نمایش دیگری از انتخابات با جشن زودرس به پایان رسید - محمدحسین یحیایی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۹ خرداد ۱٣۹۲ -
۱۹ ژوئن ۲۰۱٣
همانگونه که انتظار می رفت نمایش انتخابات ریاست جمهوری با چیدمان ویژه کاندیدا ها از سوی شورای نگهبان، افراد، ارگان ها و نهاد های قدرت در ۲۴ خرداد برگزار شد. در این انتخابات حسن روحانی از شخصیت های کلیدی در ارگان های امنیتی به ریاست جمهوری انتخاب شد تا نهاد اجرایی کشور را در دست گیرد. چیدمان کاندیدا ها بگونه ای بود که انتظار پیروزی روحانی در انتخابات پیش بینی می شد زیرا در جناح اصولگرا چند شخصیت متملق، چابلوس و مجیز گوی ولایت مانند حداد عادل، ولایتی و جلیلی قرار داشتند که توانایی هیچ کاری جز تملق و گوش بفرمانی ندارند، در این راستا ولایتی سال ها مشاور رهبر در دیپلوماسی بوده و رهبر را بعنوان تعیین کننده سیاست های کلی نظام یاری کرده و در همه ناکامی های دیپلوماسی رژیم سهیم بوده است. جلیلی بعنوان دبیر شورای امنیت ملی و مذاکره کننده ارشد رژیم با ۵ به اضافه ۱ از یک سو در همه ناتوانی های رژیم در مذاکره و ارجای پرونده اتمی به شورای امنیت سازمان ملل و صدور چندین قطعنامه تنبیهی سهیم بوده و از سوی دیگر در دستگیری ها، زندانی کردن دگر اندیشان، کشتار ٨٨ ، نابودی مطبوعات و نهاد های مدنی و صنفی دست داشته و در این مدت اراده و اختیاری از خود نشان نداده و در همه دوران گوش بفرمان بوده است. حداد عادل هم در حوزه عمل خود و در این راستا مانع از فعالیت های فرهنگی جامع شده با چابلوسی و تملق خاطره زشتی از خود به یادگار گذاشته است.
سه نامزد دیگر یکی بنام غرضی که خود نمی دانست برای چه و کی در انتخابات شرکت کرده و تنها به اجرای نقشی می پرداخت که به وی محول شده بود، در این میان دو شخص دیگر هم با خواستگاه سپاهی به ایفای نقش پرداختند که یکی به نام محسن رضایی یادآور علی کنکوری در سال های گذشته است و در آینده بازهم شرکت خواهد کرد. این شخص به نقل یاد مانده هایی از اقتصاد و سیاست پرداخت که در دانشگاه یاد گرفته بود، شاید هم با نوع و چگونگی اجرای آنها آشنایی نداشت. سپاهی دیگر بنام قالیباف با تکیه بر ارتباطات و روابط نزدیک خود با برخی از نهاد های قدرت به پیروزی خود در انتخابات باور داشت، ساده لوحانه با کاشنی تکبر و غرور سخن می گفت و برای خوشنودی و دلبری از ذوب شدگان در ولایت از قهرمانی های خود در سرکوب دانشجویان و تظاهرکنندگان داستان ها نقل می کرد. بنابرین تنها کسی که از فیلتر گذشته بود و می توانست نقش اصلی را در این نمایشنامه بازی کند، حسن روحانی مردی برای همه فصول در امنیت ملی بود که از مدت ها پیش خود را برای این مقام آماده می کرد. هیچکدام از کاندیدا ها برنامه مدون در اقتصاد، سیاست و روابط خارجی نداشتند، و هرکدام به مقتضای شرایط زمان و مکان سخن می گفتند، در حالی که جامعه با شدید ترین بحران خود در اقتصاد، سیاست و دیپلوماسی روبرو است.
اینگونه یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری همراه با برد و باخت ، آموزه های فراوانی داشت. مردی از تبار و مسلک روحانیت قدرت اجرایی کشور را در دست گرفت. مردی با گذشته امنیتی که در همه اقدامات و عملکرد های امنیتی یا مستقیم بصورت آمر و یا غیر مستقیم به صورت ناظر دست داشته است. در همه دوران و فصول نه تنها به مخالفین بلکه به خودی ها هم مانند آیت اله منتظری رحم نکرده، پایبندی خود را به رژیم ثابت کرده است.
حسن روحانی با خمینی به ایران آمد و در همه اقدامات سال های نخست انقلاب شرکت کرد، در جنگ ایران و عراق معاونت فرماندهی و چند ماموریت دیگر را به عهده گرفت. با یاران خود به طولانی شدن جنگ که همراه با هزینه میلیارد ها دلار و جان هزاران جوان بود کوشید. به پاس این خدمات خود نشان درجه ۲ فتح و نشان درجه یک نصر را دریافت کرد. از سوی هاشمی رفسنجانی مامور گفتگوی سری با ایالات متحده آمریکا ( ماجرای مک فارلین ) شد، سپس به عضویت مجلس خبرگان رهبری درآمد. سال های طولانی دبیر شورای امنیت ملی و سپس به نمایندگی رهبر در شورای امنیت ملی برگزیده شد و حال بعنوان هفتمین رئیس جمهور در رژیم جمهوری اسلامی انتخاب و مامور تشکیل کابینه گردید.
حسن روحانی در حالی به ریاست جمهوری برگزیده شد که از مدت ها پیش برخی از نهاد ها و افراد قدرتمند سخن از برگزیده شدن یک روحانی به ریاست جمهوری می گفتند. با بازی زیرکانه هاشمی رفسنجانی و صلاح دید خامنه ای و سپاه این مسیر هموار گردید. ناگفته نماند که پای سپاهی ها را به اقتصاد کشور هاشمی باز کرده است، از آن رو منافع اقتصادی سپاه و تیم بوروکرات هاشمی متوجه بن بست در اقتصاد کشور و تهدید منافع خود شده، در آرزوی تغییر در شرایط کنونی بودند، بنابرین برای برون رفت از بحران فراگیر کنونی و تعامل با جهان سرمایه داری نیازمند تحول و همکاری نزدیک با کسانی بود که بتواند این مسیر را هموار سازد. حسن روحانی بعنوان رئیس جمهور منتخب محصول این شرایط و تفاهم با غرب بود که از ماه ها پیش از سوی نهاد های قدرت و شخص رهبری به شکل های مختلف مطرح می شد.
حسن روحانی با ۱۶ میلیون و ۴۱٣ هزار و ۲٨۱ رای از مجموع ۵۰ میلیون و ۴٨٣ هزار و ۱۹۲ نفر انتخاب شد، رای مخالفین، رای نداده ها و تحریم کننده ها بیش از رای ایشان بوده و تعداد آن به ۱٨ میلیون و ۲۹٣ هزار و ۵۷۱ نفر می رسد، بنابرین روحانی نمی تواند خود را رئیس جمهور همگان در کشور بخواند. این انتخابات برندگان و بازندگانی داشت، به نظر می رسد برنده اصلی برای پنهان کردن خطا ها و اشتباهات محاسبه ای خود، رهبر جمهوری اسلامی است. زیرا همه مسئولیت ها در همه دوران بویژه در ٨ سال گذشته متوجه رهبری است. نابودی اقتصاد، تعطیلی همه نهاد های نظارتی بر عملکرد اقتصادی دولت مانند سازمان برنامه و بودجه، شورای پول و اعتبار، کنترل و هدایت بانک مرکزی از سوی دولت، افزایش نقدینگی، کاهش تولید با افزایش شدید قیمت و همزمان افزایش بی رویه واردات و خود سری های دولتی که خود را دولت امام زمان و پاک ترین دولت تاریخ می پنداشت متوجه رهبری است. میلیارد ها ثروت ملی در این مدت نابود شده، میلیارد ها دلار گم و گور شده، افرادی از این دولت پاک با میلیارد ها ثروت به خارج از کشور گریخته اند، نهاد های نیم بند مدنی، رسانه ای، فرهنگی و صنفی و از سوی دولت و ارگان های سرکوب نابود و منحل آن شدند. همزمان هزاران نفر از فرهیختگان، هنرمندان و استادان مجبور به ترک وطن شدند، در این مدت خفقان بر کشور حاکم شده، فاجعه ۱٣٨٨ پیش آمده، ده ها کشته و هزاران نفر به زندان و یا نا خواسته ترک وطن کرده اند. در نهایت کشور به نقطه ای رسیده است که ادامه آن با شرایط کنونی امکان پذیر نیست. هر روز افزایش تحریم های بیشتر و گسترش آن در همه حوزه ها به نقطه ی فلج کننده ای رسیده است. خامنه ای در تمام این مدت پشتیبان این دولت و عملکرد های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن بوده، تیم احمدی نژاد را مجری دستور ها و فرمان های خود می دیده و در فرصت های مختلف هم آن را بر زبان آورده است. بنابرین خامنه ای برای برون رفت از بحران و گذر از آن، از فرصت بدست آمده زیرکانه استفاده کرد، همه مسئولیت ها، ناکامی ها، ناتوانی ها و بحران های موجود در جامعه را به گردن کسی انداخت که سال ها نظر و دیدش به وی نزدیک تر بود.
در نظام های استبدادی تنها یک مرکز قدرت وجود دارد و مقدس است که باید حفظ و تقویت شود، شکل گیری مرکز دیگری از قدرت قابل تحمل نیست. در اینگونه نظام ها همه ابزار کار برای تحریک، تهییج و تاثیر گذاری در افکار عمومی مردم از رسانه گرفته تا کانال های گوناگون در یک مرکز و در کنترل استبداد قرار دارد. از آن رو می توان در مدت کوتاهی با استفاده از روانشناسی توده ای و با مطرح کردن شعار های هیجان انگیز و دروغین مردم را به پای صندوق های رای کشاند. تصویر غیر واقعی و دروغین دیگری از جامعه استبداد زده نشان داد. خامنه ای در این انتخابات، بهترین و توانا ترین بازی را با تغییر چهره و موضع از خود نشان داد. در رابطه با انتخابات گفت: حتا کسان نزدیک من، خانواده من آگاه نیستند که من به کی رای دادم. این در حالی است که در بازی و نمایش های پیشین بگونه دیگری رفتار می کرد. خامنه ای خواست خط بطلان به تقلب در انتخابات های پیشین بکشد و این همه فجایع در انتخابات گذشته را از خاطره ها بزداید. تا جائیکه توهم دمکراسی را در این انتخابات یار همیشگی و دیرینه اش بر زبان آورد. رفسنجانی با فراموشی رد صلاحیت اش گفت: ایران دمکرات ترین انتخابات دنیا را برگزار کرد!!
آنچه مسلم است تغییراتی در دولت حسن روحانی در رابطه با سیاست خارجی رخ خواهد داد، سعی خواهد شد بخشی از تحریم های شورای امنیت سازمان ملل و کشور های دیگر با پذیرش برخی از پیشنهاد های ۵ به اضافه در مدت کوتاهی برداشته شود ولی تغییرات و قدم های اساسی در سیاست داخلی بویژه اقتصاد سیاسی برداشته نخواهد شد. زیرا ساماندهی اقتصاد نیازمند اراده ملی و مشارکت همگانی است. واحد های ملی و توده های مردم از این رژیم مایوس و دلسرد شده اند. در این میان حسن روحانی شخصیت امنیتی است و سال های طولانی در این حوزه فعالیت کرده است. گسل های مهم در رابطه با اقوام و ملل، زنان، جوانان و بحران های شدید اجتماعی عمیق تر خواهد شد، راه برون رفت در تشکیل احزاب سیاسی، نهاد های صنفی و مدنی و گسترش دمکراسی است. با قوانین و ساختار موجود در نظام جمهوری اسلامی نمی توان به آن دست یافت. در نتیجه نمایش انتخابات با این ساختار و قوانین کنونی هیچ دست آوردی نخواهد داشت....
محمد حسین یحیایی
mhyahyai@yahoo.se
|