ترکها در «گزی پارک» چه میخواهند؟
نگاهی به ریشهها و چرایی جنبش طبقه متوسط در ترکیه
احـمد هاشمی
•
به نظر میرسد دولت اردوغان مجبور به توافق برای رسیدن به یک وضعیت مرضیالطرفینی و پایان دادن به اعتراضات خواهد بود؛ زیرا این وضع نمیتواند برای مدت زمان طولانی استمرار داشته باشد. وی در سخنرانی خود در بازگشت از سفر خارجی، هیچ نرمشی در مقابل خواستههای تظاهرکنندگان نشان نداد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱۷ خرداد ۱٣۹۲ -
۷ ژوئن ۲۰۱٣
دو هفته پیش در اعتراض به قطع درختان پارکی در استانبول، جنبش فراگیری از سوی طبقه متوسط و بویژه جوانان ترکیه به راه افتاد که با وجود فقدان سازماندهی و رهبری واحد، همچنان ادامه دارد. مقطع زمانی وقوع این خیزش گسترده و همگانی، بسیاری از تحلیلگران و ناظران مسائل ترکیه را شگفت زده کرد زیرا تصور میشد رجب طیب اردوغان، نخست وزیر این کشور در اوج محبوبیت خود بسر میبرد و البته این تصور به هیچ عنوان فاقد زمینههای عینی و حقیقی نبود. چرا که بیش از ۷ ماه است که چریکهای پ ک ک از هرگونه عملیات مسلحانه و تروریستی دست کشیدهاند و ترکیه صلح آمیزترین دوران خود را در بیش از چهار دهه اخیر تجربه میکند بطوریکه اوضاع امنیتی مناطق کردنشین بطور بی سابقهای بهبود پیدا کرده است. طی یازده سال گذشته، اردوغان با تشکیل دولتی تک حزبی و غیرائتلافی، بر صحنه سیاسی ترکیه تسلط کامل داشته، حزبش را سه بار پیاپی به پیروزی رسانده و ثبات سیاسی و اقتصادی را به ترکیه برگردانده است. درحالیکه در چند کشور اتحادیه اروپا و من جمله در کشور همسایه یونان، مشکلات اقتصادی و حتی فروپاشی مالی و بانکی در جریان است اقتصاد ترکیه بیشترین رشد خود را در میان کشورهای اروپایی داشته و آنکارا سیاست خارجی موفقی بویژه در سطح خاورمیانه، اروپا و ترانس آتلانتیک به اجرا گذاشته است.
در وقوع این خیزش - که رسانهها آن را «جنبش گزی پارک» نامگزاری کردهاند – آنچه باعث شگفتی بیشتر شد این بود که جامعه ترکیه و بویژه نسل جوان در بعد از سالهای دهه ۹۰ میلادی به سمت غیرسیاسی شدن رفته و تضعیف تدریجی گروههای دست چپی، سکولار و لیبرال با رشد همزمان راستگرایان محافظه کار مواجه بوده است.
بنابراین واضح است که این جنبش گسترده را نمیتوان به یک موضوع مربوط به طرفداران طبیعت و سبزها محدود کرد و نگرانی از قتل عام درختان در مرکز استانبول صرفا جرقهای بود بر باروت انتظارات برآورده نشده اقشاری که دیرگاهی است که دیگر در این دولت صدایشان شنیده نمیشود. آنچه ورای دغدغههای زیست محیطی در پشت قضایای مربوط به قطع درختان گزی پارک نهفته است موضوع اقتدارگرایی اردوغان، اعمال محدودیت بر آزادیهای مدنی و مداخلات فزاینده دولت در زندگی فردی و اجتماعی شهروندان ترکیه و تلاش برای اسلامی کردن کشور است و نگرانی بزرگتر مخالفان این است که پس از اصلاح قانون اساسی و تغییر احتمالی ساختار حکومت ترکیه از سیستم پارلمانی به سیستم ریاستی، اردوغان در درصدد تسخیر صندلی ریاستجمهوری در سال ۲۰۱۴ برخواهد آمد تا با طیب خاطر و در جامه یک سلطان نوعثمانی به حکمرانی بپردازد.
