«پیمان نامهء عصر نو» برای برپا داشتن نخستین کنگرهء سکولار دموکرات های ایران
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱۵ تير ۱٣۹۲ -
۶ ژوئيه ۲۰۱٣
«پیمان نامهء عصر نو»
برای برپا داشتن نخستین کنگرهء سکولار دموکرات های ایران
در صد و هفتمین سالگرد انقلاب مشروطه
مقدمه
«نخستین کنگرهء سکولار دموکرات های ایران» نه از آن شخص خاصی است و نه برای ایجاد حزب و سازمان و گروه جدیدی برگزار می شود. این جملهء کوتاه ممکن است، در ابتدای امر، منفی تلقی شود؛ اما چگونه می توان کنگره ای تشکیل داد متشکل از لیبرال دموکرات ها تا سوسیال دموکرات ها، از جمهوریخواهان تا پادشاهی خواهان، از مسلمانان تا ایرانیان یهودی و بهائی و مسیحی و زرتشتی، از بی خدایان تا عارفان، از فیلسوفان تا دهریون، با هر زبان و فرهنگ و ریشهء قومی؛ و از دل آن یک حزب سیاسی بیرون کشید؟
نه؛ البته که نمی شود! اما می شود که از دل کنگره ای این چنین، چتری فراگیر از سکولار دموکراسی ساخت که صاحبان همهء آن عقاید در زیر سقف اش با یکدیگر به تفاهم و گفتگو و آینده سازی بنشینند، و ـ چه قبل از فروپاشی رژیم اسلامی و چه پس از آن ـ کنگره را به گفتگوکده و هماندیشکده ای پایدار و مستمر مبدل سازند، به سکولار دموکراسی جسمیت و تعین سیاسی بخشند، تا نهال آزادی های حقوق بشری در خاک اندیشهء ایرانی چنان ریشه و بیخ یابد که، در نفسی، شاخه بگستراند، و به بار بنشیند. چنین «چتری» نمود و نماد همان ایران فردائی است که در زیر سقف بلندش همهء عقاید و باورها در همزیستی و تساهل حضور خواهند یافت.
باری، در این راستا بوده است که چند تنی ایرانی باورمند به سکولار دموکراسی، و ناموافق با تسلط هرگونه رژیم ایدئولوژیک ـ مذهبی و، در نتیجه، استبدادی، داوطلبانه و بی چشمداشت پاداشی از هر قبیل، توان های خود را رویهم نهاده و کوشیده اند تا، با در دست داشتن تعریفی گسترنده از مشخصات «انسان سکولار دموکرات ایرانی»، هر که را می توانند به میزبانی یک گردهمائی گسترده و پایدار، در راستای هم اندیشی و جستن راه حل هائی برای استقرار حکومتی مبتنی به سکولار دموکراسی در ایران فردا، دعوت کنند. آنها برای این منظور ۱۰۷ مین سالگرد انقلاب مشروطه را، بعنوان یک روز تاریخی مبداء در تقویم سکولار دموکراسی ایران، در نظر گرفته و هر کس را که با تعریف مشخصات سکولار دموکراسی که در «پیمان نامه» ای گردآوری شده موافقت کرده و آن را امضاء کند دعوت کرده اند که میزبان و صاحب و موسس این کنگره باشد.
