هوشنگ را به امانت به خاک سپردیم - مسعود نقره کار
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱ اسفند ۱٣۹۱ -
۱۹ فوريه ۲۰۱٣
پیکر هوشنگ کشاورز صدر، یکی از گرانقدرترین روشنفکران سیاسیِ میهنمان را به امانت و مشروط در Hillcrest Memorial Park درشهرپالم بیچ ایالت فلوریدا در امریکا به خاک سپردیم. روز دوشنبه هجدهم ماه فوریهی سال ۲۰۱٣ / سیام بهمن ماه سال ۱٣۹۱، حدود ۲۰۰ تن از نزدیکان و یاران هوشنگ کشاورز در مراسم و مشایعتی با شکوه، با او وداع کردند. در این مراسم اعضای خانواده و دوستان هوشنگ کشاورز، از جمله دکتر احمد اشرف، دکتر حمید اکبری و من (مسعود نقرهکار) در بارهی شخصیت، افکار، زندگی و تلاش های سیاسیِ هوشنگ سخن گفتیم.
آنچه می خوانید یادوارهای است که به یاد و به احترام هوشنگ، در وداع با او خواندم.
"به خاطرِ اینکه فقط هستی"
امروز پارک خاطرات "هیل کِرِست" Hillcrest Memorial Park در پالم بیچ فلوریدا به پرلاشزهای جهان و خاوران های میهنمان گره می خورد. امروز این پارک در دل خاک اش بذری می نشاند که همچون بذرهای خاوران های سرزمینمان "به خاک نخواهد ماند و از قلب خاک خواهد شکفت". امروز پارک خاطرات "هیل کِرِست"، خاطراتی از گنجینه ی بیش از ۶ دهه مبارزه برای آزادی، دموکراسی و عدالت در میهنمان را به امانت از ما خواهد پذیرفت، با این شرط که عزیزِ ما اینجا نخواهد ماند و به عشقاش ایران باز خواهد گشت.
امروز روز وداع جنبش روشنفکری با پاره ای از جان و جهاناش نیز هست، روز وداع با حضوری که اهل سلام بود و حلقهی وصل. روز وداع با نماد و الگوئی که جهان را انسانی و شایسته ی انسان کرده است. اینگونه است که احمد شاملو - آبروی روشنفکری میهنمان- درنامه ای به هوشنگ عزیزمان می نویسد:
«... زیاد اهل نامهنگاری نیستم و آداب و ترتیباتش را نمیدانم. اما وقتی قرار باشد برای سلام کردن به نازنینی دست به قلم ببری که مصداق کامل و بیکم و کاست مفهوم "انسان" است و فقط همینقدر که او را بشناسی احساس میکنی که حق داری عمیقا به خودت حرمت بگذاری، دیگر برای رعایت آداب و ترتیبات جائی باقی نمیماند. انگار یکی برای همینجور موقعها است که گفته است هیچ آدابی و ترتیبی مجوی... هر چه هست از تو به خاطر اینکه فقط "هستی" و با وجود خودت جهان را برای ما زیبا و زندگی را پر از معنا و اعتماد میکنی متشکریم.»
امروز روز وداع با چنین انسانی ست، با انسانی که گفتار و کردارش روشنفکری سیاسیی ملی گرا، و متفکر و کوشندهی واقعی ِجنبش ملی بودنِ را معنا می کرد. امروز روز وداع با پرسشگری گفتمان ساز و آینده نگر، خردگرائی فردباور که آزاداندیشی و آزادیخواهی ملکه فکر و رفتارش بود، هست. روز وداع با آزاداندیشی که به قول اسماعیل نوری علا یکی از آباء سکولار دموکراسی ایران است، روشنفکری آشتی ناپذیر با بی عدالتی و ستمگری، که اهل سازش نبود اما معنا و اهمیت مدارا و تحمل و گفت و گو نیز می دانست و به آن عمل می کرد.
جنبش روشنفکری ایران کمتر روشنفکر سیاسی، ملی و وطن پرستی را سراغ دارد که اینگونه در دل طیف های سیاسی مختلف، حتی مخالفان اش نشسته باشد. و بی دلیل نیست که می بینیم در عزای از دست دادن اش "سوگواری برای او، سوگواری همفکران برای از دست دادن همفکر نیست".
رودی دوچکه، یا رودی سرخه را می شناسید. دوچکه از برجسته ترین رهبران جنبش دانشجوئی دهه ی ۶۰ در آلمان غربی بود، همان دهه ای که هوشنگ کشاورز هم به دلیل حضور و فعالیت در جنبش دانشجوئی در ایران به زندان افتاد. اریش فرید، شاعر اتریشی تبار در شعری خطاب به رودی دوچکه – که مخاطب اش هوشنگ عزیز ما نیز هست- می سراید:
هر کس جایگزینی دارد
و مبارزه نیز ادامه می یابد
آری
اینگونه است.
اما
اینگونه نیز می تواند باشد:
کسانی هستند که جایگزین ندارند
مبارزه همیشه و فقط
چهره و قلب انسان رزمنده را دارد،
و من
آنگونه مبارزه ای را دوست می داشتم
که چهرهی تو را
و قلب تو را داشت.
|