یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پروژه « مشروطه ۱۱۰»، برای نظرخواهی


رضا سیاوشی


• موضوع سیاست مدرن، رقابت میان پروژه های سیاسی است. پروژه مشروطه ۱۱۰ نمونه یک پروژه سیاسی است که تلاش دارد فعالیت های پراکنده وسیع ترین و رنگارنگ ترین نیروهای مدنی و سیاسی خواهان تغییر را برای دستیابی به مهمترین نهاد دمکراسی در یک زمان معین متمرکز کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۴ مرداد ۱٣۹۲ -  ۵ اوت ۲۰۱٣


معرفی
1 – روز 14 مرداد امسال (1392) برابر با صد و هفتمین سالگرد انقلاب مشروطه است. یک روز پیش تر مراسم تحلیف حسن روحانی در مجلس شورای اسلامی برگزار شد. با توجه به شرایط حساس سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشور، مردم ایران در این روزها، انتظار نقطه عطفی در صحنه سیاسی ایران را دارند. "ریاست جمهوری حسن روحانی"، پاسخ مجموعه سیاسی نظام حاکم به این انتظار مردم است. پاسخ دمکراسی خواهان چیست؟ این پاسخ چه می تواند باشد، از چه جنسی است؟
2 – موضوع سیاست رقابت میان پروژه های سیاسی است؛ نه وحدت. پس از آنکه پروژه سیاسی روشن شد، می توان به گرد آن وحدت بوجود آورد. در مورد استراتژی هم باید گفت که تنها وقتی به بار می نشیند که در یک « پروژه استراتژیک » متجلی شود و نمود یابد. بنا براین جنس پاسخ دمکراسی خواهان به انتظارات مردم چیزی جز یک پروژه سیاسی نمی تواند باشد. دمکراسی خواهان اگر نخواهند مانند زمان اصلاحات مسحور و مبهوت جناح های نظام شوند، باید طرح مستقل خود را برای پاسخ به بن بست سیاسی ایران و متوقف کردن سقوط کشور ارائه دهند. چنین طرحی هر چند هم ناکافی باشد باز از نداشتن هیچ طرحی بهتر است. بگفته امانوئل کانت: از هیچ ، بجز هیچ بیرون نمی آید. با انگیزه پاسخگوئی به این نیاز، فرصت کنونی را به فال نیک گرفته و طرح مشروطه ۱۱۰ را به عنوان نمونه یک طرح روشن، ساده و روان با برد استراتژیک بصورت زیر تعریف و برای نظر خواهی پیشنهاد می کنیم.
3 - فرجام این طرح در یکصد و دهیمن (110) سالگرد مشروطه ، یعنی سه سال یا حدود 1100 روز دیگر است؛ به همین علت آن را طرح مشروطه 110 می نامیم. برای این مدت سه سال یا یک هزارو صد روز، لازم است یک هدف استراتژیک تعریف شود، وظائف و سازوکارهای لازم برای دستیابی به آن تعیین گردد، گام های عملی و مرحله بندی شده برای موفقیت آن تدوین و با توافق بر روی آن و بستن پیمان برای دستیابی به آن تا قبل از روز موعود، تلاش شود. با توجه به توضیحاتی که در متن طرح در زیر آمده است، در شرایط کنونی بهترین طرحی که روشن، ساده ، روان باشد و برد استراتژیک داشته باشد، همانا طرح دامن زدن به یک کارزار مستمر و فشرده برای دستیابی به انتخابات آزاد در این فرصت معین 1100 روزه است. نکته طلائی این طرح آنست که با هیچ طرح سیاسی و یا مدنی دیگر در تضاد یا تناقض نیست، بلکه چنانکه خواهیم دید، وجود این طرح می تواند با ایجاد شرایط هم افزائی، به پیشرفت طرح های دیگر نیز کمک کند. این طرح دو مرحله دارد. صد روز اول مرحله آمادگی است که شامل تماس و توضیح، جلب پشتیبانی، مشورت و نقد و گفتگو برای تدقیق و تکامل طرح ، و برنامه ریزی برای تعیین گام های عملی کمپین است. در صورت موفقیت مرحله اول، مرحله دوم یعنی مرحله عملی کمپین پس از صد روز آمادگی آغاز می شود. در آن زمان می توان پیشنهاد کرد که صدو دهمین سالگرد مشروطه، یعنی 14 مرداد 1396 را جشن ملی "انتخابات آزاد و حاکمیت ملی" قرار دهیم. و کوشش کنیم در یک کمپین هزار روزه با انجام تعداد پرشماری پروژه های کوچک و بزرگ، در چهارچوب مبارزات مسالمت آمیز اما موثر، به این جشن ملی در موعد تعیین شده واقعیت بخشیم.
