یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

غم نان و بحران اقتصادی و انتخابات نمایشی - چکو احمدی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۹ خرداد ۱٣۹۲ -  ۹ ژوئن ۲۰۱٣


گلوبالیزاسیون، پدیده‏ی تقریباً جدیدی است که کم و بیش کل جهان را در برگرفته و روز به ‏روز تأثیرات و مزایای عمومی آن بیش از پیش، رشد و توسعه می‏یابند. کشورهای جنوب(جهان سوم) با استفاده از تجربیات و علوم کسب شده از سوی کشورهای پیشرفته، مصرانه در تلاش برای دست یافتن به آن شیوه از مدیریت هستند و همه‏ی ابزارهای موجود در جهان را به کار می‏گیرند تا زندگی بهتری برای مردم کشور خود فراهم سازند.
پیشرفت در همه‏ی ابعاد زندگی بشری، واقعیتی انکار ناپذیراست، اما سرعت و ابعاد این پیشرفت‏ها در میان کشورها، متفاوت و فاصله‏ی فاحشی وجود دارد. در گذشته، جنگ و بحران‏ها یکی از ابزارهای سودمند برای قدرتمند شدن و قدتمداری و پیشرفت در زمینه‏های سیاسی و اقتصادی بود، اما در عصر گلوبالیزاسیون، همه‏ی متغیرها جای خود را به پدیده‏های مترقی و دموکراتیک واگذار کرده و برای همه‏ی اقشار و طبقات جامعه، آشکار شده که سیستم دموکراتیک بسیار بهتراز نظام‏های دیکتاتوری، پاسخگوی نیازهای جامعه است، حتی قدرتمندترین ابزار برای قبضه‏ی قدرت به ظاهر دموکراتیک است.
جای بسی تعجب است که با وجود علوم تثبیت شده و تجربیات گذشته، هنوز هم کشورهایی دیکتاتور مشاهده می‏شوند که بر چنین شیوه‏هایی از مدیریت و قدرتمداری مصر هستند و همه‏ی توانایی‏هایشان را به کار می‏گیرند تا به هر شیوه‏ی ممکن، هژمونی خود را بر مردم اعمال کنند که خوشبختانه فرهنگ انسان‏های کنونی کره‏ی خاکی، پذیرای چنین عملکردهایی نیست.
یکی از این پروسه‏ها که به طور کلی با سیستم دموکراتیک عجین است، اقتصاد جهانی به صورت کلی و اقتصاد کشورها به صورت اخص می‏باشد. در عصر گلوبالیزاسیون، اقتصاد مختص به یک کشور، معنای واقعی خود را از دست داده و در صورت قطع رابطه با اقتصاد جهانی، باید چنین اقتصادی را اقتصاد فلج و بی‏نتیجه برشماریم.
آنچه در سطور بالا بدان اشاره شد، برای ما که سال‏های طولانی است با آن دست و پنجه نرم می‏کنیم، کاملاً واضح و شناخته شده است. مردم ایران و به ویژه مردم ملیت‏های تحت ستم در ایران، کاملاً بحران‏های ناشی از سیاست‏های نابخردانه و دیکتاتورمنشانه‏ی رژیم را احساس و لمس می‏کنند.
به طور خلاصه، رژیم جمهوری اسلامی ایران، از همان آغاز به دست گرفتن قدرت با بحران‏ آفرینی‏های گوناگون خود، سبب شد قدرت‏های جهانی با شک و تردید با این رژیم تعامل ‏کنند. یکی از این قدرت‏ها که هژمونی و تأثیرات بسزایی بر سیاستگذاری‏های جهانی دارد، آمریکاست که از همان اوایل، این رژیم را تحت تحریم‏های سیاسی و اقتصادی قرار داد. همه‏ی کسانی که در مورد موضوعات اقتصادی مطالعه می‏کنند، بر این مسأله واقفند که تقریباً تمامی سیاست‏های بانک جهانی در اختیار یا تحت تأثیر آمریکاست و این کشور می‏تواند بر اقتصاد جهانی تأثیر مثبت یا منفی بگذارد. با چنین وضعیتی، رژیم جمهوری اسلامی با تمام توان خود و با روش‏های نابخردانه به تقابل با قدرتی بر آمده است که می‏تواند دشمنی ویرانگر یا در عین حال دوست و پشتیبانی مفید و تأثیرگذار باشد.
اقتصاد و انتخابات نمایشی ریاست جمهوری در ایران یک‏بار دیگر آغاز شده است. کاندیداهای بسیار اما تنها هشت نفر توانستند از فیلتر ولایت فقیه عبور کنند. تحریم‏های اقتصادی و تا حدودی سیاسی نیز روز به روز در حال افزایش می‏باشد، وضعیت زندگی در این مملکت بحران‏زده هر روز وخیم‏تر شده و غم نان، هر روز بیش از پیش گریبان مردم را می‏گیرید، آنچه که برای تمایل مردم به شرکت در انتخابات نیاز است.
آنچه در جهان مدرن بدان انتخابات آزاد گفته می‏شود، نیازمند فاکت‏هایی است که قسمت اعظم آن، ارتباط تنگاتنگی با اعضای جامعه دارد. اقتصاد، یکی از مهم‏ترین فاکت‏ها می‏باشد. میزان رفاه زندگی، تورم، مشاغل، مسکن و به طور کلی وضعیت زندگی جامعه، ارتباطی مستقیم با میزان مشارکت مردم در هر نوع از انتخابات دارد. اگر به نکات بالا توجه کنیم و وضعیت کنونی ایران را که در آستانه‏ی انتخابات است، برآورد کنیم به وضوح خواهیم دید آنچه که برای تمایل مردم به مشارکت در انتخابات معیار است، در ایران امروزی بسیار ضعیف می‏باشد و بر همین اساس، باید میزان مشارکت در سطح بسیار پایینی باشد و اگر با دیدی منطقی به آن نگریسته شود، انتظار برای مشارکت در سطح پایین، غیر منطقی نخواهد بود، همه‏ی آن داده‏هایی که در مطالعات جهانی به دست آمده، نشان دهنده‏ی آن است که در کشورهای مملو از بحران‏های اقتصادی، سیاسی، میزان تمایل مردم برای شرکت در پروسه‏های کلان نظیر انتخابات ریاست جمهوری، بسیار ضعیف می‏باشد و دغدغه‏ی به دست آوردن نان و زندگی در رفاه، جای فعالیت در مسائل سیاسی را می‏گیرد و بر همین اساس، هر کدام از معیارها را که در نظر بگیریم، به ما خواهد گفت که مردمان ساکن در ایران امروزی، زیر سایه‏ی‏ سیاست‏های نادرست رژیم اسلامی ایران تمایلی برای شرکت نخواهند داشت و باز هم رژیم، به تقلب روی خواهد آورد که نشان دهد مملکت همچنان مملکت گل و بلبل است و امنیت بر جامعه حاکم است و رژیم هم مشروعیت خود را از مردم می‏گیرد، اما واقعاً رژیم مشروعیت خود را از دین می‏گیرد یا رأی مردم گرسنه و فقیر؟


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست