چقدر باید پرداخت؟ - کاوه بنایی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
٣ خرداد ۱٣۹۲ -
۲۴ می ۲۰۱٣
ما هرچه را که باید از دست داده باشیم؟
از دست داده ایم
ما بی چراغ به راه افتاده بودیم
و ماه
ماه
مهربان
همیشه آنجا بود.
درخاطرات کودکانه بر یک پشت بام کاهگلی
بر فراز کشتزارهای جوانی که
از هجوم ملخ ها می ترسیدند
چقدر باید پرداخت؟
" فروغ فرخزاد"
بحران ٨٨ همچنان به قوّت خود باقی ست!
کوچه "اختر" هنوز توانائی باز تولید نیرو می باشد . قدرت , زیرِ سایهی سرنیزه و پوتین نظامیانی که در این ٣۴ سال قوی تر از هر حزب و سازمان سیاسی , توانستند در درون شبکه های مافیائی حکومت و بیرون از دائره قدرت , با دست های آشکار و نهان سهیم شدگان در تیره روز نمودن مردم , برای خود , دولتی در "سایه" را تشکیل دهند , اینک در آستانهی انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری , که ۲۲ روز , زمان باقی نیست, با شدت و قدرت بیشتری به حذف نامزدها از هر طیفی ,پرداخته است.حذف شدگان , بالغ بر چند صد نفر می باشند . شاخص ترین آنها که , شاید ,می توانستند , دست های بیشماری را به صندوق های رأی برسانند , مشمول " عدم نیاز" به همکاری با دایرهی قدرت گردیدند, آقای علی اکبر رفسنجانی و اسفندیارمشائی می باشند.بسیاری شان در تیم های مشترک , کارهای مشترک انجام دادند و دردهای مشترک برای مردم که , به آنها اعتماد کرده بودند, آفریدند.
در زمان اعلام اسامی تائید صلاحیت شده و رد صلاحیت شدگان , زندانیان سیاسی در حال درمان و مرخصی را به زندان فراخواندند , مرخصی های زندانیان سیاسی را لغو کردند, دو زندانی را به جرم جاسوسی اعدام نموده , تهران را آرایش نظامی دادند. هیچ اتفاقی نیافتاد! هیچ اعتراضی صورت نپذیرفت .حتی از جانب حذف شدگان, پیش دستی رژیم بابت بسیج نظامی از چه روی بود؟ آیا تحرّک کاندیداهای مورد نظر که , هریک , رجز های قبل از موعد را , از طریق وابستگان خویش در فضای عمومی نشر میدادند , موجب هراس رژیم گردید و برای جلو گیری از بروز احتمالی اعتراضات خود انگیخته , مبادرت به نظامی کردن چهره تهران نمود؟
تیم آقای احمدی نژاد, رئیس جمهور کودتائی که ,نیروهایش , چماق بدستان و قمه کشان خیابانی ,خدمت گزاران کهریزک ها , کارمندان ضرب و شتم اوین ها , طناب بافان گوهر دشت ها و..... مشمول تنبیه قبل از اقدام شدند. شماری از هواداران ساندیس خور ایشان , در تهران و شهرستانها دستگیر گردیدند. در اردوی آقای رفسنجانی , وجود آقای خاتمی , برای سرد کردن فوران آتشفشان دماوند کافی ست . بخشی از جوانان اصلاح طلب که , با اشاره ایشان, به خوان " پدرخوانده" اسباب کشی کرده بودند, آنان نیز به آرامی آغاز به مُردن کردند. صدا از کسی بر نخواست. حذف شدگان قبل از آزمایش در محضر مردم , که چگونه با آنان بر خورد کنند , توسط بازوهای قادر ولی فقیه , تارانده شدند. این گونه بر خورد , در واقع , سیلی زدن بر چهره مردمی ست که , به زعم حکومت , سمت گیری را درست تشخیص بدهند و با این عمل , بازی با مردم صورت دیگری یافت.
با نگاهی به ترکیب " هشت نفره" از ماراتن حذف نامزد های انتخابات ریاست جمهوری, رژیم , چندان نیاز به زبانه کشیدن آتش , از صندوق های رأی را در سر نمی پروراند.
پس از حذف آقای رفسنجانی و مشائی , که مشتاق اقامت در خیابان پاستورهستند , آنچنان از دست گرمی هواخواهانشان بر خوردارنشدند.رایزنی ها و نامه نگاری فامیلی به ولی فقیه, گویای این امر است.
آنچه در سینهی مردم همچنان زنده است و صدای تنفس اش شنیده می شود, اهالی کوچه" اختر "هستند. هراس قدرت از این" بن بست" تا بدانجاست که در آستانه برگزاری انتخابات , حلقهی تهدیداتش را تنگ تر کرده و امکان هر گونه تماس معمولی را هم از آنان دریغ نموده است چرا؟
معترضین میلیونی در تهران و کلان شهرها , پس از سرکوب خونین و به تنگنا کشاندن رهبران سبزها که , در ادامه به بازداشت ٨۵۰ روزه منتهی شد , روز به روز اشکال مقاومت را به مکان های مختلف کشاندند. خیابان را ترک کردند. برای باز گشت به خیابان , انگیزه مشترکی نیاز دارند.آنان هنوز با بازداشت شدگان زندگی می کنند و میل وافر به ادامه حیات و احترام به اصل پایبندی نسبت به همراهی بر گزیدگان را در دل دارند. هنوز زمان لازم برای تغییر و تحول و جایگزینی را مناسب نمی دانند و فصلی از انتظار را در سر می پرورانند. تحریک مردم به واکنش و عکس العمل شیوه معامله گرانه ای است .
مردم طی ٣۴ سال به هوش ممکن و سکوت معنی دارشان رسیده اند. تابوت این " جنگاوران دروغین" رامردم , بر شانه های خود روز مره حمل می کنند و در دل آنچه را در طول سالیان , در تنگنا قرار گرفتن , به دست آورده اند را به سادگی چوب حراج نمی زنند.
آنان میدانند که هرچه بحران عمیق تر می شود , سرکوب ها , شدت بیشتری بخود می گیرد. در تمام دوره های ریاست جمهوری با دولت های متنوع , برای غلبه بر بحرانها , از ماشین سرکوب نظامیان و نیروهای امنیتی , قدرت , سود برده است. امروز , نظامیان تبدیل به " توموربدخیم" شده و مشغول بلعیدن نقش جمهوریت درنظام اسلامی حاکم گشته اند. آن نیروی دل بسته به تغییر از درون این نظام , با لانه گزیدن درفضای دست درازی هایشان به هم , هنوزنتوانسته " شهریار " درون اش را از ماکیاول حاکم پاک گرداند.
۵۰ میلیون نفر واجد شرایط رأی دهنده امروزاز طرف حاکمیت , پشت خط قرار گرفته اند.
در ۲۰ سال قبل اگر نیروی غالب در زمان صدارت اصلاح طلبان , این قدرت را داشت هر ۹ روز یکبار برای رئیس جمهور ۲۰ میلیونی بحران بیافریند و با بازوهای متنوع نا مشروع , آنچنان رئیس جمهور را در تنگنا قرار دهد که اعتراف نماید" انها به تدارکاتچی نیاز دارند" امروز به امکاناتی دست یافته است که , قبل از انتخابات , با همکیشان سابق خود تسویه حساب می کند.آیا سرچشمهی این توانائی فقط در بیت رهبری لانه گزیده است؟
فصل جدیدی پیش روی مردم با انتخابات ریاست جمهوری در حال شکل گیری ست. انچه احساس می شود , با توجه به خفقانی که در جامعه موج می زند , نقش "پوتین"را در تمام مکانها می توان مشاهده کرد.برنده اصلی این انتخابات نظامیان خواهند بود.
کاوه بنائی ــ رم
|