با امساک معالجه شوید
دکتر مسعود کریم نیا
•
آیا این کلینیک در منطقهٔ برویاسین میتواند اشتباهات ما را آشکار ساخته و نظام پزشکی ما را که بر سود استوار و نظام اقتصادی ما را که صرفاً متکی بر رشد بدون حد و مرز است، تغییر دهد؟ ما با این جریان مشاهده میکنیم که اولوسیون ما را برای شرایطی مهیا ساخته که نه تنها کمبودها را تحمل کنیم، بلکه در شرایط خاصی از کمبودها حتی بهره مند نیز بشویم
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۷ ارديبهشت ۱٣۹۲ -
۱۷ می ۲۰۱٣
نوشتاری که در زیر از نظر شما میگذارد، ترجمهٔ کامل متن فیلم مستندی است که در تاریخ دهم فروردین سال قبل (۲۹/۳/۲۰۱۲) در تلویزیون دولتی (مشترک فرانسه و آلمان) ARTE در آلمان به نمایش درآمد.
عمر انسانها هر روز بیشتر میشود، ولی عوارض جنبی آن هم فروانند. از جمله بیماریهای قند، فشار خون، چاقی و سرطان. همپای آن مصرف دارو نیز افزایش یافته، اما داروها عوارض جنبی دارند. کم نیستند کارشناسانی که میگویند این روش معالجه ما را وارد کوچهٔ بن بستی کرده است.
در کنار این روش رایج معالجه که با نظام اقتصادی کنونی سر سازگاری دارد و نه صرفا بهبود بیمار مد نظر است، بلکه سود آوری آن نیز در درجه اول اهمیت قرار دارد.
در کنار این نوع درمان کارشناسان روسیه، آلمان و آمریکا مشغول پژوهش پیرامون معالجه از طریق روزه هستند، امری که در اغلب مذاهب رایج است.
در پژوهشهایی که در جریانند پرسشها پیرامون شناخت مکانیسم روزه و مصرف کالری و غیرو در بدن انسان هستند و این که روزه برای درمان چه بیماریهایی مفید است؟ نتایج پژوهشها تا کنون بسیار حیرت آورند، از جمله در مورد معالجه سخت ترین بیماری رایج قرن، یعنی سرطان. نتایج حاصله از آزمایشات تا کنون دریچههای جدیدی را به سوی روشهای معالجه باز کرده اند. در منطقهٔ سیبری در روسیه از ۱۵ سال پیش معالجه امراض از طریق روزه یکی از مبانی اصلی درمان در سیاست رسمی دولتی محسوب میشود.
مبانی این روش معالجه در شوروی سابق در ۵۰ سال قبل شکل گرفت و در مورد هزاران بیمار آزمایش شد، اما نتایج آن به علت دیوار آهنین شوروی برای غرب ناشناخته ماند. حاصل این آزمایشات منجر به ایجاد روش درمانی رادیکالی شد که اکنون به آن عمل میشود. این مرکز درمانی در گریچینگز قرار دارد که به کلینیک روزه شهرت دارد و هزینهٔ درمان در این مرکز را بیمه درمانی متقبل میشود. به این مرکز بیمارانی مراجعه میکنند که از طریق روش کلاسیک نتوانسته اند معالجه شوند.
در این کلینیک بیمار ابتدا تحت آزمایشات قرار گرفته و انگیزهٔ او در معالجه عامل مهمی به شمار میرود. سپس بر اساس نتایج آزمایشات و نوع بیماری پزشک تعداد روزهای امساک را تعیین میکند. به عنوان مثال برای بیمار مبتلا به آرتروز ۱۲ روز امساک و پس از آن دو هفته جهت توان بخشی توصیه میشود.
در آغاز بیمار نمیداند که بدن او در قبل عدم مصرف غذا چه کنشی دارد و به این خاطر روزه برای اغلب افراد با ترس همراه است. حال اما روش درمان بسیار ساده است: نوشیدن آب، آب و باز هم آب. به طور متوسط بیماران ۱۲ روز جز آب هیچ چیز دیگری نمیخورند. بستگی به نوع بیماری درمان می تواند تا سه هفته به طول بیانجامد. در مورد بیماریهای مزمن مصرف تمامی داروها پس از ۲ الی ۳ روز کاملا قطع میشود! در تمام دورهٔ درمان بیمار دائماً تحت نظارت پزشک قرار دارد. اما هیچ کس نباید بدون مراجعه به پزشک اقدام به چنین کاری کند.
