از «تقدیر» تا «فرصت برای گل سرخ»
(پنج شعر کوتاه)
عسگر آهنین
•
نه دست هیچ خدایی را میبوسم
نه دست هیچ شاهی را
نه دست هیچ امامی را میبوسم
نه دست هیچ پیشوایی را
(تقدیر)
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۹ اسفند ۱٣۹۱ -
۲۷ فوريه ۲۰۱٣
تقدیر
نه دست هیچ خدایی را میبوسم
نه دست هیچ شاهی را
نه دست هیچ امامی را میبوسم
نه دست هیچ پیشوایی را
تنها در آرزوی آنم
تا گرم ترین بوسه های خود را
بر دستهای تو بنشانم
تقدیر من این است.
۲٣ دسامبر ۲۰۱۲
آدم بر فی ها
همواره هنرمندان را
ترجیح دادهام به راهبهها و کشیش ها
انسان خود اندیش را نیاز به گورو نیست.
در شهر دو آدم برفی دیدم
سرگرم شاد کردن مردم
با چشمک و ایما و اشاره
گفتم: درود آدم و عالم نثار شما باد
که وعدههای نسیه را به جای نقد
به مردم نمی فروشید.
۲۴ دسامبر ۲۰۱۲
آزاد باش ای پرنده ی خوشخوان
از من نترس، عزیزم
راحت کنار پنجره ام بنشین
در خانهام قفسی نیست
آواز یک پرنده ی آزاد
از آسمان صاف خبر میدهد
آواز یک پرنده در قفس از دلتنگی
آزاد باش و شاد بخوان
جان ها به دست مرثیه خوان ها تباه شد.
۲۹ دسامبر ۲۰۱۲
خاطرات آینده
اگر می توانستم
حافظهام را، به خاطر تو
از خاطره ها خالی میکردم.
بهتر که از گذشته ی هم بگذریم
تا خاطرات مشترکی هم
در آینده داشته باشیم.
۱۴ ژانویه ۲۰۱٣
فرصت برای گل سرخ
باید دوباره کودکان درون را
از چنگ خاطره ها مان برهانیم
آزادشان کنیم
آنها، هنوز، میتوانند
رشد جوانه های گل سرخ را
از زیر برف زمستانه بشنوند
فرصت برای تماشای گل سرخ را
از خود دریغ نداریم.
۲۴ ژانویه ۲۰۱٣
|