بهار ترکی، بیداری اسلامی یا اشغال وال استریت؟
در مورد چیستی و ماهیت جنبش گزی پارک گمانه زنیهای متعددی مطرح است. برخی رسانهها و دولتمردان تهی مغز جمهوری اسلامی با شعف فراوان آن را به بیداری اسلامی تعبیر کردند بدون اینکه به این موضوع توجه کنند که نه تنها اسلامگرایان نمیتوانند در حمایت از این جنبش هیچ گونه حضوری داشته باشند بلکه مخالف سرسخت آن نیز هستند. رسانههای غربی هم از این جنبش به عنوان «بهار ترکی» یاد کردند که این نیز نمیتواند عبارت درستی باشد زیرا توضیح دهنده تمام واقعیت نیست. نه میدان تقسیم استانبول میدان تحریر قاهره است و نه شرایط ترکیه به وضعیت مصر شباهت چندانی دارد. باید توجه داشت که در ترکیه انتخابات آزاد، گردش قدرت نخبگان و دموکراسی بطور هرچند پرفرازونشیب وجود دارد و حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان، حزبی دارای تمایلات اسلامی است که از دل ساختاری سکولار و لیبرال، قدرت را بدست گرفته و حداقل با در نظرگرفتن آرای آخرین انتخاباتی که در این کشور برگزار شد، وی حمایت حداقل نیمی از مردم ترکیه را با خود دارد. بنابراین، آنچه در میدان تقسیم در حال وقوع است نه بهار ترکی و نه بیداری اسلامی است زیرا اقشاری که در این تظاهرات حضور دارند عمدتا جوانانی از طبقه متوسط شهری هستند که دغدغه آزادیهای شخصی و دموکراسی را دارند و نگران از دست رفتن دموکراسی نیم بند ترکیه هستند. ماهیت این اعتراضات بیش از آنکه به حرکت بنیان برافکنانه بهار عربی شباهت داشته باشد مشابهتهای بیشتری با جنبشهای دموکراسی خواهانه در کشورهای دارای سنت و پیشینه دموکراسی دارد و بطور مثال میتواند به جنبش «اشغال وال استریت» تشبیه شود.
نشانههای اقتدارگرایی اردوغان و زمینههای نارضایتی عمومی
آگاهان امر بر این نظر هستند که از سال ۲۰۰۵ و بویژه پس از تصدی دور دوم نخست وزیری، نشانههای اقتدارگرایی در رفتارهای رجب طیب اردوغان بروز کرد و این گرایش در سالهای اخیر به اوج خود رسید. بطور تیتروار میتوان به موارد ذیل به عنوان نمونههای خودرایی و موجد خشم همگانی برای اردوغان و حزب متبوعش اشاره کرد که عمدتا در ماههای اخیر رخ داده و زمینه ساز جنبش گزی پارک شد:
■ هفته گذشته، مراسم کلنگ زنی سومین پل استانبول برگزار شد که پس از تکمیل شدن، دو بخش آسیایی و اروپایی شهر را به هم متصل خواهد کرد. این پل به نام “یاووز سلطان سلیم” پادشاه عثمانی نامگذاری شد که به در پیش گرفتن سیاستهای ضد علوی و ضد کرد و قتل عام آنان معروف است و این موضوع، بحثهای زیادی به همراه داشت؛
■ دو هفته پیش، در تصویب قانون محدودیت فروش مشروبات الکلی، اردوغان وضع کنندگان قوانین پیشین را «دو عیاش» خطاب کرده بود که متهم است مرادش از آن عبارت کمال آتاترک و عصمت اینونو به عنوان اولین تدوین کنندگان قانون اساسی جمهوری ترکیه بوده است؛
■ در روزهای آغازین اعتراضات مردمی در گزی پارک، اردوغان آنها را عدهای «غارت گر» معرفی کرد که یادآور عبارت “خس و خاشاک” احمدی نژاد بود؛
■ اخیرا حزب عدالت و توسعه اردوغان، طرحی را در مجلس این کشور به تصویب رساند که محدودیتهایی در فروش مشروبات الکلی، وضع مالیات بر آن و محدودیت در ارائه مجوز به رستورانهای الکلی اعمال میکند؛
■ در ۲۵ ماه مه گذشته، کارمند ایستگاه یک مترو در آنکارا از یک زوج که درحال بوسیدن یکدیگر بودند با بلندگو درخواست کرد تا شئونات اخلاقی را رعایت کنند که این امر تجمع اعتراضی بوسه عشاق را در فردای آن روز به دنبال داشت؛
■ سوم ماه مه گذشته، طی بخشنامهای کارکنان خطوط هوایی ترکیه از استفاده از رژ قرمز رنگ و پوشیدن دامنهای کوتاه منع شدند؛
■ در اوایل سال جاری میلادی، ترکیه مقدمات ساخت بزرگترین فرودگاه جهان با قابلیت جابجایی سالیانه ۱۵۰ میلیون مسافر را آغاز کرد که با قلع و قمع درختان مناطق شمالی استانبول و بی اعتنایی اردوغان به اعتراض طرفداران محیط زیست همراه بود؛
■ اردوغان مروج فرزندآوری با شعار “هر خانواده سه فرزند” میباشد و برای اعمال محدودیت در حق سقط جنین (قانون منع کورتاژ) دست به اقداماتی زد که بسیاری از فعالان حقوق زنان را در ماه ژوئن سال گذشته، به خیابانها کشاند؛
■ فعالان کارگری و سندیکاهای مختلف ترکی نتوانستند از وزارت کشور دولت اردوغان برای برگزاری برنامه تجمع روزجهانی کارگر در «اول ماه مه» گذشته، در میدان تقسیم مجوز بگیرند و این امر باعث درگیری بین آنها و پلیس در روز کارگر شد؛
■ اردوغان از زمان به قدرت رسیدن، اهتمام ویژهای به مساجد و مراکز دینی اهل سنت داشته است و قرار است بزودی مقدمات ساخت بزرگترین مسجد ترکیه فراهم شود. ولی در عین حال، وی مراکز عبادتی علویان را که اقلیت ۱۰-۱۵ میلیون نفری هستند به رسمیت نمیشناسد. وی جمخانهها (مرکز عبادت علویان) را به عنوان فرهنگسرا و نه مرکز دینی و عبادی میداند و بدین ترتیب، او فقط مساجد اهل سنت را مورد تفقد خود قرار میدهد؛
■ در دوره حزب عدالت و توسعه، فشارها و محدودیتهای زیادی متوجه هنرمندان، اندیشمندان و نویسندگان ترک میباشد. به عنوان مثال «اورهان پاموک» رمان نویس بین المللی و برنده جایزه ادبی نوبل مغضوب این دولت میباشد و «فاضل سای» پیانیست بین المللی ترک به کفرگویی متهم شده است از جمله به این دلیل که یک رباعی از عمر خیام در حساب توئیتر خود منتشر نموده که گفته میشود بر انکار وجود خدا دلالت دارد؛
■ در کنار موارد فوق باید اشاره کرد که تلاش دولت اردوغان برای مصالحه با کردها و اعطای احتمالی نوعی از خودمختاری به آنها نیز ملی گرایان ترک را به خشم آورده است.
مقایسه تطبیقی وجوه تشابه و تفارق «جنبش سبز» ایران و «جنبش گزی پارک»
نقطه مشترک این دو حرکت اعتراضی در این است که بطورکلی هر دو آنها خیزشی دموکراسی محور و آزادیخواهانه بوده و دارای سرشت مسالمت آمیز و مدنی هستند. ولی در گستردگی، شیوه و رویکرد، تفاوتهای قابل توجهی در بین جنبش سبز و جنبش گزی پارک دیده میشود که در میزان موفقیت آنها و دستیابی به اهداف مورد نظر تاثیرگزار خواهد بود. بیش و پیش از هر چیز باید گفت که جنبش گزی پارک ترکیه جنبشی تمام عیار و چندوجهی است. هرچند این یک حرکت خودجوش و مردمی است ولی مورد حمایت اخلاقی و معنوی تمام احزاب اپوزیسیون (خارج از قدرت ولی دارای نماینده در مجلس ترکیه) متشکل از حزب سوسیالیست جمهوریخواه خلق، حزب ملی گرای حرکت ملی و حزب اقلیت کُرد یعنی آشتی و دموکراسی میباشد. در جنبش سبز اما، اصلاح طلبان در اینکه دقیقا از چه چیزی و چه کسی جانبداری کنند اتفاق نظر نداشتند.
در ترکیه، پلیس به تیراندازی و سلاح گرم متوسل نشد و اندک جانباختگان این جنبش (سه نفر) عمدتا به دلایل جانبی کشته شدهاند. البته استفاده گسترده از گاز فلفل و روشهای خشونت آمیز توسط پلیس، اعتراضات گسترده داخلی و خارجی را به همراه داشته است. در ایران از هر ابزاری برای متفرق کردن و سرکوب تظاهرات مسالمت آمیز جنبش سبز استفاده شد.
با وجود اقدامات محدود کننده و در نظر گرفتن این واقعیت که بیش از ۱۰۰ روزنامه نگار زندانی در ترکیه وجود دارد، رسانههای این کشور در پوشش وقایع آزادی عمل نسبی دارند و مهمتر از آن رسانهها و شبکههای تلویزیونی عمدتا در کنترل بخش خصوصی است. در ایران رسانه مستقل به مفهوم واقعی کلمه وجود ندارد و در حالت عادی، بسیاری از سایتهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی مجازی قابل دسترسی نیستند.
در واکنش به خطر اقتدارگرایی فزاینده اردوغان، اقشار مختلف مردم ترکیه، بازیکنان، بازیگران، هنرمندان و چهرههای شناخته شده این کشور بطور گستردهای بسیج و در اعتراض به سیاستهای حزب عدالت و توسعه به خیابانها ریختند و در بیش از ۶۰ شهر تجمعاتی برگزار شد. در حالیکه جنبش سبز بیشتر در تهران و چند شهر عمده دیگر فعال بوده و مورد حمایت برخی اقشار اجتماعی و سیاسی قرار گرفت. کردها نیز اخیرا وارد میدان شدهاند. حزب کردی آشتی و دموکراسی و گروه تروریستی پ ک ک تا به حال سکوت معناداری در پیش گرفته بوند؛ زیرا نمیخواستند روند صلحی را که با دولت اردوغان شروع کردهاند دچار وقفه شود. هرچند شهر تونجلی (درسیم) به عنوان تنها شهر کردنشین ترکیه که در عین حال دارای اکثریت علوی میباشد از روزهای اول تجمعات به این جنبش پیوست ولی دیاربکر و شهرهای عمده کردنشین با این جنبش همراهی نکردند. اکنون اما دستههای خودجوش کردهای مقیم استانبول با برافراشتن پرچم کردها و تصاویر عبدالله اوجالان، به جمع معترضان گزی پارک استانبول پیوستهاند.
سرانجام جنبش «گزی پارک»
همانطور که پیشتر گفته شد اردوغان و حزب عدالت و توسعه، دارای محبوبیت و پایگاه رای بالایی در بین دینداران و اسلامگرایان ترکیه بوده و حتی برخی از اقشار کمتر مذهبی نیز از سیاستهای کلان وی خرسند هستند. در افزایش اقبال عمومی به این حزب و محافظه کارتر شدن جامعه ترکیه، عوامل مختلفی میتواند سهیم و دخیل بوده باشد. احساس خستگی از دولتهای ائتلافی و عمدتا ضعیف، شکننده و ناکارامد در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی، موفقیتهای اجرایی و اقتصادی چشمگیر اردوغان در دوران تصدی شهرداری استانبول و استمرار آن در مقام نخست وزیری، همراه با سیاست خارجی موفقیت آمیز، این روند را ایجاد و تسریع نموده است. یک دلیل مهم اقبال به این حزب اسلامگرا- محافظه کار و رهبر کاریزماتیک آن آقای اردوغان هم شاید این باشد که به دلیل نا امیدی ترکها از عضویت در اتحادیه اروپا و روحیه شکست و تحقیری که از این بابت احساس میکردند به احزاب دست راستی رو آوردهاند تا در قالب تلاش برای احیای ساختار و ارزشهای دوره عثمانی و پرکردن حسرت دوران پرشکوه گذشته، آلام خود را مرهم بخشند. بنابراین حزب عدالت و توسعه، در بدو تاسیسش در سال ۲۰۰۲ با اخذ بیش از ۳۴ درصد آرا وارد عرصه سیاسی شد و در آخرین انتخابات (انتخابات پارلمانی در سال ۲۰۱۱) نزدیک ۵۰ درصد آرا را بدست آورد که این به معنای نیمی از آرای مردم است. با علم به اهمیت این آرا، اردوغان به یکه تازی خود در تصمیم گیریهای کلان افزوده و در موقعیتهای مختلف، بر روی این امر پا میفشارد که از هر دو شهروند یک نفر به او رای داده است. با آغاز جنبش گزی پارک نیز، او تهدید کرد که به سختی رای دهندگانش را - که نیمی از مردم ترکیه هستند - در خانههایشان نگه داشته است. با وجود تمامی این نگرانیها از اردوغان که در مواردی آشکارا به سوی اقتدارگرایی و همچنین زمینه سازی برای اعمال وجوهی از اسلام حرکت کرده است، در ترکیه با سنت لائیسیته و دموکراسی هرچند ناقص، اقتدارگرایی، بنیادگرایی و شریعت گرایی، زمینه پذیرش و اجرا در آن ندارد.
به نظر میرسد دولت اردوغان مجبور به توافق برای رسیدن به یک وضعیت مرضیالطرفینی و پایان دادن به اعتراضات خواهد بود؛ زیرا این وضع نمیتواند برای مدت زمان طولانی استمرار داشته باشد. وی در سخنرانی خود در بازگشت از سفر خارجی، هیچ نرمشی در مقابل خواستههای تظاهرکنندگان نشان نداد ولی تردیدی وجود ندارد که جنبش گزی پارک، ضربهای مهلک بر وجهه اردوغان بود و پرستیژ خارجی او را بویژه نزد افکار عمومی جهان اسلام بشدت خدشه دار کرد. از نظر معادلات داخلی نیز، ترکیه دیگر ترکیه سابق نخواهد بود و اردوغان نیاز خواهد داشت تا جمعیت معتنابه مخالفان خود را - که نیمی از کشور را تشکیل داده و نگران اسلامی شدن ترکیه و مستبد شدن اردوغان هستند - نیز در تصمیم گیریهای آینده مشارکت دهد و یا حداقل منافع و خواستههای آنها را نیز لحاظ نماید. با این وجود باید در مورد نتایج و دستاوردهای احتمالی این جنبش محتاط بود؛ زیرا علیرغم اینکه شعار “طیب استعفا” در جای جای این تظاهراتها مطرح است نخست وزیر ترکیه همچنان دارای محبوبیت بالایی بوده و استقبال گسترده طرفداران از اردوغان در فرودگاه آتاترک استانبول در بازگشت وی از سفر شمال آفریقا در ساعات اولیه امروز (جمعه) نیز این واقعیت را بیشتر آشکار نمود. همچنانکه خود وی نیز گفته است در چند ماه آینده در انتخابات پیش رو مخالفان نخواهند توانست حزب وی را شکست دهند.
احمدهاشمی روزنامه نگار و کارمند سابق وزارت امور خارجه
http://ahmaddhashemi.blogspot.com
|