بر بالین خود زمانی که بعد از ترور در بیمارستان سینا در کما بود گفت؛ از روزی که پدر معنوی موتلفه برای او «حمد» خوانده و در گوش او گفته بود: «سعید جان! توبه کن ان‌شاءالله خوب می‌شوی.»
حجاریان درباره انتخابات آینده ریاست‌جمهوری هم معتقد است اگر سیدمحمد خاتمی کاندیدا و صلاحیتش تایید شود می‌تواند پیروز میدان باشد اما به باور او تایید صلاحیت خاتمی امری بعید است هر چند خاتمی هم تاکنون هیچ‌گونه تمایلی از خود برای کاندیداتوری نشان نداده است.


آقای دکتر به نظر شما اصلاح‌طلبان چقدر برای حضور در انتخابات آمادگی دارند؟ حتی اگر فرض کنیم که موانع برداشته شود و کاندیدای آنها از فیلتر شورای نگهبان عبور کند، اساسا خود اصلاح‌طلبان الان چقدر برای ورود به انتخابات ریاست‌جمهوری آمادگی دارند؟

اینکه می‌گویید موانع برداشته شود یعنی چه؟ و اینکه کاندیدای اصلاح‌طلبان تایید شود مثلا منظورتان چه کسی است؟

مثلا آقای دکتر محمدعلی نجفی.

یعنی منظور شما بالاتر از ایشان نیست؟

منظور شما چه کسی است؟ مثلا آقای خاتمی؟

بله.

خب. حتی بر فرض که آقای خاتمی تایید صلاحیت شود. البته از اظهارنظرهای اخیر ایشان متوجه می‌شویم که هیچ انگیزه‌یی برای کاندیداتوری ندارند اما در صورتی که ایشان بیایند و بر فرض که تایید صلاحیت هم بشوند چقدر فکر می‌کنید می‌توانند بدنه اجتماعی اصلاحات را نسبت به شرکت در انتخابات اقناع کنند؟

آقای خاتمی اگر بیاید و صلاحیتش هم تایید شود حتما رای می‌آورد. اگر خود آقای خاتمی کاندیدا شود و صلاحیتش مورد تایید قرار بگیرد نیازی به تبلیغات هم نیست.

درست است. آقای خاتمی نیازی به تبلیغات ندارد. اما به هر حال اگر فردی از اصلاح‌طلبان بخواهد در انتخابات کاندیدا شود با توجه به مساله انتخابات سال ٨٨ بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان باید قانع شوند تا حاضر به حضور پای صندوق شوند.

اصلاح‌طلبان یک مقوله هستند و مردم مقوله دیگر و این دو با یکدیگر همپوشانی دارند. منظورم از مردم، مردم رای‌دهنده به کاندیدای اصلاح‌طلب است. شما الان منظورتان اصلاح‌طلبان است یا مردم؟

سوال من درباره مردم است. یعنی آن بخشی از مردم که بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان محسوب می‌شوند.

خب درباره مردم قضیه متفاوت است. ممکن است بخشی از مردم و بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان حاضر شوند پای صندوق بیایند و به کاندیدای اصلاح‌طلب رای دهند و بخش دیگری ممکن است این کار را انجام ندهند. اما اگر خاتمی بیاید من معتقدم که تمامی بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان پای صندوق حاضر می‌شود و به خاتمی رای می‌دهد. خاتمی بین مردم چهره بسیار محبوبی است.

یعنی شما معتقدید که اگر خاتمی بیاید و تایید شود نیازی به اقناع و توجیه بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات نیست؟

نه نیازی نیست. مردم خاتمی را می‌شناسند و به او رای می‌دهند.

از کجا اینقدر مطمئن هستید؟

شناختی که من از جامعه دارم این است و فکر می‌کنم اگر یک نظر سنجی واقعی انجام شود این مساله را ثابت می‌کند.

اما رای دادن آقای خاتمی در انتخابات مجلس نهم نه تنها با استقبال بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان مواجه نشد بلکه در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی مورد انتقادات شدیدی قرار گرفت.

خب در انتخابات مجلس نهم او رای داد. اما اگر در انتخابات ریاست‌جمهوری کاندیدا و تایید صلاحیت شود قرار است رای بگیرد. این دو مساله با هم فرق می‌کند.

اما به نظر می‌رسد بخش وسیعی از بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان حاضر نیستند حتی در صورت کاندیدا شدن خاتمی پای صندوق رای حاضر شوند.

حالا ممکن است عده‌یی همین‌طور که شما می‌گویید باشند. اما میزان محبوبیت خاتمی خیلی بالا است. اگر خاتمی بیاید نه نیازی به اقناع افکار عمومی دارد و نه به تبلیغات. اما من واقعا خیلی بعید می‌دانم که خاتمی را تایید صلاحیت کنند.

حالا اگر فرد دیگری از اصلاح‌طلبان بیاید و آقای خاتمی از او حمایت کند چطور؟

این با کاندیداتوری خاتمی خیلی فرق می‌کند و برای انجام این کار باید روی آن خیلی کار شود.

و الان فکر می‌کنید اصلا فرصت این کار وجود دارد؟

برای این کار واقعا فرصت خیلی کمی وجود دارد.

به نظر شما صحبت‌هایی که آقای عسگراولادی درباره انتخابات سال ٨٨ و حوادث پس از آن داشته‌اند به نوعی هماهنگ شده با بخش‌هایی از حاکمیت است یا اینکه آن‌طور که خودشان گفته‌اند آفتاب عمرشان بر لب بام آمده و احساس وظیفه کرده‌اند؟

بعید می‌دانم صحبت‌های ایشان هماهنگ شده با جایی باشد. ایشان مواضع خودشان را گفته‌اند.

تحلیل شما از اظهارات اخیر آقای عسگراولادی چیست؟

آقای عسگراولادی کلا چنین شخصیتی دارند. زمانی که من ترور شده بودم و در بیمارستان سینا بودم، بالای سر من آمد و برای شفای من «حمد» خواند و دعا کرد.

شما آن موقع خودتان به هوش بودید؟

نه. من بیهوش و در کما بودم.

بعد اطرافیان شما ملاقات ایشان را برای شما تعریف کردند؟

اول اطرافیان برایم گفتند و بعد خود ایشان برایم تعریف کردند. خود آقای عسگراولادی روزی که به بیمارستان برای ملاقات من آمده بود را تعریف کردند. اطرافیانم گفتند که آقای عسگراولادی بالای سرم آمد، برایم «حمد» خواند و یک جمله‌یی هم گفت. او به من گفته بود «سعید جان! توبه کن ان‌شاءالله خوب می‌شوی.»

* بعد شما نپرسیدید که از چه چیزی باید توبه کنید؟

من که آن زمان در کما بودم و نمی‌توانستم چیزی بگویم...

نه. منظورم بعد از اینکه از بیمارستان مرخص شدید و خود آقای عسگراولادی برایتان حضورش در بیمارستان را تعریف کرد نپرسیدید؟

نه، دیگر چیزی نپرسیدم. حالا غرضم از تعریف کردن این خاطره این بود که بگویم آقای عسگراولادی همیشه چنین موضع‌گیری‌هایی داشته‌اند. یعنی صحبت‌های اخیرشان درباره سران معترضان انتخابات سال ٨٨ منطبق با روش همیشگی ایشان است. آقای عسگراولادی الان گفته سران معترض بعد از انتخابات سال ٨٨ «فتان» نیستند بلکه «مفتون» بوده‌اند و چون مفتون بوده‌اند حالا باید توبه کنند. به نظر من صحبت‌های ایشان درباره معترضان بعد از انتخابات گذشته شبیه همان اظهاراتی است که بالای سر من در بیمارستان سینا گفت. آنجا هم برای من دعا کرد و هم گفت توبه کن؛ یعنی آقای عسگر اولادی آدمی است که وسط می‌ایستد. اصلا شخصیت آقای عسگراولادی اینچنین است.

علی مطهری هم در نامه‌یی از آقای عسگراولادی تشکر کرد...

موضع علی مطهری از آقای عسگراولادی هم بهتر است. یعنی علی مطهری مثل آقای عسگراولادی وسط نیست بلکه بیشتر به سمت اصلاح‌طلبان متمایل است. اما آقای عسگر اولادی مجبور است که وسط بایستد. چون ایشان تحت فشار قرار دارد و اصولگرایان افراطی به او هجوم می‌آورند.

یعنی شما معتقدید آقای عسگراولادی هم مایل است مواضعی نزدیک‌تر به اصلاح‌طلبان و مثلا در حد مطهری بگیرد اما چون تحت فشار قرار دارد و اصولگرایان افراطی به او هجوم می‌آورند به قول شما وسط ایستاده است؟

بله. همین‌طور است.

به نظر شما چقدر از مواضع آقای عسگراولادی را می‌توان به مواضع موتلفه منتسب دانست؟

نه. حرف‌های آقای عسگراولادی ربطی به موتلفه ندارد و ممکن است ناشی از یک رویای صادقه یا به خاطر سوابق و رفاقت‌ها باشد.