کبرا رحمانپور یک هفته برای فرار از مرگ فرصت دارد
عبدالصمد خرمشاهی وکیل مدافع او گفت
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱۱ شهريور ۱٣٨۵ -
۲ سپتامبر ۲۰۰۶
کبری رحمانپور مدت یک ماه فرصت دارد با کسب رضایت از اولیای دم مادر شوهرش از اعدام نجات پیدا کند.
عبدالصمد خرمشاهی وکیل مدافع متهم در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی فارس با اعلام این خبر افزود: شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران به کبری رحمانپور یک ماه فرصت داده است تا رضایت اولیای دم مقتول را کسب کند. در صورتی که کبری در این مدت موفق به این کار نشود حکم مجازات او اجرا میشود.
وی ادامه داد: در این باره امروز جلسهای در شعبه شماره ۱۱ شورای حل اختلاف برگزار شد. در این جلسه من به عنوان وکیل متهم، ریاست شورا و عضو شعبه ۵۰۹ شورای حل اختلاف حضور داشتند که امیدواریم اولیای دم مقتول در این فرصت کم در شورای حل اختلاف حاضر و به درخواست کبری رحمانپور که قربانی این پرونده است پاسخ مثبت دهد.
تاکنون چندین جلسه برای کسب رضایت اولیای دم در شعبه حل اختلاف برگزار شده است اما اولیای دوم مقتول حاضر به دادن رضایت نیستند.
کبری رحمانپور متهم است در سال ٨۱ مادر شوهرش را به قتل رسانده است. او پس از دستگیری در خصوص روز حادثه گفته بود:من دختری ۱٨ سالهبودم و خانواده فقیری داشتم. علیرضا که مردی ۶۵ ساله از یک خانواده مرفه بود بهخواستگاریام آمد و با آنکه پدر بیمار و از کار افتادهام مخالفت میکرد، من تن به این ازدواج دادم تا باری از دوش خانوادهام بردارم. شوهرم علیرضا قبلا ازدواج کرده بود و پسری ۱٨ سالهداشت، تصمیمگرفتم با همه مشکلات بسازم ولی مادرشوهر پیرم مرا کلفت خانه میدانست و رفتار تحقیرآمیزی با منداشت، این پیرزن مرتب نیش زبان میزد و تحقیرم میکرد، میگفت خیالنکن تو عروسخانوادهام هستی، تو را برای کلفتی به خانهام آوردهام. شوهرم دوستم داشت و نمیخواست از منجدا شود ولی بهاصرار مادرش دوباره مرا با چشمگریان به خانه پدرم برگرداند و من به خاطر خانوادهام با خواهش و التماس برگشتم. ضمنا ازدواج ما قانونی نبود و هیچ عقدنامهای نداشتیم، به همینخاطر هیچ مدرکی نبود که ثابت کنم همسر علیرضا هستم آن روز علیرضا از من خواست تا لباسهایم را بپوشم و با او بروم، من هم فکر کردم میخواهد مسائل گذشته را از دل من بیرون بیاورد. لباسهایم را پوشیدم و سوار ماشین علیرضا شدم، اطراف پل سید خندان بود که علیرضا بیست هزار تومان به من پول داد و گفت، فعلا بهخانه پدرت برو تا دوباره تو را بهخانهمان برگردانم، از ماشین پیاده شدم و کمی در خیابان راه رفتم، با خودم گفتم، به خانه برمیگردم و سعی میکنمناراحتی علیرضا را برطرف کنم، در را باز کردم، وارد منزل که شدم دیدم مادر شوهرم روی مبل دراز کشیده، وقتی چشمش به من افتاد یکدفعه شروع به فحاشی کرد و به پدر و مادرم فحش داد، سعی کردم آرامش کنم اما مرتب فحش میداد، یک باره به طرف کشوی شوهرم رفت، چاقویی از داخل آن برداشت و به من حمله کرد، دیگر حال خودم را نمیفهمیدم، حالت جنون بهسرم زده بود، چاقو را از دستش گرفتم و چند ضربهبه او زدم که باعث مرگش شد.
کبری رحمانپور هم اکنون در زندان در انتظار نظر رییس قوه قضاییه در خصوص وضعیت خود است.
|