نامه سرگشاده - به نام کنگره حزب توده ایران، به کام دشمنان
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۷ اسفند ۱٣۹۱ -
۱۷ مارس ۲۰۱٣
اخیراً "نامه مردم"، به نام ارگان مرکزی حزب توده ایران، خبر تشکیل "کنگره ششم" حزب را اعلام کرده و اسنادی را نیز به نام مصوبات این «کنگره» منتشر ساخته است. از جمله مصوبه های این «کنگره» سندی است با عنوان "سی سال از یورش وحشیانه رژیم ولایت فقیه برای نابودی حزب توده ایران می گذرد."
سرفصل این مصوبه این انتظار را در خواننده به وجود می آورد که سرانجام پس از سپری شدن بیش از سی سال، یک «کنگره حزبی» در صدد برآمده است تا علل واقعی یورش به حزب توده ایران و ابعاد گسترده این یورش را بررسی کند و ارزیابی جامع و دقیقی از نقاط قوت و ضعف حزب در سال های انقلاب ارائه دهد؛ زوایای تاریک این یورش وحشیانه را روشن سازد و دلایل سیاسی و حکومتی دستگیریها، زندانها، شکنجهها و کشتارهای بی رحمانه را تحلیل نماید؛ و پس از بررسی و ارزیابی این مراحل، مطابق سنت پسندیده و همیشگی حزب توده ایران، مسائل مبرم و پیش روی جامعه ایران را بازگو و ضمن درسگیری از گذشته، راهکارهای عملی منطبق با شرایط ویژه امروز ایران را نشان دهد.
اما متأسفانه میبینیم که این سند کل فاجعه را در «خوشبینی حزب به آقای خمینی» خلاصه میکند و هیچ تحلیل دقیق و واقعبینانه از آنچه گذشته است ارائه نمیدهد. بر اساس یک چنین بررسی و تحلیل سادهنگرانهای، یک حزب مدعی پیشرو بودن میتواند چه سیاست مشخص و دقیقی را برای امروز و فردای جامعه ایران ارائه دهد!؟
در این سند، که نام «سی سال بعد از یورش …» را بر پیشانی خود دارد، به مسائلی مربوط به انقلاب و سیاست اتحاد و انتقاد حزب ما در برابر رهبری انقلاب کمتر می توان دست یافت. در عوض، تهیه کنندگان این سند، در ادامه روشی که به مرور زمان در مهاجرت به یک گرایش مسلط بدل شده، تمامی توش و توان خود را بهکار بردهاند تا همه کسانی را که برای موقعیت خویش خطر می پندارند، یا مخالف سیاست، شیوه و روش حزبمداری خود دیده و میبینند، با سخیفترین برچسبها، تهمتها و افتراها، بدون ارائه کوچکترین سند و مدرک از میدان به در کنند . این بار امّا، در سیاه کردن چهرهٔ حزب توده ایران، و معرفی آن بهعنوان حزبی که حتی مخالفین تودهای خود را نه با نقد دیدگاههای نظری و سیاسی که با تهمت و برچسب از میدان به در میکند، چنان شتاب گرفتهاند که دامنه این برچسب زنیها و هتک حرمتها را به تمام تودهایهای مهاجری که در مخالفت با آنان از فعالیتهای حزبی کنار کشیده ولی کماکان تودهای باقی ماندهاند، و نیز همه آنانی را که خود از حزب راندهاند، گسترش دادهاند .
مروری کوتاه بر گذشته به یاد همه ما می آورد که به دنبال یورش سهمگین جمهوری اسلامی به حزب توده ایران شماری از اعضای رهبری منتخب پلنوم وسیع هفدهم حزب در داخل کشور و همچنین صدها کادر ، عضو و هوادار حزب توانستند از چنگ حکومت بگریزند و جلای وطن کنند. در این میان تنها عضو هیئت سیاسی حزب که پیش از یورش ها به ماموریت خارج اعزام شده بود، علی خاوری بود که سکان حزب را در مهاجرت به دست گرفت. وی تنها کسی بود که از اعتماد اکثریت تودهای های جان بهدر برده برخوردار بود. امید این بود که علی خاوری بتواند از سرمایهٔ سیاسی و اعتمادی که تودهای ها به وی داشتند در جهت ایجاد وحدت و انسجام و احیای حزب حداکثر بهرهبرداری را بکند. اما در کمال تاسف شاهدیم که طی سی سال گذشته نه تنها لطمات ناشی از فاجعه یورش جمهوری اسلامی به حزب توده ایران همچنان در مهاجرت به نوع دیگری ادامه یافته، بلکه اکنون شریف ترین فرزندان حزب به دست خود حزب هدف انگ هایی چون «مشکوک»، «عامل رژیم» ، «وابسته به وزارت اطلاعات»، «بریده» و دیگر برچسب های سخیف از این نوع قرار داده می شوند.
امروز دیگر برای بسیاری از تودهایها روشن شده است که، طی سی سال گذشته، لطمات این شیوه حزبمداری و چنین شیوه برخورد با منتقدین سیاسی و سازمانی حزب کمتر از ضربه ناشی از یورش به حزب نبوده است. اخراج و طرد دستهجمعی کسانی که بهنوعی مخالف این شیوهها بودهاند یا اینجا و آنجا با سیاستهای روز آنان توافق نداشتهاند، آنهم بدون رعایت کوچکترین موازین حزبی، بخشی از تاریخ سیاه حزبمداران طی سی سال گذشته بوده است. این گروه بر آن است که حزب فقط آنجاست که ما هستیم.
باید گفت مدعیان برپائی کنگره ششم و صادرکنندگان این سند، با مصادره نام ارگان حزب و مخفی شدن پشت نامی که اساساً باید منعکسکننده آمال سیاسی و سازمانی هزاران تودهای ـــ اعم از مهاجر و غیرمهاجر ـــ باشد، سندی را منتشر ساختهاند که اندک امید باقی مانده به تجدید نظر در روش های سی سال گذشته را بر باد میدهد.
اعتبار هر حزبی در گرو تحلیلهای دقیق و واقعبینانه از اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه است. یک چنین اعتباری تنها از تلاش بیوقفه در راه ایجاد وحدت و انسجام درون حزبی، سازمان دادن اتحاد و همگرایی نیروهای چپ، ملی و متحدان مرحلهای، و نیز تعیین واقعبینانهترین سیاستها، و عملیترین و مبرمترین شعارهای سیاسی و اجتماعی روز بهدست میآید. آیا سند کنگره ششم در این راه و در جهت این اهداف گام برداشته است؟
مصوبه «سی سال از یورش …» «کنگره ششم حزب»، پا را بسیار فراتر از حد و ظرفیت خود نهاده و با بهکارگیری شیوههای مذمومی که در تمامی سالهای مهاجرت با پراکنده ساختن نیروهای حزبی و اشتباهات متعدد سیاسی، نادرستی خود را اثبات کرده، همه کوشش خود را برای ایجاد تفرقه بیشتر و بدنام ساختن حزب توده ایران بهکار گرفته است.
امید ما آن است که همه آنانی که با قلبی سرشار از عشق به مردم و میهن و آرمانهای تودهای به دامان حزب توده ایران پیوسته و در راه آن مبارزه کرده اند، چنین روشهای منسوخی را به شدت طرد و محکوم کنند و با هشیاری و وسواس مانع از آن گردند که اینچنین به چهره حزب، تاریخ آن و توده ایها چنگ انداخته شود. نباید بیش از این اجازه داد که به نام حزب توده ایران، اینچنین بر تاریخ درخشان این حزب خط بطلان بکشند و چهره حزب و اعضای آن را تاریک سازند.
۱۷ مارس ۲۰۱۳
milar5@gmx.de
محمد حقیقت - رضا نافعی – محمد اسمنی – بهروز مطلب زاده – مظفرعلی عباسی – داود ابراهیمی – اسفندیارصادق زاده – مجید احمدی
|