چشم انداز عشق
جهانگیر صداقت فر
•
به بازی نغمه های شاد می بَرَمت.
به نشاطِ شطّی می بَرَمت
که از آغوش صخره و سنگ ریزه
می گذرد:
به سرانجام ِ جاری خرّمی،
به غایتِ کِیفِ طربناکِ از خود شدن.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۷ بهمن ۱٣۹۱ -
۱۵ فوريه ۲۰۱٣
به بازی نغمه های شاد می بَرَمت.
به نشاطِ شطّی می بَرَمت
که از آغوش صخره و سنگ ریزه
می گذرد:
به سرانجام ِ جاری خرّمی،
به غایتِ کِیفِ طربناکِ از خود شدن.
شولای شرم
برمی افکنم از شانه ی مهتاب
و در بکارتِ بی حجاب آفتاب
شکوهمندی ِ آفرینش را
آزمون می کنم
با تو.
[روزی که حضرت آدم
چشم
به چشم انداز زیبا گشود،
زیبایی
زن
بود.]
و تو در دم ِ بامداد
دروازه های بهشت را
بر من فراز خواهی کرد.
□□□
عروسْ بانوی ِ فسانه های شبانه!
به عصرِ اساطیر می بَرَمت:
به سِفْر پیدایش.
و به آهنگِ نخستین ضیافتِ پیوند،
- زآن پیش تر که
عریانی عشق
گناهی آن سان سترگ به شمار آید-
حجله می آزینم
به زینتِ دلنوازی تو.
ای واپسین آغوش ِ رستگاری ِ من،
دروازه بان ِ وسوسه بازِ دوزخ-
ای زن!
به آزمون ِ هوسناکترین دست آورد خلقت
می بَرَمت.
□□□
پالوآلتو- ۲٣ آگست ۲۰۰۵
|