روند و علل مبارزات مردم برزیل
گفتگو با با دو آنارشیست برزیلی
•
جاناتان باین، عضو زابالازا، جبهه ی کمونیست – آنارشیست آفریقای جنوبی ست. وی با پابلو پامپلونا و تیاگو کالیچو اعضای سازمان آنارشیستی سوسیالیسم لیبرتر پیرامون اعتراضات گسترده ی مردم برزیل در ماه ژوئن ۲۰۱۳ علیه افزایش بهای بلیت های حمل و نقل عمومی گفتگو کرده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲٨ تير ۱٣۹۲ -
۱۹ ژوئيه ۲۰۱٣
جاناتان باین، عضو زابالازا، جبهه ی کمونیست – آنارشیست آفریقای جنوبی ست (zabalaza.net). وی با پابلو پامپلونا و تیاگو کالیچو که اعضای سازمان آنارشیستی سوسیالیسم لیبرتر (anarquismosp.org) هستند در پیوند با مبارزات گسترده ی مردم برزیل در ماه ژوئن ۲٠١٣ علیه افزایش بهای بلیت های حمل و نقل عمومی به ویژه در سائوپولو مصاحبه ای انجام داده است. گفتنی ست که این سازمان با تشکلات دیگر آنارشیست که CAB یا هماهنگی آنارشیستی برزیل را تشکیل می دهند در مبارزات شرکت فعال داشته است. اینک این گفت و گو که حاوی نکات بسیار جالبی در رابطه با شکل گیری طولانی و نیروهای سیاسی شرکت کننده و تلاش برخی از آن ها برای سوء استفاده ی سیاسی از جنبش است به فارسی ترجمه می شود، باشد که بتواند گامی کوچک برای انتقال تجربه ی مبارزاتی باشد.
ن. تیف
٢٨ تیر ١٣٩٢
پرسش: مبارزات چگونه آغاز شدند؟ چگونه و چه کسانی آن ها را شکل دادند؟
پاسخ: پیش از این که جنبش اعتراضی علیه افزایش بهای بلیت های حمل و نقل عمومی آغاز گردد، حرکات مبارزاتی قابل توجهی رخ دادند که از جمله می توان به اعتصاب آموزگاران در ایالت سائوپولو اشاره نمود. این اعتصاب هر چند تحت تأثیر اتحادیه های نزدیک به قدرت سیاسی بود، هزاران نفر را گرد آورد. مبارزه ی مهم دیگر اعتصاب دانشگاه UNESP بود که دو ماه است ادامه دارد. این اعتصاب که با اشغال و انسداد جاده ها همراه است دارای مطالبات گوناگونی از قبیل کارت اقامت دانشجویی و برابری با دیگر دانشگاه های دولتی در پیوند با سهمیه های اجتماعی و نژادی و علیه کنکور پیش دانشگاهی ست. تشکل ما به هر دوی این جنبش ها یاری نمود.
سوای این مبارزات باید به حرکاتی در سطوح مختلف از قبیل اقوام، اتحادیه ها، کشاورزان و دانشجویان اشاره نمود که به پی ریزی جنبش بزرگ یاری رساندند. می توان همچنین به مبارزه ی ساکنان حلبی آباد موینهو اشاره نمود که برضد سوداگران زمین به پا خاستند. آنان می خواهند حلبی نشینان را برای «رویداد بزرگ» (جام جهانی فوتبال ۲٠١۴) از خانه هایشان بیرون نمایند. تمام این جنبش ها قطعاً به جنبش بزرگ تر مردم علیه افزایش بهای حمل و نقل عمومی کمک کردند.
جنبش گذر آزاد (MPL) از سال ٢٠٠۶ علیه گرانی بلیت های حمل و نقل عمومی فعالیت می نماید. سازمان ما روابط بسیار نزدیکی با این تشکل دارد که همواره خودگردانی و مبارزه جویی را برجسته نموده است. جنبش گذر آزاد خواهان مبارزات مستقل با شرکت عموم مردم به صورتی افقی و بدون رهبر است. این جنبش اشکال ویژه ای را در مبارزه در نظر می گیرد، مثلاً هیچ گاه از بلندگو استفاده نمی کند و از شرکت کنندگان می خواهد که گفته های کسی را که سخن می گوید برای بقیه تکرار کنند تا صدایش به دورترین نقطه ی تجمع منتقل گردد. جنبش گذر آزاد مخالف تظاهرات غیرفعال است. مردم به سوی این اشکال مبارزه جلب شده اند، چرا که آنان از بسیج چپ سنتی که همواره با یک صحنه آرایی و سخنران تک گو همراه است، خسته شده اند. جنبش گذر آزاد همچنین نافرمانی مدنی، عمل مستقیم و فعالیت در پایین را ترویج می نماید.
از آن جایی که مردم در تظاهرات مختلف احزاب سنتی را پس زدند، محافظه کاران، ملی گرایان و حتا راست افراطی تلاش نمودند تا موج سواری کنند و رهبری مبارزات را به دست بگیرند به طوری که حتا تمام چپ و از جمله جنبش های اجتماعی و اتحادیه ای را به دام اندازند. این واقعیت ذهن ما را بسیار مشغول نموده است، به ویژه این که رسانه های بزرگ به پیشروی نیروهای محافظه کار یاری رساندند تا مطالبات اصلی جنبش را علیه افزایش بهای بلیت های حمل و نقل عمومی تضعیف نمایند.
پرسش: اعتراض علیه قیمت ها در برزیل تازگی ندارد، چرا آن چه در سائوپولو گذشت متفاوت است؟
پاسخ: جنبش گذر آزاد در پایان آخرین بسیج علیه افزایش بهای حمل و نقل در سال ۲٠١١ با طرح مطالبه ی «تعرفه ی صفر» می خواست جنبش را تعمیق بخشد. این چنین بود که مسئله ی حمل و نقل عمومی به شکل سیاسی مطرح شد و رابطه ی آن با منابع عمومی و حقوق شهری نشان داده شد. جنبش گذر آزاد اعلام کرد که حمل و نقل عمومی باید مانند بهداشت و آموزش به عنوان خدمات عمومی ضمانت گردد و بهایش با توجه به درآمدها تعیین گردد، یعنی کسانی که درآمد بیش تری دارند بیش تر بپردازند، کم درآمدها، کم تر و آنانی که هیچ ندارند، رایگان از حمل و نقل استفاده نمایند. این کارزار جنبش گذر آزاد دو سال به درازا کشید و موجب شد که بحث های سیاسی داخلی صورت بگیرند و در مدارس و دیگر تجمعات فعالیتی برای مطالبه ی فوق صورت بگیرند. این کارزار به ما اجازه داد تا فعالانی را برای بسیج گسترده تر و رادیکال تر مردم آموزش بدهیم. اما راستش ما هرگز تصور نمی کردیم که جنبش چنان عظیم بشود که شد، به طوری که مبتکرانش نتوانند به آن برسند!
علت دیگری که موجب شد مبارزات اخیر شکلی گسترده تر از آن چه انتظار می رفت، بگیرند این بود که برای نخستین بار از هشت سال گذشته کسی فرماندار ایالت سائوپولو شد که عضو حزب زحمتکشان است (حزبی که از سال ٢٠٠٣ در برزیل در قدرت است). محافظه کاران و دست راستی ها برای تضعیف این فرماندار به جنبش اعتراضی پیوستند تا از این طریق دولت فدرال را زیر ضرب بگیرند.
نقش مطبوعات را نباید فراموش کرد که در ابتداء برضد جنبش بودند، اما همین که جنبش بزرگ تر شد و با سرکوب روبه رو گردید، روزنامه نگارانی که خود سرکوب شدند تغییر موضع داده و از جنبش دفاع کردند. با این حل مطبوعات همواره تلاش می کنند تا مدنیت، مسالمت طلبی و میهن پرستی را تبلیغ نمایند و هر شکل رادیکال مبارزه را منزوی کنند. نقش مهم شبکه های اجتماعی از قبیل فیس بوک و توئیتر را در گسترش جنبش نباید از یاد برد، چرا که آن ها فرصت پخش اخبار و تصاویر مبارزات را فراهم کردند.
پرسش: لطفاً در مورد نقش شبکه های اجتماعی بیش تر توضیح بدهید.
پاسخ: هیچ چیز بدون تدارک جنبش و بدون اعتراض علیه سرکوب دولتی در طی چند سال اخیر امکان پذیر نبود. با این حال شبکه های اجتماعی نقش زیادی بازی کردند. فیس بوک ابزار مهمی برای جنبش گذر آزاد است و منبع اصلی پخش اطلاعات آن را تشکیل می دهد. فراخوان ها به تظاهرات با استفاده از اینترنت صورت گرفتند. خبرها و پیام هایی که از طریق اینترنت پخش شدند اجازه دادند تا دروغ های مطبوعات رسمی افشاء گردند. تلویزیون اصلی کشور نخستین تظاهرات را که فقط ۵٠٠٠ را گرد آورده بود منعکس نمود و رسانه های دیگر به این کار در اعتراضات بعدی ادامه دادند. در ابتداء گفتند که تظاهرکنندگان خرابکار و جوانان خشن هستند... این چنین بود که تمام کشور به اعتراضات توجه کرد. فیلم ها و خبرهایی که از طریق شبکه های اجتماعی پخش شدند نادرستی اظهارات رسمی را نشان دادند. این فیلم ها و خبرها که حکایت از سرکوب دولتی داشتند نه فقط مردم را مرعوب نکردند بلکه بخش بیش تری از آنان را به مبارزه کشاندند. دولت در سائوپولو با فرستادن نیروهای ویژه ی سرکوب خود علیه معترضان بسیار سختگیرانه وارد عمل شد. در این زمان بود که بسیاری از تظاهرکنندگان تحت تأثیر رسانه های بزرگ قرار گرفتند و هر گونه عمل خشونت آمیز را محکوم کرده و خواهان «مسالمت جویی» گردیدند.
رویدادها درستی نظراتی را که آنارشیست ها همیشه مطرح کرده اند، ثابت کردند. کافی نیست که مردم به خیابان ها بیایند و اعتراض نمایند. آنان بایستی با تشکلات خودگردان رتق و فتق امور را به دست بگیرند و به هر گونه نهاد دولتی نه بگویند. برای رسیدن به چنین نقطه ای از مبارزه، راهی طولانی با فعالیت در پیش است. اگر در درون مردم فعالیتی برای برپایی تشکلات خودگردان صورت نگیرد، بحث های سیاسی انتزاعی باقی می مانند و تشکلات دیگر از مبارزات مردم سوء استفاده می کنند، همانگونه که اکنون سرمایه داران بزرگ و دولت می خواهند مبارزات مردم را مصادره به مطلوب نمایند.
بسیاری از کسانی که در مبارزات اخیر شرکت کردند، هرگز در بحث های سیاسی حضور نداشته اند. به همین خاطر است که آنان علیرغم مبارزه کردن، خود به خود به دام ایدئولوژی حاکم افتادند به طوری که برخی از اصل قضیه دورشدند و مواضع دست راستی از قبیل «افتخار به برزیلی بودن»، کاهش مالیات و پایان معافیت از مجازات را تبلیغ کردند.
شبکه های اجتماعی هیچ گاه کافی نیستند و به هیچ وجه نمی توانند جای سازماندهی توده ای و فعالیت میدانی طولانی را در میان مردم بگیرند. چپ باید این نکته را فراموش نکند. با این حال باز هم می گوییم که شبکه های اجتماعی توجه بسیاری را برای کسب اطلاعات و شرکت در مبارزه جلب کردند.
پرسش: به جز مسئله ی حمل و نقل، چه مسائل اجتماعی دیگری مطرح هستند؟
پاسخ: جنبش گذر آزاد می گوید که پرداختن برای جا به جا شدن دزدی ست و حمل و نقل که جزو خدمات عمومی ست می بایستی رایگان باشد. مسئله ی تحرک شهری برای جنبش گذر آزاد با حقوق پایه ای همچون بهداشت، آموزش و فرهنگ مرتبط است. این جنبش می گوید که مردم فقط برای سر کار رفتن از جایی به جای دیگر نمی روند. حق استفاده از هر آن چه یک شهر دارد یک مطالبه ی مرکزی و ژرف است. این تشکل تأکید می کند که نباید جنبش های اجتماعی را منکوب نمود.
با این حال ما از این می ترسیم که یک مبارزه برای همه چیز سرانجامش به دست نیافتن به هیچ چیز خاتمه یابد. به همین خاطر است که ما مقدمتاً خواستار کاهش بهای حمل و نقل عمومی هستیم. هنگامی که این مبارزه به نتیجه رسید، آن گاه ما به سوی دور بعدی می رویم و پیروزی های کوتاه و میان مدت را هدف قرار می دهیم. این چنین است که جنبش می تواند تقویت گردد. همه ی چپ با این نظر موافق است.
البته چند مطالبه ی دیگر می توانند به کاهش قیمت ها پیوند داده شوند. فقط چپ ها هستند که برخی از آن ها و از جمله رایگانی حمل و نقل یا پایان سرکوب جنبش های اجتماعی یا دستیابی به حقوق جدید را مطرح می نمایند. برخی از مطالبات را نیز راست های از همه محافظه کارتر و بخشی از مردمی که به خیابان ها می آیند مطرح می کنند. عظمت اعتراضات می تواند چنین القاء کند که برزیل در تغییر و تحول است و به همین دلیل هر آن چه تصور می شود، مطرح هم می گردد. برای گرایش سیاسی ما که می خواهد به مبارزات مردمی خودگردان و رزمنده یاری کند، بسیار مهم است که مبارزه تداوم داشته باشد.
پرسش: ترکیب تظاهرکنندگان چگونه است؟
پاسخ: نیروهای شرکت کننده در اعتراضات را کمابیش می توان این گونه برشمرد: ١) نیروهای خودگردان و رزمنده ی مرتبط با جنبش گذر آزاد که در مبارزه کارکشته هستند؛ ٢) نیروهای سنتی چپ با احزاب و گروه هایی که از ابتداء فعالانه در تظاهرات ها شرکت کردند؛ ٣) یک بخش بزرگی از مردم که هرگز در اعتراضی شرکت نکرده بودند و تحت تأثیر ایدئولوژی مسلط هستند و مخالفتشان با احزاب منجر به مردود شمردن تمام چپ است؛ ۴) یک گرایش که در اقلیت است و شامل راست افراطی ست که در خدمت سرمایه داران و زمینداران بزرگ است. آن چه امروز معلوم نیست این مسئله است که تظاهرکنندگان جدید چگونه به یک مبارزه ی طبقاتی مستقل از احزاب سیاسی و دولت خواهند پیوست؟
در ترکیب تظاهرکنندگان کسانی وجود دارند که تحصیلات عالی کرده اند. زحمتکشان زن و مرد بسیاری وجود دارند که از حومه های مردمی می آیند و اکثریت آنان بیرون از حزب های چپ متشکل هستند. ناگفته نماند که مردم بسیاری در اطراف شهرهای بزرگ به شکلی مستقل و خودگردان بسیج شدند و مطالباتی را مطرح نمودند که به مراتب از شهرهای بزرگ رادیکال تر بود. شاید می بایستی اکنون برای برپایی یک خودگردانی توده ای نفس گیری کرد.
تعداد شرکت کنندگان در جنبش اعتراضی اخیر برزیل بیش از یک میلیون نفر (نیم درصد کل جمعیت) بود و ما در سائوپولو شاهد حضور صدها هزار نفر بودیم.
پرسش: مردم به طور کلی چگونه به سرکوب برخورد کردند؟
پاسخ: برخورد به سرکوب و اتهام خرابکاری یکپارچه نبود. کسانی بودند که نخستین تظاهرکنندگان را به خرابکار توصیف نمودند. برخی هم گفتند که تظاهرات ها مسالمت آمیز است و این چنین خشونت دولتی را محکوم کردند. با این حال امروز تعداد بزرگی از مردم به علت اطلاعات غلطی که رسانه های بزرگ دادند و به علت عدم آمادگی چپ برای پاسخ به اتهامات، هر حرکت رادیکالی را به خرابکاری تشبیه می نمایند. چنین امری موجب شده که تصور شود تظاهرکنندگان دو گروه هستند: مسالمت جویان و خرابکاران.
دولت تلاش می کند تا خشونت اعمال شده را به حساب آنارشیست ها بنویسد. مثلاً پلیس در ایالت ریوگرانده دو سول به دفتر فدراسیون آنارشیست چپ (FAG) هجوم آورد و سپس گفتند که این تشکل در خرابکاری شرکت داشته و در عین حال دست راستی ها به آن یاری رسانده اند. البته هر دو بخش این اتهامات دولتی پوچ هستند.
نظم موجود همه روزه اعمال خشونت می کند. خشونت در همین شبکه ی حمل و نقل به علت کهنگی آن وجود دارد. خشونت یعنی مرگ مردم در صف معالجه ی یک بیمارستان، خشونت را در برنامه ی تدریس مدرسه های دولتی قرار داده اند، استثمار در کار هم خشونت است. باید خشونت را دید. نظم سرمایه داری در خشونت ریشه دارد. ما را هر روز سرکوب می کنند. وقتی مردم به پا می خیزند و مبارزه می کنند بازهم دولت علیه آنان خشونت روا می دارد و سرکوبشان می کند. اگر در تظاهرات ها خشونتی هم بوده فقط پاسخی ست به تمام این خشونت های دولتی و نظم سرمایه داری.
البته باید یادآوری کرد که در آخرین تظاهرات های سائوپولو گروه های راست افراطی وارد میدان شدند و برخی از مردم ناآگاه را با گفتارهای فاشیستی علیه احزاب، جنبش های اجتماعی و چپ متشکل به خشونت واداشتند. در این جا بود که بسیاری از «هواداران ضد خشونت» و رسانه های بزرگ لب فروبستند و هیچ نگفتند.
پرسش: تظاهرات ها در شهرهای دیگر چه ویژگی هایی داشتند؟
پاسخ: به نظر می رسید که در شهرهای دیگر محافظه کاران کم شمارتر هستند. تشابه اعتراضات در دیگر شهرها نسبت به سائوپولو گستردگی بسیج شدن ها بود. جنبش گذر آزاد فقط در سائوپولو نیرو ندارد و در بقیه ایالت ها نیز به اعتراضات و شکل گیری آن ها یاری رساند. جنبش گذر آزاد در جبهه هایی با دیگر نیروهای سیاسی شرکت کرد تا بتوان علیه افزایش بهای حمل و نقل عمومی مبارزه را پیش برد. پیروزی مبارزه در سائوپولو، پورتوآلگره، ریودوژانرو – بدون این که چند منطقه ی دیگر فراموش گردد – موجب شد که جنبش بزرگ تر گردد.
پرسش: برزیل هم اکنون میزبان جام کنفدراسیون هاست، سال آینده جام جهانی فوتبال در برزیل برگزار خواهد شد و در سال ۲٠١۶ بازی های المپیک. این رویدادهای بزرگ چه بازتاب اجتماعی دارند؟
پاسخ: رئیس جمهور دیلما روسف گفت که هم از جام جهانی فوتبال پشتیبانی می کند و هم از تظاهرات مسالمت آمیز ولی به هیچ وجه شورش را نمی پذیرد. قوانین جدیدی علیه «تروریسم» در دست تدوین هستند. بدیهی ست که این واقعیات برضد منافع مردم هستند. جام کنفدراسیون ها، جام جهانی فوتبال و بازی های المپیک به تقویت پیوندهای شرکت های بزرگ و سوداگران و قدرت دولتی می انجامد.
این بازی ها بهانه ای شده است که جنبش های اجتماعی زیر ضرب قرار بگیرند. شرکت های ساختمان سازی هیچ گاه منافع بزرگی مانند امروز نداشته اند و با همین منافع احزاب لیبرال را تغذیه می کنند. آنان حلبی آبادهای زیادی را آتش زدند تا شهر را برای گردشگران پاکسازی نمایند. پلیس در سائوپولو معتادان به مواد مخدر را دستگیر و حبس می کند. رسانه های بزرگ و پلیس در ریودوژانرو روندی را آغاز کرده اند که به آن «آرام بخشی» می گویند، اما آرام بخشی چیزی نیست به جز «پاکسازی» و حتا قتل حلبی آباد نشین ها.
رسانه های بزرگ، بورژوازی و نظامیان از بازی های ورزشی سوء استفاده می کنند تا جو ملی گرایی را حاکم نمایند، وضعیتی که با پایان دیکتاتوری نظامی دیگر وجود نداشت.
پرسش: چه رابطه ای بین بسیج های کنونی و بازی های ورزشی هست؟
پاسخ: جنبش اخیر با اعتراض به قیمت حمل و نقل عمومی آغاز شد. اما هنگامی که مطالبات دیگری مطرح گردیدند، مسئله ی جام جهانی فوتبال به یک مسئله ی مرکزی تبدیل گردید. مردم چنین مطرح کردند که دولت میلیاردها رئال برای بازی های ورزشی سرمایه گذاری می کند در حالی که این پول ها باید هزینه ی آموزش، بهداشت و شبکه ی حمل و نقل گردد. این چنین بود که اعتراضات رشد پیدا کردند. جنبش گذر آزاد از همان ابتداء از مطالبه ی Copa para quem ? (جام برای کی؟) پشتیبانی کرد. سپس جنبش زحمتکشان بی خانه (MTST) به این مطالبه پیوست و اعلام نمود که برگزاری جام جهانی فوتبال به سوداگری برای املاک کمک می کند.
پرسش: آیا شورش در ترکیه و بهار عرب تأثیری در مبارزات مردم برزیل داشته اند؟
پاسخ: اعتراضات در ترکیه و کشورهای بهار عرب به ما این اطمینان را داد که پیش بردن مبارزات میسر است. وقتی مردم در برزیل دیدند که زحمتکشان در کشورهای دیگر به پامی خیزند، به خود گفتند چرا ما برای دستیابی به حقوق جدید اعتراض نکنیم؟ شاید به همین دلیل است که ما در سال ۲٠١١ نتوانستیم مردم را به اندازه ی امروز علیه افزایش بهای حمل و نقل بسیج کنیم. اکنون مردم برزیل با نگاه به ترکیه و کشورهای بهار عرب قوت قلب گرفته اند. حال ممکن است که چنین چیزی ناخودآگاه و نمادین باشد، اما واقعاً وجود دارد.
پرسش: ما در خارج برزیل چه می توانیم بکنیم؟
پاسخ: خبرهای اعتراضات را منتشر کنید. همبستگی خود را اعلام نمایید. خبررسانی و همبستگی همیشه مهم هستند. یک اقدام مهم دیگر مبارزه علیه سرکوب آنارشیست هاست که اکنون در سطح کشور بیش تر شده است و در آینده گریبان دیگر جنبش های اجتماعی را خواهد گرفت.
پرسش: آیا نکته ی دیگری برای افزودن دارید؟
پاسخ: ما می خواهیم به اهمیت کار میدانی ومتشکل تأکید نماییم. هنگامی که صدها نفر به خیابان ها می آیند به ما این خوش بینی را می دهند که می توان خارج از چارچوب های انتخاباتی و صندوق های رأی به گونه ای دیگر به بسیج برای مبارزه پرداخت. حتا در تصور اجتماعی این نکته جای گرفته است که به خیابان آمدن وسیله ای برای حرکت سیاسی ست. با این حال نباید خودفریبی کرد و گفت که این یگانه راه است. دست راستی ها تلاش می کنند تا چنین القاء نمایند که هر تشکل سیاسی فرصت طلب و فاسد است و فعالیت در میان مردم بی فایده است. آنان در واقع از این شعار اعتراضات هراس دارند که می گفت: مردم بیدار شده اند.
خیابان ابزاری اساسی ست تا مبارزه سیاسی گردد، اما در خیابان امکان بحث و آموزش سیاسی نیست. در مبارزات روزمره، در جنبش های اجتماعی، دانشجویی، اتحادیه ای و قومی ست که مردم می توانند نیروی لازم را برای خودرهایی بگیرند.
ما امروز شاهد هستیم که هر چند چپ توان بسیج کردن را دارد، اما بسیاری از روش های عملش منسوخ و کهنه هستند. ما بر این باوریم که فعالیت پایه ای در میان مردم برای دستیابی به یک استراتژی رهایی لازم است و باید دائماً تقویت گردد. ما باید در میان مبارزات مردم باشیم تا بتوانیم به مبارزه ی طبقاتی دامن بزنیم و درجه ی رزمندگی، استقلال و عمل مستقیم را ارتقاء دهیم. ما نباید مبارزات نمادین را فراموش کنیم.
یک نکته ی اصلی این است که پتانسیل بسیج می بایستی به یک نیروی اجتماعی تبدیل گردد که بتواند در پی ریزی یک جامعه ی جدید نقش داشته باشد. چنین امر مهمی از طریق زد و بند با روش های نهادینه شده از قبیل انتخابات یا توافق با سرمایه داران امکان پذیر نیست. مردم نیازمند آلترناتیو مشخص خود هستند. اگر در مبارزه تشکلی وجود نداشته باشد، اعتراضات شکست می خورند.
ما به عنوان آنارشیست بر این باوریم که چنین تشکلی باید از پایین به بالا باشد تا بتواند در مبارزه پیروز گردد. ما در لحظاتی تاریخی زندگی می کنیم که به بسیج توده ای می انجامد. ما در مبارزه به سوی کمیت بالای شرکت کنندگان می رویم و اگر می خواهیم که این امتیاز را از دست ندهیم باید لحظه ای کار میدانی و در میان مردم را فراموش نکنیم. به همین جهت باید در مبارزات روزمره شرکت کرده و برای رسیدن به پیروزی از اشتباهات درس بگیریم.
|