سوریه ای که دیگر کشور نیست
اکونومیست - مترجم: جهان اله کرم
•
سوریه دیگر یک کشور نیست. بخش های مختلف آن سیستم قانونی متفاوتی دارند؛ از سیستم قانون ملی قدیمی تا شریعت و حتی بی قانونی. اقتصاد منطقه ای شده است و بر حرفه های جدید وابسته به جنگ متکی است. در جاهایی که هنوز ساختمان های اداری سرپا مانده اند، پرچم های متفاوتی بر روی آن ها در اهتزاز است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۶ مرداد ۱٣۹۲ -
۲٨ ژوئيه ۲۰۱٣
زیاد، عمار و ذکریا، هر سه سوری هستند و با وجود آن که هر کدام متعلق به یکی از شهرهای سوریه هستند اما پس از ۲۹ ماه جنگ داخلی ، انگار در سه کشور مجزا زندگی می کنند. زیاد ساکن شهر طرطوس است، شهری که در هنوز در اختیار "بشار اسد" است. شهر عمار، دیرالزور در شرق، تحت کنترل به یادگیری زبان کردی مشغول هستند؛ زبانی که تا کنون ممنوع بوده است.
سوریه به تدریج در حال تقسیم شدن به سه قسمت است. با وجود این که نیروهای بشار اسد اخیرا ابتکار عمل را به دست گرفته اند، اما از غلبه بر مخالفان ناتوان هستند و به جای آن توان خود را در مناطق غربی کشور متمرکز کرده اند. مناطق ساحلی کشور از دمشق و حمس تا حماء و لاذقیه، ، نواحی تحت حاکمیت رژیم هستند. درحالی که شورشیان منطقه دره ی رودخانه فرات را که از ترکیه تا عراق و از میان صحرا امتداد دارد، را در اختیار دارند. در ۲۲ جولای، آن ها بر شهر خان العسل در نزدیکی حلب تسلط یافتند و این شهر شمالی نیز جدا گردید.
همچنان که بر قدرت گروه های اسلام گرای تندرو افزوده می شود، شایعات فراوان حکایت از این دارند که گروه های مرتبط با القاعده درصدد برپایی یک حکومت مذهبی هستند. قبلا نیز آنان پرچم سیاه خود را بر فراز مناطقی کوچک برافراشته بودند.
در شرق، گروه های کرد که مدت های مدیدی تحت آزار و اذیت بوده اند، از بی نظمی حاکم بر کشور در جهت تشکیل یک منطقه ی خودمختار استفاده کرده اند. هفته ی گذشته حزب اتحاد دموکراتیک، شاخه ی سوریه ای حزب کارگران کردستان ترکیه اعلام کرد که طراحی یک قانون اساسی و یک برنامه ی انتخاباتی برای انتخاب شورایی جهت مدیریت مناطقی که تحت عنوان "روژآوا" یا کردستان غربی شناخته می شود، در دست اقدام دارد. کردها یک سال پیش کنترل منطقه ی مورد نظر را در دست گرفتند و در اوایل ماه جولای جهادگرایان را با اردنگی از شهر مرزی راس العین بیرون انداختند.
خطوط مرزی میان سه بخش کشور بیش از حد در حال تثبیت شدن هستند، حتی با وجود شهرهایی که اگر چه در مناطق تحت کنترل شورشیان قرار دارند، ولی هنوز در دست رژیم باقی مانده اند. تقسیم کشور به سه منطقه عملا در جریان است.
حامیان خارجی اپوزیسیون – عمدتا در حاشیه ی خلیج – هیچ کدام به سخاوتمندی دوستان آقای اسد یعنی ایران، روسیه و حزب شبه نظامی و شیعی حزب الله لبنان نیستند. با وجود این مخالفان همچنان قدرتمندانه به جنگ ادامه می دهند و ماشه ها همچنان چکانده می شوند. به همین دلیل باز پسگیری سرزمین هایی که اکنون در اختیار جهادگرایان است، حتی با وجود عقب راندن نیروهای مخالفان در مناطق درگیری، برای حکومت کاری بس دشوار است. نیروی دفاع ملی، گروهی شبه نظامی که توسط ایران آموزش داده شده و تجهیز می گردند، به پشتیبانی ارتش می پردازند. پیوستن به مخالفان از اواخر ۲۰۱۲ کاهش پیدا کرده است.
وضعیت بغرنج سوریه را مارتین دمپسی، ژنرال عالی رتبه ی آمریکایی گوشزد کرده بود. در ۲۲ جولای او اظهار داشت که بیشتر گزینه های دخالت در سوریه، دشوار می باشند. ژنرال دمپسی خاطر نشان کرد که ایجاد منطقه ی پرواز ممنوع علاوه بر این که ماهیانه ۱میلیارد دلار هزینه دارد، می تواند آمریکا را وارد جنگی تمام عیار کند. طرح آمریکا برای تدارک تجهیزات سنگین، همراه با متحد کردن گروه های میانه رو مخالف، هنوز در آغاز راه است. یک تحلیل گر در واشنگتن در این باره می گوید: " چنین طرحی به طور مضحکی هنوز در اولین گام ها و در سوالات چه کسی، کجا، چگونه و چه وقت این تجهیزات را دریافت خواهد کرد، مانده است".
سوریه دیگر یک کشور نیست. بخش های مختلف آن سیستم قانونی متفاوتی دارند؛ از سیستم قانون ملی قدیمی تا شریعت و حتی بی قانونی. اقتصاد منطقه ای شده است و بر حرفه های جدید وابسته به جنگ متکی است. در جاهایی که هنوز ساختمان های اداری سرپا مانده اند، پرچم های متفاوتی بر روی آن ها در اهتزاز است.
منبع: اکونومیست/ شماره ی ۲۷ جولای
|