یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

آیا روحانی با پیشینه پورمحمدی و علی ربیعی مشکلی دارد؟ - رضا علوی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۰ مرداد ۱٣۹۲ -  ۱۱ اوت ۲۰۱٣


حکایت یکم؛ «جام می» و «خون دل»:
هشت سال پیش در چنین روزهایی، احمدی نژاد، پورمحمدی را به عنوان وزیر کشور به مجلس معرفی کرد. داد و فغان و اعتراض دو نماینده مجلس [عماد افروغ و الیاس نادران] فضای بهارستان را به ولوله در آورد. اما با تهدیدهای محمدرضا میرتاج الدینی دیگر نماینده اصول‌گرا، همه چیز به آرامی سپری شد. وزیر کشور ماند تا چند سال پس از آن، با اوج گیری دعوا و منازعه وی با احمدی نژاد از کار برکنار شود.
هشت سال پیش، در آن جلسه مجلس، احمدی نژاد تمجید جانانه ای از پورمحمدی کرد، وزیر جدید ابیاتی از حافظ خواند و گفت "اکنون نوبت آن رسیده که پس از مدتی «پرده نشینی»، «شهره شهر» شود و به جای «جام می» قرار است در دوران وزارت «خون دل» قسمتش شود". اما وی از بیست سالگی با «پرده نشینی»، «خون دل» را در دل مردمان ایران جاری کرده بود. (1) [کشتار در زندان های بندرعباس، وکیل آباد مشهد،... تراژدی ٦٧ و... دستور کشتار زنجیره ای در دهه هفتاد] ١
اعتراض دو نماینده کذایی به هیچ یک از مفاد پرونده قطور تبهکاری پورمحمدی نبود، بلکه انتقاد نادران فقط به "موضوع ورود وزارت اطلاعات به حوزه مسائل اقتصادی در زمان مسئولیت آقای پورمحمدی..." بود و عماد افروغ گفت: "من یادم نرفته که در سال ۷۲ جنبش‌های شهری را در شیراز، مشهد، اراک، مبارکه، چگونه قلع و قمع کردند، چگونه به خاک و خون کشیدند..." نه اشارتی به زندان وکیل آباد مشهد شد و نه گفتآری از قتل عام ٦٧ به میان آمد و نه... باقی قضایا. در مجلس کنونی "عماد افروغ "ها و "الیاس نادران"ها اصول گراتر شده اند. بنابراین آیا دغدغه رییس جمهور جدید و مجلسیون کنونی، پیشینه وزیر جدید دادگستری است؟ و حتی اگر خرده نماینده ای زبان به اعتراض بگشاید مگر قرار بر این نیست که ریس جمهور، دفاع جانانه ای از "وزیر دادگستر"ش بکند؟ و مگر سایر نمایندگان آگاه نیستند که این کابینه مورد تایید ولی امر مسلمین قرار گرفته است؟ گزارش شده است (2) که خامنه‌ای، به طور ضمنی اعضای کابینه را پیش از ارائه اسامی به مجلس، تایید کرده‌ است.
ماده 160 قانون‌اساسی جمهوری‌ اسلامی بیان می‌دارد که وزیر دادگستری: "از میان‏ کسانی‏ که‏ رییس‏ قوه‏ قضاییه‏ به‏ رییس‏ جمهور پیشنهاد می‏کند انتخاب‏ می‏گردد." اقایان تشخیص داده اند که این بار معرفی فقط یک نفر توسط رییس‏ قوه‏ قضاییه‏ به‏ رییس‏ جمهور کفایت می کند. زیرا ابرام روحانی و سیاست تدبیرانه! دولت اعتدالیون بر این است که پورمحمدی در کابینه حضور داشته باشد. آنان به مدیریت حاذق!! وی نیازمندند!
به نظر می‌رسد رئیس جمهور تازه ایران هم با گذشته آقای پورمحمدی مشکلی ندارد و به همین خاطر او را در فهرست وزرای کابینه‌اش به مجلس پیشنهاد داده است.
بنابراین پورمحمدی را می‌توان از اکنون وزیر دادگستری دانست. زیرا آقای روحانی نه تنها با پیشینه پورمحمدی مساله ای ندارد، بلکه هم دل و هم جنس وی می باشد و نیز تاکنون متداول نبوده است که رئیس جمهوری، وزیرش را بعد از پیشنهاد به مجلس پس بگیرد و با ترکیب موجود مجلس هم انتظار نمی‌رود که پورمحمدی رای اعتماد نگیرد.
این "خرمن کهنه"ای است که "به باد می رود" و به فراموشی سپرده می شود، اما "خون دلی" که وی بر دل مردمان نهاد و بر تاریخ نبشت، همیشه در پوشه جمهوری اسلامی ماندگار است.

حکایت دوم؛ "استاد عملیات روانی":
علی ربیعی معروف به "عباد"، چهره ای مخوف، تیورسین امنیتی، از پایه گزاران وزارت اطلات، معاون پارلمانی فلاحیان در وزارت اطلاعات، مدرس رشته "عملیات روانی" در دانشگاه امام باقر، از آمرین و طراحان قتل های زنجیره ای، و به گفته رییس اسبقش علی فلاحیان "استاد عملیات روانی"، و اکنون وزیر کار آقای روحانی. این جناب "استاد عملیات روانی" حتی صدای روح الله حسینان را هم در می آورد. حسینیان در مصاحبه‌ای با هفته نامه "یا لثارات" در ۴ آبان ۱۳۷۹ می‌گوید: «...اوایل تشکیل وزارت اطلاعات چندین سال نماینده دادستان در وزارت اطلاعات بودم و از تمام عملکرد‌های ربیعی با خبر هستم. در حقیقت من و آقای محسنی اژه‌ای به خاطر عملکرد‌های خشونت‌آمیز آقای ربیعی، و امثال اینها نتوانستیم آنجا بمانیم...»
فلاحیان می گوید (3): "... آقای حسن روحانی او را برد به دبیرخانه شورای امنیت... بعد از انتخابات آقای خاتمی می خواست او را وزیر کار بکند و خیلی روی این مساله اصرار داشت... و در هر حال ربیعی وزیر کار نشد... یک هو گفتند بشود دبیر شورای امنیت... بالاخره با لابی بازی‌های پشت پرده قرار شد که حالا رسما دبیر، همین آقای روحانی باشد ولی مسئول اجرایی شورای امنیت، عباد شود. البته این پست عباد بسیار کلیدی است در امنیت کشور...". (3)
عبدالله شهبازی یکی از خاطرات زندگی علی ربیعی [که وی با طنز و بی تفاوتی و افتخارمی گوید] را چنین بیان می کند (4): "چون نیرو نداشته‌اند در انداختن زندانیها در تابوت و خفه شدن انها... برای نداشتن نیرو چند متهم (فعالین سیاسی) را در جعبه کرده و درش را بسته‌اند که در آستارا تحویل بگیرند آن طرف، همه مرده بودند".

حکایت آخر: چرا اعتدالیون در کابینه به مدیران ارشد امنیتی - اطلاعاتی نیاز دارند؟
روحانی در خلوت خود می‌داند که این سیاست اعتدالی دیر یا زود با مشکلات عدیده‌ای روبرو خواهد شد، و به مدیران ارشد امنیتی نیاز دارند. زیرا برخورد با جریان‌های رانتی درون دولت و دیگر نهاد‌ها، و حضور گسترده نظامیان و سپاهیان ارشد در پیشبرد و کنترل اقتصاد کلان، نیاز به تیم قوی و مخوف امنیتی [که توان در افتادن با رانت دولتی و برادران گردن کلفت سپاهی] دارد. و نیز برای جذب همکاری جدی قوه‌ قضائیه و ارعاب مجلس، چند چهره مدیر و مدبر! امنیتی در کابینه را ضروری می بیند.
واقعیت امر این است که نظامیان و سپاهیان در کابینه حضور ندارند، بنابر این با "تدبیر!!" روحانی و یارانش، دولت‌ اعتدال، با یک تیم اطلاعاتی کار خود را به پیش می‌برند تا بتوانند سیاست‌های خود را، بدون دردسر عملی کرده و با شیوه ارعاب مدعیان سپاهی را خموش و آرام کنند.

شاید بدین سبب بود که هشت سال پیش، در مجلس هفتم، وزیر کشور احمدی نژاد، پورمحمدی، با این شعر حافظ دفاعیه خود را آغاز کرد:
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کین شاهد بازاری، وان پرده نشین باشد
جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
در دایـره قسمـت اوضاع چـنین بـاشد

١١ آگوست ٢٠١٣
rezaalavim@yahoo.com


1-   www.iranhrdc.org
2-   www.reuters.com
3-   www.asremrooz.ir
4-   www.shahbazi.org


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست