• خون صورت من است
در حساب های بی صورت مادر
حساب رس های خواهرانی بس رئیس
که در تنی ی و خونی همیشه کم آوردند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۰ فروردين ۱٣۹۲ -  ۹ آوريل ۲۰۱٣

 
تنی که به تفاله می رسد
تفاله ای که به تن نمی رسد

خون صورت من است
در حساب های بی صورت مادر
حساب رس های خواهرانی بس رئیس
که در تنی ی و خونی همیشه کم آوردند

خانه مثل چکمه ی پنبه شیشه ای کف پا را داغ می کند
نفس جنابان الکی تمام تمام شب
زبان پلیور پشمی پیری
یقه اش را چفت کشیده تا چانه ام
خون زبان مادری ام بود
جدایی از خون نمی دانست
و
گریبان می گرفت

محکوم به رفتارم

مثل مهربانی ی مدام دکوراتیو هم جنس خواهی گیاه خوار
که فکر ظاهرزیبا و لاغریش حال جمع را ناجور می کند

محکوم به رفتارم

و حس این چند کلمه ی خوب ادا نشده
از دهان جوانک پدر مرده ی مونگول دارم

دست از دامنم بکش بیرون مداد آبی ات را
از گوشه ی
کلاه
کج
خواستی بگیر
دم این دایناسور
گردن شکسته را
رنگ کن

قرار است تو هم
به زودی
شاعر شوی

 

شعر را با صدای شاعر بشنوید:
www.akhbar-rooz.com