4 – در فقدان چنین طرحی (همین طرح یا طرح های رقیب ، که از سوی دمکراسی خواهان تدوین و ارائه شود) برای پایگاه اجتماعی دمکراسی خواهان چاره ای جز دنباله روی از روحانی باقی نمی ماند؛ کاری که حتی به نفع خود حسن روحانی هم نیست. همچنانکه در زمان خاتمی نیز دنباله روی کور از اصلاح طلبان نه به نفع دمکراسی خواهان و نه به نفع اصلاح طلبان تمام شد. در آن زمان دمکراسی خواهان هیچ طرح سیاسی مستقلی از خود ارائه ندادند. در عوض با فرافکنی تقصیر را به گردن اصلاح طلبان انداختند. اصلاح طلبان هم که در آن زمان خودشان پروژه سیاسی اندیشیده و پرداخته ای نداشتند، فرصت سوزی کردند. آنها هم با فرافکنی تقصیر را به گردن اقتدارگرایان انداختند. حاصل این سردرگمی ها "عروج" احمدی نژاد بدست اقتدارگرایان بود. امروز هم احتمال تکرار همان سنارویو با کمی تغییرات کم نیست. در صورتیکه اگر دمکراسی خواهان بهمراه دیگر نیروهای تغییر بتوانند برروی طرح روشن و استراتژیکی برای پاسخ به بحران سیاسی کشور توافق کنند، با این کار حتی به حسن روحانی کمک می کنند تا در صورتیکه بخواهد و نیت نیکو داشته باشد، آزادی عمل لازم را برای عملی کردن وعده های انتخاباتی اش بدست آورد. زیرا تجمع و همکاری دمکراسی خواهان بر روی یک طرح استراتژیک، آنان را به وزنه قابل توجهی برای خنثی کردن وزنه سنگین اقتدارگرایان در معادلات سیاسی ایران تبدیل می کند. و توازن قوائی بوجود می آورد که حاصلش گسترش میدان عمل برای روحانی است. به سخن دیگر، تنها در مرز تعادل میان دمکراسی خواهان و اقتدارگرایان است که روحانی میدان عمل برای کشورداری مفید پیدا میکند. با این حساب، تعریف سیاسی اعتدال بجز بیان این تعادل نمی تواند باشد. در غیر این صورت، کفه اقتدارگرایان چنان سنگین می شود که روحانی چاره ای جز تدارکچی شدن آنها را نخواهد داشت.
5 – مسئله ابتکار عمل سیاسی: می گویند در مبارزه سیاسی هم مانند جنگ، همه چیز به ابتکار عمل بستگی دارد. هر سوی مبارزه که ابتکار عمل را بدست گیرد، دست بالا خواهد داشت. پس از انتخابات 88 ، علی رغم قدر قدرتی نظام، و علی رغم کاستی های جنبش سبز که از جمله شامل فقدان انسجام سیاسی و سازمانی و فقدان رهبری بود، هنوز ابتکار عمل سیاسی ( تا آنجا که امکان بروز می یافت) در دست جنبش سبز بود. دلیل این امر حقانیت، گستردگی، و عمق جنبش سبز بود. در این مدت رژیم عمدتا" واکنشی عمل می کرد. این شرایط باعث شد «ائتلاف ضد سبز» حاکمیت که در چهارسال گذشته قدرت را کنترل می کرد، بتدریج فرسوده شده و دچار ریزش شد. اما با انتخابات 92 رژیم هوشمندانه تلاش کرد ابتکار عمل سیاسی را پس از چهارسال دوباره بدست آورد. مهمترین بخش هوشمندی رژیم آنجا بود که بخش قابل توجهی از مخالفین را شریک پروژه انتخابات 92 خود کرد. برای اینکار امتیازاتی هم به مخالفین داد. گام بعدی رژیم آنست که با تکیه بر ابتکار عمل بدست آمده، در اولین فرصت برگردد و کار سبزها و جنبش دمکراسی خواهی را یک سره کند. (دست کم در سخنرانی های رهبر و تریبیون های رسمی و غیر رسمی دیگر نظام چنین نیتی فریاد می شود) اکنون به عهده طرف دیگر معادله ، یعنی دمکراسی خواهان است تا در این موفعیت جدید، پروژه مستقل سیاسی خود را برای بدست گرفتن ابتکار عمل سیاسی، و خنثی کردن سوء استفاده اقتدارگرایان رانتی و بدخیم ارائه دهند.
طرح مشروطه 110 نمونه یک پروژه روشن، روان، ساده با برد استراتژیک و مناسب با نیازهای فوق است. این طرح برای نظرخواهی ارائه می شود، تا با نقد و نظر تکامل یابد و یا با ارائه طرح آلترناتیو از سوی کنشگران سیاسی و مدنی، با طرحی بهتر جایگزین شود. تا اینجا مقدمه و توضیح اولیه طرح بود. متن طرح در زیر می آید.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=--=
متن پروژه مشروطه 110
یکم – نظر به آنکه دمکراسی دارای مراتب و درجه بندی های مختلف است، و در این درجه بندی، انتخابات آزاد و مقتضیات آن که شامل آزادی احزاب و اجتماعات، آزادی بیان و مطبوعات، آزادی تشکیل سندیکاها و سازمانهای مردم نهاد NGO ها، و غیره است، همان دمکراسی حداقلی است.
دوم – نظر به آنکه میان انتخابات هائی که نظام جمهوری اسلامی برگزار می کند با انتظارات مردم ایران از این انتخابات ها، فاصله و شکاف عمیقی است که موجب بن بست سیاسی امرز ایران است. اما می توان راه خروج از بن بست سیاسی را هم در همبن شکاف جستجو کرد. زیرا :   
الف – از یک سو انتخابات در نظام جمهوری اسلامی نه آزاد، نه سالم و نه منصفانه است، و از این منظر در آخرین رده های جهان قرار دارد. یعنی هر گاه با استانداردهای پذیرفته شده جهانی انتخابات های جمهوری اسلامی را بررسی کنیم، خواهیم دید که آنها نه تنها از انتخابات در دمکراسی های پیشرفته اروپائی و آمریکا و ژاپن عقب ترند، بلکه از سطح کشورهای آمریکای لاتین مانند آرژانتین و برزیل و شیلی هم بسیار پائین ترند، و حتی به پای انتخابات در ونزوئلای هوگوچاوز نمی رسند. آنها در سطح ترکیه و مصر نیز نیستند، از سطح انتخابات پاکستان و نیجریه و امثالهم هم پائین تر هستند. بررسی انتخابات نظام جمهوری اسلامی نشان می دهد که آنها حتی در سطح انتخابات در کشورهائی مانند کویت و مراکش هم نیستند. این واقعیت بیان سرشت و رفتار رژِیم در ارتباط با نهاد انتخابات است، اما در ایران بجز رفتار نظام، سویه دیگری هم وجود دارد؛ سویه مردم
ب – از سوی دیگر، مردم ایران با نقش مهم انتخابات که مهمترین نهاد دمکراسی و حاکمیت ملی است به مقدار زیادی آشنا هستند. حتی شاید بتوان گفت آشنائی مردم ایران با نهاد انتخابات، از معدل لازم برای دمکراسی حداقلی بالاتر است، اگر چه بخشی از این شناخت از طریق برهان خلف و به مصداق حکمت سعدی که « ادب از که آموختی ... » بدست آمده است. مردم ایران بارها، با امید به استفاده صحیح از نهاد انتخابات فعال شده، و در انتخابات شرکت کرده اند. آنها دست اول با نقش ویژه انتخابات در کشورداری آشنا شده اند و بویژه تاثیر انتخابات را در سرنوشت خود تجربه کرده اند، چه بسا این تجربه با همان برهان خلف و با تجربه منفی، بوده باشد. مردم انواع تقلب و مهندسی انتخابات را دیده و با نقش مخرب و پر هزینه آن را آشنا هستند. انتظار مردم ایران از این مهمترین نهاد دمکراسی را در جنبش سبز با شعار رای من کو که تکامل آن همان شعار انتخابات آزاد است می توان مشاهده کرد.
بررسی تفاوت میان دو سوی معادله نامتوازن فوق که در ارتباط با نهاد انتخابات در صحنه سیاسی ایران بوجود آمده است؛ هم ریشه بحران کشورداری، و هم راه حل خروج از بحران را نشان می دهد. این اختلاف سطح میان واقعیت انتخابات، و نیاز کشور که در انتظارات مردم منعکس می شود، انرژی بالائی در خود نهفته دارد که می تواند انرژی لازم کمپین 1100 روزه انتخابات آزاد را تامین کند.   
سوم – نظر به آنکه «انتخابات آزاد» نیز همانند «حقوق بشر» دارای تعریف حقوقی پذیرفته شده جهانی است، (کنوانسیون های بین المجالس) که حتی نظام جمهوری اسلامی نیز رسما" آن را امضاء کرده و متعهد به اجرای آن است. بنا براین
الف – تعریف "انتخابات آزاد" روشن است و تقسیر بردار نیست، و خطر بازتعریف و مطالبه به مطلوب آن از سوی سوداگران سیاسی ناچیز است.
ب - مبارزه برای دستیابی به انتخابات آزاد با استانداردهای جهانی، در چهارچوب همین نظام نیز مبارزه ای قانونی است، زیرا خود نظام در پیشگاه جامعه جهانی به برگذاری انتخابات آزاد با این استانداردها متعهد شده است. در واقع، نبود انتخابات آزاد در ایران با تعهدات رسمی خود نظام تناقض دارد، یا دست کم بیان تناقض میان تعهدات بین المللی و قوانین جمهوری اسلامی است.   
چهارم – نظر به آنکه تلاش برای دست یابی به انتخابات آزاد پروژه ای است که هیچ نیروی سیاسی و یا مدنی نمی تواند با آن مخالف باشد و همه گرایشات سیاسی، از اصلاح طلب تا اصولگرا تا تحول خواه و سرنگون طلب می توانند از آن دفاع کنند
پنجم – نظر به آنکه چهار سال مبارزه سرسختانه و پر هزینه جنبش سبز، راه و راهبرد را نشان داده است. و شعار اصلی جنبش سبز که «رای من کو» بود در تکامل خود به شعار آنتخابات آزاد فراروئید. اکنون در موقعیت جدید، زمان آنست که سبزها پیگیر همان شعار انتخابات آزاد اما با توجه به موقعیت جدید، با شیوه جدید، و در پروژه ای مشخص تر باشند   
ششم – نظر به آنکه وضعیت بشدت خطرناکی که کشور ما را به لبه پرتگاه فروپاشی و واگرائی و تجزیه و انهدام رانده است، با ریاست جمهوری روحانی نیز کماکان ادامه خواهد یافت و چه بسا بحران اقتصادی، بحران هسته ای و تحریم ها افزایش یابند. و در این شرایط ویژه، لازم است همه توان ملت ایران بسیج شود و همه ایرانیان به مشارکت برای حل این بحرانها که ظرف سه دهه انباشت شده اند دعوت شوند، که آنهم بدون آشتی ملی ممکن نیست. و آشتی ملی نیز تنها و تنها به گرد انتخابات آزاد ممکن است. و نظر به آنکه طرحی که کوشش دارد آشتی جناح های حکومتی به محوریت معتدلین دو جناح را جایگزین آشتی ملی سازد، پی آمدی جز بسیج رانت خواران حکومتی برای ادامه سرکوب و تجاوز به ملت ایران نمی تواند داشته باشد
هفتم – با توجه به آنچه گفته شد، و بسیاری بیشتر که گفته نشد اما دانسته همگان است، امروز سرنوشت کشور ما در گرو نتیجه مسابقه میان انتخابات آزاد و فروپاشی است. یا انتخابات آزاد زودتر به ایران می رسد و از فروپاشی جلوگیری می کند، و یا پس از فروپاشی، به ناچار باید به گرد همان پروسه «انتخابات آزاد»، آشتی ملی به وجود آورد و کشور را از درون خرابه های فروپاشی بیرون کشید.
چه باید کرد
با توجه به آنچه گفته شد، پروژه مشروطه 110 با هدف براه انداختن کمپینی 1100 روزه برای دستیابی به انتخابات آزاد تا قبل از یکصد و دهیمن سالگرد مشروطه، یعنی تا قبل از 14 مرداد 1396 ، تعریف می شود. پیشنهاد می شود که روز 14 مرداد 1396 را از اکنون جشن ملی "انتخابات آزاد و حاکمیت ملی" قرار دهیم. و در فاصله این هزار و صد روز بکوشیم، با انجام تعداد پرشماری طرح ها و پروژه های کوچک و بزرگ، در داخل و خارج کشور، در چهارچوب مبارزات مسالمت آمیز اما موثر، و بکار گیری انواع فشارهای سیاسی و مدنی خشونت پرهیز اما کارآمد، به این جشن ملی در تاریخ تعیین شده واقعیت بخشیم. بدیهی است که شرط موفقیت این کمپین شرکت حداکثری جریانات، گروه ها و انجمن های جامعه سیاسی و مدنی و صنفی، زنان، کارگران، و اقلیت ها و ...است. اما چنانکه گفته می شود بلندترین سفرها از یک گام کوچک آغاز می شود.
این پروژه دو مرحله دارد. صد روز اول مرحله آمادگی است که شامل تماس و توضیح و جلب پشتیبانی، و مشورت و گفتگو و نقد برای تدقیق و تکامل طرح ، و تدوین نقشه راه و تعیین گام های کمپین است. در صورت موفقیت مرحله اول، مرحله دوم که مرحله عملی کمپین است، از هزار روز مانده به صدو دهیمن سالگرد مشروطه آغاز می شود. چنانکه گفته شد، این کمپین از تعداد زیادی پروژهای کوچک و بزرگ تشکیل می شود. این پروژه ها که بصورت غیر متمرکز، اما نه غیر هماهنگ، از سوی جریانات مختلف جامعه مدنی و سیاسی و صنف های متفاوت، در محیط های مختلف کاری، و کارگاهی، و کارمندی و دانشگاهی و خیابان و غیره به اجرا در می آیند. هر دسته پروژه های ابتکاری متناسب با موقعیت خود را تدوین و به اجرا می گذارد. بدین صورت از کانون های مختلف و با شیوه های متفاوت ، برای رفع موانع انتخابات آزاد (مثلا" شورای نگهبان)، و ایجاد سازوکارهای آن، (مثلا" کمیته های نظارت بر انتخابات) اقدام می شود.
بعضی مشخصات دیگر این پروژه عبارتند از:
1 – نکته طلائی این طرح آنست که با هیچ طرح سیاسی و یا مدنی دیگری در تضاد یا تناقض نیست، بلکه می تواند با ایجاد شرایط هم افزائی به پیشرفت طرح های دیگر کمک کند. هر فرد، گروه یا نیرو، در عین حالی که طرح ها و پروژه های خود را کماکان ادامه می دهد، با تشکیل یا شرکت در کارگروه های مشروطه 110 ، در این پروژه مشترک نیز مشارکت می کند. ارتباط و اتصال این «کارگروه ها» شبکه ای را شکل می دهد که بدنه کمپین مشروطه 110 را بوجود می آورد و زمینه شکل گیری مدیریت و هماهنگی کلان کمپین را مهیا می سازد.
2 – پروژه مشروطه 110 مبارزات پراکنده را متمرکز می کند. همانگونه که عدسی نوری قادر است نور خورشید را در یک نقطه متمرکز نماید تا قدرت آن صدها بلکه هزاران بار افزایش یابد. به همان قیاس پروژه مشروطه 110 می تواند مانند یک عدسی مفهومی عمل کند تا توان همه جریانات خواهان تغییر و تحول را متمرکز و همسو سازد، تا تاثیر آنها به مراتب افزایش یابد.
3 - پروژه مشروطه 110 بستری برای تکامل نیروهای شرکت کننده است. در فرایند همکاری برای پیش برد این کمپین 1100 روزه، انسجام سیاسی و سازمانی شرکت کنندگان، گام به گام افزایش می یابد. توانمند تر می شوند. هم افزائی و سینرژی میان نیروهای مختلف تولید می شود. شبکه های اجتماعی و سیاسی در مبارزه عملی تجربه می آموزند و تقویت می شوند. در این فرایند، زمینه بسیاری تلاش های دیگر نیز فراهم می آید. این کمپین 1100 روزه، حتی اگر به هدف نهائی خود نرسد، بازهم رنج بیهوده نخواهد بود، به مصداق شعر فردوسی ... « نشد گنج پیدا ولی رنجشان» ...این رنج به صورت هاای دیگر تبدیل به گنج می شود و خواهی نخواهی جنبش دمکراسی خواهی را چند گام به پیش می برد.
4 - با پروژه مشروطه 110 ، مبارزات دمکراسی خواهی در ایران در پرسپکتیو قرار می گیرد. و جایگاه فعالیت های کنونی در مسیر رسیدن به هدف نهائی، مشخص می شود. انقلاب مشروطه ایران اولین انقلاب مدرن در خارج از اروپا بود. اما نظام سیاسی امروز ایران یکی از عقب مانده ترین نظام های سیاسی قرن است. قانون اساسی جمهوری اسلامی که مبتنی بر آپارتاید و تبعییض است، و ایرانیان را به شهروندان درجه یک و دو سه و ...درجه بندی می کند، امروز عقب مانده ترین متن قانون اساسی در جهان است. اما از سوی دیگر مردم ایران آمادگی آن را دارند تا با جهش دمکراتیک، بسرعت این عقب ماندگی نظام سیاسی را جبران کنند، بشرطی که انتخابات آزاد و مقتضیات آن در ایران استقرار یابد. پروژه مشروطه 110 با مشخص کردن یک چشم انداز ساده و روشن، پتانسیل آن را دارد که بیشترین نیرو را بر روی این نقطه ضعف نظام، و نیاز ایران، متمرکز کند و با فعال کردن توده میلیونی، در مقیاس جنبش سبز، در زمان تعیین شده موفق شود. انقلاب مشروطه اولین تحول در نوع خود در خارج اروپا بود، آیا در صدو دهمین سالگرد مشروطه می توانیم در ایران انتخابات آزاد، دست کم در سطح کشورهائی مانند ترکیه و پاکستان و آراژانتین داشته باشیم، یا در آن روز هم هنوز از کویت و مراکش عقب تر خواهیم بود؟ یکی از بی شمار پروژه های کمپین انتخابات آزاد همین اقدام است که پرسش های ساده و روشنگر را در مقابل طیف وسیعی از افراد شناخته شده، از خاتمی ، رفسنجانی، روحانی، و وزرای سابق گرفته تا حجاریان و عبدی و دیگران قرار دهد؛ پاسخ و یا امتناع از پاسخ آنها را برای آیندگان ثبت نماید.
5 - پروژه دیگر مشروطه 110 روزشمار کاهنده برای پیگری پیشرفت کمپین است. می گویند هیچ پروژه ای موفق نمی شود مگر آنکه معیار "کمی" برای سنجش پیشرفت کار داشته باشد. برای این منظور، از روز شروع مرحله دوم کمپین، یعنی هزار روز مانده به روز موعود، یک روزشمار کاهنده از عدد هزار بسمت صفر آغاز می شود. این روزشمار کاهنده، روزانه گزارش پیشرفت کارهای کمپین را منعکس میکند. بهمراه این گزارش ها، گفتمان های مربوطه نیز پیگیری می شوند.
6 - معیار پیروزی یا شکست پروژه مشروطه 110 از قبل روشن است. اگر این طرح در صد روز اول باندازه کافی پشتیبان جلب نکند، احتمالا" نمی تواند ادامه یابد. اما در صورت موفقیت مرحله اول و شروع مرحله دوم، می توان نشان داد که حتی موفقیت نسبی در مرحله دوم دست اوردهای زیادی برای جنبش دمکراسی خواهی خواهد داشت.
سخن آخر
چنانکه در ابتدای این نوشته گفته شد، موضوع سیاست مدرن، رقابت میان پروژه های سیاسی است. پروژه مشروطه 110 نمونه یک پروژه سیاسی است که تلاش دارد فعالیت های پراکنده وسیع ترین و رنگارنگ ترین نیروهای مدنی و سیاسی خواهان تغییر را برای دستیابی به مهمترین نهاد دمکراسی در یک زمان معین متمرکز کند. پروژهای دیگری که از طرف نیروهای خارج از نظام ارائه شده اند، یکی طرح واکنش نامتقارن دوستان لندن با مشارکت گرایشی از اتحاد جمهوری خواهان است که هنوز در حال تکمیل تکامل می باشد. دیگری طرح مجاهدین خلق است که نیازی به توضیح ندارد. در داخل کشور هم البته پروژه اعتدالگرائی حسن روحانی است که بتدریج با پروژه اصلاحات ادغام می شود و یا جای آن را می گیرد. شایسته است سیاسیون دمکراسی خواه ، یا به یکی از این پروژه ها به پیوندند، یا با نقد این پروژه ها، به تدوین و ارائه پروژه الترنااتیو خود همت گمارند. زمان آن رسیده تا "سیاست" را به عنوان چیزی در ورای صدور بیانیه های فصلی و نشست و برخاست های دوره ای باز شناسی کنیم.

14 مرداد 1392
رضا سیاوشی
siavoshy@yahoo.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست