یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روحانی و چانه زنی های دو سه گانه موتلف
روخوانی متن های درسی، تدبیر مشروط، چهچه های تخصصی
گفتگوی اخبار روز با فرج سرکوهی پیرامون انتخابات و نتایج آن


• پیروزی مردم با انتخاب آقای روحانی؟ پیروزی سرمایه داران نفتاوی قطعی و اصلاح طلبان مذهبی به تقریب قطعی است. لایه های متوسط باید در انتظار ترکیب کابینه باشند. اردوی کار و فقر در سی سال گذشته در چه انتخاباتی پیروز شده که پیروز این یکی باشد؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۹ خرداد ۱٣۹۲ -  ۱۹ ژوئن ۲۰۱٣


* فرج سرکوهی، سردبیر نشریه ی تعطیل شده ی آدینه، نویسنده، تحلیلگر چپ و در حال حاضر مقیم کشور آلمان است


اخبار روز: می توان انتخاب آقای روحانی را پیروزی مردم خواند؟

فرج سرکوهی: شرکت ۷۰ درصدی مردمی که شمار بالائی از آنان، درست یا نادرست، به تقلب در انتخابات گذشته، که همین دولت و همین شورای نگهبان برگزار کرد، معتقد بودند،
پیروزی آقای روحانی در دور اول
و تفاوت بالای آرای او با آقای سعید جلیلی
نشان داد که یک موضوع واحد طبقه ها و لایه های گوناگون جامعه ما را، از رانت خواران و سرمایه داران نفتاوی تا اردوگاه کار و فقر، البته با انگیزه ها و منافع متفاوت، در بستری واحد به اتحادی موقتی در پای صندوق های رای هدایت کرده است..
این نکته تکراری است که نه فقط اقتصاد جامعه نفتاوی ایران که ساختارهای سیاسی و اجتماعی نیز، نه بر تولید و توزیع کالا، که بر توزیع درآمدهای نفتی شکل گرفته است.
تحریم های بین المللی، درآمدهای نفتی یعنی منبع اصلی درآمد دولت و مردم را به شدت کاهش داد، انتقال درآمدهای ارزی را به داخل کشور دشوار کرد، نرخ بیکاری را بالا برد و موانع جدی در راه واردات کالاهای ضروری، حتی دارو، پدید آورد.
در حدود دو سال گذشته، این برداشت، درست یا نادرست، در روان شناسی جمعی اغلب ایرانیان جاافتاد که با ادامه سیاست اتمی کنونی، تحریم ها ادامه می یابد و تحریم ها عامل اصلی کاهش درآمدهای نفتی و گرانی و تورم و بحران اقتصادی است.
نتیجه سیاسی این برداشت روشن است هرچند در درستی و نادرستی آن می توان بحث کرد: تحریم ها را باید با تغییر سیاست اتمی کاهش داد یا لغو کرد تا درآمدهای نفتی به خزانه دولتی واریز شود.
مواضع دولت آمریکا و اتحادیه اروپا در برابر جمهوری اسلامی، برخلاف برداشت های ساده انگارانه رایج، نه فقط از غنی سازی اورانیوم، که بعلاوه از سیاست جمهوری اسلامی در خاورمیانه و منطقه، از حمایت ایران از حزب الله ، حماس و دولت سوریه، از دشمنی با اسرائیل، از نقش ایران در عراق و افغانستان و مواضع ایران در برابر عربستان و در خلیج فارس نیز متاثر است اما در برداشتی که در روان شناسی اکثریت ایرانیان جاافتاد، تغییر سیاست اتمی به کاهش و لغو تحریم ها منجر می شود.
لایه های فقیر، کم درآمد، کارگران و حاشیه نشین جامعه، اکثریت یا بخش اصلی جمعیت، در دو انتخابات قبلی به عدالت اجتماعی در قالب پوپولیستی توزیع عادلانه تر درآمدهای نفتی رای دادند. این وعده تحقق نیافت .
روان شناسی جمعی این لایه ها کاهش درآمدهای نفتی را، که نتیجه تحریم های بین المللی و سیاست اتمی ایران است، مهم ترین عامل شکست این برنامه ها تلقی کرد.
اکثریت این لایه ها به آقای روحانی یعنی به نامزدی رای داد که ادعای تغییر سیاست اتمی و کاهش یا لغو تحریم ها را داشت و با پذیرش تعلیق غنی سازی اورانیوم در گذشته، سابقه عقب نشینی از برنامه اتمی را در کارنامه سیاسی خود ثبت کرده بود یا رقیبان او، او را بدین عقب نشینی متهم می کردند.
در باره درستی برداشت جاافتاده در روان شناسی اردوی کار و فقر می توان بحث کرد اما این برداشت در سومین مناظره پربیننده انتخاباتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی تقویت شد.
لایه های رانت خوار شبکه قدرت و ثروت، به اصطلاح سرمایه داران اقتصاد نفتاوی ایران، از آغاز با دولت احمدی نژاد مخالف بودند و برنامه های پوپولیستی او و برخوردهای بی برنامه و نسنجیده دولت او را عامل اصلی «بی ثباتی اقتصادی و ناامنی سرمایه» تلقی می کردند. کاهش درآمدهای نفتی سهم این لایه ها را نیز از این درامدها کاهش داده بود.
نهادهای نظامی، دولتی و نیمه دولتی نیز، که از کاهش درآمدهای نفتی زیان می بینند، با روحانیت محافظه کار سنتی و نامزد دلخواه آنان دکتر ولایتی، همصدا شده و به انتقاد از روش های تندروانه مذاکره کننده اتمی ایران برخاستند.
اما کاهش تحریم ها در گرو تغییر سیاست اتمی و تغییر سیاست جمهوری اسلامی در خاورمیانه و منطقه است و این همه جز با موافقت رهبر، فرماندهان سپاه و روسای دیگر مراجع و نهادهای قدرت جمهوری اسلامی ممکن نیست.
اگر نهادهای قدرت به تغییر سیاست خارجی و اتمی ایران تن دهند، آقای روحانی از بهترین چهره ها برای پذیرفتن مسئولیت عقب نشینی است اما اگر این نهادها با تغییر سیاست خارجی و اتمی مخالف باشند، یا شاهد تنش بین رئیس جمهور و بافت اصلی قدرت خواهیم بود یا شاهد تسلیم شدن رئیس جمهور به بافت قدرت.
نتیجه هر چه باشد یک نکته مهم در انتخابات ثابت شد. اکثریت مردم ایران یا سیاست های اتمی جمهوری اسلامی مخالف است و جمهوری اسلامی از این پس نمی تواند مدعی شود که اکثریت از سیاست های اتمی او هواداری می کند.

۲. می توان انتخاب آقای روحانی را پیروزی مردم خواند؟
پیروزی مردم با انتخاب آقای روحانی؟ پیروزی کدام لایه و طبقه مردم؟ پیروزی در کدام عرصه؟ پیروزی به چه معنا؟
پیروزی سرمایه داران نفتاوی و شبکه قدرت اقتصادی ـ سیاسی رفسنجانی قطعی است.
پیروزی اصلاح طلبان مذهبی نیز به تقریب قطعی است. اصلاح طلبان مذهبی که دراین انتخابات از به اصطلاح ساختارشکنی های ۴ سال پیش، که برخلاف هویت و منافع آنان بدانان تحمیل شد، رها شدند و سوار بر اسب هاشمی و روحانی و حسن خمینی، چون یکی از جناح های حکومت، به صحنه سیاست و به بافت قدرت بازگشتند.
لایه های متوسط درآمد شهرنشین متمایل به آزادی های اجتماعی باید در انتظار ترکیب کابینه باشند که در چانه زنی های دو سه گانه برای ترکیب کابینه مشخص خواهد شد..
نتیجه چانه زنی های سه گانه رفسنجانی، خاتمی و حسن خمینی و نتیجه چانه زنی های سه گانه اصلاح طلبان مذهبی ، کارگزاران و محافطه کاران سنتی هنوز اعلام نشده است.
در میان دیگر لایه های به اصطلاح «طبقه متوسط ایران»، که متناسب با منافع خود خواست های متضاد دارند، برخی پیروزاند، برخی شکست خورده و برخی هنوز باید منتظر باشند.
کارگران، حاشیه نشینان، کم درآمدها، فقیران و بی چیزان؟
اردوی کار و فقر در سی سال گذشته در چه انتخاباتی پیروز شده که پیروز این یکی باشد؟

اخبار روز: برای آقای خامنه ای و شورای نگهبان قابل تصور بود که بخشی از مردم از میان کاندیداهای تائید شده به چهره ای که نسبت به سایرین بیشترین فاصله با رهبری حاکمیت را بازتاب می دهد، رای خواهند داد. چرا حسن روحانی را تائید کردند؟

فرج سرکوهی: شورای نگهبان با تایید صلاحیت ٨ نامزد، در واقع با انتخاب این ٨ تن یا با محدود کردن حق انتخاب به این ٨ تن، به نمایندگان همه گرایش ها و جناح های حکومتی از جمله اصلاح طلبان مذهبی (آقای عارف)، سرمایه داران نفتاوی ، کارگزاران نفتی و شبکه قدرت اقتصادی ـ سیاسی رفسنجانی (آقای روحانی)، محافظه کاران و روحانیت سنتی، (آقایان ولایتی و روحانی) و فراکسیون های جناح اصول گرا ( دیگر نامزدها) اجازه داد تا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند اما و فقط هواداران عدالت اجتماعی در قالب پوپولیزم نفتی آقای احمدی نژاد را حذف و از حضور در انتخابات ریاست جمهوری محروم کرد.
در چرائی این حذف نه این جا که در نقد نگاه چپ ایران به جامعه می توان بحث کرد.
(کناره گیری آقای عارف، یا وادار کردن او به کناره گیری، نشانه عقب نشینی اصلاح طلبان مذهبی بود و نه خواست شورای نگهبان. کناره گیری آقای حداد عادل نیز بیش از هر چه به آگاهی او بر میزان ناچیز آراء او بر می گشت و آقای غرضی نیز از خواب چندین دهه بیدار شده بود)
در سفره بی رونقی که شورای نگهبان با دولتمردان درجه دو و سه جناح های حکومتی پهن کرد، صدای همه جناح های و فراکسیون های حکومتی به گوش می رسید اما تنوع صدای برگزیدگان یا برگمارده شدگان شورای نگهبان، آن جا به ملودی نخ نمای ملال آور یکنواخت بدل می شد که پای برنامه های اقتصادی و خواست های کارگران، لایه های فقیر و کم درآمد و حاشیه نشینان، اکثریت جامعه، در کار بود.
این جا که می رسید همه نامزدها، هر ٨ نفر، چون شاگرد تنبل های دبیرستانی، چند پاراگراف واحد از متون درسی اقتصاددانان نئولیبرال را در باره ضرورت «حمایت از تولید، کنترل نقدینگی، سیاست انقباظی، و..) حفظ کرده و مثل بلبل از بر می خواندند و گاه چون آقای جلیلی، که از «اجرای سندهای بالا دستی مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام» سخن می گفت یا آقای رضائی، که دکترای بی کیفیت دانشگاه های اسلامی شده را به رخ می کشید، چهچه های تخصصی نیز می زدند.
همه ٨ نامزدی که در کنار سفره قدرت نشسته بودند بر فقر مردم دل می سوزاندند اما حتا از سر عوام فریبی هم که شده، محرومیت لایه های فقیر، کم درآمد، حاشیه نشینان و کارگران را به عنوان ستمی برآمده از بافت نظام قدرت و ثروت و ساختار توزیع درآمدهای نفتی به سود رانت خواران نزدیک به قدرت، منعکس نکرده و حاضر نبودند و نیستند که سهم لایه های محروم را از درآمدهای نفتی «به واقع» بالا ببرند.
شایعه مخالفت رهبر، سپاه و دیگر نهادهای قدرت با آقای روحانی، چون تصویر دیوگونه ای که از آقای جلیلی ساخته شد، برساخته دستگاه های تبلیغاتی حامیان اصلی روحانی بود و محصول جنگ روانی هرچند رسانه های فارسی زبان خارج از کشور نیز این شایعه و آن تصویر را، بی نقد و پرسش، تکرار کردند.
معلوم نیست که چرا و به چه دلیل و بر اساس چه سندی شایع شده بود که آقای روحانی به گفته شما « نسبت به سایرین بیشترین فاصله با رهبری حاکمیت را بازتاب می دهد»
کجا؟ کی؟ بر اساس چه سندی ؟ در چه اقدامی یا در کدام برنامه یا شعار انتخاباتی؟.
آقای روحانی سایه ، مرید و برکشیده آقای رفسنجانی است اما او و مرشد او، با پوپولیزم آقای احمدی نژاد و چپ «فاصله» دارند نه با رهبر جمهوری اسلامی یا با سپاه و نهادهای امنیتی و نظامی.

اخبار روز: آقای روحانی نماد تغییر در سیاست حکومت است؟

فرج سرکوهی: انتخابات ریاست جمهوری در ایران را از منظر این پرسش می توان به سه دوره متمایز تقسیم کرد . دوره آقای بنی صدر، دوره آقایان رجائی، خامنه ای و رفسنجانی و دوره سوم یعنی پس ازرفسنجانی.
انتخاب رئیس جمهور جدید در دوره سوم همیشه نشانه تغییر در چارچوب جمهوری اسلامی است.
آقای خاتمی با مفهوم «مردم سالاری دینی» ، آقای احمدی نژاد با برنامه «عدالت اجتماعی و مبارزه با قدرتمندان فاسد» و آقای روحانی با وعده تغییر در سیاست خارجی و در انتخابات پیروز شد .
اقای روحانی در عرصه اقتصاد به سیاست های نئولیبرالی نفتی دوران رفسنجانی و خاتمی برمی گردد و این تغییر است.
در زمینه آزادی های سیاسی، آزادی رسانه ها و آزادی بیان : برای گرایش های غیرحکومتی در بر همان پاشنه حذف و سرکوب سی ساله گذشته خواهد چرخید اما اصلاح طلبان مذهبی که در ۴ سال گذشته با سرکوب مواجه بودند، با دور شدن از ساختارشکنی هائی که در بستر اعترض به تقلب در انتخابات سال ٨٨ ، به رغم هویت و منافع آنان بر انان تحمیل شد، چون یک جناح حکومتی به صحنه سیاست و بافت قدرت بازگشته و از آزادی رسانه ها، بیان، اجتماعات و احزاب برخوردار خواهند شد هرچند چند چهره مهم از نظام به بیرون پرتاب شده خود را باید به تدریج حذف یا غیرفعال کنند.این نیز یک تغییر است
تغییر در سیاست اتمی و سیاست جمهوری اسلامی در منطقه و خارمیانه رخ خواهد داد اگر رهبر و دیگر نهادهای قدرت با آن موافق باشند.
ادعاهای عوام فریبانه آقای روحانی که تحریم ها را می توان با «تدبیر»، هوشمندی، زبان خوش و با لبخند و دیپلماسی کاهش داد فقط کارکرد انتخاباتی دارند و دولت آمریکا، اتحادیه اروپا و اسرائیل نه به شیوه سخن گفتن یا شعارها و نحوه برخورد مذاکره کننده که به عمل می نگرند.

اخبار روز: شاهد تغییراتی در جهت تامین حقوق اولیه شهروندان مثل آزادی روزنامه ها، زندانیان سیاسی، کم شدن تبعیض علیه زنان، اقلیت های قومی-ملی و مذهبی، آزادی نهادهای مدنی ، بهبود وضع زندگی کارگران و آزادی تشکل یابی آنان خواهیم بود؟

فرج سرکوهی: شاهد همه این ها خواهید بود اما در محدوده قانون اساسی و در محدوده ساختار حقیقی جمهوری اسلامی و در بافت جناح های حکومتی مجاز.
آقای روحانی در همین چارچوب ها نیز بسیار کوچک تر از آقای خاتمی است که تجربه ٨ ساله او را پیش چشم دارید.
او در گذشته به اقتدارگرائی و به شیوه رفسنجانی، استبداد در سیاست، لیبرالیزم در اقتصاد، معتقد بوده و عمل کرده و تا کنون نیز از گذشته خود و از شیوه مرشد خود انتقاد نکرده است.

اخبار روز: مردم قادرند رئیس جمهور را در جهت تامین خواست ها و انجام تغییرات، تحت تاثیر و فشار قرار دهند، وسیله موثر این تاثیرگذاری و اعمال فشار چیست؟

فرج سرکوهی: مفهوم کلی، ذهنی و انتزاعی «مردم» مفهومی رمانتیک است و مصداق خارجی ندارد.
طبقه ها و لایه های گوناگون جامعه خواست های متفاوت دارند و این خواست ها را متناسب با حد سازماندهی، سطح و عمق مبارزه و تلاش خود و نیز متناسب با فرهنگ و با جایگاه خود در جامعه و در صف بندی قدرت به دولت ها تحمیل می کنند یا نمی کنند. از قدیم هم گفته اند « سهم هر کس به اندازه تلاش او است»

اخبار روز: نسبت آقای موسوی با دولت تازه و نسبت جنبش سبز با این دولت چطور تنظیم می شود؟

فرج سرکوهی: آقای موسوی بر این توهم که با تظاهرات خیابانی محدود به تهران و محدود به لایه های مشخصی از جامعه می توان خواست های خود را به حکومت تحمیل کرد، با همراهی با اعتراض های خیابانی و با امید توهمی به وادار کردن رهبر جمهوری اسلامی به عقب نشینی در ساختار کنونی و در چارچوب قانون اساسی ، ناخواسته و به تدریج از درون نظام و از بافت قدرت به بیرون از نظام پرتاب شد .
آزادی او و آقای کروبی از خواست های گروهی از معترضین و شماری از رای دهندگان به آقای روحانی است.
آقایان موسوی و کروبی چهره های اصلی اعتراض هائی بودند که به جنبش سیز موسوم شد. جنبش سبز در اعتراض به تقلب در انتخابات برپا شد و با انتخاباتی بدون تقلب و با شرکت فعال هواداران این جنبش، دلیل وجودی خود را از دست داد.
این دو تن سرانجام آزاد خواهند شد اما معنای آزادی آنان ـ آزادی با حق فعالیت سیاسی یا آزادی جسمی ـ به ترکیبی از عوامل پیچیده مشروط است.
بخشی از آن «مردم» ی که شما می گوئید، (لایه هائی از شهرنشینان ثروتمند یا متوسط درآمد»، در شعارهای «جشن شادی پیروزی آقای روحانی» با سر دادن شعار «میرحسین، رای تو پس گرفتیم» خیال آقای موسوی را از پیروزی جنبش سبز «مردم خداجو» راحت و پس از پیروزی تیم ملی فوتبال ایران بر کره جنوبی نیز با شعار «میرحسین، روحانی، رفتیم جام جهانی» از رهبر جبش سبز، دستکم تا پایان مسابقه های جام جهانی برزبل، خداحافظی کردند.
آقای روحانی «اصول گرای معتدل» است و زندان آقایان موسوی و کروبی را به تلویزیون، گیرنده و دیش ماهواره ای مجهز خواهد کرد و این دو نیز، که قرار بود در جنبش هواداران «وفادار» خود آزاد شوند، در پرتو فتح بزرگ همین هواداران پابرجا، مسابقه های فوتبال جام جهانی برزیل را، زنده و بی سانسور، از فرستنده های ماهواره ای خواهند دید و با به اصطلاح «طبقه متوسط اگاه و دموکراسی، خواه مسالمت جو» همراه خواهند شد.
در شعار جام جهانی، جای «شیح سابق اصلاحات»، آقای کروبی، خالی است اما به یاری نقش معجزه آسای «قافیه»، که از واجبات شعارهای سیاسی در ایران است، مشکل حل شدنی است.
اگر در انتخابات ٨٨ به اقای کروبی رای دادید، می توانید نام او را نیز به این شعار اضافه کنید و خیالتان راحت باشد که به دلیل شمار هجاها و حرف آخر در سه واژه کروبی و جهانی و روحانی، قافیه شعار به هم نمی خورد. مبارک.

اخبار روز: بخشی از مردم به اعتراض در انتخابات شرکت نکردند، اینها چه قدمی باید بردارند تا اعتراضشان دیده شود و بتوانند در تحولات آتی تاثیرگذار باشند؟

فرج سرکوهی: شمار حدود سی درصدی که در انتخابات شرکت نکردند بیش از آراء نفر دوم انتخابات بود و به گفته نوشته ای در سایت اخبار روز، «تحریمی ها دوم شدند» . البته و تاکید باید کرد که نه این سی درصد که فقط درصد «نامعلومی» از سی درصدی که رای ندادند تحریمی هستند.
این درصد «نامعلوم» چه باید بکنند؟ این ها نیز روزی در حرکت های واقعی، و نه در دنیای مجازی، «معلوم» خواهند شد.
اما سرنوشت فکری و سیاسی نه فقط تحریمی ها، که سرنوشت هر گرایشی که به جناح های حکومتی تعلق نداشته و از حکومت مستقل است، حتی اگر در انتخابات رای داده باشد، نه در صحنه انتخابات در چارچوب قانون اساسی،( چنان که لائیک های دنباله رو جناح های حکومتی تبلیغ می کنند)، که در عرصه مبارزه واقعی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی رقم می خورد .
راه حضور بالفعل و موثر سیاسی غیر حکومتی ها از انتخاباتی نمی گذرد که در آن فقط حق رای دادن دارند نه حق رای گرفتن.
برخی سازمان ها و چهره های سیاسی، که انتخابات را تحریم کرده بودند، به سرعت برق و باد، به صف تبریک و شادباش گویان پیوستند و از موضع تحریمی خود اظهار ندامت کردند. در نقد نگاه چپ به جامعه این بحث را نیز می توان تحلیل کرد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست