پژواک های «جنگ کثیف» در گوشهای پاپ جدید
کاردینال ها همدستان دیکتاتوری نظامی بودند—خورخه ویدلا دیکتاتور نظامی آرژانتین سیمون رومرو و ویلیام نومَن- ترجمه: لقمان تدین نژاد
•
رابطهی کلیسا و ارتش، و ایفای نقش مربی اخلاقی آنها، در واقع از کودتای قبلی آنها در سال ۱۹۳۰ آغاز شده بود. در دههی ۱۹۷۰ که کودتای دوم نظامی ها صورت گرفت رابطهی ارتش و کلیسا چنان درهم تنیده و تنگاتنگ بود که شماری از اسقف ها در قصرهای مسکونی خود گماشته و نوکر های ارتشی داشتند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲ فروردين ۱٣۹۲ -
۲۲ مارس ۲۰۱٣
بوئنوس آیرس— یکی از کشیش های آرژانتینی در ایالت توکامان Tucumán به جرم همکاری با شکنجه گران و بازجویی زندانیان چپگرا در دوران سرکوبهای نظامی (معروف به «جنگ کثیف») زیر محاکمه قرار است. یک کشیش دیگر نیز که متهم به «نوزاد ربایی» از زنان زندانی است همین سرنوشت را یافته است. مورد این کشیش تنها یکی از بسیار «نوزاد ربایی» هایی است که بر سر مادرانی آورده می شد که مدتی پس از ورود به زندانهای زیرزمینی آرژانتین به اصطلاح «ناپدید» می شدند.
روحانی دیگری متهم به توجیه مذهبی «پروازهای مرگ» برای خلبانی است که از فشارهای وجدانی طاقت فرسا در رنج بوده است. این خلبان زندانیانی را که تنها زیر تاثیر داروهای خواب آور بودند در دریا خالی می کرد.
پاپ فرانسیس، که تا همین چند روز پیش «خورخه ماریو بِرگولیو» خوانده می شد، از همان ابتدای بدست آوردن مقام پاپ دست به گریبان مشکل رابطهی خود با «جنگ کثیف» (از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳) بوده است. او که رهبری کشیشان ژزوئیت را در آن دوره بر عهده داشته بارها و بارها مجبور به دفاع از خود گشته و اتهام همکاری با دیکتاتوری نظامی--و مجوز دادن به آنها در ربودن دو کشیش در سال ۱۹۷۶ --را رد کرده است. اما طنین اتهامات وارده بر پاپ جدید بقدری رسا به گوش می رسد که واتیکان آنرا «جنبش هتک نام» عنوان داده است.
انتخاب بِرگولیو به عنوان پاپ جدید فرصتی بدست داده است که نقش تاریخی او در مقام رهبر برجسته کلیسای کاتولیک آرژانتین زیر ذرهبین برود. کلیسای کاتولیک بخاطر کوتاهی در مبارزهی آشکار با دیکتاتوری نظامی— و در مواردی حمایت فعالانه از آن — زیر انتقادهای کوبنده رفته است. هرچه باشد نزدیک به ۳۰۰۰۰ نفر از مخالفینِ عمدتا کمونیست و چپ گرای آن کشور در آن دوران کشته و ناپدید شدهاند.
موضع سکوت و سازش کلیسای آرژانتین در مقابل دیکتاتوری نظامی در مقایسه و کنتراست آشکار قرار می گیرد با مقاومت کلیسای کاتولیک در سایر کشورهای آمریکای لاتین، خصوصا شیلی و برزیل. شمار کشته شدگان دیکتاتوری های نظامی در دو کشور اخیر به مراتب کمتر از آرژانتین بوده است. پاپ فرانسیس حتی سالها بعد (بین ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱) که مقام رهبری «سازمان کاردینال های آرژانتین» را بر عهده داشت هنوز هم در مقابل صدور پوزشنامه رسمی بابت عملکرد کلیسا در دوران «جنگ کثیف» مقاومت می کرد و خودداری او باعث رنجش بیشتر کنشگران حقوق بشری شد.
فدریکو فینکل-اشتاین Federico Finchelstein تاریخدان آرژانتینیِ «مرکز نوین پژوهش های اجتماعی New School for Social Research» در نیویورک، معتقد است، «کلیسا و ترکیب انفعال آن از یکسو، و عملکرد خاص آن از سوی دیگر نقش عمدهای در صورت گرفتن جنایات گستردهی خونتای نظامی junta داشت.» او در ادامه می گوید، «سکوت افرادی مانند پاپ فرانسیس در این بحبوحه، عملا یک نقش محوری ایفا می کرد. سلسلهای از تایید های کلیسا، و نیز برخوردهای انفعالی آن چه از موضع استراتژیکی و چه غیر رسمی-خودخواسته، فضا را طوری ساخت که دست حکومت در کشتارها باز ماند.»
