تصویر جهان در قاب هفته
از خشم "اسلامگرایان" تا رازهای کهنه "سیا"
اردشیر زارعی قنواتی
•
جهان کنونی چنان برآشفته و آسیمه سر است که در شرق آن "امت عربی" در دوقطبی سکولاریسم - اسلامگرایی و عدالت اجتماعی – نئولیبرالیسم معادله "چشم در برابر چشم" را برگزیده و در غرب آن نیز نقض حقوق شهروندی در جامعه دمکراتیک در برابر خواست "نهاد قدرت" به داستان دنباله داری تبدیل شده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲ شهريور ۱٣۹۲ -
۲۴ اوت ۲۰۱٣
جهان کنونی چنان برآشفته و آسیمه سر است که در شرق آن "امت عربی" در دوقطبی سکولاریسم - اسلامگرایی و عدالت اجتماعی – نئولیبرالیسم معادله "چشم در برابر چشم" را برگزیده و در غرب آن نیز نقض حقوق شهروندی در جامعه دمکراتیک در برابر خواست "نهاد قدرت" به داستان دنباله داری تبدیل شده است. تصویر شطرنجی جهان در این روزها حکایت اپیدمی خشونت و کشتار در کنار اطلاع رسانی قطره چکانی رازهای سر به مهری دارد که بیش از هر چیز "انزجار" شهروندان این جهانی را نسبت به بازی خوردن دیروز و بازی سازی ناخوشایند امروز بر می انگیزد. در این هفته ها مصر گوی سبقت را از سوریه ربوده است تا سرخط خبرهایی باشد که بر سر در گمی جهانیان و منطقه خاورمیانه برای درک دوران گذار و فهم خوانش مدرن از روند دمکراتیک می افزاید. تحولات این منطقه بیشتر به یک بازی "حذفی" می ماند که ظاهرا برای بقای "یکی" باید "دیگری" از گردونه رقابت کنار زده شود چرا که محیط رقابت بر اساس قبضه کامل قدرت توسط بازیکنان "آلترناتیو" شکل گرفته است. این در حالی است که در منطقه بالادستی باختری نیز که دو دهه پیش نظریه پردازان و استراتژیست های آن زنگ "پایان تاریخ" را به صدا در آورده بودند این روزها در دنباله داستان "ادوارد اسنودن" افشاگر آمریکایی نوع جدیدی از "مک کارتیسم" نرم در حوزه رقابت جهان رسانه و دنیای سیاست در حال زایش است.
مصر، آرامش بعد از طوفان: تحولات مصر پس از برکناری "محمد مرسی" در هفته گذشته با حمله نیروهای امنیتی و ارتش به تجمعات حامیان اخوان المسلمین در میدان نهضت و میدان روبه روی مسجد رابعه العدویه به خشونت کشیده شد. اشتباه محاسبه گروه اخوان و احزاب متحد اسلامگرای آن در خصوص میزان تاثیرگذاری خود بر سپهر عمومی و مناسبات قدرت و تمایل نهفته ارتش برای بازگشت به صحنه سیاسی موجب گردید تا روند دمکراتیک در پروسه دوران گذار کشور به میزان زیادی دستخوش تخریب شود. این دو نیروی آلترناتیوی در عرصه سیاسی مصر در طی یک منازعه غیردمکراتیک و سریع به طور مشترک تحول در مسیر دمکراسی را به سمت اولویت امنیت سوق دادند که به واسطه سلطه "قوه قهریه" بر سیر وقایع و هراس منطقی جامعه از فرقه گرایی و تروریسم که نمونه بارز آن هم اکنون در سوریه جریان دارد، در این معادله ارتش تفوق کمی و کیفی خود را بر اخوان المسلمین دیکته کرد. آرامش نسبی کنونی پس از وقایع سه روزه آشوب های خونین در مصر و عدم استقبال بدنه اجتماعی اسلامگرایان از فراخوان های بعدی اخوان برای تجمعات اعتراضی به خوبی این تغییر از فاز دمکراتیک به فاز امنیت را نشان می دهد. سر در گمی آمریکا و اتحادیه اروپایی جهت واکنش درست نسبت به تحولات این کشور در کنار اجماع نسبی کشورهای قدرتمند عربی از دولت انتقالی، به همان میزان که تاثیرگذاری منتقدان بیرونی را کاهش داد موجب گرایش بیشتر دولت مورد حمایت نظامیان به سمت اهداف قدرت های عرب منطقه یی و به زیان جنبش دمکراسی خواه مصر گردید. تحولات در مصر به آن اندازه شتابناک و پیچیده شده است که برای پیش بینی سیر وقایع بعدی باید به انتظار نشست، اما در یک مورد نباید تردید کرد و آن اینکه سرزمین فراعنه به این زودی ها رنگ آرامش و دمکراتیزاسیون در ساخت سیاسی – اجتماعی را به خود نخواهد دید.
ورود معادلات جدید در بحران سوریه: تحولات خونین مصر هر چند برای این کشور ارمغان خوشی به همراه نداشت ولی برای دولت "بشار اسد" همطراز یک موهبت آسمانی بود چرا که هم خطر اسلامگرایی تکفیری و تندرو را به افکارعمومی عربی و جهان گوشزد می کرد و هم اینکه به واسطه شکاف منطقه یی و بین المللی نسبت به حوادث جهان عرب، دمشق را به میزان زیادی از زیر فشار و تمرکز خبری خارج ساخت. درگیری بین کردها و اسلامگرایان مرتبط با القاعده هم چون "جبهه النصره" که در هفته اخیر موجب کوچ اجباری بیش از ۲۰ هزار تن به سوی اقلیم خودمختار عراق گردید در کنار انفجار مرگبار در یک محله شیعه نشین بیروت که حدود ٣۰ کشته و ٣۰۰ زخمی بر جای گذاشت به این روند معکوس سرعت بیشتری بخشیده است.
درس اسلامگرایان تونس از تحولات مصر : در سرزمین باستانی "بربرها" نوادگان آنان به عنوان بازیگران عرصه سیاسی بسیار عاقلانه تر از حوزه تمدنی نیل رفتار کرده و رقابت بین اسلامگرایان حاکم و سکولار – چپ های منتقد هنوز در چارچوب روند دمکراتیک دوران گذار حرکت می کند. اعتراضات مخالفان بعد از ترور "محمد براهمی" بالاخره حزب النهضه به رهبری "راشد الغنوشی" را واداشت تا با عقب نشینی از خواست خود، به تشکیل یک "دولت اتحاد ملی" تمکین کرده و راه را برای آشتی ملی هموار کند.
در اروپا چه می گذرد: در آلمان احزاب سیاسی چپ و راست در حالی خود را برای انتخابات پارلمانی آماده می کنند که اولین نظرسنجی ها حکایت از فاصله زیاد حزب دمکرات مسیحی "آنگلا مرکل" از حزب سوسیال دمکرات به رهبری "پیر اشتاین بروک" دارد که احتمالا در فرصت باقیمانده این فاصله کاهش می یابد. در بریتانیا ماجرای مرگ "پرنسس دیانا" هنوز موضوع داغ رسانه ها بوده و به تازگی ادعای جدیدی در خصوص دست داشتن یک عضو ارتش این کشور در این مرگ مشکوک مطرح شده است. هم چنین داستان دنباله دار "ادوارد اسنودن" در این هفته بار دیگر یک رسوایی نقض حقوق بشری را وقتی که "دیوید میراندا" برزیلی و شریک زندگی "گرن گرینوالد" روزنامه نگار گاردین توسط پلیس لندن در فرودگاه "هیترو" به مدت ۹ ساعت بازداشت گردید، به همراه آورد تا جایی که وزیر امور خارجه برزیل رسما به این بازداشت غیرقانونی اعتراض کرد. در سوئد که طی هفته های اخیر به جهت برخوردهای نژادپرستانه در افکار عمومی بین المللی مواجهه با انتقادهای زیادی بوده است گروهی از زنان این کشور در اعتراض به ضرب و شتم یک زن با حجاب در حومه استکهلم با سر کردن روسری و چادر این پیام را دادند که یک جامعه دمکراتیک هیچ نسبتی با افکار نژادپرستانه و مهاجر ستیز نخواهد داشت.
افشای رازهای سر به مهر آمریکایی: در طول یک هفته سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا "سی آی ای" با گشودن بخش کوچکی از آرشیو اطلاعاتی خود رسما نسبت به دو موضوع مهم و تاریخی اذعان کرد. این سازمان ابتدا برای اولین بار فاش کرد که پروژه "منطقه ۵۱" در صحرای نوادا که همواره انگیزه داستان های تخیلی در مورد "بشقاب پرنده" بوده است ناشی از پرواز هواپیماهای جاسوسی "یو۲" در ارتفاع بالای بین ٣ تا ۶ هزار متری بود که علیه شوروی سابق و حتی تا به امروز بر فراز بعضی کشورها اطلاعات سری جمع آوری می کنند. چند روز بعد و در آستانه سالروز کودتای ۲٨ مرداد در ایران که به سقوط دولت ملی دکتر "محمد مصدق" منجر گردید این سازمان با انتشار سندی رسما پذیرفت که آنان در همکاری با بریتانیا و عوامل داخلی برای سرنگونی نخست وزیر و بازگرداندن شاه به سلطنت دخالت داشته اند. در این سند آمده است که به جهت تشخیص عدم همسویی مصدق با اهداف آمریکا و خطر نفوذ کمونیسم در این کشور، سیا با طراحی کودتا با اسم رمز "آژاکس" مغز متفکر ناکامی دومین تجربه دمکراسی و دولت ملی در تاریخ سیاسی معاصر ایران بوده است. هر چند که از همان ابتدا نخبگان و احزاب مترقی ایرانی فاکت های مشخصی را برای اثبات این مدعا طرح می کردند اما همیشه وابستگان به سلطنت و طیف های هوادار غرب در ایران ضمن تکذیب این ادعا و طرح "توهم توطئه" از این کودتای ارتجاعی به عنوان یک قیام ملی یاد می کردند. نئولیبرالیسم ایرانی حتی در سال های اخیر تا به آنجا پیش رفت که قیام سی تیر و انحلال مجلس توسط مصدق را نقض دمکراسی و ملی کردن صنعت نفت را مصداق یک تجربه زشت و شکست خورده تعریف می کرد.
|