مسئولان اجازه ی بزرگداشت ندادند
یادمان کوهنورد به یاد سه کوهنورد ایرانی گلباران شد
•
به دلیل مخالفت حکومت، تنها عده ی کمی گرد آمدند تا «یادمان کوهنورد» را به یاد کوهنوردان جان باخته گلباران کنند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
٨ مرداد ۱٣۹۲ -
٣۰ ژوئيه ۲۰۱٣
تابناک: پس از درگذشت سه کوهنورد ایرانی در مسیر بازگشت از قله «برودپیک» در سلسله جبال هیمالیا و در شرایطی که تنها معدودی از مسئولان رده میانی در قبال چنین اتفاقی واکنش نشان دادند، جمعی از بازیگران با ابتکارعمل و پیشتازی حمید فرخنژاد نسبت به برگزاری مراسمی برای بزرگداشت این قهرمانان اقدام کردند که اگرچه به شکل کامل برگزار نشد اما جای تقدیر دارد.
به گزارش «تابناک»، آیدین بزرگی، پویا کیوان و مجتبی جراحی از تیم پنج نفره گروه کوهنوردی آرش در آخرین صعودشان توانستند پرچم ایران را بر بلندی قله ۸۰۴۷ متری «برودپیک» به اهتزاز درآوردند و مسیری تازه به نام ایران در دل هیمالیا گشوده و ثبت کنند. شیرینی این افتخارآفرینی اما هیچگاه بر کام ایرانیان ننشست و این قهرمانان در مسیر بازگشت از قله، گم شدند و با گذشت چند از روز از مفقود شدنشان، امیدها برای یافتنشان رو به ناامیدی گرایید و در نهایت خانواده این عزیزان به پایان جست و جو رضایت دادند.
بدین ترتیب جایگاه ابدی کالبد خاکی این سه قهرمان ایرانی، همان نقطهای شد که به فتحش عشق میورزیدند و کوه آنها را در دل خود نگه داشت تا همواره نشانههایی از دلاوری و پایمردی ایران را در فتح قلل افتخار بر سینه داشته باشد؛ قهرمانانی که علی رغم موانع پیش رویشان و سنگ اندازیها، راهی که به آن اعتقاد داشتند در پیش گرفتند و هیچ کس نتوانست جلوی عزم شان بایستد؛ عزم جوانی، عزم پرواز. عزم عاشقی که شکست را نمیشناسد، کارشکنی را نمیفهمد، استهزا را عار نمیداند، طعنه را ننگ نمیشمارد. عزمی که فقط آنجا را میبیند، رأس آن ستیغ بلند را.
مسئولان اما در پی جان باختن این قهرمانان، بسیار اندک قلم بر دوات فرو بردند و تسلیتی هرچند کوچک نیز برای خانواده این قهرمانان از سوی بسیاری از مسئولان دریغ شد تا غربت این عزیزان بیش از پیش مردمانی را متاثر سازد که قدردان شجاعت آنها برای کسب افتخاری به نام ایران بودند و در چنین شرایطی یک مرد درصدد برآمد تا در روزهایی که داغ این سه تن برای خانوادهشان تازه است و حتی تنی نیست که بر آن سوگوار باشند و امیدشان به آیندهای نامشخص است که شاید تن جوانشان توسط کوهنوردان دیگری کشف شود، یادشان گرامی داشته شود.
حمید فرخنژاد بازیگر، فیلمنامهنویس و کارگردان سینما و تلویزیون بااخلاق ایرانی همان مردی بود که به عنوان چهرهای فرنگی گام نخست در این زمینه را برداشت و از عموم مردم بالاخص نخبگان درخواست کرد تا با برپایی مراسمی برای بزرگداشت این کوهنوردان گامی برداشته شود و دستاورد و افتخار ماندگارشان که بهایش سرخی خونشان بود، بیش از پیش ارج نهاده شود و این پیشنهاد به سرعت با همراهی دیگر سینماگران همراه شد تا پیش بینی مراسم به یادماندنی در بزرگداشت این عزیزان صورت پذیرد.
در یادداشتی که این بازیگر سینما در روزهای پیشین در راستای همین فراخوان منتشر کرد، آمده بود: «عازم یک سفرم، سفری دور به جایی نزدیک، به یاد عزیزانمان آیدین بزرگی، مجتبی جراحی و پویا کیوان و سایر عزیزان کوهنورد که برای سربلندی نام ایران جاودانه شدند، در این شبهای عزیز دلنوشتهها، یادگاریها و دستهگلهایمان را تقدیمشان میکنیم. قرار ما میدان دربند، مجسمهی یادمان کوهنورد، دوشنبه هفتم مرداد ماه ساعت ۷ بعدازظهر.»
این مراسم البته به طور ناقص برگزار شد و با عدم صدور مجوز برای برگزاری مراسم بزرگداشت که به دلایل مختلف از جمله اقدام دیرهنگام برای اخذ مجوز میتواند بوده باشد، تجمع و مراسم بزرگداشت شکل سمبلیک به خود گرفت و با گلریزان در پای مجسمه یادمان کوهنورد در دربند، فرخ نژاد و معدود اشخاص حاضر به این مراسم پایان دادند و در همین بین این بازیگر در گفت و گو با رسانهها از منتفی شدن اصل مراسم خبر داد.
وی در گفت و گویی که انجام داد، گفت: «متأسفانه تلاشهای من برای گرفتن مجوز مراسم یادبود کوهنوردان مفقودشده که قرار بود ساعت ۱۹ امروز (دوشنبه، ۷ مردادماه) در کنار مجسمهی یادمان کوهنورد در میدان دربند برگزار شود، نتیجه نداد و بدین وسیله اعلام میکنم این مراسم برگزار نخواهد شد. از همه عزیزانی که برای شرکت در این مراسم اعلام آمادگی کرده بودند، تشکر و قدردانی میکنم.»
سوای اینکه این اقدام ارزشمند تا چه میزان وسعت یافت، اقدام حمید فرخ نژاد و دیگر چهرههای فرهنگی که در این مسیر با او همراه شده بودند، جای تحسین دارد و یک واکنش فرهنگی-اجتماعی تحسین برانگیز است که مرزهای اثرگذاری هنرمندان ایرانی را به خارج از سالنهای سینما و ساحتهای عمومی پیوند میزند و از این حیث به واسطه نیت چنین حرکتی در ایام سکوت مسئولان قدردانش بود.
فرخ نژاد باعث شد تا یک بار دیگر خاطر رفتنشان و نامه پردرد آیدین بزرگی را با هم مرور کنیم، نامهای که در آخرین بندش آمده بود: «...نه این ما نیستیم. تنها هم نیستیم. این شمایید. شما که این راه را ادامه خواهید داد، شما که این تفکر را زنده نگه خواهید داشت، شما که فریب تکرار را نخواهید خورد، در باتلاق عاشقان میز و صندلی فرو نخواهید رفت. این شمایید که غرور مایید، که پیشران مایید، که انگیزهٔ مایید. این دستان شماست که دعاگوی ماست، که خیرخواه ماست. این شمایید که همیشه زنده خواهید ماند، که آینده متعلق به شماست، که آینده متکی به شماست. آری این شمایید، فقط کافی است بخواهید، بهترینها را، رشدکردنها را، بالاترینها را، اولینها را».
|