۲۰ سال تلاش برای احیای اتحاد شوروی
گنادی زوگانف - مترجم: اردشیر قلندری
•
سخنرانی زیر را گنادی زوگانف رهبر حزب کمونیست روسیه به مناسبت بیستمین سالگرد مبارزه ی «اتحاد احزاب کمونیست – حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی» برای احیای مجدد اتحاد جماهیر شوروی انجام داده و در روزنامه ی پراوادا ارگان حزب کمونیست روسیه منتشر شده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۲ فروردين ۱٣۹۲ -
۱ آوريل ۲۰۱٣
احزاب کمونیست اینک 20 سال است که پرچم احیای مجدد خلقهای برادر اتحاد شوروی را با افتخار بردوش میکشند. هدف برنامه این احزاب، عضو این سازمان بین المللی معتبر، بر پایه مبارزه در راستای مسیر پیشرفت سوسیالیستی، برپایه احیای تدریجی، تلاش بی وقفه احیای اقتصاد ملی، مدارس علمی، زبان و فرهنگ میباشد. علیرغم همه اینها، هدف نهایی همه ما، اتفاق نظر در استقرار اتحاد جماهیر سوسیالیستی است، نه انتیگراسیون ریاکارانه کشورهای بورژوازی با دولتهای وابسته (کمپرادور) آنها.
شرط اصلی پیروزی مشترک ما- اتحاد میباشد. در اکتبر 1917 تجارب حزب لنینی اثبات کرد، که کمونیستها توان نجات و احیای کشور را دارا هستند. کمونیستها قادرند در لحظه سرنوشت ساز تاریخی توده عظیمی از مردم را به دورخود گردآورده، توده های مردم را با آرا و عقاید دور و نزدیک حول یک حرکت جمعی ضرورمتمرکز سازند.
با این همه، در طی این دو دهه در امر روند همبستگی مردم کار و زحمت ضعف و گسستگی جدی بوجود آمده که درنظر نگرفتن آن اشتباه خواهد بود. یکی از دلایل شکست موقتی سوسیالیسم این بود که زحمتکشان شوروی از حمایتهای اخلاقی – سیاسی برادران طبقه خود در پیکار علیه شیوع رژیمهای دست نشانده ضدمردمی و بازسازی سرمایه داری وحشی برخوردار نشدند.
اینک دودهه از بزرگترین فاجعه تاریخ بشری گذشته است. در دسامبر سال 1991 بی نظیرترین دولت، که در طی چندین قرن توسط مردمان کشوری کثیرالمله ساکن بر یک ششم کره زمین بنا و ساخته شده بود، متلاشی گردید. زندگی دولتی که در اوج تحولات خود قرار داشت، دارای نیرومندترین و شکست ناپذیرترین ارتش دنیا بود پایان یافت.
رهبری حزب و دولت، از مهمترین هشدارهای لنین در باره امکان خطر پراکندگی در "امر ملی" سرپیچی کردند. مساله موجود توسط سیاست "فاجعه سازی" (کنایه ای است به دگرگونساری م.) آغاز به تاراندن بزرگترین کشور کرد. برخی از این مساله را یادآور میشویم: رخدادهای سالهای 1986-1988 قره باغ، آبخازیا، آستایای جنوبی، آلماتا، دوشبنه، فرغانه، پردنیستروویا، بالتیک. حزب در آن شرایط بغرنج فقط قادر به جنگ های داخل سنگر در برابر یورش ناسیونالیسم و وطن فروشی بود.
فاجعه و مصیبت جبران ناپذیر کارساز افتاد. در پی تبعات فعالیتهای "دگرگونسازان" به رهبری گورباچف و تخریبگران به رهبری یلتسین اتحاد جماهیر شوروی نابود گردید. علیرغم اراده مردم، که در رفرندوم 17 مارس 1991 صریح و واضع بیان گردید، کشور مشترک ما را از ما گرفتند، تکه های خونین ارگانیسم اقتصاد – ملی را به غارت بردند، تاریخ و فرهنگ بزرگ ما را لجن مال نمودند.
25 میلیون روس، 7 میلیون اکرائینی، 1.5 بلاروس، 2.5 میلیون ازبک جلای وطن کردند. با بریدن پیکر زنده میهن، دارودسته جنایت پیشه، برادری خلقها را محکوم به قربانی و نابودی نمودند. در جمهوری های شوروی سابق قوانین تبعیض آمیز کوشنده ای در باره شهروندی و زبان وضع کردند. کوچ اجباری ساکنان "غیر بومی" و ایجاد غیرطبیعی کشور تک قوی (mono ethnic) ادامه دارد.
ضرورت سیاسی واقتصادی حکومتها را وادار به تشکیل کشورهای مشترک همسود (CIS EurAsEC) نموده، ورهبری روسیه و قزاقستان در پی تشکیل اتحاد گمرکی با جهموری بلاروس، که پایه های اقتصاد سوسیالیستی را حفظ کرده است، شدند. از سویی نیز، حتی این انتیگراسیون سرمایه داری بسیار آرام حرکت میکند. درطی سالهای اخیر حکومتهای دول مستقل پساشوروی هزاران تصمیم گرفته، صدها اعلامیه انتشار داده، دهها برنامه بظاهر مفید در باره تحکیم روابط همسایگی ارائه داده اند. تنها برخی از آنها تا بحال اجراء شده است. گذشه از همه سخنان توخالی در باره انتیگراسیون، با همکاری فعال "خیرخواهان" آنسوی آبها نه تنها جدایی، بلکه کشش به سوی ایجاد یک بلوک نظامی – سیاسی خصمانه درحال انجام است. حوادث اگوست 2008 آشکارا نشان داد، که امکان درگیری مستقیم نظامی بین خلقهایی که زمانی کشور واحدی بودند، وجود دارد.
از آغاز سال 2000 عملا کار ساخت کشور مشترک ما با خلق بلاروس متوقف شده است. لجن پراکنی و جنگ افترازنی در درجه نخست علیه لوکاشنکو، (رئیس جمهور بلاروس م.) از آنجایی که انرژی اتحاد و توسعه از سوی او پیگیری میگردد بطور بی سابقه ای ادامه دارد. غرب مدتهاست که گستاخانه در امور داخلی جمهوری مستقل بلاروس دخالت میکند. چندی پیش روزنامه "واشنگتن پست" بدون هرگونه شرمساری نوشت: "اشتباهی نا بخشودنی خواهد بود که بلاروس را به روسیه بدهیم". انگار، برخی از حکومتیان روسیه از تیتر این روزنامه سرمشق گرفته اند. میشود گفت، که حفظ ارزشهای اقتصاد ملی بلاروس برای آنان تنفر آمیز است. در اقتصاد بلاروس نه جای پای الیگارشی، نه روزنه ای از فقر موجود است. موضوع ساختمان دولت مشترک روسیه و بلاروس را باید خلق ما بدست گیرد. ما کار طولانی و صبورانه ساختمان میهن ملی واحد را در پیش داریم.
طی سالهای اخیر گرایش تازه ای در وحدت همه نیروهای چپ و میهن پرست مشاهده شده است. در سال 2012 ما با شایستگی 90 سالگی تشکیل اتحاد شوروی را جشن گرفتیم. چندی پیش کنگره پانزدهم حزب کمونیست روسیه برگزار گردید. از تمام جهان در این کنگره شرکت داشتند. "میزگردی" بسیار غنی و جالب پیرامون "چهره سوسیالیسم، که در راستای آن پیکار میکنیم" با شرکت 95 حزب کمونیستی کارگری و سازمانهای بین المللی برگزار شد.
امروز باردیگر زمانی فرا رسیده که به تجربه 20 سال پیکار اتحاد احزاب کمونیست – حزب کمونیست اتحاد شوروی روی آورده، همه ارزشها و تجارب پراکتیک سیاسی و تجارب ایدئولوژیکی - تئوریک احزاب برادر را تعمیم داده، و از رفقای خود که در زندان های رژیم های ناسیونالیستی بسر میبرند حمایت کنیم. آنچه که برای ما عمده است- غرق در کامیابی ها نگردیم، هشیارانه دست آوردها را ارزیابی کنیم، بر مساله حل نشده توجه کنیم، و از شکست ها درس لازم را بیاموزیم.
به همه همکاران و همفکران 20 - مین سالگرد اتحاد احزاب کمونیست – حزب کمونیست اتحاد شوروی را تبریک گفته و از پایداری و مردانگی، جهت وفاداری به ایده ال های دوستی و برادری خلقها، که با خوشبینی و پیگیری برای آینده سوسیالیسم پیکار میکنند، سپاسگزارم.
سرچشمه سایت حزب کمونیست روسیه : kprf.ru
برگردان: اردشیر قلندری
|