از نظر این کنگره، حادثهء «انقلاب مشروطه»، که به مشروط کردن قدرت در برابر قانون اساسی توجه داشت، مبداء پیدایش ایران نوین است؛ حادثه ای اما که لمحه ای تاریخی بیش نیانجامیده، در زیر آوار «مذهب رسمی» زخمی شده و عاقبت در سال ۱٣۵۷ به دست «مشروعه خواهان» بر دار گشته است
اکنون ۱۰۷ سال از پیروزی کوتاه مدت انقلاب مشروطه می گذرد و بدینسان ما قرنی از آغازگاه جنبش دموکراسی خواه و سکولار ایران فاصله داریم. اما براستی ما امروز نسبت به آن ۱۰۷ سال پیش در کجای تاریخ قرار داریم؟
انقلاب سال ۱٣۵۷ «انقلاب مشروعه» بود و پیش آمد تا دست آوردهای انقلاب مشروطه را منسوخ و تعطیل کند و این تعطیلی – که حکم دورافتادگی از قافلهء جهان متمدن را با خود داشته – سی و سه سال است که ملت ما را به فلاکت و تباهی کشانده است. «نخستین کنگرهء سکولار دموکرات های ایران» می خواهد شروعی بر پایان این روزگار تلخ تر از زهر باشد. بخصوص اکنون که «انتخابات مقید» در رژیم کنونی به پایان رسیده و حکومت اسلامی (با مربع سپاه، ولایت فقیه، شورای مصلحت نظام، و اصلاح طلبان حکومتی اش) هرچه در توان داشته بکار برده تا پایه های خود را برای سال های آینده مستحکم کند و برای مشکلات و مسائل مفرط خود راه حلی بیابد.
اما آیا اپوزیسیون این رژیم هم برای آیندهء خود راه حلی دارد؟ براستی چگونه است که معتقدان به دموکراسی و سکولاریسم در جامعهء ما، با اینکه گسترده ترین قشر اجتماعی اند اما پراکنده ترین شان نیز هستند؟ مگر نه اینکه هر ملی گرا، هر لیبرال، هر سوسیال دموکرات، هر چپ، هر عدالتخواه، هر دموکرات، هر پادشاهی تشریفاتی خواه، هر مشروطه طلب راستین و هر جمهوری خواه واقعی، قبل از هرچیز، یک سکولار دموکرات است و نمی خواهد که رژیمی مذهبی بر کشورش حکومت کند؟
و آیا حق این نیست که در برابر «انقلاب مشروعهء ۵۷» به سرچشمه های سکولار دموکرات خود، یعنی «انقلاب مشروطه»، برگردیم و از طریق بزرگداشت آگاهانهء آن به خودشناسی برسیم؟
آیا وقت آن فرا نرسیده است که ما نیز دستی بالا کنیم و اگر نمی توانیم حزب و گروه و اتحاد و ائتلافی گسترده را بوجود آوریم، لااقل بکوشیم «بودن» خود را در حرکتی منسجم و در قالب کنگره ای گسترده به منصهء ظهور برسانیم؟
پیمان نامه کنگره حاصل کار فراوان جمعی از هموطنان شما است که اگرچه بدون شک بی کاستی نیست اما، برای تسریع کار، تا آغاز کنگره قابل تغییر نیست لیکن شما فرصت دارید تا با ارائهء نظرات خود به «کمیتهء اسناد کنگره» در تکمیل متنی که به کنگره تقدیم شده و مبنای قطعنامهء آن خواهد بود شراکت داشته باشید؛ اما در این اولین قدم لازم است که پیمان نامه را بصورتی یکپارچه نگریسته و بدان رأی مثبت داده و نام تان را بعنوان یکی از حامیان موسس کنگره در زیر آن بگذارید.
پس اگر شما نیز محتوای «پیمان نامهء کنگره» را می پسندید و می پذیرید و هویت اجتماعی خود را با تعاریف مندرج در آن همراستا می دانید و علاقمندید از تأسیس نخستین کنگرهء سکولار دموکرات های ایران حمایت و یا در آن شرکت کنید لطفاً به صفحات ثبت نام رفته و گردانندگان کمیته های موقت کنگره را با پیوستن خود به این حرکت شادمان و سرافراز نمائید.
ما، امضاء کنندگان این سند، که موسس نخستین کنگرهء سکولار دموکرات های ایران محسوب می شویم، بی آنکه پس از تشکیل این کنگره حق خاصی برای خود قائل باشیم، از زن و مرد، پیر و جوان، کوشنده سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، کارورز و بی کار، خداشناس و دین مدار و منکر ماوراء الطبیعه، پناهنده و مهاجر، و برآمده از دل اقوام و تیره ها و مردمان گونه گون ایرانی، با زبان ها و فرهنگ ها و ادیان و عقاید گوناگونی که زیر سقف آسمان بلند ایران در هم تنیده اند، چه منفرد و چه همپیوند با گروه ها و احزاب و سازمان ها و شبکه ها و اتحادها و شوراهای مختلف، با اعلام تصمیم خویش برای برگزاری نخستین کنگرهء سکولار دموکرات های ایران، و تبدیل سکولار دموکراسی به مهمترین گفتمان سیاسی اپوزیسیون انحلال طلب خارج کشور، بوسیلهء این پیمان نامه که با عنوان «پیمان نامهء عصر نو»» شناخته می شود، نخست به تشریح صفات مشخصهء خویش پرداخته و سپس چگونگی برگزاری این کنگره و دعوت عام برای شرکت در آن را مطرح می سازیم.
ما که هستیم؟
۰۱. ما، قبل از هر امر دیگری، خود را «ایرانی» می دانیم؛ حتی اگر در کشورهای مختلف جهان پراکنده بوده و تن به پذیرش تابعیت این کشورها داده باشیم و یا حتی در زیر آسمان آن کشورها اما در خانواده هائی که خود را ایرانی می دانند دیده بر جهان گشوده باشیم. و، طبعاً، این نخستین «هویت» سراسری ما، تا زمانی می تواند معنای واقعی داشته باشد که کشوری به نام ایران، با حدود و ثغور جغرافیائی و مرزهای سیاسی شناخته شدهء کنونی اش در سطح بین المللی وجود داشته باشد. به همین دلیل ما خواهان «حفظ تمامیت ارضی» ایران کنونی و یکپارچگی مردمانی هستیم که خود را متعلق به آن می دانند و «ملت ایران» خوانده می شوند. بدین سان ما خود را جزئی از این ملت می دانیم.
۰۲. ما معتقدیم که نماد یکپارچگی ایران در دورن مدرن تاریخ کشورمان «پرچم شیر و خورشید نشان» بوده و این پرچم هرگز در یک رفراندوم ملی تغییر نکرده است و در آینده نیز تنها ارادهء ملت ایران است که می تواند در آن تغییری ایجاد کند.
۰٣. ما، از لحاظ عقیدتی «انسان مدار»یم؛ یعنی معتقدیم که اعتقادات ایمانی و دینی و مذهبی و عقیدتی هر کس اموری شخصی و حداکثر گروهی اند و حق اعمال شدن در قانون گزاری های عمومی جامعه را ندارند و قوانین ادارهء جامعه را انسان ها بر اساس مصالح خود وضع می کنند و بسته به شرایط خود می توانند آنها را تعدیل نموده و یا لغو کنند.
۰۴. بدین لحاظ ما خود را «سکولار» می دانیم و معتقدیم که با دور نگهداشتن حاکمیت از آئین ها و مذاهب و ادیان و ایدئولوژی ها، تک تک مردم ایران خواهند توانست با آزادی کامل در راستای نیایش و گفتار و کردار و بیان و تبلیغ عقاید خود عمل کنند.
۰۵. ما خود را «دموکرات» می دانیم و در این ترکیب «دمو» را (که معمولاً به معنای «مردم» ترجمه می شود) معادل مدرن «ملت» دانسته و از «کراسی» معنای «حاکمیت» را مستفاد می کنیم و لذا در نزد ما «دموکراسی» به معنای «حاکمیت ملی» است. ما معتقدیم که «کشور ایران» به تمامی آحاد «ملت ایران» تعلق دارد و این «ملت یکپارچه» دارای حاکمیت بلامنازع بر کشور و دارای حق تعیین سرنوشت مشترک خویش است.
۰۶. ما، در عین حال، خود را «سکولار دموکرات» می خوانیم؛ و با اینکه بر این نکته واقفیم که دموکراسی تنها به مدد استقرار حاکمیت ملی و سکولاریسم به دست می آید و، لذا، از لحاظ معنوی، اصطلاح «دموکراسی» همهء این معانی را در بر می گیرد، اما از آنجا که، از یکسو با تسلط حکومتی دینی ـ ایدئولوژیک بر کشورمان روبروئیم و، از سوی دیگر، ایدئولوژی ها و ادیان مختلف با افزودن اضافه هائی بر این اصطلاح کوشیده اند مکاتب خود را با دموکراسی همنوا و همراستا تلقی کنند، ما نیز، بر اصطلاح «سکولار دموکراسی» تأکید می کنیم و آن را در برابر اصطلاحات در-خود-ناسازگاری همچون «دموکراسی دینی» قرار می دهیم.
۰۷. ما خود را «استبداد ستیز» می دانیم و استبداد را ناشی از استقرار حکومت های خودکامهء فردی و گروهی تلقی کرده و معتقدیم که تا ماشین «باز تولید استبداد» از کار نیفتاده باشد کشور ما در چرخهء باطلی از «رستاخیزهای آزادیخواهانه و شکست آنها در برابر بازتولید استبداد» گرفتار خواهد بود. در این راستا است که ما خواستار استقرار یک قانون اساسی سکولار دموکراتیم که بر اساس مفاد اعلامیهء جهانی حقوق بشر و ملحقات آن نوشته و تصویب خواهد شد.
۰٨. ما خود را «تبعیض ستیز» می دانیم. و باور داریم که حکومت های خودکامه، و ایدئولوژی ها و مذاهب دست یابنده بر ماشین قدرت حکومت و دولت، بر اساس پیش فرض های منجمد در زمان و ادعای داشتن راه حل هائی بدون بررسی وضعیت و مسائل موجود، قبل از هر چیز مولد تبعیض اند و زن و مرد، پیروان مذاهب، متکلمان به زبان های گوناگون و پیروان فرهنگ های مختلفی را، که مجموعاً ملت ایران را بوجود می آورند، به دستجات و گروه های دارای مرتبت های گوناگون اجتماعی تقسیم کرده و تبعیضات مختلفی را بر آنان روا می دارند. بنا بر این ما خواستار رفع همه گونه تبعیض از ملت ایران و استقرار تساوی حقوقی آحاد این ملت در برابر قوانین کشور هستیم و این امر را منوط به برقراری یک حکومت سکولار دموکرات می دانیم.
۰۹. ما «فرهنگ دوستیم»، بدین معنا که دست آوردها و میراث های ارزشمند و سازگار با زندگی نوین معنوی و مادی خود را، که از عهد باستان تا کنون به ما رسیده اند گرانقدر شمرده و معتقدیم که کوشش در راستای نگاهداری و معرفی آنها از جمله ضرورت های حفظ هویت ایرانی ما محسوب می شود.
۱۰. ما «نوگرا» (مدرن) هستیم و بدین لحاظ «آینده نگر» و «آباد سازیم»؛ بدین معنا که معتقدیم ضرورت دارد تا هرچه زودتر کار برنامه ریزی در مورد حل مسائل کلان کنونی آغاز گردد ـ مسائلی همچون: مشکلات مادی، معیشتی، شغلی، تشکیل خانواده، مسکن، پوششی، زیستی، بهداشتی، امنیت ملی و اجتماعی، ناکارآمدی صنعت و علم، فقدان عدالت اقتصادی و اجتماعی، وجود شکاف های طبقاتی، فرار مغزها و هدر رفتن ثروت های کشور، و بالاخره عدم توزیع عادلانهء ثروت های طبیعی و تولید شدهء ملت و استفاده از این ثروت ها در راستای توسعهء پایدار و عادلانهء مناطق مختلف کشور.
۱۱. ما «زیستار گرائیم» و معتقدیم که حکومت ها مسئوول حفظ میراث های طبیعی کشور بوده و موظف اند که از انجام هرگونه تخریبی علیه این ثروت ها جلوگیری کرده و در استفادهء بهینه از آنها بکوشند.
۱۲. ما در درون مرزهای خدشه ناپذیر ایران «وحدت گرا و تمرکز پرهیزیم»، و معتقدیم که حکومت آیندهء ایران باید بصورت «نامتمرکز»، و بر اساس الگوئی که مجلس موسسان آینده جزئیات آن را تعیین می کند شکل بگیرد. در نزد ما «حکومت نامتمرکز» به معنی تقسیم اختیارات میان حکومت مرکزی و حکومت های محلی، که چگونگی آن بوسیلهء مجلس موسسان تعیین می شود، در راستای کارا کردن دمکراسی و تشدید وحدت ملی ایرانیان است. لذا باور داریم که لازم است تصمیم گیری امور جاری در هر منطقه ـ که حدود و ثغور آن نه بر اساس پیوندهای قومی و زبانی، که بر بنیاد معیارهای علمی و بین المللی تقسیمات کشوری صورت می گیرد ـ توسط مردم هر منطقه اداره شود.
۱٣. ما، در سطح بین المللی، «همزیستی گرا» بوده و معتقدیم که کشور ما باید دارای حکومتی باشد که بعنوان یک شرکت کنندهء فعال برای توسعه و آبادی و آزادی جهان در صحنه های بین المللی حضور داشته باشد.
۱۴. ما «استقلال طلبیم»؛ بدین معنا که معتقدیم مشکلات کشور ما به دست ملت ایران حل و فصل می شود و دخالت بیگانگان در امور این کشور، بهر صورت که باشد، جز خسران نتیجه ای نخواهد داد.
۱۵. ما «انحلال طلب» هستیم. یعنی معتقدیم که باید هر نوع حکومت ایدئولوژیک، مذهبی، استبدادی و انحصار طلب منحل و قانون اساسی آن لغو شود؛ چرا که اینگونه قوانین و حکومت ها با همهء تعاریف فوق در تضاد بوده و مولد تبعیض و استبداد و شرارت های بین المللی و سرکوب و شکنجهء داخلی و الغای حاکمیت ملی و لغو همهء اصول دموکراسی اند.
۱۶. ما «خشونت پرهیزیم» اما، در عین حال، در نزد ما انحلال طلبی شامل همهء اشکال و اقداماتی است که به نابودی حکومت های ایدئولوژیک، مذهبی، استبدادی و انحصار طلب بیانجامد، چرا که معتقدیم جنبش های آزادیخواهانهء ملت ایران همواره رویه ای خشونت گریز داشته و این حکومت های استبدادی بوده اند که کار آن را به اعمال خشونت تدافعی کشانده اند.
۱۷. ما بیش از هر امری «نگران مسائل اینجا و اکنون اپوزیسیون خارج کشوریم» چرا که اگر نقشی برای این اپوزیسیون در سرنوشت کنونی و آیندهء ایران وجود داشته باشد این نقش به دخالت ندادن اختلافات نظری مختلفی وابسته است که حل و فصل آنها تنها با اراده و تصمیم آزادانهء ملت ایران و در دوران پس از فروپاشی حکومت اسلامی ممکن است. بدین لحاظ ما بحث دربارهء شکل و نحوهء کار حکومت و دولت و مدیریت سکولار دموکرات کشور و مسائل دیگری از این دست را، که مجلس موسسان و رفراندوم قانون اساسی آینده در مورد آن تصمیم می گیرند، از دستور کار خود خارج ساخته ایم.
قصد داریم چه کنیم؟
ما، به شرح زیر، کار خود را بر دو پایه استوار کرده ایم، یکی اندیشه ورزانه و دیگری عمل گرایانه.
۱. ما معتقدیم که با داشتن صفات و تعاریف بالا، اگرچه تا کنون پراکنده بوده ایم اما اکنون می توانیم، با تبدیل فکر «سکولار دموکراسی» به اندیشهء اصلی و گفتمان مسلط بر اپوزیسیون انحلال طلب حکومت اسلامی، نیروی جدیدی را در سپهر سیاسی کشورمان ایجاد کنیم که حامل پیامی فردائی، ایران ساز و آزادی بخش باشد.
۲. ما، در این برهه از تاریخ معاصر کشورمان، و در هنگامی که حاکمیت کنونی وارد دوران بحرانی جدیدی از عمر زیان بار خود می شود، وظیفهء تاریخی خویش می دانیم تا هر چه زودتر در راستای آسیب شناسی جریانات و جنبش های آزادیخوهانهء گذشته، و راهیابی برای ایجاد یک نیروی منسجم سکولار دموکرات، و راه حل یابی برای مشکلات کشورمان در گروهی کوشنده در راه «هم اندیشی معطوف به عمل سیاسی» گرد هم آمده و راهکارهای آفرینش این نیروی منسجم جدید را بیابیم و در عمل بیازمائیم.
٣. ما معتقدیم که «انقلاب مشروطه»ی ایران که ۱۰۷ سال پیش به پیروزی رسید، برکنار از کمبودهایی نظیر عدم اعطای آزادی مذهبی، بی توجهی به حقوق برابر زنان، و به طور کلی عدم توجه به برخی از مفادی که اکنون در اعلامیه جهانی حقوق بشر در مورد آنها تصریح شده است، منشاء و مبداء همهء حرکت های آبادساز و آزادیخواهانهء ملت ایران تلقی می شود؛ انقلابی که از فراز و نشیب های بسیار و ظهور و سقوط جنبش های متعدد گذشته و در سه دههء اخیر ضربهء اصلی را از آنچه به پیدایش «انقلاب مشروعه»ی کنونی انجامیده، خورده است. لذا معتقدیم که کار ما می تواند و باید ادامه و تکمیل کنندهء همان نخستین جنبش مردم قارهء آسیا برای استقرار حاکمیت آزادانه و آباد ساز ملت ها باشد. در عین حال، از آنجا که در نظر ما جنبش مشروطه قبل از هر چیز از طریق افزودن هائی نقیض بر قانون اساسی اش لطمه دیده است، برای ما، بدون ورود به جزئیات، روح آزدیخواهانه، عدالت مدار، و تبعیض گریز و سکولار دموکراتی که در این قانون وجود داشته اهمیت دارد.
۴. ما، بر بنیاد آنچه آمد گرد هم آمده ایم تا بر اساس هم اندیشی ها، مطالعات و گفتگوهای پی گیر خود، مقدمات برگزاری نخستین کنگرهء وسیع سکولار دموکرات های ایران را در روز تاریخی ۱۴ مرداد (که امسال مصادف با ۱۰۷مین سالگرد پیروزی انقلاب مشروطه است) فراهم آوریم. در این کنگره ماحصل مطالعات، آسیب شناسی ها و پیشنهادات مربوط به اهداف سکولار دموکرات ها مورد بحث قرار خواهد گرفت و ما، از هم اکنون، دست به کار تهیهء اسناد مختلف مربوط به سکولار دموکراسی و آئین نامه های مختلف مربوطه به کار کنگره شده ایم.
۵. ما، با ارائهء این سند به همهء کسانی که خود را با ما هم هویت می یابند، از ایشان دعوت می کنیم که به جمع ما پیوسته و، با امضای این «سند» که در سایت کنگره منتشر خواهد شد، تعهد عملی خود را به آن اعلام داشته و در صورت تمایل آمادگی خود برای شرکت در کنگره را اعلام دارند.
۶. کلیهء اخبار مربوط به روند آمادگی برای انجام این کنگره بوسیلهء کمیتهء تدارکات کنگره و پایگاه اینترنتی آن به اطلاع عموم خواهد رسید.
۷. از آنجا که پیوستن به جمع ما بصورت فردی انجام می پذیرد، در این راستا از سازمان های سیاسی و فرهنگی و نیز رسانه های آزادیخواه ایرانی نیز دعوت می کنیم تا با اعلام حمایت از این اقدام ما، کنگره را در به ثمر رساندن اهداف خود یاری و پشتیبانی کنند.
اول تیرماه ۱٣۹۲
فهرست نام موسسین کنگره تا اول تیر ۱٣۹۲
[از آلمان]: بهرام آبار ـ بهرام آبتین ـ محمد رضا آذر پاد ـ مهین ارجمند ـ منوچهر اسدی شرقی ـ رضا (سیروس) اشرف پور ـ بتول افروز ـ شهلا بهار دوست ـ نیلوفر بیضائی ـ پریوش تجدد ـ علیرضا ثقفی ـ عباس خرسندی ـ حسن درشتی ـ پرویز زاهد ـ محمد زمانی ـ حسام سید موسوی ـ میرزا آقا عسگری (مانی) ـ پرویز ضرغامی ـ فرحناز عمادی ـ حسن کیانزاد ـ جهانگیر لقائی ـ مهرداد لهراسبی ـ اصغر مردانی ـ سیروس ملکوتی ـ علیرضا منصوری ـ شهره ناطقی ـ پرویز هراتی نژاد
[از اسلواکی]: پویا داویس
[از انگلستان]: افشین بابازاده ـ بهزاد پرنیان ـ علی پیشرو ـ رضا تقی زاده ـ حمید جاذب ـ رضا حسین بر ـ هادی خرسندی
اسماعیل خویی ـ عبدالستار دوشوکی ـ ضیاء راضی ـ مهدی کاظمی ـ ابراهیم هرندی
[از ایالات متحدهء امریکا]: تقی آل رضا ـ سهراب اخوان ـ بهمن امیرحسینی ـ جمشید امینی ـ امیل ایمانی ـ کامبیز باسطوت ـ سعید بهبهانی ـ محمد بهرخ ـ باقر پرهام ـ ناصر پل ـ مهدی حاذق اعظم ـ پرویز حدادی زاده ـ هرمز حکمت ـ فرزاد حمیدی - رسول حیدری حمیدرضا رحیمی ـ درویش رنجبر ـ مهدی زمانی ـ مهوش شاهق ـ رضا شاهینی ـ مهدی شفیعی - سیاوش عبقری ایمان فروتن ـ امیرعلی فصیحی ـ جمشید قراجه داغی ـ اکبر کرمی ـ بیژن کریمی ـ کامی کهنلو - حسن ماسالی ـ منوچهر محمدی ـ تقی مختار ـ ناصر محب ـ مهدی مفخمی ـ امیرحسین موحدی - محمدعلی مهرآسا ـ پرویز مینوئی ـ اسماعیل نوری علا ـ پرتو نوری علا ـ علی نیری ـ اصغر واقدی
[از ایتالیا]: محمدرضا آرین ـ [از برزیل]: دیوید اعتباری ـ [از بلژیک]: حمیدرضا برهانی
[از ترکیه]: بابک اجلالی ـ علیرضا تقی نژاد
[از سوئد]: میلاد آقائی ـ آبتین آینه ـ فرد صابری ـ سارا سفیری ـ حسن اعتمادی ـ کورش اعتمادی
رحیم حدیدی ماسوله ـ رویا صادقی
[از سوئیس]: مهدی رضائی – تازیک
[از فرانسه ]: امیر رضا بختیار ـ محمد جلالی (م. سحر) ـ بهیهء جیلانی ـ دانیال بهنام شجاعی ـ علیرضا سرمدی ـ
بهرام شیراوژن ـ علی صالح زاده ـ بیژن مختاری ـ فریدون معزی مقدم ـ حسن مکارمی
[از فنلاند]: افشین اردلان ـ محسن ذاکری ـ شهرام عباسپور ـ مراد عزیزی ـ شهرام فریدونی
[از کانادا]: کیقباد اسماعیل پور ـ افشین اعرابی ـ مهدی امین ـ بهزاد پیله ور ـ شهرام خوش یوم ـ سیامک رفیع زاده ـ
فرخ زندی ـ علی سرتیپی ـ آرشاک شجاعی ـ نسترن نیکی علیی ـ حسین قلی پور ـ کاسپین ماکان ـ
مهتاب نعلی ـ کیومرث نیک رفتار
[نروژ]: مهرن امیراحمدی ـ محبوبهء علیزاده ـ صباح لطفی ـ احمد وحدانی
[از هلند]: صبری حسین پور
http://www.isdcongress.com
|