یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نیما ابراهیم زاده: برگشت پدر و خواست من و کودکان زندانیان سیاسی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۰ خرداد ۱٣۹۲ -  ۱۰ ژوئن ۲۰۱٣


دیروز بود که پدرم را برای برگشتن به زندان بدرقه کردم مثل این که اقای دادستان حرف کسی را گوش نمیدهد و تاکید پزشک قانونی وپزشکان بیمارستان محک را مبنی بربودن پدر در کنار من را نادیده گرفته است حال دیگر چکار کنم دلم بر این خوش بود که پدرم در کنارم هست و مرا در شکست دادن بیماریم کمک خواهد کرد اما جناب دادستان بازهم دست بکار شد و پدرم رابه زندان اخضار کرد

من نمیدانم که جدا کردن پدری از فرزندش که مبتلا به سرطان است چه نفعی برای ان ها دارد!
هنوزبا بیماریم سازگار نشده ام که عده ای پدرم را از من جدا کرده اند حال علاوه بر مبارزه با بیماری باید چشم انتطار ازادی پدر هم باشم شما که در بهترین دوران زندگی ام که ده یازده ساله بودم حق داشتن پدری در خانه را از من گرفته بودید و شماکه کودکی من را مثل هزاران کودک دیگر از من گرفته اید حداقل حال که به این بیماری مبتلاهستم پدرم را به من باز گردانید.

حال که بیشتر فکر میکنم این سوال در ذهنم پدید امد که ان هزاران کودک دیگر چکار میکنند جناب دادستان ایا شما هم مثل ما فرزندان زندانیان سیاسی درد چشم انتظار پدر بودن را کشیده اید ایا شما هم صبح و شب در این فکر بوده اید که الان پدرتان در چه وضع وحالی است ایا زنده است وایا به خانه باز خواهد گشت !   
حتما نه!
چون اگر یک روز این درد را میکشیدید دلتان نرم میشد و به سختی سنگ نبود من از زبان ان هزاران کودک میگویم که پدرانمان را به ما باز گردانید وکودکی که ازما گرفته اید به ما باز گردانید ان خاطراتی را که قرار بود به شیرین ترین لحظه های زندگی ما تبدیل شود به تاریک ترین روز هایمان بدل کردید.به ما باز گردانید.

نیماابراهیم زاده فرزند زندانی سیاسی در بند بهنام ابراهیم زاده
بیستم خرداد ۱۳۹۲


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست