یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

ما و تحریم های اقتصادی غرب


حمید ملک زاده


• لازم است تا جنبشی اجتماعی شکل بگیرد. جنبشی که به طور توامان رفتار دولت های متخاصم را مورد انتقاد قرار دهد، از ابزارهای مدنی برای کنترل قدرت دولت و نهادهای حکومتی در ایران استفاده کند و با تحت فشار قرار دادن دولت های غربی و مخصوصاً ایالات متحده ایشان را از عواقب خطرناک رفتار خصمانه شان آگاه سازد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۰ مرداد ۱٣۹۲ -  ۱ اوت ۲۰۱٣


آن چیزی که در دعوای میان دولت ها نادیده گرفته می شود ارزش جان آدم هاییست که یا در جنگ مستقیم بناست به دلایل واهی یکدیگر را نابود کنند و یا در جریان نزاع های سیاسی و اقتصادی امکان زندگی را از دست می دهند. هیچ بهانه اخلاقی یا سیاسی ایی مبنای درستی برای در معرض خطر قرار دادن جان انسان ها نخواهد بود. تحریم کردن اقلام اساسی مورد نیاز برای زندگی انسان ها، تحریم کردن بخش هایی از صنعت که زندگی شهروندان را مستقیما تحت تاثیر قرار می دهد تنها مردمان جامعه را فقیر کرده و انرژی لازم برای مبارزه با سرکوب های داخلی را از چند جهت تحلیل می برد:
۱. اولا باعث ایجاد همگرایی و احساسات شدید ملی گرایانه زیر لوای حکومتی می شود که به طور مشخص ارزش های یک ملت را نمایندگی نمی کند، وفاداری های از بین رفته از مشروعیت حکومت را به آن بازگردانده امکان تغییر آرام و رادیکال در میان مردمان یک ملت را از بین می برد.
۲. بهانه هایی به راست گرایان افراطی در حکومت مورد نظر می دهد تا با اعلام شرایط اضطراری همه فضاهای ممکن یا باقی مانده برای نفس کشیدن مردم را از ایشان سلب کرده با اعمال کنترل شدید بر زندگی خصوصی مردمان حاضر تحت حاکمیتش امکانات موجود در خصوصی ترین وجوه زندگی آن ها را ازمیان برده و ادعای تسلط کامل بر جسم و روان مردمانش را با اتکا به این وضعیت اضطراری اعمال نماید.
٣. تحریم نسبت به انسان ها تنها موجبات تضعیف نهادهای مدنی، مردم و در نهایت بی شکل شدن یک جامعه می شود. در حالی که جامعه ایرانی در خود با فقدان سازماندهی مشخص و قابل مشاهده از نطر اجتماعی مواجه است تحریم هایی که به بهانه های حقوق بشری یا به بهانه های کنترل برنامه ای هسته ای ایران در حال اعمال شدن اند و زمزمه تشدید آن ها از سوی آمریکا به گوش می رسد، این جامعه نیم بند را بی شکل تر، سرخورده تر و ناتوان تر در مقابل زیاده خواهی های داخلی نظام سیاسی حاکم بر ایران، که ذاتی هر نظام سیاسی است، می نماید. به نطر می رسد استفاده بی شرمانه از مردم یک کشور برای تضعیف آن ها با این امید که شاید تغییری از درون را در سیاست های یک دولت به وجود بیاورند نتایجی کاملا متفاوت از هدف های اعلام شده برای تحریم ها داشته است، چرا که به هر حال مردم در یک دولت گروگان های هیئت حاکم بر آن هستند. مخصوصا در شرایطی که نظام های سرکوب گر توان کافی برای تامین سخت افزاری و مالی نیروهای سرکوبشان را دارند. برای ایالات متحده یا بقیه طرفین منازعات هسته ای حکومت ایران با جامعه بین المللی فرقی نمی کند که مردم ایران به وضعیت اسفبار مردم کره شمالی یا به وضعیت ناگوار مردمان عراق در سال های آخرین حکومت صدام دچار شوند، چه حاکمان ایرانی حکومتشان را تا آخرین لحطه موجود خواهند داشت و کشورهای دیگر به هر حال آسیب بزرگی از نابودی مردم کشور من نخواهند دید.
لازم است تا جنبشی اجتماعی که هر دو طرف منازعه را مورد انتقاد قرار می دهد، در مقابل این زیاده خواهی های سیاسی شکل بگیرد. جنبشی که به طور توامان رفتار دولت های متخاصم را مورد انتقاد قرار دهد، از ابزارهای مدنی برای کنترل قدرت دولت و نهادهای حکومتی در ایران استفاده کند و با تحت فشار قرار دادن دولت های غربی و مخصوصاً ایالات متحده ایشان را از عواقب خطرناک رفتار خصمانه شان آگاه سازد.
هر جور اعتراض تک وجهی منتهی به شکلی از فاجعه خواهد بود:
۱. ان دسته از ایرانیان عموما خارج نشین که دولت های غربی را- چه بر اساس وابستگی های مالی و حزبی و چه بر اساس ساده لوحی خوش دلانه برآمده از فاصله داشتنن از فاجعه انسانی موجود در ایران- به شدت بخشیدن به تحریم ها دعوت می کنند، نسبت به نتایج اسف بار تشدید تحریم هایی که تحملشان هم اینک هم از توان مردم ایران خارج است بی توجهی نشان می دهند و شرایط اسف باری را برای کشور رقم خواهند زد.
۲. آن دسته از ایرانیانی که در انتقادات خود به تنهایی و یک سویه رفتار، به واقع نادرست، دولت های غربی را بدون ابراز انتقاد از سیاست های نادرست نظام حاکم بر ایران مورد عتاب قرار می دهند، نتایج ناخواسته مواضع خود را نادیده می گیرند. نتایجی که مهم ترین آن مسکوت ماندن انتقادهای موجود به سیاست های داخلی و خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران در سال های گذشته بوده است. در واقع تحلیل این دسته از معترضان و فعالین مدنی و سیاسی تاثیر رفتار ناصحیح و لج بازی ها و ماجراجویی های دولت ایران در خارج از کشور و سرکوب داخلی ایی که این این ماجرا جویی ها ایجاب کرده بودند را نادیده می گیرند و این احساس را به وجود می آورند که ظلم اعمال شده در حق ایرانیان از سوی حکومت یک مسئله خانوادگی است. در حالی که هر بار هر ظلمی نسبت به هر انسانی از سوی هر شخصیت حقیقی یا حقوقی ان هم در این شکل گسترده اعمال می شود، ظلمی به خاطره انسان وارد شده است و باید به هر بهانه ای با آن مقابله کرد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست