آقای خاتمی! اگر اصلاحات پیروز شده حالا نوبت شماست - سلیمان محمدی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
٣۱ تير ۱٣۹۲ -
۲۲ ژوئيه ۲۰۱٣
حجه الاسلام و المسلمین جناب آقای سید محمد خاتمی
سلامٌ علیکم
می دانم این روزها سرتان برای خواندن چنین مرقومهای خیلی شلوغ است، فقط می خواهم چند جمله از خودتان را برایتان بگویم چه اینکه ممکن است لابه لای این همه کار خاطرتان نمانده باشد.
اول میخواهم اعترافی بکنم! شما برنده شدید، صبر کردید و از «بدتر از غوره» «بهتر از حلوا» گرفتید. این پیروزی اتفاقی هم نبود، زیرا آن زمان که آقایان کروبی و موسوی بیانیه میدادند شما سکوت کردید، زمانی که یاران زندانیتان رنجنامهها مینوشتند پیامهای همدردی خصوصیتان را برای خانوادههایشان فرستادید و وقتی همه در حمایت از مواضع شما تحریم را در بوق کردند، شما در دماوند رایتان را دادید.
حالا موسوی و کروبی که نام شما هم در کنار آنها به عنوان «سران فتنه» هیچ وقت از قلم تندروها نمی افتاد، در حصر هستند، زندانی ها همچنان در زنداناند و رأی نداده ها پای صندوق های رای، اما شما سر جای خودتان و در حال لابی کردن برای گرفتن سهم بیشتری از کابینه هستید که حقتان هم هست.
شما در معادله خودتان پیروز شدید آقای خاتمی، پیروز شدید و این فتح را هم یک روزه به دست نیاوردید. از همان خرداد ۸۸ میدانستید چه میخواهید و چه میکنید و نتیجهاش را هم گرفتید. همراه با موسوی و کروبی پیشگام شدید، رفتید اما از میانه راهتان را جدا کردید. آنها پهلوان شدند و شما ماندید که قهرمان شوید.
الان حامیانتان چه بخواهند چه نخواهد شما دیگر خاتمی قبل از انتخابات ۹۲ نیستید. کار شما با آنها تمام شد، یا بهتر بگویم دیگر نمیتوانید در کنار آنها باشید. باید واقعیت را پذیرفت، اگر تا دیروز نام شما هم در کنار نام موسوی و کروبی می آمد، حالا حساب شما کجا و حساب آنها کجا. .
آقای خاتمی من این معادله را خوب میفهمم اما یادتان باشد از نظر همه آنها که شما را رهبر یا پیشگام سیاسی خودشان میدانند، اینگونه نیست. آنها گمان میکنند که کار شما تمام نشده است، چون قبلاً خودتان اینطور گفته اید.
آقای خاتمی
یادتان هست وقتی از دماوند بازگشتید، دوست و دشمن دهانشان باز ماند. یادتان هست «فریبا پژوه» یکی از دوستان بود که به دیدار شما آمد، انتقاد کرد، گفت «چرا این کار را کردهاید زمانی که دوستانمان در زندان مانده اند، روزنامه هایمان بسته اند و خیلی چراهای دیگر....» یادتان آمد چه جوابی دادید؟ به فریبا گفتید:«باید صبر کرد، نمیتوانستم کار دیگری بکنم، فریبا خانم اگر دوباره شما را بگیرند نمیتوانم جواب حاج خانم مادرتان را بدهم.» شما به همه گفتید این کار را کردم که کَس دیگری را نگیرند، که فضا بستهتر نشود، میدانم چه کرده ام، صبر کنید!
آن روزها اگر ما جماعت روزنامهنگار «الف» آزادی را زمزمه می کردیم، شمای سیاستمدار پیچِِ مویِ «قافِ» قدرت را رد می کردید. با این حال فریباها آن روز به شما اعتماد کردند، صبر کردند. صبر کردند و اتفاقاً همان هم شد که شما می خواستید، اما ظاهراً آنچه شما می خواستید با آنچه آنها می خواهند یکی نیست.
آقای خاتمی
اکنون که شما در حال چیدن کابینه هستید، «فریبا پژوه» در سلول انفرادی است. او به حرمت حرف شما سکوت کرد، صبر کرد و صبر توصیه کرد که شما امروز میوه حمایتش را بچینید. شما چیدید و درها برایتان باز شد، اما درِ پیشروی «فریبا» زندان بود .فریبا پژوه از آن دست روزنامه نگارانی بود که هیچ گاه سهمی نخواست در حالی که همیشه در چارچوب هویت حرفه ای اش در کنار شما ایستاد و زمانی که در موضع قدرت نبودید، تمام قد حمایتتان کرد. پس همانطور که خودتان گفتید، در برابر او مسئولید، چون ورای همهی این بحث ها او اکنون یک روزنامه نگارزندانی است. حالا جواب مادرش را چه میخواهید بدهید؟ او که به حرف شما گوش کرد، او که به وعده تان باور کرد، دیگر زندان چرا؟ حالا که همه چیز همانطور شده که شما می خواستید و سالها وعده اش را میدادید، چرا «فریبا» باید دوباره زندان برود. راستی حالا که دوباره به قدرت رسیده اید، هنوز هم خودتان را موظف به پاسخ دادن به مادر او می دانید؟
آقای خاتمی گرامی
من منتقد شما بوده و هستم و انتظار خاصی هم از شما ندارم، اما «فریبا» همراه شما بود و در کنار حفظ هویت حرفه ای، پای عملکردِ غلط و درستتان ایستاد، پس در برابر او مسئولید.
یادتان هست همین چند ماه پیش وقتی در یک جمع خصوصی گفتند که من منتقد جدی شما هستم، چه پاسخی دادید؟ با همان لبخند همیشگی گفتید«منتقدی؟ خوب گَر تو بهتر میزنی بستان بزن» جواب دادم «اگر بگذارید ما هم بلدیم بزنیم » ، پاسختان این بود؛« ولی خیلی بد است بزنی و کسی به سازت نرقصد». آقای خاتمی شما از همه ما فرهنگیترید و بهتر از همهمان مفهوم و شان نزول ضربالمثلتان را می دانید. حالا هم که میدانید شما با همان کیفیت دارید «میزنید» و خیلی ها به سازتان رقصیدند. پس مسئولیت شما دربرابر آنها دوچندان است. شما در برابر همه آنهایی که دلشان برای کشورشان سوخت و به ساز شما رقصیدند مسئولید، دربرابر آنها که به وعده آزدای و گشایشتان ماندند و حمایتتان کردند و در برابر همه آنها که در این سالهای عسرت پای شما ایستادند دو چندان مسئولید، چرا که اگر آنها پشتتان نبودند، رقیب بارها زمینتان زده بود.
آقای خاتمی
حالا که همه چیز تمام شده و شما هم بهتر از همه دوستان و همراهانتان میوه تغییر شرایط را چیده اید، وقتش است که به وعدههایتان عمل کنید. البته برخی از دوستانتان میگویند شما را چه به قدرت، شما هیچ جای قدرت نیستید، ولی همان دوستان اصلاحات را پیروز قاطع این انتخابات می دادند! سلمنا، اگر پیروز شمایید که قدرت هم شمایید، اگر هم پیروز نیستید که واویلا به اصلاحات و به ملت، چرا که یک بام و دوهوای «پیروزیم ولی قدرت نداریم» زیاد دوام نخواهد داشت و نتیجهاش از کف دادن هر دو است.
ما که اعتقاد داریم شما در جایگاه پیروزید و امیدوار هم هستیم که همیشه شما در قدرت بمانید تا همینطور که در هشت سال گذشته بارها و بارها و بارها گفتهاید، دیگر نه روزنامهنگاری زندان برود، نه روزنامهای توقیف شود و نه کسی به خاطر عقایدش جوابی پس بدهد. ولی یادتان باشد این روزها هر روزنامهنگاری زندان برود، هر روزنامهای تعطیل شود و هر شهروندی بیگناه به بند بیافتد، دیگر وظیفه و جایگاه شما دیدار با خانوادهها و فرستادن پیامهای همدردی نیست. حالا شما خود قدرت هستید، یعنی آنطرف میز که کلید هست؛ پس بسم الله از «فریبا پژوه» آغاز کنید و جواب مادرش را بدهید.
با آرزوی توفیق و تدبیر
سلیمان محمدی-روزنامهنگار
منبع: صفحه فیس بوک سلیمان محمدی
www.facebook.com
|