پاپ فرانسیس ۷۶ ساله، در مورد نقش خود در دورهی دیکتاتوری و حکومت ایجاد وحشت های همه جانبه علیه مخالفین، دلایل پیچیدهای ارائه می کند. او در بیوگرافی خود، هرچند که از انتقاد آشکار نسبت به دیکتاتوری نظامی پرهیز می کند اما می نویسد که در پشت پرده برای آزادی دو کشیش بنامهای اورلاندو یوریو و فرانسیسکو یالیکس Orlando Yorio and Francisco Jalics کوشیده و به این خاطر حتی با مقامات بالای دیکتاتوری نظامی نیز ملاقات کرده است. او در همانجا می نویسد که او حتی تعدادی از مخالفین تحت تعقیب را در یک مدرسهی ژزوئیت مخفی کرده و یکی از آنها را که با او شباهت قیافه داشته با ردای کشیشی و مدارک شناسایی خود از مرز ایگوازو Foz do Iguaçu از به برزیل قاچاق کرده است.
به گفتهی جناب ایگناسیو دل ویزو Rev. Ignacio Pérez del Viso یکی از دوستان قدیمی پاپ فرانسیس، در واقع شمار ناچیزی از اسقف های آرژانتینی در مقابل دیکتاتوری نظامی موضع می گرفتند. سایرینی که در اکثریت بودند-- از جمله پاپ جدید که همزمان با کودتای سال ۱۹۷۶ سی و نه ساله بود—موضع کاملا محتاطانهای داشتند.
پدر دِل ویزیو که امروز ۷۸ سال دارد می گوید، «وقتی می بینی که اکثریت اسقف ها ترجیح می دهند با ارتش بده و بستان داشته باشند تو نمیتوانی از طرف خودت بگویی: باشد، من یک جور دیگر کار می کنم.» او اضافه می کند که، «بسیاری از اسقف ها بجای اینکه با صراحت در مقابل ارتشی ها بایستند، ترجیح دادند در پشت پرده سفارش این و آن را به نظامی ها بکنند و برای نجات جان آنها کوشش کنند. آنها تنها بعدها متوجه اشتباه خود شدند. البته دیدن آن اشتباه در زمان خود کار دشواری بود.»
پژوهشگران رشتهی الاهیات دلیل سکوت و انفعال اینچنینیِ کلیسا در مقابل دیکتاتوری نظامی را همگونی خیره کنندهی ایدئولوژیک-سیاسی آن با نظامی ها می دانند تا جاییکه برخی از کشیش های کاتولیک به جرم جنایت علیه بشریت زیر محاکمه قرار گرفتهاند.
رابطهی کلیسا و ارتش، و ایفای نقش مربی اخلاقی آنها، در واقع از کودتای قبلی آنها در سال ۱۹۳۰ آغاز شده بود. در دههی ۱۹۷۰ که کودتای دوم نظامی ها صورت گرفت رابطهی ارتش و کلیسا چنان درهم تنیده و تنگاتنگ بود که شماری از اسقف ها در قصرهای مسکونی خود گماشته و نوکر های ارتشی داشتند و تنها شمار ناچیزی از آنان آشکارا علیه دیکتاتورها موضع می گرفتند.
کِنِت پی سِربین Kenneth P. Serbin تاریخدان دانشگاه سان دیه-گو می گوید، «از میان تمام کلیسا های آمریکای لاتین روحانیون آرژانتینی از نزدیکترین رابطه با نظامیان برخوردار بودند.» این واقعیت معضل بزرگی برای پاپ جدید تلقی می شود. هرچند که در هفتهی گذشته یکی از قضات مامور بررسی پروندهی یکی از زندان های مخفی واقع در «دانشکده مکانیک نیروی دریایی» نظر داد که پاپ جدید در ربودن دو کشیش دست نداشته است اما بهیچوجه باعث زدوده شدن نقش تردید آمیز او از خاطرها نشده است. در گزارش رسمی پدر یوریو (یکی از کشیش های ربوده شده) در سال ۱۹۷۷ به انجمن کشیشان ژزوئیت، آمده که در آن سالها هرچند که پاپ فرانسیس--از موضع بالاترین مقام فرقه ی ژزوئیت--کار آنها در محلات فقیرنشین بوئنوس آیرس را بطور شفاهی تایید کرده بود اما پشت سر با تهیهی گزارش های منفی و ارائه به اسقف های دیگر برای آنها کارشکنی کرده و حتی ادعا کرده بوده که فعالیت های این دو کشیش در محلات فقیر نشین بدون اجازهی او صورت می گیرد.
پدر یوریو Yorio که در سال ۲۰۰۰ درگذشت در جای دیگری نوشته بود که، «اسقف بِرگولیو در دفاع از ما هیچ کاری نکرد بطوری که ما در درستکاری او به تردید افتاده بودیم. او آخرش هم ما را از فرقه بیرون انداخت.»
تنها سه روز بعد از اخراج از فرقه بود که محلهی فقیر نشین به محاصره صدها سرباز در آمد، دو کشیش دستگیر شدند، و به اتهام عضویت در گروه های چریکی به زندان انداخته شدند. این دو کشیش به مدت پنج ماه با چشم بند و دست و پای زنجیر شده در زندان باقی ماندند و هر روز امکان اعدام شدن آنها می رفت.
در آخر ماموران امنیتی این دو کشیش را در حالیکه هنوز زیر تاثیر داروهای خواب آور بودند در حومهی بوئنوس آیرس رها کردند. هرچند که پدر یالیکس می گوید، «حاضر نیست در مورد نقش پدر بِرگولیو در این جریان چیزی بگوید،» و «گذشته ها را تمام شده تلقی کرده و در مراسم کلیسا پدر بِرگولیو را صمیمانه در آغوش کشیده است.» اما خواهر پدر یوریو، خانم گراسیلا یوریو Graciela Yorio فرانسیس را متهم می کند که او دو کشیش را به آسانی طعمه دیکتاتوری نظامی ساخته و «کاملا بحال خود رها کرده است.» او میگوید، « برادر من تردید نداشت که پدر بِرگولیو در دستگیری او نقش داشته است و من دلیلی نمی بینم که قول او را رد کنم.»
پاپ فرانسیس گذشته از اینکه مجبور به جوابگویی به تردیدهای اطراف نقش خود در طول «جنگ کثیف» شده است درگیر موارد ناخوشایند دیگری نیز هست: در دورهی ریاست او بر سازمان اسقف های آرژانتین در سال ۲۰۰۷ بود که کشیشی بنام کریستیان فون ورنیخ Christian von Wernich (کشیش شاغل در ادارهی پلیس) محکوم به همدستی در شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی شد.
پدر فون ورنیخ حتی پس از اثبات جرم خود هنوز اجازه داشت که برای زندانیان دیگر مجلس وعظ برپا کند. غیر از این فرد کشیش های دیگری نیز به جرم همکاری با دیکتاتوری نظامی محکوم شدهاند و شمار دیگری از روحانیون با اینکه حکم دستگیریشان صادر نشده اما متهم به همدستی با جنایت های دوران «جنگ کثیف» و رابطه با ارتش هستند.
کلیسا در فرصت های مختلف وادار شده که از نقش و عملکرد خود در دوران دیکتاتوری دفاع کند از جمله در سال ۲۰۰۰ از «سکوت»ی که جنایات دیکتاتوری نظامی را ممکن ساخته بود پوزش خواست. در نوامبر گذشته همزمان با خاتمه دورهی ریاست پاپ جدید بر سازمان اسقف های آرژانتین، کلیسا مجبور شد در دفاع از خود و بر علیه ژنرال خورخه ویدلا Jorge Videla رهبر سابق دیکتاتوری نظامی بیانیه صادر کند. ژنرال ویدلا فرمانده خونتای نظامی افشا کرده بود که اسقف ها در عمل همدست دیکتاتوری نظامی بودهاند. کلیسا هرچند که ادعای آقای ویدلا را رد کرد اما در همانحال اعلام کرد که «به بررسی دقیق تر و همه جانبه تر» نقش کلیسا در دوران دیکتاتوری نظامی و «جنگ کثیف» دست خواهد زد.
نوشته: سیمون رومرو و ویلیام نومَن SIMON ROMERO و WILLIAM NEUMAN ۱۷ مارس ۲۰۱۳
ترجمه: لقمان تدین نژاد
این نوشته با همکاری Fabián Werner, Emily Schmall and Jonathan Gilbert from Buenos Aires; Mauricio Rabuffetti from Montevideo, Uruguay; and Nicholas Kulish from Berlin. تهیه شده است.
|