یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

انتخابات ۹۲ و پوپولیسم ایرانی


احمد هاشمی


• در انتخابات ۹۲، تمامی ابعاد تاکتیک های انتخاباتی اصلاح طلبان به شیوه های پوپولیستی آغشته بود : استفاده از شخصیت های کاریزماتیک، بهره گیری از یاس و استیصال شهروندان در شرایط بحرانی، ارائه راه حل های موقتی و کم دوام همراه با وعده های کلی و مبهم، تمرکز روی گفتار درمانی ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۴ مرداد ۱٣۹۲ -  ۲۶ ژوئيه ۲۰۱٣


مقدمه
انتخابات ریاست جمهوری و نتایج آن از زوایای مختلفی تا کنون مورد بحث قرار گرفته است. در این میان اما آنچه کمتر مورد توجه واقع شده نقش پوپولیسم در این انتخابات است. در رسانه های مجازی فارسی زبان جسته و گریخته به این موضوع اشاره شده، اما در رسانه های چاپی داخل ایران، کمتر به این موضوع پرداخته شده است. و جود تیتر جالب در روزنامه بهار تحت عنوان "پوپولیسم روی دست پوپولیسم" کمکی به محتوی نارل آن نکرده است.
در مطبوعات خارجی از جمله در روزنامه برلین مقاله ای تحت عنوان "نه به پوپولیسم" به قلم مارتینا دورینگ    نگاشته شده بود که فاقد محتوای تحلیلی و عمدتا گزارشی روزنامه نگارانه بوده است. در روزنامه استاندارد که در وین انتشار می یابد والتر پوش در مصاحبه ای، تاکتیک های سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری در ایران را پوپولیستی ارزیابی نمود. والتر پوش محقق سیاسی، با اطلاعاتی عمیق و گسترده در مورد ایران است او چندین کتاب و مقاله در مورد ایران نگاشته است.
سال ها فعالیت حزبی در حزب سبز اتریش، در جای که پوپولیسم راست بسیار قدرتمند است، امکان شناخت از پوپولیسم را در تئوری و پراتیک تا حدودی برای من فراهم نموده است.
پوپولیسم امروز یک موضوع محلی نیست و از سوی دیگر ماهیت پوپولیسم امروزی با پوپولیسم در گذشته بسیار متفاوت می باشد. به همین دلیل بدون بررسی پوپولیسم در عرصه بین المللی و شناخت ترندها و جهت گیری های آن، شناخت از پوپولیسم ایرانی کلافی سر در گم خواهد بود.

نگاه تاریخی به پوپولیسم
پوپولیسم از یکسو با جنبش اعتراضی دهقانان در سال های نود در آمریکا و از سوی دیگر با جنبش نارودینیک ها در روسیه سر بر آورد. پوپولیست ها در سال های ۱۹٣۰ مخالف انتخابات، ضد پارلمان و طرفدار دموکراسی مستقیم و بدون واسطه بودند. تجربه ثابت می نماید هر آنجا که آنها به قدرت رسیدند نتیجه به دیکتاتوری منجر شد. (فاشیسم آلمانی و ایتالیایی و استالینیزم روسی)
پوپولیسم سده های گذشت(۱۹٣۰) در آمریکای لاتین نیز ویژگی های خاص خود را دارا بوده و به عنوان مثال پرونیسم قوی ترین جنبش پوپولیستی در آمریکای لاتین بوده است.
بررسی ها نشان می دهد که پوپولیسم در آمریکای لاتین و آفریقا و خاورمیانه عمدتا ریشه در فرهنگ محافظ کارانه مذهبی داشته و دارد.

شبح پوپولیسم
شبح پوپولیسم امروزه در تمامی جهان در حرکت است. در سده های گذشته زمانیکه کشور های مستعمره به استقلال دست می یافتند و تشکیل دولت ملی می دادند، سئوال این بود که چه تعدادی از آنها به سوی کمونسیم گرایش پیدا خواهند نمود؟ این سئوال منطقی در گذشته، اکنون اعتبار خود را از دست داده است و سئوال امروز این است که چه تعداد از رهبران کشورهای درحال رشد به آفت پوپولیسم آغشته هستند.
اکنون دیگر شکی در رشد پوپولیسم در سی سال اخیر نیست. در آمریکای لاتین صحبت از پوپولیسم نو می شود. در آمریکای شمالی پوپولیسم جدید سر بر می آورد (تی پارتی). در اروپا بخصوص در فرانسه و ایتالیا و اتریش و دانمارک و هلند پوپولیستها نیرویی قابل توجه هستند.
بحران دموکراسی، روند معیوب و ناقص دموکراتیزاسیون در دموکراسی های نوپا، علت های عمده گسترش پوپولیسم در جهان است. از سوی دیگر ناتوانی دموکراسی لیبرال در ارائه راه حل در موضوعات سیاست، اقتصاد و فرهنگ از یکسو و از سوی دیگر گسترش فساد در نخبگان سیاسی حاکم منجر به رشد فزاینده جنبش های پوپولیستی در کشور های پیشرفته دموکراتیک شده است.

پوپولیسم و پوپولیست ها
اینکه بتوان پوپولیسم را در یک تعریف دقیق گنجاند، جای شک است. گفته می شود "پوپولیسم کفشی است که برای ان پای مناسبی نمی توان یافت".
پوپولیسم برعکس این تصور مثبت که "مردم باوری" است واجد معنای منفی عوام گرایی و عوام فریبی می باشد. پوپولیسم ایدئولوژی نیست. اما می تواند آمیزه ای از ایدو لوژی های مختلف باشد. پوپولیسم تاکتیک سیاسی و سبک و شیوه ای از سیاسی ورزی یک شحص یا یک شخصیت سیاسی و یا جنبش معین است.
پوپولیسم ترمینولژی سیاسی است که انواع متنوعی از سیاست ورزی ها و تیپ های متعدد و متضادی از کنشکران سیاسی را شامل می شود.
در زمان جنگ سرد و شرایط دو قطبی سیاسی در جهان، از پدیده پوپولیسم غالبا برای درک نقش پیچیده و دشوار رهبران کاریزماتیک در کشورهای جهان سوم استفاده می شد.
فروپاشی "سوسیالیزم واقعا موجود" که همراه با شادمانی سرمایه داری نئولیبرال بود، دیری نپایید. اشتباه بزرگی خواهد بود اگر رشد احزاب پوپولیست از سال های ۱۹۹۰ به بعد را، پیروزی ارزش ها و پرنسیب های دشمنان دموکراسی قلمداد کنیم، همانطور که قبلا هم اشاره شد پوپولیسم امروزی، از یک سو محصول فرعی موج سوم دموکراسی در کشورهای دموکراسی نوپاست و از سوی دیگر برآمد پوپولیسم در کشورهای پیشرفته، نشانگر بحران دموکراسی لیبرال و ناتوانی آن از ارائه راه حل در موضوعات مربوط به سیاست، اقتصاد و فرهنگ در عرصه ملی و گلوبال است.
پوپولیسم امروزه در رسانه های عمومی به گونه ای سطحی و ساده نگرانه تنها نوعی سیاست ورزی تلقی می شود که با عوام فریبی و استفاده از احساسات مردم سعی در جمع آوری آرا در انتخابات را دارد.
اما سئوال اساسی این است که آیا مخاطب قراردادن احساسات مردم در دموکراسی ممنوع است؟
کدام سیاست "شرافتمندانه" و کدام سیاست "پوپولیستی" است؟
آیا آنطور که ادعا می شود پوپولیسم در کشورهای پیشرفته دموکراتیک فقط مخالف احزاب و نخبگان سیاسی حاکم است؟
آیا پوپولیسم مترادف با سیاست پسامدرن است که می خواهد بر فراز طبقات و گروه های اجتماعی و علائق منتسب به آنها در خدمت "نیرو های میانه جدید" قرار گیرد؟
و سرانجام هسته اصلی پوپولیسم در جوامع پیشرفته، در دموکراسی های نوپا و در کشورهای با شیوه حکومتی اقتدارگرایی انتخاباتی کدام است؟

پوپولیسم امروزی و شیوه های عمومی سیاست ورزی آن
پرسشنامه ای که در سطح بین المللی به ابتکار "صدای مردم" و توسط موسسه گالوپ انجام شده است موید این است که ۷۹% مردم جهان دموکراسی را بهترین نوع حکومت می دانند اما همزمان یک سوم آنها معتقد هستند که سیاستمداران حاکم، صدای شهروندان خود را نمی شنوند.
همانطور که قبلا گفته شد پوپولیست های امروزی دیگر مخالف انجام انتخابات و خواهان احیا دیکتاتوری نیستند، بلکه آنها خود نیز از انتخابات حمایت می کنند.
این تغییر در مواضع پوپولیست ها در سایه رشد دموکراسی در جهان به آنها تحمیل شده است. اما شرایط انتخاباتی و کیفیت اجرای آن در جوامع پیشرفته، در دموکراسی های نوپا و در کشورهای با شیوه حکومتی اقتدارگرایی انتخاباتی، متفاوت است. و تفاوت این وضعیت چنان است که می توان در یکسر آن انتخابات ازاد و عادلانه، و در سر دیگر آن، انتخابات کاملا فرمایشی باشد.
پوپولیسم امروزه تقلیل دهنده اندیشه می باشد و تفاوت ها و پیچیدگی ها و تضادها را در جهان سیاست را نمی بیند و یا اینکه نمی خواهد ببیند و به دنبال جست و جوی ریشه نابسامانی ها در جامعه نیست و برای مشکلات پیچیده راه حل ساده عرضه می کند راه حل های آنها عمدتا موقتی و کم دوام همراه با وعده های کلی و مبهم است.
کلیشه های رایج، تصنعی و تکراری و پیشداوری های موجود در جامعه منبع فعالیت پوپولیست ها است.
پوپولیسم همزاد بحران در جامعه است. در اثر بحران وضعیت سیاسی- اجتماعی برای مردم غیرقابل تحمل می شود و مردم دچار سرخوردگی و یاس و استصال هستند.
امتناع سیاسی در میان اقشار مختلف مردم, ضعف در جامعه پذیری سیاسی و فقدان ابتکار و نوع آوری احزاب سیاسی در شرایط تغییر مدام مسائل اجتماعی و اقتصادی، محیط بسیار مناسبی را برای فعالیت پوپولیست ها فراهم می آورد. زمینه برای رشد پوپولیسم در جامعه ای با نهادهای ضعیف و فقدان سامان سیاسی در کنار نقش فائقه شخصیت ها و رجال سیاسی بسیار مناسب است.
پوپولیست ها گمان می کنند که "گوش آنها نزدیک مردم" است و ادعا می کنند که روانشناسی و مشکلات "مردمان ساده" را خوب می فهمند و اصلا از زبان انها سخن می گویند و این شناخت انحصاری فقط در اختیار آنها است. و از آنجاییکه آنها مردم را یکپارچه می بینند با بیان خواست ها و مطالبات یک گروه کوچک یا بزرگ گمان می کنند که آنها سخنگوی همه مردم هستند. پوپولیست ها با استفاده از سمبول ها و استعاره ها و غریزه ها و احساسات مردم در پی جلب توجه هر چه بیشتر مردم هستند و از این طریق سعی می کنند آرای آنها را بدست آورند.
تمرکز روی شخصیت کاریزماتیک به جای موضوع، وعده به جای برنامه، نخبه ستیزی و مخالفت با روشنفکران و گقتار درمانی از وجوه دیگر شیوه های پوپولیستی می باشد.

پوپولیسم ایرانی
برای فهم پوپولیسم ایرانی باید ساخت قدرت در ایران را ارزیابی نمود. بلحاظ جامعه شناسی سیاسی ساخت قدرت دو نوع می باشد: الف- ساخت فدرت دوجانبه ب- ساخت قدرت یک جانبه.
ساخت قدرت یک جانبه مشروعیت سیاسی خود را از طرف مردم کسب نمی کند. ساخت قدرت یک جانبه آمرانه و اقتدارگرایانه می باشد. در این ساخت حلقه واسطه ای مانند احزاب و نهادهای مدنی مابین حکومت و مردم وجود ندارند. توسعه نیافتگی احزاب و جامعه مدنی مانع ارتباط اندام وار میان حکومت و شهروندان است. حکومت برای امیال سیاسی خود بطور مستقیم دست به بسیج توده های بی شکل می زند و در نتیجه زندگی سیاسی "توده ای" می شود.
و به همین دلیل سیاست بطور کلی و سیاست روزمره در این ساخت همواره عناصر قدرتمندی از پوپولیسم را در خود دارد. مخالفین حکومت نیز در این میدان مجبور به بازی هستند.
به این دلیل میتوان نتیجه گرفت که تمامی نحله های سیاسی ایران به نوعی دچار پوپولیسم بوده اند و به موازات آن ورود تئوری های پوپولیستی در قالب ایدئولوزی کمونیستی ازجمله مائویسم، استالینیزم و در ادامه نیز گپی برداری از الگوهای آمریکای لاتین باعث گسترش شیوه های پوپولیستی در ایران شد.
انقلاب ایران را میتوان یک جنبش پوپولیستی مذهبی ارزیابی نمود. تجربه نمایانگر این است که پیروزی هر جنبش پوپولیستی در ساخت قدرت یک جانبه در مراحل اولیه به دیکتاتوری اکثریت به اقلیت منجر می شود و از این منظر انتخابات در ایران تا زمانی که اکثریت توده های بی شکل به حکومت وفادار هستند یک بازی درونی برای توزیع قدرت در عرصه اجرائی کشور در میان جناح های متعدد حکومت در جمهوری اسلامی بود. این بازی در دو خرداد با اعلام مخالفت اکثریت توده های بی شکل با سیاست حاکم در جمهوری اسلامی به هم خورد. و از این تاریخ سرنوشت انتخابات در ایران با ویژگی های خاصی تحت عنوان "لحظات پوپولیستی" قابل تجزیه و تحلیل می باشد.

لحظات پوپولیستی
در تحقیقات مربوط به پوپولیسم از واژه "لحظات پوپولیستی" استقاده می شود. منظور از واژه "لحظات پوپولیستی" بیان مشخصه زمانی است، که توسعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع با مشکلات عدیده و بحران مواجه است. در این شرایط هر انتخابات یک دوره موقت گذار است. در جایی که عوامل انسجام اجتماعی یعنی احزاب و جامعه مدنی وجود ندارد هیجان عمیق روانی حاکم می شود و در شرایط "لحظات پوپولیستی" واکنش های یک رژیم اقتدارگرا، که دیگر توان کسب اکثریت را ندارد عصبی و سرشار از بدگمانی است.
درانتخابات دوم خرداد هم رژیم و هم اصلاح طلبان غافلگیر شدند. نه رژیم انتظار شکست داشت و نه اصلاح طلبان در انتظار پیروزی بودند. محمد خاتمی و یارانش در غیاب یک اپوزیسیون متشکل، نقش پوزیسونی را ایفا نمودند و با برنامه محدود پیروز شدند. بی تردید میتوان کارزار های انتخاباتی محمد خاتمی و یارانش را عاری از تاکتیک های پوپولیستی و شرافتمندانه ارزیابی نمود.
در انتخابات ٨۴ شرایط عوض شده بود نقش پوزیسیونی دیگر در اختیار اصلاح طلبان نبود، بلکه این احمدی نژاد بود که این امتیاز را در اختیار داشت. احمدی نژاد همانطور که بعدها نشان داد از شیوه های پوپولیستی در انتخابات حداکثر استفاده کرد. اما همانطور که فاکت ها گواهی می دهند او بدون تقلب نمی توانست پیروز انتخابات ٨۴ باشد.
فاکت ها در انتخابات ٨٨ نشان می دهند که موسوی برنده قطعی این انتخابات بود اما با تقلب وسیع در آرای مردم، احمدی نژاد بار دیکر رئیس جمهور شد. بررسی انتخابات ٨٨ از منظر اتخاذ شیوه های پوپولیستی نشانگر این موضوع است که موسوی و کروبی هردو تاحدودی از تاکتیک های پوپولیستی در این انتخابات بهره برده اند. ولی در مجموع سیاست های انتخاباتی آنها را میتوان شرافتمندانه ارزیابی نمود.
انتخابات ۹۲ را از منظر نقش و رل پوپولیسم میتوان "پوپولیسم روی دست پوپولیسم" ارزیابی نمود.
تمامی ابعاد تاکتیک های انتخاباتی اصلاح طلبان به شیوه های پوپولیستی آغشته بود : استفاده از شخصیت های کاریزماتیک، بهره گیری از یاس و استیصال شهروندان در شرایط بحرانی، ارائه راه حل های موقتی و کم دوام همراه با وعده های کلی و مبهم، تمرگز روی گفتار درمانی.
در میان اپوزیسون جمهوری خواه در خارج از کشور جریانی وجود دارد که حامل گرایشات پوپولیستی قابل توجه ای است. پوپولیسم حاملین این گرایش آمیزه ای از تنک نظری های ناسیونالیستی و ضدامپریالیستی می باشد.
نگاهی به ادبیات سیاسی این جریان نشانگر درک یکپارچه آنها از مردم، استفاده پوپولیستی از سمبول ها و استعاره ها و غریزه ها و احساسات مردم، ارائه راه حل های ساده با وعده وعید های توخالی، تمرکز روی شخصیت ها به جای برنامه، گفتار درمانی بجای تغییرات ساختاری، تحقیر اپوزیسون در خارج از کشور و روشنفکران.
این جریان خلق اساعه در انتخابات ۹۲ شکل نگرفته است، بلکه با تسخیر بربرمنشانه سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام مرکز ثقل پوپولیسم در سازمان فدایی از چپ به راست انتقال مکان داد. با تسخیر سفارت بخشی از رهبران فدایی "چشمشان به روی جهان باز شد" (نقل به معنی از روزنامه کار بعد از تسخیر سفارت).
این چرخش به راست پوپولیستی باعث استقبال حزب توده ایران که تحت لوای استالینیزم حامی فرم دیگری از
پوپولیسم بود قرار گرفت و سرانجام در برنامه برای "شکوفایی جمهوری اسلامی" شکوفا شد!!

نتیجه
در ایران مانند همه کشور های در حال گذار به دموکراسی پوپولیسم شانس بالایی دارد. بدون شک ویژگی های فردی و شخصی کنشکران سیاسی در گشترش پوپولیسم موثر است. اما کنشکران سیاسی پوپولیست محصول یک زمینه اجتماعی عوام زده و همچنین یک سیستم سیاسی هستند که میدان فعالیت مناسب برای آنان فراهم می کند. تا زمانیکه جامعه ایران فاقد "سرمایه اجتماعی" و "سرمایه نهادی" و "سرمایه انسانی" کافی است شانس پوپولیستها برای قدرت یابی فراهم است. پوپولیسم در ایران یک مشکل فراگیر و تاریخی است و تنها با نقد و ارتقا آگاهی از میدان بدر نمی رود. تغییرات ساختاری شرط گذار از پوپولیسم است.

ahmad.haschemi@gmx.at


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست