یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

اسانلو مرتد نیست - جمال کمانگر



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۵ اسفند ۱٣۹۱ -  ۵ مارس ۲۰۱٣


اسانلو مرتد نیست. "خود فروخته" و "خود باخته" نیست. خود را" ارزان" نفروخته است. "اسانلو فعال کارگری خاندان جهانشاهی" نیست. اسانلو یکی از رهبران سرشناس جنبش کارگری ایران است. اسانلو "با آگاهی به شخصیت خود خیانت " نکرده است. اسانلو "شرافت کارگری خود را هم " نباخته است. "رفاقت را" نباخته است وبدتر از همه اخلاق را هم"** نباخته است. اسانلو انتخاب سیاسی – جنبشی کرده است که به آن تعلق داشت.

اسانلو خارج کشور است! مثل من و شما میتوانست یک حزب کمونیستی یا چپ را انتخاب کند. میتوانست به یکی از محافل "کارگر دوست" در خارج کشور بپیوندد. یا میتوانست خود راسا سازمانی تشکیل دهد. میتوانست مثل زنده یاد یدالله خسروشاهی سندیکالیست و مستقل بماند! اما اسانلو اینکار را نکرد. نه اینکه اپوزیسیون خارج کشور و محافل" سوپر کارگری" را نمیشناخت، بلکه با دید باز انتخاب خود را کرده است.

سئوال این است چرا چپ "کارگر پناه" این چنین بی محابا به منصور اسانلو می تازند؟ مگر اسانلو کی و کجا قول داده بود که "انقلاب کارگری" را به سرانجام برساند؟ کجای اساس نامه جنبش سندیکالیستی بحث بر سر انقلاب سوسیالیستی است؟ این جارو جنجالی که چپ های "کارگر پناه" راه اندخته اند برای گم کردن صورت مسئله است. اسانلو یک فعال سندیکالیست است. این را هیچ وقت پنهان نکرده است. اسانلو انتخاب سیاسی – جنبشی خود را به فعل در آورده است. این "عقب گرد به جنبش کارگری" نیست. بکار بردن تعابیر بالا در مورد انتخاب سیاسی اسانلو خاک پاشیدن در چشم کارگر کمونیست و رادیکال است . گمراه کننده است. و نباید اجازه داد در پس انتخاب سیاسی که ایشان کرده است جنبشی که به آن تعلق دارد بدون نقد، قصر در برود. جار و جنجال اخیر این خاصیت پرده پوشی را دارد. گویا چون "امیر جهانشاهی پادو جنبش سبز"   و" اولترا راست" است انتخاب مناسبی نبوده است.   انگار" موج سبز" بدتر از " جمهوری خواهان لائیک "و یا سلطنت طلب" است. غیر از این است که جناح چپ و راست اپوزیسیون بورژوایی ایران هستند. تقدیس مالکیت خصوصی و کار مزدی سر لوحه اهداف و برنامه هایشان است. غیر از این است که انقلاب در قاموس آنها خشونت است اما تن دادن کارگر به بردگی مزدی تا ابد ، عین مدنیت است!

باید انتخاب سیاسی اسانلو را در متن جنبشی که به آن تعلق دارد گذاشت نه با شلوغ کردن و سینه چاک کردن آنرا از دید کارگران پنهان کرد. متد درست در برخورد به انتخاب سیاسی اسانلو از کانال حمله شخصی به ایشان و جریانی که به آن پیوسته است نمی گذرد. واقعی نیست. این رد گم کردن است. باید برای کارگران توضیح داد چرا اسانلو این انتخاب را کرده است ؟ این برای همه ما کارگران تلخ است که رهبران کارگری چنین انتخابهایی میکنند. اما باید تلخی این واقعیت را قبول کرد که درون طبقه کارگر گرایشات مختلف با افقها و آلترناتیو هایی خود در سطح سیاست و اقتصاد فعالیت میکنند. باید قبول کرد که در مقابل گرایش رادیکال و سوسیالیستی ، گرایش سندیکالیستی بخش راست و محافظ کار درون طبقه کارگر را نمایندگی میکند. انتخاب سیاسی اسانلو بر این اساس قابل توضیح است .

جامعه ایران دوران حساس و تعیین کننده ای را از سر میگذراند. جریان رفرمیستی، دگردیسی هایی را از سر گذارنده است. دیگر دفاع از" خط امام" و "مستضعف پناهی" جواب مسائل پیجده امروز نیست. سرمایه داری ایران با استبداد "اسلام سیاسی" وارد دوران جدیدی شده است. کارگران یک نیروی تعیین کننده در تحولات آتی خواهند بود. یار گیری و سنگر بندی و" بازنگری" در جنبش رفرمیستی ایران از فردای شکست جنبش ارتجاعی سبز شروع شده است. تلاش برای پیوند دادن پایه اجتماعی جنبش سبز(طبقه متوسط) با جنبش کارگری و تبدیل کردن طبقه کارگر به سیاهی لشکر بخشی از بورژوازی رفرمیست ایران در دستور قرار گرفته است. این حرکت آشکارا اعلام شد و دلیل "عدم توفیق" جنبش سبز در "بی توجهی" به طبقه کارگر اعلام گردید. "کلمه کارگری" ایجاد شد. گرایش درون طبقه کارگر نزدیک به جنبش رفرمیستی در ایران سندیکالیسم است. شیفت کردن به جنبش کارگری قرار است به تقویت جناح محافظ کار درون آن یعنی گرایش سندیکالیستی بیانجامد. در تحولات آتی باید امنیت و سود سرمایه در ایران تضمین شود. نباید ارکان مقدس مالکیت خصوصی دست خوش تغییرات بنیادی شود. جدال اصلی بر سر این است.

اما دلیل پرخاش گری فعالین چپ "کارگر پناه" به انتخاب سیاسی اسانلو چیست؟ از نظر این محافل "سوپر چپ " که دل در گرو گرایش سندیکالیستی موجود درون طبقه کارگر گذاشته بودند در این ماجرا سرشان بی کلاه مانده است. اینها دور این گرایش راست و محافظه کار فوت کمونیستی و سوسیالیستی میکردند که ایشالله روزی این گرایش سوسیالیستی میشود. رادیکال میشود و از دل این تشکلهای صنفی کارگری حزب کمونیستی تشکیل میشود.و خلاصه تا خدا سال دیگر باید طبقه ما تن به استثمار بدهد تا این فانتزی این جمع به حقیقت بپیوندد. دیدیم واقعیت طبقات و جنبشهای اجتماعی جان سختر از این گونه فانتزیها است.

این محافل گرایش کمونیستی – کارگری را تحقیر میکردند و طرفداران "خط شورا" و" مجامع عمومی" را به باد انتقاد میگرفتند. اعلام میکردند که" نمی بینید تنها تشکلهای موجود بر اساس تفکر سندیکالیستی تاسیس شده است؟ " تا آنجا پیش رفتند که شورا و مجمع عمومی را "ضد کمونیستی و بورژایی" قلمداد کردند . دو دستی گرایش سوسیالیستی همراه با تشکل توده ای اش شورا و مجامع عمومی را تحویل کمونیسم بورژوایی دادند تا بلکه در بارگاه سندیکالیسم جایی پیدا کنند. اما دیدیم که اینطور نشد.

آیا این جمعها امروز صداقت این را دارند که بگویند: جنبش سندیکالیستی این نوع انتخابها را میتواند از خود بیرون بدهد؟ میتوانند با صداقت به طبقه کارگر بگویند : گرایش سندیکالیستی   سازمان کارگری جریان رفرمیستی سرمایه داری درون طبقه کارگر است؟
ممکن است این ایراد از من گرفته شود "شما علیه تنها سنگر موجود کارگران یعنی سندیکا هستید" جواب من یک نه بزرگ است . من علیه هیچ نوع تشکل واقعا موجود کارگران نیستم. اما به نظر من بدون نقد مستدل و متین گرایش راست و محافظ کار درون طبقه کارگر ، راه برای رشد گرایش سوسیالیستی باز نخواهد شد. آوانس دادن به گرایشات راست جز توهم و سردرگمی ارمغانی برای طبقه کارگر نخواهد داشت. این به معنی حملات هیستریک و آژیتاسیون علیه سندیکا های موجود نیست.

۵ مارس ۲۰۱٣

** کلمات قصاری در نقد انتخاب سیاسی اسانلو توسط چپ کارگر پناه عباس فرد، محمود قزوینی، رضا رخشان که در سایتهای اینترتی منتشر شده است.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست