امشب دواره با من یادِ گذشته ها کُن
کریم سهرابی
•
امشب دواره با من یادِ گذشته ها کُن
شورِ گذشته ها را ،با شعرم آشنا کن
دیریست بوی غربت در بسترم نشسته است
عطرِ تنِ گُلَت را ،در بسترم رها کن
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱٣ اسفند ۱٣۹۱ -
٣ مارس ۲۰۱٣
امشب دواره با من یادِ گذشته ها کُن
شورِ گذشته ها را ،با شعرم آشنا کن
دیریست بوی غربت در بسترم نشسته است
عطرِ تنِ گُلَت را ،در بسترم رها کن
بُغضی ست مثلِ مُردن،پیچیده در گلویم
با مُعجرِ لبانت، این بُغض را دوا کن
با هم بیا ببینیم،خوابِ ستاره ها را
چشمِ ستاره ها را، روی سپیده واکن
این دردِ خود پرستی، ما را ز پا در آورد
با نیمه ی نگاهی ، ما را به ما عطا کن
در خاطرم نشستی ، در خاطرت نماندم
آه از بلای قسمت،تدبیرِ این بلا کن
افتاده هستی اما، با خاک در نیامیز
پاکی تو مثلِ شبنم، خورشید را صدا کن
یادت بخیر، ما را عُمرِ دوباره دادی
بنشین دوباره با من، تجدیدِ ماجرا کن
پائیز و مرگِ یاغی ، مرگِ شکوفه آمد
بارانِ گریه ات را وقفِ شکوفه ها کن
کریم سهرابی-کالیفرنیا
|