یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

حکایت غم انگیز ورزش زنان در جمهوری اسلامی


• خبر جلوگیری از ثبت رکورد ملی یک شناگر ایرانی، به جرم زن بودن، نگاه ها را دوباره متوجه ی کینه توزی حیرت انگیز مقامات جمهوری اسلامی نسبت به موفقیت های زنان ایرانی ساخته است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۴ تير ۱٣۹۲ -  ۲۵ ژوئن ۲۰۱٣


بهار: خبر جلوگیری از ثبت رکورد ملی یک شناگر ایرانی، به جرم زن بودن، نگاه ها را دوباره متوجه ی کینه توزی حیرت انگیز مقامات جمهوری اسلامی نسبت به موفقیت های زنان ایرانی ساخته است. کینه جویی که زنان و مردان معتقد به دین و شرع به یک اندازه در آن سهمیند.
الهام اصغری رکوردار شنای آزاد دریای ایران، رکورد تازه ای بر جای گذاشته که مسئولان مربوطه به دلیل پوشش او در هنگام شنا کردن آن را نپذیرفته اند. آن ها حتی دلایل مسخره تری هم داشته اند. گزارش روزنامه ی بهار را بخوانید:

شاید در همان پنج سالگی که به‌طور حرفه‌ای به دنبال فراگیری شنا رفت فکرش را نمی‌کرد روزی قرار باشد برای گرفتن حقش به این در و آن در بزند. الهام اصغری رکورددار شنای آزاد دریای ایران حالا در عین ناباوری با پاسخ‌های عجیب و غریب معاون وزیر ورزش روبه‌رو شده و می‌گوید چند روزی است به غیراز اشک چشمانش چیزی برای تسکین ندارد. اصغری که از ۱۷ سالگی کار آموزش شنا و نجات غریق را شروع کرد، خیلی سریع جذب شنا در دریا شد و در مهر ۷٨ هم رکورد شنا در دریای آزاد را با مسافتی ۱۲ کیلومتری شکست. البته نوآوری‌های این بانوی شناگر هم در نوع خود مثال‌زدنی است؛ او اولین فردی است که به‌طور تخصصی مجموعه شنا برای کودکان شش ماهه را راه‌اندازی کرد و نشان داد به عنوان یک فرد حرفه‌ای از علم روز دنیا هم غافل نمانده است. اما برای الهام اصغری روز ۲۱ خرداد اتفاق تلخ‌وشیرینی افتاد: او رکوردش در دریای آزاد را شکست و وقتی با لبخندی بر لب در پلاژ حاضر شد، شگفت‌زده شد. به او خبر دادند رکوردش قابلیت ثبت شدن ندارد. البته دلیل این خبر تکان‌دهنده هم نه تنها برای او بلکه برای همه اهالی ورزش شوکه‌کننده بود: «چیزی به نام لباس شنای آزاد بانوان» نداریم! گفت‌وگوی اختصاصی بهار با الهام اصغری را می‌خوانید.


اجازه بدهید مستقیم برویم سر اصل مطلب. چرا رکورد شما را ثبت نکرده‌اند؟

راستش را بخواهید هنوز هم خودم نمی‌دانم و شوکه هستم. چیزی که به من گفته‌اند این است که چیزی به نام لباس شنای آزاد برای بانوان وجود ندارد و از این رو نمی‌توانند این رکورد را ثبت کنند.

مگر پوشش شما زمان رکورد‌شکنی مورد داشت؟

من با وت سوت غواصی، کلاه شنا، کاور و مقنعه به آب زدم و فکر نمی‌کنم هیچ‌یک از این موارد مشکلی داشته باشد. موضوع این است که من در پلاژ حسینی سیترا با انتظامات و نیروی انتظامی خانم به آب زدم و کایاک‌هایی که مرا همراهی کردند، خانم بودند. حتی هیچ قایق موتوری را اجازه ندادند به آن محوطه نزدیک شود تا شئونات اسلامی به هم نخورد. من با پوشش کاملا اسلامی و با مجوز فدراسیون برای رکورد‌شکنی به دریا زدم.