جالب توجه این که بر اثر روزه در بدن انسان کمبود مواد مشاهده نمیشود. در جریان درمان ویتامینهای C، D و E کاهش پیدا میکنند، اما این کاهش نگران کننده نیست. طی ۱۵ سال گذشته در این مرکز حدود ۱۰ هزار بیمار تحت درمان قرار گرفته و پروندهٔ همهٔ آنها بایگانی شده است. بیماریهای رایجی که در اینجا بیشتر مداوا شده اند عبارتند از آسم، آلرژی، قند، مشکل دریچهٔ قلب و رما تیسم. پس از یک یا دو دره درمان ۷۰% بیماران بهبود کامل پیدا کرده اند.
آنچه که برای روزه گیران دشوار غذا نخوردن نیست، زیرا این مشکل پس از سه روز برطرف میشود، بلکه موضوعی است که به آن بحران روزه میگویند. در جریان این بحران ضعف، التهاب و میگرن ممکن است بوجود آید. اما این هزینهای است که بدن در قبال تغییر رادیکال کنش خود میپردازد. در این شرایط بدن میبایست بیاموزد که از منابع ذخیره در بدن استفاده کند. پس از سه روز جریان تصفیه بدن از سموم آغاز میشود و به این خاطر بیمار حال خوبی ندارد. اما زمانی که این دوره سپری شد، بیمار هر روز حال بهتری پیدا میکند. بر اساس نظر پزشکان روسی، این مرحله مهمی در فرایند بهبودی است. در جریان درمان احتمال دارد که آثار امراض بیمار ظاهر شوند، از قبیل سر درد برای افراد مبتلا به میگرن و یا درد مفاصل برای بیماران مبتلا به رما تیسم. ولی غالباً این آثار پس از ۲۴ الی ۳۶ ساعت از بین میروند.
پس از این مرحله بدن می بایست از مواد ذخیره در بدن استفاده کند، ولی بدن انسان از کجا انرژی خود را تامین میکند؟ در بدن انسان سه منبع انرژی وجود دارد: گلوکز، چربی و پروتئین. مهمترین منبع انرژی گلوکز برای بدن و مغز است. اما گلوکز پس از ۲۴ ساعت روزه مصرف میشود. حال بدن در قبال فقدان گلوکز چه عکس و العملی نشان میدهد؟ در این حال بدن شروع به تولید گلوکز از پروتئین میکند، یعنی از ماهیچه ها. در کنار آن بدن متوصل به چربی شده و سعی میکند که از آن هم گلوکز تولید کند. این فرایندها در جگر، به عنوان مهمترین ارگان تبدیل مواد، انجام میپذیرد.
پس از گزار از بحران روزه بدن به توازن جدیدی میرسد. برخی اشتغالات تحمل روزه را سهل میکنند، مانند ماساژ، سونا، پیاده روی و غیرو. پزشکان همچنین روزانه ۲ الی سه ساعت تحرک و ورزش تحمل روزه را تسهیل میکند. همهٔ این فعالیتها جریان سم زدایی از کبد، کلیه، شش و پوست را تسریع کرده و بیماران پس از گذشت ۵ روز از سلامت چهره و تحرک خویش ابراز رضایت میکنند.
اما مغز انسان همچون بدن خود را با شرایط جدید انطباق نمیدهد و نیازهایی را به یاد انسان میآورد که واقعاً نیازی به آنها نیست. اما پس از این مرحله احساس جدیدی همراه شعف جایگزین آن میشود. انسان در این حال احساس آزادی و قدرت زیادی می کند. روان انسان هم دچار چنین احساسی میشود، زیرا کسی که توانسته هفت روز گرسنگی را تحمل کند، احساس ارادهای قوی در او پدیدار میشود.
خانمی که در این مرکز تحت درمان قرار دارد و پنج روز تا کنون روزه گرفته با شعف میگوید چهره مرا نگاه کنید که بدون آرایش چقدر شاداب است و حال من هم بسیار خوب است.
حال پرسش اصلی اینجاست که روزه واقعا چیست که ۲/۳ بیماران را شفا میبخشد؟ آیا این جریان واقعاً با تلقین صورت میگیرد و یا هورمونهای خوشبختی در بدن تولید میشوند و آیا تغییرت را در آزمایشگاه هم میتوان مشاهده کرد؟
جهت جواب به این سوالها میبایست به ۶۰ سال پیش بازگشت، به زمانی که در شوروی سابق دیوار آهنین مانع از تبادل اطلاعات با بقیه جهان میشد. به هر حال، کشف روزه به عنوان یک روش درمان، همانند بسیاری از موارد دیگر، حاصل یک تصادف و یک پژوهشگر باهوش بود. در کلینیکی به نام کورزاکوف در مسکو که بیماران روانی در آنجا تحت مداوا قرار میگرفتند و دیگر مانند سابق آنها را به زنجیر نبسته و درمان با دارو جایگزین آن شده بود. روانپزشکی به نام نیکولایف در آنجا روزی با بیماری روبرو شد که چند روز از غذا خوردن اجتناب کرده بود. نیکولایف تصمیم گرفت به او اجبارا غذا نداده و عاقبت کار را مشاهده کند.
اتفاق غیر منتظره این بود که پزشک مشاهده کرد پس از پنج روز حال بیمار بهتر شده و چشمان خود را باز کرده و پس از ده روز شروع به راه رفتن کرده و پس از ۱۵ روز یک لیوان آب سیبی را که در کنار تختش بود نوشید و بعدا به هواخوری میرفت و با بیماران دیگر نشست و برخاست می کرد.
نیکولایف در آخر مشاهده میکند که بیمار کاملا بهبود یافته و به این نتیجه رسید که یک بیمار روانی صرفاً با روزه بهبود یافته و این برایش آموزش بزرگی بود.
فیلمی از او که پس از ۱۵ سال آزمایش و درمان در دسترس قرار دارد نشان میدهد که همواره بیماران بیشتری به او مراجعه میکردند. او افراد مبتلا به شیسوفرنی و افسرده و غیرو را درمان میکرد و آنها را ۱۵، ۲۰، ۳۰ و تا ۴۰ روز تحت روزه قرار میداد. پسر نیکولایف امروز اظهار میدارد که در آن زمان تا چه حد پزشکان با روش پدرش مخالفت کرده و آنرا مردود میدانستند، زیرا آنها سعی در شناخت ساز و کار تاثیرات این روش نمیکردند. او میگوید عموما گرسنگی به عنوان کار ناسالمی به نظر میرسد، ولی این تصور را باید کنار گذارد.
نیکولایف خود پروژهٔ وسیعی را به راه انداخت و با آزمایشات متعدد روی بیماران سعی در فهم ساز و کار این روش کرد. روانپزشکان امروز بر این باورند که گرسنگی تنها بر جسم و روان انسان تاثیر نمیگذارد، بلکه شخصیت فرد نیز در این فرایند تغییر میکند. از جمله همکاران نیکولایف دکتر گورویچ است که ۱۸ سال با او همکاری میکرد. او امروز بر این باور است که روزه هم استرس را کاهش داده و هم افسردگی را، و پس از روزه انسان احساس آرامش میکند.
نیکولایف در مجموع به درمان ۸۰۰۰ بیمار پرداخت و شاهد بهبود کامل ۲/۳ آنها بود. بسیاری از بیماران بهبود یافته پس از سالیان دراز همچنان سالم بوده و برخی توانسته بودند تشکیل خانواده دهند. او و همکارانش که با تعجب شاهد بودند که نه صرفا شرایط روحی، بلکه وضع جسمی بیماران هم بهبود یافته و بیماریهایی چون اگزما، فشار خون و غیرو از این طریق درمان مییابند، موضوع را با مقامات دولتی در میان گذاشت. وزارت بهداری که به این موضوع با دید تردید مینگریست، در سال ۱۹۷۳ کمیسیونی جهت جهت بر رسی نتایج به دست آمده تشکیل داد.
از جمله اعضائ این کمیسیون پزشکان مشهوری چون کوکوسوف و ماکزیموف بودند. کوکوسوف میگوید من تا آن زمان از این روش بی اطلاع بودم و نه تنها میخواستم بدانم که آیا این روش مضر است، بلکه میخواستم دلیل آن را هم بدانم. ماکزیموف هم میگوید ما میبایستی تمام اعضای داخل بدن را مورد آزمایش قرار میدادیم، بلکه ویتامینها و باکتریولوژی را نیز در نظر می گرفتیم.
در این پژوهش هزاران بیمار مورد آزمایش قرار گرفته و نتایج نظرات نیکولایف را تایید میکردند. این کمیسیون توانست تاثیرات مثبت را در مورد بیماریهای قلبی، تبادل مواد، بیماریهای پوستی و مفاصل و غش و همچنین سرطان و غیرو را به اثبات رساند.
حال پرسش این است که روزه چه تاثیراتی را در بدن موجب میشود؟ دکتر ماکزیموف میگوید گرسنگی در بدن ایجاد استرس کرده و این کنشهایی را به جریان میاندازد که به آن زالوگنزه میگویند و این رویداد در کبد اتفاق میافتد. استرس عموما واکنش بدن است در قبال تغییر شرایط محیطی که در شرایط روزه عدم صرف غذا است. به محض این که مواد غذایی کامل به بدن نمیرسد، ارگانیزم اعلام خطر کرده و در تعاقب تغییرات هورمونی شروع میشوند. در این حال هورمون ها ذخایر بدن را بسیج میکنند، ضمن این که برخی از هورمونها ضّد عفونت هم هستند.
پزشکان روسی بر این باورند که بدن به سازماندهی جدیدی میرسد که طی آن کلسترین، تری گلیسیرید و انسولین در بدن شروع به کاهش میکند. جالب توجه آن که در این فرایند بدن به مرور مصرف انرژی خود را پایین آورده، و از جمله تنفس، ضربان قلب و فشار خون کاهش پیدا کرده و دستگاه گوارش آسایش پیدا میکند. به این ترتیب روزه نظام خود بهبودی بدن را بسیج میکند.
حال این تغییرت را در بدن چگونه میتوان مورد سنجش قرار داد؟ پروفسور روسی، اوسینیون که متخصص بیماری آسم است، هزاران بیمار را از این طریق مداوا کرده و عکس برداریها از شش بیماران نشان میدهد که روزه چگونه عفونت را در ششها برطرف کرده و تغییرات در شش به حالت اول باز میگردند، این در حالی است که پزشکی کلاسیک بر این باور است که بیمای آسم قابل معالجه نبوده، بلکه داروها صرفاً اثر این بیماری را تقلیل میدهند! نتایج آزمایشات اوسینیون در مورد ۱۰۰ بیمار مبتلا به آسم نشان میدهند که ۵۰% آنها حتی پس از هفت سال هم سالم بودند، به ویژه کسانی که پس از روزه مراقب نحوهٔغذا خوردن بوده اند.
کمیسیون مذکور تمامی اطلاعات را پیرامون این روش درمان جمع آوری کرد و از دولت خواست که روزه را در نظام پزشکی دولتی وارد کند. آکادمی پزشکی نیز همهٔ پروندهها را مطالعه کرده و نتایج آن را مورد تایید قرار داد. اما هیچ یک از این مدارک و پروندهها به زبان دیگری ترجمه نشده اند. با وجود تحقیقات بسیار گسترده در این پروژهٔ منحصر به فرد که حاوی انبوهی از اطلاعات در مورد بیماران و نحوهٔ درمان آنها است، هنوز هم دلیل بهبود بیماریها کاملا روشن نشده و این که زالوگنزه چگونه عمل میکند؟
آیا پزشکان غربی میتوانند به این سوالات پاسخ دهند؟ تاکنون هیچ کشور غربی بودجهای جهت تحقیق در این پروژه اختصاص نداده و شرکتهای دارویی به دلیل قابل فهم علاقهای به این کار نشان نمیدهند.
اما روزه گرفتن از مدتها پیش در کشورهای غربی نیز متداول شده و سیاستمدارن و دانشمندان به این موضوع علاقه نشان می دهند. ما به آلمان سفر کرده و در مییابیم که ۲۰ الی ۲۵ % مردم در اینجا یک بار روزه گرفته اند. قدیمی ترین انستیتوی روزه درمانی بنام بوخینگر (Buchinger) با سابقهٔ ۶۰ ساله در جنوب آلمان و در کنار دریاچهٔ بودن (Bodensee) قرار دارد. در این انستیتو که از شهرت خوبی در جهان برخوردار است مانند روسیه روزه گرفته میشود ولی به صورت جمعی. سالانه ۲۰۰۰ بیمار به این انستیتو مراجعه کرده که اغلب از بیماریهای مزمن همچون فشار خون و دیابت رنج میبارند و مابقی جهت پیش گیری از بیماری ها. در این جا جهت کمتر کردن فشار روزه، روزانه دو فنجان سوپ و یا آب میوه به بیماران داده میشود.این ۲۵۰ کیلو کالری روزانه مشکل بحران روزه را کاهش میدهد.
این روش خاص اتو بوخینگر بنیانگزاار این کلینیک است. او پزشک ارتش بوده و از درد مفاصل به گونهای در رنج که در صندلی چرخدار حرکت میکرده، اما توانسته بود با دوبار روزه طولانی تقریبا کاملا بهبود یابد. پس از این مداوای شگفت انگیز او مطالعات خود را پیرامون روزه متمرکز کرد و کلینیک مخصوص خود را بنیان گذرد که تا کنون شهرت دارد.
درمان در این مرکز یک تا سه هفته به طول میانجامد. یکی از بیماران خانمی است که تعریف میکند که سابقا از رماتیسم در رنج بوده و با مراجعه به این کلینیک، پس از یک دوره امساک ۱۲ روزه توانسته حتی مصرف داروهای خود را کاملا قطع کرده و با احساس شادابی درمان شده است. بیماران دیگری که نتوانسته اند کاملا سالم شوند، تعریف میکنند که مصرف داروی آنها به حد اقل کاهش پیدا کرده است. پس از روزه اما بیمار یکباره شروع به خوردن همه چیز نمیکند، بلکه باید بدن او با احتیاط و به مرور عادت به غذای بیشتر کند.
افراد مبتلا به رما تیسم و امراض مزمن به عنوان نمونه باید تمام عمر دارو مصرف کنند، امری که تجارت پر سودی را نصیب شرکتهای داروئی میکند.
اما در آلمان روزه درمانی در حال گسترش است. جنب بزرگترین کلینیک دانشگاهی اروپا در برلین به نام شاریته (Charite) از ۱۰ سال پیش بخشی جهت این نوع درمان ساخته شده. دهها کلینیک دیگر هم اکنون در آلمان اقدام به این کار کرده اند. به این ترتیب امروزه روزه به عنوان بخش غیر قابل پرهیز پزشکی کلاسیک در آمده. پروفسور میشالزن (Michalsen) در کلینیک شاریته تا کنون چندین گزارش پیرامون روز درمانی انتشار داده. او این روش را برای بیماران مبتلا به رما تیسم و بیماریهای قلبی بکار میبرد. هزینهٔ این درمان را بیمههای درمانی متقبل میشوند. در اینجا سالانه ۵۰۰ نفر طبق روش بوخینگر تحت درمان قرار میگیرند و تعداد مراجعه کنندگان به این مرکز آنقدر زیادند که میبایست به بسیاری جواب منفی داده شود.
میشالزن بدون این که از آزمایشات پزشکان روسی باخبر باشد، سرگرم پژوهش پیرامون تغییرات هورمونی در بدن است. او میگوید ما به عنوان مثال در بدن بسیاری از بیماران تغییرات هورمونهای آدرنالین، دوپامین، لپتین و زروتونین را که بر حالت درونی فرد تاثیر گذارند، مورد آزمایش قرار می دهیم. او همانند روان پزشکان روسی بر این باور است که غلظت بالای هورمون زروتونین که بر حالت روحی افراد تاثیر بسزا دارد، در فرایند روزه تولید میشود. او همچنین ثابت کرده است که میزان احساس درد در فرد کاهش پیدا کرده و حساسیت گیرندههای انسولین افزایش مییابد. او میگوید غالب بیماران پس از این دره تمایل به زندگی سالم تری پیدا میکنند.
میشالزن می گوید اگر من این نتایج را پیرامون یک دارو انتشار میدادم، هر روز در زمینهٔ ارائه کمک، اختصاص بوددجه و غیرو به من تلفن میشد، اما در مورد روزه وضع این گونه نیست. آری، همه آن را تحسین میکنند ولی کمکی به آن اختصاص نمیدهند. منتقدان میگویند به اندازهٔ کافی نتایج پژوهشی در این زمینه وجود ندارد. در جواب باید گفت، زمانی که کمک مالی جهت پژوهشهایی که چند میلیون هزینه در بر دارند، داده نمیشود، دیگر چه انتظاری میتوان داشت؟ منتقدان به خطرات ناشی از روزه هم اشاره کرده و سوال میکنند مرزهای این روش کجا است؟ حال، جواب این پرسشها را به دلایل اخلاقی با آزمایش روی انسانها نمیتوان پیدا کرد و ابتدا باید از زندگی حیوانات کمک گرفت.
در قطب شمال پنگوئنهائی زندگی میکنند که تا چهار ماه هیچ غذائی نمیخورند و به این دلیل دهها سال مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته اند. ایون ل ماهو (Iven Le Maho) فرانسوی یکی از آنها است و بر این باور است که این پنگوئنها از توانی برخوردارند که که ما و دیگر حیوانات از آن بی بهره ایم.
نامبرده در انستیتوی دولتی خود در اشتراسبورگ (CNRS) که تمام مدارک را در این مورد جمع آوری میکند، تا کنون جوابی برای آن پیدا نکرده، اما اظهار اطمینان میکند که روزه میتواند خطرناک هم باشد، زیرا زمانی که انسان از ذخأیر بدن استفاده میکند، ذخأیر پروتئینی هم، که عضلات و قلب از آن تشیکل شده اند، کاهش پیدا میکنند و زمانی که نیمی از پروتئین ذخیرهٔ هرارگانی کاهش یابد، ارگانیسم میمیرد.
او و همکارانش میزان کاهش پروتئین را در بدن پنگوئن اندازه گیری میکنند و از این طریق میتوان مرزهای خطرناک بودن روزه را تعیین کرد.
نتیجههای حاصله شگفت انگیزند، زیرا بدن جهت تهیه انرژی روزانه صرفا ۴ درصد از پروتئین را کاهش داده و ۹۶ درصد آن توسط چربی مهیا میشود. به این ترتیب بدن خود را با شرایط انطباق داده و از منابع انرژی با احتیاط استفاده میکند.
این مساله را دوباره به خاطر بیاوریم که سه منبع انرژی گلوکز، چربی و پروتئین در بدن وجود دارد. گلوکز در عرضه ۲۴ ساعت مصرف میشود و پس از آن بدن از چربی استفاده میکند و این مرحله با توجه به میزان ذخیره چربی میتواند بسیار طولانی باشد. در مورد پنگوئنها این دوره تا صد روز است. زمانی که ۸۰ درصد چربی مصرف شود، بدن شروع به مصرف پروتئین کرده و در این حال باید قبل از دیر شدن به بدن مواد غذائی رساند.
حال سوال این جا است که آیا این دورهها در بین همهٔ جانداران یکسان است؟ یکی از همکاران ماهو موش ها را که به روزه داری شهرت ندارند مورد آزمایش قرار میدهد. وی میخواهد بداند که آیا جسم آنها هم مانند پنگوئنها عمل میکنند؟ نتیجهٔ این آزمایشها هم در آخر حیرت آورند: آری، نتایج با هم قابل قیاس هستند! زیرا جسم موشها هم در مرحلهٔ دوّم، یعنی پس از مصرف گلوکز، همانند پنگوئنها محتاطانه عمل میکند! به این ترتیب از قرار بدن همهٔ جانداران مشابه عمل کرده و این شناخت بیانگر حوزهٔ بسیار گستردهای از امکانات است. از این رو ماهو میگوید که انسانها هم از این خصوصیت برخوردارند و این شناخت نشان می دهد که روزه امر مخاطره انگیزی نبوده، بلکه فرایند انطباق بدن را با شرایط جدید فراهم کرده و در چارچوب مرزهای مشخص هیچ گونه خطری در بر ندارد.
به این ترتیب عادت کردن به امساک در غذا خوردن فرایندی است که در طول اولوسیون در بدن جاندارن بوجود آماده.
پژوهشها نشان داده اند که بدن انسانی به طول ۱۷۰ سانت و وزن ۷۰ کیلو، ۱۵ کیلو چربی دارد که یک جسم سالم ۴۰ روز میتواند انرژی بدن را تامین کند.
پروفسور میشالزن میگوید موجود زنده در طول تاریخ میبایست بارها با گرسنگی کنار آماده و ادامهٔ حیات دهد. اینکه بطور مراتب میبایست غذا خورد، شرایط عادی ای نیستند و این امکان در چند دههٔ اخیر امکانپذیر شده. به این خاطر جای تعجب نیست که بدن ما زمانی که گرسنگی نمیکشیم دچار مشکل میشود! از نظر ژنتیک به نظر میرسد که بدن ما با امساک بیشتر سازگار باشد تا زمانی که هیچ امساک نمیکنیم. از این رو بدن ما کمبود مواد غذایی در بدن را بهتر از پر خوری تحمل میکند.
سوال دیگر این که آیا هنگام روزه مغز ما کنشهای ذخیره شده در خود را از قدیم و الایام زنده میکند؟ و اگر این موضوع صحیح باشد، روزه گرفتن میبایست در ژنّ ما برنامه ریزی شده باشد. اما چه کسی اینقدر علاقمند است که جواب این سوال را پیدا کند؟
والتر رونگو (Walter Rongo) دانشمندی اهل ایتالیا است که در دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس مشغول پژوهش است. رشتهٔ تخصّصی او زیست شناسیی شیمی پیر شدن است و هدف او ممانعت از بروز بیماریها در دوران کهنسالی است. از جمله ممانعت از بروز آلزایمر و سرطان و کاهش فرایند پیری. پژوهشها نشان داده اند حیواناتی که کمتر غذا میخورند سالم تر بوده و بیشتر عمر میکنند. لونگو به این امر آگاه است و روزی تصمیم گرفته که مطالعات خود را پیرامون کاهش رادیکال کالری متمرکز کند: پیرامون روزه.
در برخورد اول به نظر میرسد که این ایده بیهودهای است، آن هم برای یک دانشمند معروف در آمریکا! اما برای لونگو این موضوع اهمیت بسیار داشت. او میداند که روزه بدن را در مقابل بسیاری از آلایندهها محافظت میکند، اما چرا نه در مورد سمی ترین موادی که در شیمی درمانی استفاده میشود . آیا می توان جهت نابودی غده های سرطانی از روزه استفاده کرد؟
لونگو تعدادی موش مبتلا به سرطان را انتخاب کرده و آنها را به دو گروه تقسیم میکند. یک گروه مانند معمول تغذیه شده و گروه دوّم به مدت ۴۸ ساعت مجبور به روزه می شوند.
نامبرده میگوید من میبایست چند پژوهشگر را متقأعد میکردم که ایده من احمقانه نیست، زیرا بدن معمولا در اثر کمبود مواد غذای ضعیف میشود، اما برای پژوهشگران و همکاران جوان فهم این نکته دشوار بود که بفهمند بدن در قبال کمبود غذا قوی تر میشود. حال پس از تقسیم گروه موشها، به همهٔ آنها مواد شیمی درمانی تزریق کرده و آن هم به میزان ۲-۳ برابر مقداری که برای انسان مجاز است و از این رو میبایست تاثیرات مخرّبی در بر داشته باشند.آیا موشها از این مهلک جان سالم بدر برده و تفاوتی بین دو گروه موش قابل مشهد است؟
لونگو حین آزمایش در سفری بوده و یکی از همکاران به او تلفن کرده و به او میگوید، تو باور نخواهی کرد که تمامی موشهای روزه دار زنده مانده و ۶۵% موشهای گروه دیگر مرده اند! او می گوید، من طبعا از این نتیجه مشعوف شدم و از این که این نتیجه از انتظارات من فراتر بود، متحیر شدم. من خواهش کردم این آزمایش را در دو آزمایشگاه دیگر هم تکرار کنند. نتایج این آزمایشها هم دقیقا مشابه آزمایش من بودند. ضمن این که آزمایش موشهای مرده نشان داد که قلب و مغز آنها آسیب دیده بودند.
این خبر همچون بمبی در آمریکا منفجر شد و توجه رسانهها را به خود جلب کرد. با وجودی که این نتایج فعلا در مورد موشها صادق بود، گزارشگران این خبر خوش را منتشر کردند که روزه مانع از بروز عوارض جنبی شیمی درمانی میشود. بزرگ ترین مرکز درمان سرطان در لوس آنجلس (USC) که سالانه دهها گزارش پیرامون درمان سرطان منتشر میکند، این خبر را جدی گرفته و پروژهای را به این کار اختصاص داد.
دکتر تاینا دوروف (Tayna Dorof) مسئول این پروژه میگوید ما همواره به دنبال راه حلهایی هستیم که عوارض جنبی روشهای درمانی را کاهش دهند. اما اکنون باید با احتیاط عمل کرد. تا کنون چند نفر جهت آزمایش اظهار آمادگی کرده اند.
او میگوید تا کنون گفته میشد که بیمار قبل از شیمی درمانی کالری و پروتئین زیاد مصرف کند، ولی اکنون باید عکس آن را ثابت کنیم. نتایجی که تا کنون به دست آمده این است که روزه جایگزین داروهای شیمی درمانی نمیتواند شده، لیکن با روزه این داروها را به میزان بیشتری میتوان تزریق کرد. یکی از دکترهای این بخش میگوید این روش هم هزینه را کاهش میدهد و هم ساده است و هم تاثیر روش درمان را افزایش میدهد. حال اگر ثابت کنیم که این روش عوارض جنبی را کاهش میدهد، آن را میتوانیم برای بیماران بیشتری استفاده کنیم، آن هم نه برای یک نوع سرطان، بلکه برای تمام انواع آن.
اما این پروژه نیازمند زمان است و زمانی که عمر انسان به ریسمان نازکی بسته شده، زمان عنصر کامیابی میشود. خانم نورا کوئین (Nora Kooin) که در لوس آنجلس قاضی است، نمیخواهد در انتظار نشسته و مایل است سرگذشت خود را برای ما شرح دهد. او مایل است با پژوهشگری آشنا شود که او را در جریان درمانش امیدوار کرده. این خانم نقل میکند، هنگامی که مقالهای را در نشریهٔ نیویورک تایمز در مورد فعالیت لونگی مطالعه کرده، تصمیمی اتخاذ میکند. زمان کوتاهی پیش از آن پزشکان در او سرطان سینه تشخیص داده بودند. او میگوید، اگر من میخواستم در انتظار نتایج پژوهشها بمانم، احتمالا ده سال میبایست صبر کرده و بر اثر سرطان شاید فوت می کردم. من نمیتوانستم منتظر بمانم و شانس آوردم. من تصمیم به روزه گرفتم و دکتر متخصص من در قبال آن نظر خاصی نداشت، نه مخالف و نه موافق. اما گفت من امید چندانی ندارم، اگر می خواهی روزه بگیری، هدف خود را مشخص کن.
نورا کوئین میبایست پنج بار شیمی درمانی می شد و میگوید از آن هراس داشتم، به ویژه از عوارض جنبی پس از آن. نامبرده تحت نظر یک پزشک آشنا پنج روز روزه میگیرد و حالش پس از بار اول بسیار خوب بوده و سر کار هم میرفته. در دوره های بعدی به پیشنهاد دکتر خود روزه نمیگیرد. اما پس از شیمی درمانی حال او بد بوده و تصمیم میگیرد برای دو دورهٔ بعدی باز هم روزه بگیرد و این بارها هم حال او خوب بوده و میگوید که پس از آن بدون تردید عوارض جنبی زیادی احساس نکرده. او اظهار میکند که احساس خستگی نمیکردم و فعالیت مغزی من بهتر از دیگرانی بود که در شرایط مشابه روزه نگرفته بودند.
لورا کوئین تنها فردی نیست که به تصمیم خود روزه گرفته. از بین ۳۰ بیمار سرطانی مسئولین پروژه توانسته اند ده نفر را راضی به این کار کرده و نتایج را ثبت کنند و نورا کوئین یکی از این ده نفر بود که شیمی درمانی همانند موشها برایش قابل تحمل بوده، زیرا که احساس خستگی، سردرد و ضعف و احساس درد بسیار کم بوده.
باز هم سوال دیگر این است که تاثیر روزه بر خود شیمی درمانی چه تأثیری بر جای میگذارد؟ آیا تاثیر آن را افزایش میدهد، یا خیر؟ برای یافتن پاسخ این سوال تعیین کننده می بایست روشن شود که روزه چگونه از سلولهای سالم محافظت میکند؟
آیا روزه بر کنشهای ژنتیک تاثیر میگذارد؟ والتر لونگو جهت مطالعه و پژوهش از بین اعضای بدن جگر، قلب و سلول عضلات را انتخاب کرده است. ژن ها فعالیت سلولها را تنظیم میکنند. پس از دو روز روزه لونگو تغییرات رادیکالی در ژنّها مشاهده میکند. ژنّها فعالیت سلولها را به گونهای تغییر میدهند و به اعتباری به محافظت از سلولها میپردازند. این کنش عجیبی است و گویی این توان مدتهای مدیدی است که در آنها ثبت شده. ژنّها درسهایی را که طی سه میلیارد سال آموخته اند در خاطرهٔ خود حفظ کرده و به محض کاهش مواد غذائئ فررا به محافظت سلول ها می پردازند، زیرا گلوکز و مواد دیگر کمتر در دسترس آنها قرار دارد و میبایست از خود محافظت کنند، به عنوان مثال در قبال مواد شیمی درمانی. این موضوع را دانشمند فرانسوی ماهو نیز در مورد پنگوئنها خاطرنشان میکند.
سوال بعدی اینجا است که آیا این مکانیسم محافظت سلولهای سالم، شامل سلولهای سرطانی هم میشود؟ در این صورت دلایلی که لونگی ارائه میکند، فاقد ارزش میشوند. حال چنانچه کنش ژنّهای سالم با کنش ژنّ سلولهای سرطانی مورد مقایسه قرار گیرند، لونگی مشاهده میکند که کنش ژنّ سلول سرطانی بر خلاف ژنّ سلول سالم بر اثر روزه تفاوت نکرده و به عبارت دیگر ژنّ سلول سرطانی حافظه خود را از دست داده و قادر به جریان انداختن مکانیسم حفاظت سلول نیست.
لونگو میگوید، سلولهای سرطانی از این وضع متنفرند و با فقدان گلوکز و غیرو ضعیف شده و حساسیت آنها نسبت به داروهای شیمیایی بیشتر میشود. به این ترتیب آنها میمیرند و یا رشدشان کاهش پیدا میکند. بر اساس این مکانیزم سلولهای سرطانی با روزه، می توانند حتا بدون مواد شیمیایی هم از بین بروند.
لونگو میگوید من این اواخر نتایج را برای یکی از معروف ترین تولید کنندگان دارو تشریح کرده و به آنها پیشنهاد کردم، یک دارو و یا مخلوطی درست کنند که از روزه فعال تر عمل کند!
ما با این توضیحات به این سوالهای اساسی میرسیم که، آیا حاضریم نظام اقتصادی ای را پذیرا شویم که بر مبنای مصرف استوار نشده و پرهیز از اسراف به طور اتوماتیک معنای منفی نداشته باشد؟ آیا ما حاضریم رفتار خود را بر اساس پیشنهاد فرزند نیکولایف تغییر دهیم؟
کوزولوف هنوز هم فعالیتهای نیکولایف را ادامه میدهد، ولی روسیه پس از فروپاشی شوروی با مشکلات روبرو شده و هزینههای درمانی را افراد باید خود پرداخت کنند.
در حال حاضر تنها در یک محل در روسیه روزه درمانی انجام میگیرد که ساعتها پرواز از شهرهای بزرگ دنیا دور است و در آنجا روزه درمانی مورد حمایت دولتی قرار دارد. آنجا کلینیک شهر گرویاچینگز است که اکنون ۲۰۰ سالگی خود را جشن میگیرد و ما کوزولوف را در آنجا مییابیم که تا کنون یکصد پزشک را برای این کار تعالیم داده.
آیا این کلینیک در منطقهٔ برویاسین میتواند اشتباهات ما را آشکار ساخته و نظام پزشکی ما را که بر سود استوار و نظام اقتصادی ما را که صرفاً متکی بر رشد بدون حد و مرز است، تغییر دهد؟
ما با این جریان مشاهده میکنیم که اولوسیون ما را برای شرایطی مهیا ساخته که نه تنها کمبودها را تحمل کنیم، بلکه در شرایط خاصی از کمبود ها حتی بهره مند نیز بشویم.
ترجمه دکتر مسعود کریم نبا
drkarimnia@yahoo.de
|