از دستآوردهای جنبش تحریم فعال، پشتیبان تحول طلبی دمکراتیک در انتخابات ایران - محسن مقصودی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲۷ خرداد ۱٣۹۲ -
۱۷ ژوئن ۲۰۱٣
پس ازانتخابات گویا شادمانی همه را فرا گرفته است! واما اظهار نظرهای جالبی نیز موجب خنده بسیار شنونده و خواننده می شود. همه آنها را نمی توان نقل کرد اما از آنجا که بدرستی گفته می شود که صرف خندیدن، مبارزه با خرافات و بد اندیشی و سیه فکری است، دو سه مورد آن را کوتاه نقل می کنم.
وقتی خواندم که هاشمی رفسنجانی، اکبر شاه سابق! در دفاع از نظام، باز دروغ های شاخ دار خودش را بر زبان آورده است و می گوید:" اگر دشمنان جمهوری اسلامی ایران ذرهای انصاف داشته باشند، باید بپذیرند که ایران دموکراتترین انتخابات دنیا را برگزار کرد و هیچ شبههای نمیتوانند به آن وارد کنند. " نتوانستم از شلیک خنده خودم جلوگیری کنم. واقعا سیاست در ایران بدون اکبر جون، اکبر شاه سابق، مزه و صفا ندارد.
وقتی هم که پای منبرـ ویدئوئی ناصرجان کاخساز، فیلسوف عزیزمان که قرار است روح خلیل ملکی را در کالبدی تازه بدمد، نشستم و از دهان مبارکش شنیدم که :"همان خانمی که در تهران رفت رای داد و با موهای بلوند جلو دوربین فیلم برداری این رای را داد، ارزش مبارزاتی اش از صدها نفر که تحریم بکنند انتخابات را، بیشتر است !" (گرمی های تفکر ۱٣۶) غش کردم از خندیدن! باید بگویم، ناصر جان رحمت برآن کسی که فلسفه را به تو آموخت! مشکلات روزمره چندی است که گریبان مرا گرفته است و این جمله مبسوط، موجب انبساط خاطرم گشت. آنقدر خندیدم که دل درد گرفتم. واقعا خنده بر هر دردی دواست! اگر شاعر دوباره بپرسد زیباترین لبخند چیست؟ این بار جوابش را خواهم داد. البته جمله آیت الله صانعی خطاب به رفسنجانی خنده داشت که گفته بود ثبت نام وی برای نامزدی برابر با ۵۰ سال خدمت به انقلاب بود، ولی این جمله ناب که با "موی بلوند" جلوی دوربین، رای دادن، چه مبارزه با ارزشی است، واقعا جدید بود. حالا چرا "بلوند"؟، با موی مشکی رای بدهی آنقدر ارزش مبارزاتی ندارد؟ اگر همه زن های ایران موهایشان را "بلوند" بکنند، دمکراسی ارزشمندی حاصل است؟
یک مورد خنده دار دیگر را بگویم و بروم سر اصل مطلب وآن مواضع "پاندولی" برخی از "دانشمندان علم سیاست و جامعه شناسی" است. آنها همچون پاندول ساعت هر ثانیه به یک جهت تاب می خورند و مصداق "لاکن هم این خوب است و هم آن بد نیست" مرتب در نوسانند و سیاست را کرده اند شگفتی آفرینی مردم! در انتخابات شرکت نمی کنند ولی شرکت در انتخابات را پیروزی مردم و "نه بزرگ" به ولی فقیه می نامند! حضور مردم در رای گیری را پس از این همه توصیه و تلاش خامنه ای برای گرفتن رای از مردم، شکست وی قلمداد می کنند ولی تاکید می کنند خودشان توصیه کردند که مردم در انتخابات شرکت نکنند!
رشته ای بر گردنم بنهاده دوست می کشد هرجا که خاطر خواه اوست!
کار برخی از اعضای این سازمان های نیمی تا حدی اپوزیسیون که براستی مایه تفرج خاطراست. از جمله سازمان فدائیان اکثریت و اتحاد جمهوری خواهان، بدین ترتیب که اعضا از یک سال قبل سر شرکت در انتخابات و یا عدم شرکت و یا تحریم آن در تشکیلات بحث می کنند و پس از اینکه اکثریت رهبریشان، تصمیم به عدم شرکت در انتخابات می گیرد، مخالفین این تصمیم ها که برخی شان عضو هر دو سازمان هستند برای خودشان اعلامیه امضاء می کنند که ما شرکت می کنیم. خوب این هم از نوع جدید انضباط شبکه ای بجای مرکزیت دمکراتیک در این سازمان ها! عزیزان اگر شما می خواستید، خر خود را برانید چرا آمده اید در این چمن زار و وقت دیگران را می گیرید؟! البته چرائیش روشن است ولی از خنده دار بودنش نمی کاهد!
پس از این همه خندیدن و همراهی با شادی ۵۰ درصد از شرکت کنندگان در انتخابات که ٣۶ درصد حق رای دهندگان را شامل می شوند یعنی کسانی که کاندیدای مورد علاقه شان، رئیس جمهور شده است، ببینیم این انتخابات برای تحریم کنندگان آن از جمله چه دستآوردهای مهمی داشته است.
اول آنکه با چشم پوشی از همه نادرستی ها اگر تنها آمار حکومتی را مبنا قرار دهیم روشن شد که جنبش تحریم حداقل ۱۵ درصد آرای رای دهندگان را در دست دارد. حدود ٨ میلیون رای. این رقم از تفریق مشارکت سال ٨٨ با سال ۹۲ و با توجه به رای های باطله و با بیشترین اغماض نسبت به تقلبها بدست می آید. این نیروی بزرگ از لحاظ کیفی نیز اهمیت زیادی دارد چرا که روشن ترین لایه های جامعه را شامل می شود که فریب شعار های پوچ رژیم را نمی خورند. تحریمان، پایه اجتماعی قوی مخالفین نظام استبدادی ولایت فقیه را تشکیل می دهند. تشکل یابی این لایه ها و همکاری مابین بخش های مختلف آن و ارائه برنامه های مختلف مبارزاتی و مطالباتی برای این جمعیت عظیم از اهم وظایف فعالان آزادی خواه و مبارزان ضد تبعیض و ضد دیکتاتوری را تشکیل می دهند.
دوم آنکه جنبش تحریم فعال توانست، علی خامنه ای، رهبر نظام را وادارد تا بر حضور و تاثیر کسانی که نظام را قبول ندارند ولی ایران را دوست دارند، صحه بگذارد. قبلا دیکتاتور اسپانیا نیز در مورد کمونیست ها که هزاران تن از آنها را به قتل رسانده بود چنین گفته بود که اگر آنها دشمن وی بودند ولی دشمن کشورشان نبودند! علی خامنه ای نیز که با انگیزه های گوناگون از جمله شکستن جبهه تحریم ، به تفکیک مخالفت با نظام و ایران دوستی می پردازد و در زمانی که با سیاست های خود ایران را به مرزهای نابودی نزدیک ساخته است، از میهن دوستان می خواهد که به خاطر خطرهای واقعی که ایران را تهدید می کند، در انتخابات شرکت کنند و به سیاست های خطرزای نظام رای دهند!
نبود آزادی در کشور، امکان نمی دهد که بفهمیم که واقعا چند درصد از رای دهندگان طرفدار نظام اسلامی هستند و یا چند درصد تنها از سر ایران دوستی رای خود را در صندوق های رای ریختند. اما آیا پذیرش این تفکیک به معنی پذیرش حق ایران دوستانی که این نظام را برای توسعه و پیشرفت کشور کارآ و مناسب نمی دانند، برای داشتن تشکل آزاد در ایران و معرفی کاندیدا برای انتخابات و آزادی فعالیت سیاسی هم هست؟ و یا ایران دوستان تنها حق دارند که صندوق های رای را به نفع آقای خامنه ای پر کنند؟ تاکنون که شاهد بودیم که حکومت حتی یک تشکل مستقل کارگری را بر نمی تابد چه برسد به متشکل شدن مخالفان نظام.
بزبان آوردن این واقعیت که بسیاری از ایران دوستان ومخالفان نظام، در سیاست تاثیر گذارند، دستآورد جنبش تحریم فعال است که توسعه آن به مطالبه آزادی فعالیت ایران دوستان مخالف نظام، می تواند در لیست مطالبات فعالان مدنی قرار گیرد.
سومین دستآورد جنبش تحریم فعال انتخابات، هم سوئی سازمان ها و احزاب تشکل های سیاسی بود که پیام مشترک تحریم فعال را برای مردم ارسال می کردند. این صدا و پیام مشترک را باید تقویت نمود. همین طور با فعالان "پاندولی" مزاج و کند کنندگان مبارزه با استبداد مذهبی باید تعیین تکلیف کرد. این تحریم مشت بسیاری از مدعیان آزادی خواه را باز کرد و نشان داد که وقت صرف گفتگو کردن با این واماندگان سیاسی با همه ادعا های سکولاریستی و لائیکی هیچ فایده ای ندارد و آنها در آخرین لحظه رای به یک آخوند معتقد به ولایت فقیه و نماینده ولایت فقیه و از آمرین تمامی جنایت های سی سال اخیر را که در مهمترین بزنگاه های سیاسی کشور، ارتجاعی ترین مواضع را گرفته است و در بالاترین مقام های امنیتی رژیم، مسئولیت های بزرگ داشته، حتی بر همبستگی با رفیق و هم سازمانی خود ترجیح می دهند. کمی توجه به مصاحبه مطبوعاتی آخر حسن روحانی کافی است تا برای هر ناظر بی طرفی روشن شود که وی هیچ تغییری را قرار نیست در سیاست های کلی نظام انجام دهد و جز وعده های پوچ و مردم فریب و تظاهر به داشتن کلید حل مسائل بزرگ کشور و ظاهرآرائی و خدئه گری هیچ چیز در چنته ندارد. به سخره گرفتن کار و تصمیمات دولت احمدی نژاد که یک مد و سرگرمی جامعه است، ولی ارائه برنامه جانشین، برنامه ای مترقی، ملی، عدالت و کار محور برای رشد و توسعه کشور، نه خواست و نه در توانائی حسن روحانی است.
تحریم فعال انتخابات به ما یاد داد که بجای تلف کردن وقت در بحث های بی پایان با کسانی که نهایتا در صف کنسولگری ها و یا مسجد های جمهوری اسلامی می ایستند تا به نظام و مسئولان آن رای بدهند، باید به فکر سازماندهی مبارزه برای افشای ماهیت ضد دمکراتیک انتخابات رژیم بود تا بتوان بیشترین فشار های سیاسی را به دستگاه حاکمیت وارد آورد و آن را به عقب نشینی های واقعی وادار کرد.
امروز در کنار جبهه پایداری، جبهه ایستادگی، اصلاح طلبان، کارگزاران، اصول گرایان، حامیان بهار و ... جنبش تحریم فعال هم در صحنه سیاسی کشور حضوردارد. پر واضح است که از وظایف سیاسی آزادی خواهان ایران است که جنبش تحریم را به هر شکل تقویت کنند. ما نباید در خود این توهم را و در حاکمیت این ترس را ایجاد کنیم که حتی در یک انتخابات آزاد، اپوزیسیون دمکرات می تواند تمامی آرا را بدست بیآورد. در ایران دمکراتیک نیز، آرا تقسیم می شوند و برای تشکیل دولت ، احزاب و جبهه های سیاسی باید دست به ائتلاف بزنند. برخلاف برخی از"پراگماتیست ها" وعمل گرایانی که همچون بوقلمون رنگ عوض می کنند و چون گربه مرتضی علی ، رو هوا چرخ می خورند و سر خود به سلامت می برند، باید بر مواضع ، مطالبات و هویت روشن و شفاف خود پا فشاری کرد و از این رهگذر اعتماد و رای مردم را جلب نمود و جبهه نیرو های لائیک ، دمکرات ، آزادی خواه و مستقل را پر طرفدار کرد.
|