مگر نماینده فدراسیون شنا در آن محل حضور نداشت؟

چرا. جناب آقای رضوانی تشریف آورده بودند و به من گفتند که خودشان شناگر بوده‌اند. حتی به من قول دادند در صورت رکورد‌شکنی به من پاداش هم می‌دهند و خیلی هم پیش از آغاز این رکورد‌شکنی مرا تشویق کردند.

پس معتقدید مشکل از وزارت ورزش بوده است؟

دقیقا همین‌طور است. من وقتی پیش آقای رضوانی برگشتم به من گفتند ثبت این رکورد نشدنی است. وقتی دلیل را از او جویا شدم به من گفتند خانم اکبرآبادی، معاون وزیر ورزش، گفته‌اند نباید این رکورد ثبت شود چون چیزی به نام لباس شنای آزاد بانوان طراحی نشده است! راستش را بخواهید شوکه شدم. به آقای رضوانی گفتم ایرادی ندارد. خودم به تهران می‌روم و با او صحبت می‌کنم و توجیهش می‌کنم که شرایط چگونه است.

و وقتی به دیدار خانم اکبرآبادی رفتید چه اتفاقی افتاد؟

اول این‌که در ساعتی که به ما خبر دادند حاضر نشدند. من به همراه پدرم رفته بودم و بیش از یک ساعت‌و‌نیم معطل شدم تا بالاخره به دفترشان رسیدند. موضوعاتی را مطرح کردند که اصلا نمی‌توانم تصور کنم. اول گفتند که شنا و ژیمناستیک بانوان باید رکورد‌گیری‌اش در فضای سرپوشیده باشد. یکی از عجیب‌ترین دلایلشان این بود که من در پلاژی از آب بیرون آمده‌ام که خانم‌ها در آنجا با لباس مایو شنا می‌کرده‌اند! به او گفتم یا پلاژهایی را که برای بانوان درست کرده‌اید، قبول ندارید یا این‌که با شنای بانوان مشکل دارید...

ولی شما قبلا رکورد را شکسته بودید. در سال ۷٨ کسی به لباس شما ‌گیر نداد؟

اتفاقا همین مورد را گفتم. برایش توضیح دادم چطور در آن زمان لباس تایید شده بود و مشکلی نداشت ولی الان بحث لباس را مطرح می‌کنید. جوری با من صحبت کردند که انگار کسی حتی با چادر و مقنعه هم به آب بزند، مورد تاییدشان نیست. به او گفتم چرا در نوشهر که دو، سه دوره مسابقه برگزار شده و بیش از ٣۰ خانم هم شرکت کرده‌اند اتفاقی نیفتاده و کسی درباره لباس چیزی نگفته است. گفتم حتی من آنجا هم عناوینی به دست آوردم و مورد تایید قرار گرفت...

واکنش خانم اکبرآبادی، به دلایلی که بیان کردید، چه بود؟

(آه می‌کشد) برگشت و به من گفت خانم شما که این قدر مستعدی، رشته ورزشی‌ات را عوض کن! مگر می‌شود ورزشکاری که در شنا تبحر دارد برود و مثلا در تنیس به قهرمانی برسد؟

یعنی به راحتی قرار است زحمتتان به باد برود؟

تمام بدنم زخم شده است: من برای این رکورد‌گیری لباس‌هایی پوشیده‌ام که مربوط به شنا در عمق دریاست. این لباس وقتی آب به خودش جذب می‌کند، شش کیلو سنگین‌تر می‌شود و من با این زحمت به آب زده‌ام. موضوع دیگری که برایم عذاب‌آور بود این‌که ۱٨ کیلومتر را به صورت رفت و‌برگشت شنا کرده‌ام. وقتی آقایان قرار است رکوردشکنی کنند، ارزیابی می‌کنند اول باد کدام سمتی می‌وزد، تا در همان جهت شنا کنند ولی من مجبور شدم نیمی از مسیر را خلاف جهت باد و موج شنا کنم. ۶:٣۰ صبح به دریا زدم و ۲:٣۰ عصر بیرون آمدم. مطمئن باشید به این راحتی‌ها بی‌خیال نمی‌شوم.

قرار است چه‌کار کنید؟

فعلا که دوباره قرار است با خانم اکبرآبادی دیدار کنم. من از روز شنبه که پیش ایشان رفته‌ام تا به حال با حرف‌هایی که شنیده‌ام مدام گریه کرده‌ام. ۱۰ دقیقه خواب به چشمم نیامده است. برای دیدار مجدد هم مدام امروز و فردا می‌کنند و هنوز وقتی به من نداده‌اند. واقعا برایم شوکه‌کننده است. فقط می‌خواهم ارزش کارم حفظ شود. هشت ساعت شنا با آن لباس، قوی‌ترین مرد دنیا را هم از پا در می‌آورد. همین آقای رضازاده را دعوت کنند و این لباس را تنش کنند، بعد بگویند فقط هشت ساعت دمبل، نه، هشت ساعت دستت را فقط مدام بالا و پایین بیاور. مطمئن باشید شدنی نیست.

به نظر می‌رسد موضوع لباس بهانه است. فکر می‌کنید غرض‌ورزی شخصی صورت گرفته؟ اگر این طور نیست، دلیلش را چه می‌دانید؟

من اصلا با این خانم دیداری نداشته‌ام که بخواهم از غرض‌ورزی حرف بزنم. فکر می‌کنم همه این موارد بهانه است. خود این افراد نمی‌خواهند برای پوشش اسلامی تبلیغ شود. هر جای دیگر بود مایه مباهات بود ولی اینجا با سنگ‌اندازی می‌خواهند مانع پیشرفت بانوان شوند. این مورد فقط مربوط به من هم نیست؛ در دیگر رشته‌ها مثل والیبال و غیره هم بانوان را اذیت می‌کنند.

با این شرایط اگر خانم اکبرآبادی نخواهد بار دیگر شما را ببیند، چه خواهد شد؟

پیگیر هستم. شده پیش وزیر ورزش و حتی رییس‌جمهوری می‌روم. حتی اگر تضمینی باشد که رکوردم را ثبت می‌کنند، همین الان دوباره حاضرم رکورد بزنم.

ظاهرا این اولین‌بار نیست که برای رکوردشکنی‌تان دردسر ایجاد می‌کنند.

درست است. قبلا در سال ٨۹ هم به جزیره کیش رفته بودم. در آن زمان فدراسیون سرکار خانم فرشته عدل را همراه من فرستاده بود تا نظارت کند. همه‌چیز طبق موازین پیش رفت تا این‌که پس از طی هفت کیلومتر متاسفانه نیروی انتظامی از راه رسید و کایاک‌ها را ویران کرد و پای من هم به شدت آسیب دید.

و صحبت پایانی؟

به همه این افرادی که این مسائل را مطرح می‌کنند یک مورد را گوشزد می‌کنم؛ مقام معظم رهبری فرمودند «امر به ورزش امر به معروف است.» من چه در جنوب کشور و چه در شمال هر وقت در پلاژ شنا کرده‌ام، به بقیه بانوان انگیزه داده‌ام تا وارد این عرصه شوند. خیلی‌ها با دیدن من حتی حاضر شده‌اند بروند و شنا یاد بگیرند. خیلی‌ها حتی حاضر شده‌اند به صورت حرفه‌ای این رشته را پیگیری کنند و متاسفم که مطرح کردن چنین دلایلی انگیزه ورزش کردن را از بسیاری از بانوان می‌گیرد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست